تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
باورنکردنی‌های زمانه در یازده سپتامبر:

گلادیاتورهای عصر دات‌کام

معصومه ناصری

عظیم‌ترین کتابی که به نظرم می‌رسد، تاریخ تمدن ویل دورانت است. تجربه‌های چند قرن تاریخ بشر در چند جلد کتاب، تصویر کاملی از تاریخ به دست نمی‌دهد. اما می‌توان از این پنجره به پشت سر نگاه کرد. تاریخی آکنده از جنگ‌ و صلح، گلادیاتورها و برده‌ها، ظهور و سقوط تمدن‌ها که بر شانه اسطوره‌های عصر قدیم تا امروز تاب آورده است.

به گمانم اما اگر تاریخ تولد و تکامل اینترنت، از آغاز تا امروز گردآوری شود، از تاریخ تمدن هم قطورتر شود. اولین دات‌کام‌ها، نبرد لینوکس و مایکروسافت، ظهور قدرت‌های بزرگ از دل ایده‌های کوچک از فراز و فرودهای عصر اینترنت هستند.

عصر دات‌کام اسطوره‌های خودش را دارد و گلادیاتورهای خودش را نیز.

میرچا الیاده در کتاب «اسطوره‌های بی‌معنا» می‌گوید: «جامعه خالی از اسطوره وجود ندارد. جامعه‌ای که اسطوره‌های خودش را نسازد و بزرگ ندارد، خود را در مقابل طوفان حوادث بی‌پناه گذاشته است.»

حسن دنیای اینترنت این است که علیرغم عریض و طویل بودنش، حافظه‌ای پایدار دارد. اما جامعه مجازی، افراد عضو دنیای دات‌کام به ضرورت‌های زندگی مدنی مجازی واقف‌اند؟

من معتقدم در دنیای مجازی هم، ما به اسطوره‌های خودمان نیاز داریم. اسطوره‌هایی که در زیست مدنی مجازی ما تأثیرگذار باشند و بتوانیم آن‌ها را به عنوان پاره‌هایی از تاریخ تمدن آن‌لاین‌مان با خود داشته باشیم.

در دنیای واقعی ما با اسطوره‌هایمان چه می‌کنیم؟ سازندگان فرهنگ و تمدنمان را کجا نگه می‌داریم؟
شهرهای جهان آکنده از نام اسطوره‌هاست. در میدان‌های شهرها و حتی روستاها مجسمه‌ اسطوره‌هایمان را برافراشته‌ایم. این کار نشان از توجه عمیق ما به فرهنگ و تاریخ تمدن انسانی است و ما از این کار احساس غرور می‌کنیم.

اگر توجه به این اسطوره‌ها از ملزومات مدنیت در دنیای واقعی است، در دنیای مجازی نیز گمانم ما باید کمی از سر همدلی به اسطوره‌هایمان نگاه کنیم.

چه ایرادی دارد حالا که گوگل زندگی ما را تغییر داده است، بزرگش بداریم و یکی از خیابان‌های بزرگ مجازی جهانمان را به نامش کنیم؟

اصلاْ چرا راه دور برویم؟ همین وبلاگستان فارسی اسطوره‌های خودش را دارد که با بزرگداشت آن‌ها، معرفت شهروندی خودمان را به نمایش می‌گذاریم.

در روزگاری که از نبردهای بزرگ در دنیای واقعی خسته شده‌ایم، چرا در دنیای مجازی اعلام آشتی ملی نکنیم؟

به باور من بزرگداشت اسطوره‌های عصر دات‌کام در فضای مجازی تمرینی است برای رفتار مدرن در زندگی واقعی.

این روزها، سالگرد آغاز به کار اولین وبلاگ فارسی است و این یکی از مقاطع تاریخی مهم برای وبلاگ‌نویسان فارسی است. گر چه گروهی دیگر به سنت دیگری یعنی بزرگداشت سالگرد نوشته شدن اولین راهنمای وبلاگ‌نویسی به عنوان روز وبلاگستان فارسی معتقدند، اما شاید بشود از دل این هر دو، به تجربه همدلی مجازی رسید.

این روزها به این فکر می‌کنم که شاید بد نباشد چنان که در شهرهای واقعی تندیس‌هایی در شهر می‌نشانیم تا تاریخ‌ طولانی‌مان را فراموش نکنیم، در شهر مجازی وبلاگستان نیز تندیس این دو وبلاگ‌نویس را بر سر در وبلاگ‌هایمان بیاویزیم و به این ترتیب نمادهایمان را بزرگ بداریم.

کمترین نتیجه چنین کاری، تمرین دموکراسی مجازی است و به هم پیوستگی اجتماع پراکنده وبلاگ‌نویسانی که هرکدام جهانی هستند.

شاید شما مخالف چنین پنداری باشی؛ اما نمی‌توانید نیاز به چنین حرکتی را در بلندمدت انکار کنید. این بلندمدت که از آن حرف می‌زنم، در دورانی که تاریخ mp3 شده است، چندان دور نیست.

مطلب های باورنکردنی زمانه فقط یک روز در سال منتشر می شود!

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)