خانه > پژمان اکبرزاده > ویژه برنامه ها > ادامهي بحران در مدیریت اقتصادی احمدینژاد | |||
ادامهي بحران در مدیریت اقتصادی احمدینژادپژمان اکبرزادهpersia_1980@hotmail.comکاظم وزیری هامانه، وزیر نفت ایران، به دستور محمود احمدینژاد از کار برکنار شد. تقریباً بطور همزمان، علیرضا طهماسبی، وزیر صنایع نیز از سمت خود استعفا داد. هادی زمانی، کارشناس مسایل اقتصادی در لندن ضمن خودداری از گمانهزنی درباره این مسایل، از سیاستهای اقتصادی احمدینژاد، مشکلات بازار نفت ایران و پدیدآمدن «بیماری داچ» در اقتصاد ایران میگوید.
دلیل اصلیاش را هنوز اعلام نکردهاند و شاید جالب نباشد به گمانهزنی بپردازیم. ولی خب مسئلهی نفت، از زمان سرکار آمدن آقای احمدینژاد همیشه مطرح بوده است. ایشان ادعا میکردند در زمینهی فساد در مدیریت نفت ایران و در حقیقت مشکلاتی که در این رابطه وجود داشته خواهان کنترل بیشتر بر درآمد نفت بودهاند. این مسایل پیشزمینهی این تغییرات است و علاوه بر این، آقای احمدینژاد در زمینههای دیگر اقتصادی، مانند بانکها، سیاستهایی داشتند که با سیاستهای پیشین متفاوت است و خواهان کنترل بیشتر دولتشان بر منابع مالی هستند. این پیشزمینهای است که ممکن است کمک کند به ارزیابی دلیل این دگرگونیها. یکی از شعارهای انتخاباتی محمود احمدینژاد، «نفت بر سر سفره مردم» بوده، ولی ایشان تا کنون چند موقعیت و شرایط دشوار در این زمینه داشتهاند، از جمله جیرهبندی بنزین. برکناری وزیر نفت فکر میکنید ناشی از اختلافات داخلی است یا نارضایتی از بابت عملکرد وزیر نفت؟ علت را رسماً مطرح نکردهاند و باید منتظر بود ولی با توجه به پیشزمینهها، احتمال قابل ملاحظهای وجود دارد که این مسئله ناشی از اختلافات درونی در دستگاه حکومت باشد و چگونگی دسترسی به درآمد نفت و خرج آنها. اکنون در ایران، همچنین در زمینهی سرمایهگذاریهای نفت مشکلات جدی وجود دارد و مسئلهی آیندهی سرنوشت نفت کشور به علت دسترسی نداشتن به بازار سرمایهگذاری جهانی در معرض مخاطره است. فکر میکنید برکناری آقای هامانه در بازار جهانی نفت ایران هم تاثیری خواهد گذاشت؟ این دگرگونیها طبیعتاً بدون تاثیر نخواهد بود. بهویژه اینکه در مورد کل سیاست ایران در بازار نفت نگرانی وجود دارد. اینگونه کشمکشهای درونی، میتواند نگرانیها را دامن بزند و تاثیراتی داشته باشد، ولی احتمالاً این تاثیرها چندان قوی نخواهد بود. جدا از برکناری وزیر نفت، وزیر صنایع کابینهی آقای احمدینژاد هم استعفا داده است. این فضا را ناشی از بروز بحران در بخش اقتصادی دولت میبینید؟ در این چگونگی مدیریت اقتصادی آقای احمدینژاد مدتهاست که بحران وجود دارد. باعث تعجب نیست که این بحران، تعمیق پیدا کند. آقای احمدینژاد در زمینهی سیاست اقتصادی شدیداً حالت دستوری دارد و خواهان مداخلات گستردهی دولت است. این مسئله، تنشهای متعددی را در زمینهي صنعت پدید آورده است. صنعت ایران دچار ضعفهای شدیدی شده و بهویِژه خرج زیاد و بیحد پول نفت، مسئلهی معروف به «بیماری داچ» را در ایران بهوجود آورده است. به این معنا که تزریق پول نفت در ایران قیمتها را بالا برده و باعث تورم شده است. این تورم در بخشهایی که با واردات میشود کنترلاش کرد، نسبتاش کمتر است. ولی در بخشهای دیگر مانند خانهسازی، بخشهایی که واردات نمیتواند انجام بگیرد شدیدتر است. این پدیده در زمان قبل هم بود. ما در دهه 1350 پس از افزایش شدید قیمت نفت شاهد بودیم که سیاست خرج حسابنشده و تزریق حسابنشدهی پول نفت در درون اقتصاد ایران موجب پیدایش «بیماری داچ» شد. اکنون هم دوباره شاهد پیدایش و تعمیق این مسئله هستیم، منتها اینبار این مشکل و این بیماری در ابعاد گستردهتری دارد انجام میگیرد. در شرایطی که کلاً اقتصاد ایران نسبت به دهههای هفتاد و هشتاد بسیار، بسیار بیمارتر است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|