خانه > پژمان اکبرزاده > ویژه برنامه ها > رسانههای غربی؛ بمب اتم یا حقوق بشر؟ | |||
رسانههای غربی؛ بمب اتم یا حقوق بشر؟پژمان اکبرزادهpersia_1980@hotmail.comگفتگو را بشنوید
«رادیو یک هلند» نیز با توجه به جو پدید آمده در رابطه با قضیه سنگسار، گفتگویی با بیژن مشاور ترتیب داد. مشاور از فعالان سیاسی و عضو حزب سبزهاست که حدود پانزده سال است در هلند زندگی می کند. با او گفتگویی کردم و در آغاز از انگیزهء رادیو هلند از پخش این مصاحبه پرسیدم:
بیژن مشاور: پخش خبر سنگسارشدن یک خانم وآقا در ایران و فشار افکار بینالملل در رابطه با متوقف کردن این قضیه بهدستور آقای شاهرودی منجر شد به اینکه رسانههای هلندی به وضعیت حقوق بشر و به ویژه وضعیت زنان در ایران توجه کنند. به این خاطر مرا دعوت کردند که دیدگاه های خود را در این رابطه بیان کنم. پرسش ها بیشتر در چه زمینهای مطرح میشد؟ پرسش ها بیشتر در این زمینه بود که چرا مسئلهء سنگسارشدن در ایران وجود دارد و اینکه میزان حیطهء قدرت و اختیار یک قاضی به عنوان یک فرد روحانی در دادگاه تا چه حد است؛ آیا میتواند جلوی دستگاه و رییس قوه قضاییه بایستد و اینکه روی چه مبنایی این مسایل انجام میشود؛ تا چه حد مردم ایران با این مسایل مخالفاند؛ بازتاب سرکوب مسایل حقوق بشر در ایران در رسانه ها به چه شکلیست. اینها نکاتی بود که مورد توجه و علاقهء آنها بود که بدانند. فشردهء اطلاعاتی که در اختیارشان گذاشتید چه بود؟ من بطور کوتاه برای رادیو یک هلند گفتم که شرایط حقوق بشر در ایران چیزیست که متاسفانه توجه رسانهها در اروپا و غرب را خیلی کم به خودش جلب کرده است. بیشترین توجه افکار عمومی، رسانه ها و سیاستمداران خارجی در اینجا به برنامههای هستهای ایران است. این زمینهء ایجاد فشار بر روی افرادی که در ایران فعالند، از فعالان زنان گرفته تا فعالان حقوق بشر و روزنامهنگاران را بیشتر میکند. در نتیجه چیزی که اکنون اهمیت دارد این است که از طرف افکار عمومی و رسانهها در غرب به مسئلهء حقوق بشر، حقوق زنان و آزادی مطبوعات و بیان توجه بیشتری شود. به شکلی که این توجه بتواند به فعالان در ایران امکان بدهد که فضای بیشتری داشته باشند برای حرکت. در گفتگو با رادیو یک هلند به این موضوع هم اشاره کردم که همین متوقفشدن اجرای حکم سنگسار تنها و تنها بر اثر فشار بینالمللی صورت گرفت. یعنی اگر این فشارهای بینالمللی بر روی ایران اعمال نمی شد، الان این آقا و خانم را در تاکستان سنگسار کرده بودند. در نتیجه این نشان میدهد رژیم ایران هرچقدر هم که بگویند توجه نشان نمی دهد، به فشار افکار عمومی بینالمللی اهمیت می دهد. این مسئله میتواند موجب شود که شرایط حقوق بشر در ایران دست کم به شکل نسبی بهتر شود. مورد دیگری که مطرح کردم این بود که مردم و فعالان در ایران برای تغییر شرایط، نیازی به مداخلهء خارجی و نظامی ندارند، بلکه خودشان توانمندند و این آگاهی و شناخت را بطور نسبی دارند. مردم، خودشان مشغولند که شرایط شان را از داخل تغییر بدهند، به شکل مسالمتآمیز. تنها چیزی که نیاز دارند حمایت معنویست و توجه به شرایطی که در آنجاست. اگر این از طرف رسانه ها و سیاستمداران غربی مورد توجه قرار گیرد خودبخود اینها میتوانند مسایل را حل کنند. به نظر میآید گاهی اوقات، وقتی پای چنین مسایلی بهمیان میآید، رسانههای اروپایی خبر را اعلام میکنند، ولی بعداً که پیشرفتی در آن زمینه به وجود میآید یا مثلاً در مورد اخیر که حکم لغو شد، آن را چندان پوشش مطبوعاتی نمیدهند. شما حس میکنید در هلند هم همینطور است؟ این برمیگردد به مسایل گوناگون. اینکه مسایل سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی به چه شکل است و دولت هلند هم از این مسئله مستثنا نیست. همانطور که در جریان هستید، اکنون یک هیات اقتصادی از کشور هلند به ایران رفته و مشغول داد و ستد است و قرارداد بستن. در نتیجه منافع مختلفی در این میان مطرح است و این میتواند تاثیر ویژهای روی انعکاس اخبار در اینجا داشته باشد. ولی به طور کلی تا آنجایی که من میدانم، رسانه ها در اینجا به طور نسبی مستقل هستند. دست کم این مسایل را منعکس میکنند. مهم این است که اینها به عمق و بطن این مسایل پی ببرند. توجه به مسایل حقوق بشر و آنچه در ایران می گذرد به مراتب مهمتر است تا تمرکز کردن روی مسایل اتمی. اگر میخواهند مسئله اتمی حل شود بایستی شرایط داخلی ایران بهتر بشود. همین واکنشی که برای پوشش دادن قضیه سنگسار در ایران نشان دادهاند، فکر میکنید حرکتی باشد که این توجهی که اکنون بیش ازحد صرف مسایل هستهای شده قدری کشیده شود به سمت مسایل حقوق بشر و آزادی بیان در داخل ایران؟ این خواست قلبی من است، ولی من همیشه در این رابطه محتاط هستم. این را بایستی در عمل تجربه کرد و دید. راه دیگری نمیماند، جز اینکه من و دیگر دوستانی که در اینجا فعالند و با شرایط ایران آشنا هستند، شرایط و مسایل را مطرح کنند؛ از رسانههای اینجا بخواهند که این مسایل را برای افکار عمومی در هلند تشریح کنند. به گونهای که این امر به شکل غیرمستقیم منجر به اعمال فشار بر روی سیاستمداران هلندی شود تا در حرکاتشان و نحوهی برخوردشان، چنین مسایلی را درنظر بگیرند که به نفع مردم ایران باشد. سیاستمدارانی که در دورهء گذشته در هلند روی کار بودند در برابر پناهندهها سیاستهای تندی داشتند که موجب شد تعدادی از ایرانیها مجبور شوند هلند را ترک کنند. ولی به تازگی تلویزیون هلند تصاویری از برخورد نیروی انتظامی در ایران با بهاصطلاح «بدحجابی» را نشان دادهاند و در مورد اخیر هم، مسئلهء سنگسار را مطرح کردند. همچنان تعداد زیادی پناهندهء ایرانی در هلند وجود دارد که اینها بلاتکلیفاند. فکر میکنید بازتاب دادن مسایل داخلی ایران در رسانههای هلند تاثیری دارد که دولت هلند به این پناهندهها اجازه دهد در خاک هلند بمانند؟ ببینید، بالاخره شرایط سیاسی داخل ایران قطعاً تاثیر میگذارد روی افکار عمومی و همینطور سیاستمداران اینجا. شرایطی که در داخل ایران وجود دارد اگر بهطور مشخص منعکس بشود و مردم هلند در جریان وضعیت بد حقوق بشر درایران قرار بگیرند، شرایطی که حتا برای اینها غیرقابل تصور است میتواند گوش و چشم افکار عمومی را دراینجا باز بکند، درنتیجه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر سیاستمداران هلندی و نحوهء برخوردشان در سیاستهای خارجی با افراد ایرانی و پناهندگان ایرانی تاثیر مستقیم داشته باشد؛ حقوق اولیه هر انسان که میتواند اجازه داشته باشد خودش انتخاب بکند چه چیزی را بخورد، چه چیزی را بپوشد، چیزهایی که خیلی بدیهیست، مردم ما در ایران برایش باید بجنگند تا این حقوق را داشته باشند. فکر میکنید صرفا اینکه عموم آگاهی داشته باشند در مورد این مسایل، تاثیر مستقیم میگذارد در تصمیمگیری دولت که... بله، بخاطر اینکه افکار عمومیست که تعیین میکند اینجا چه حزبی به قدرت برسد. اینها مجبورند به افرادی که حامیشان هستند توجه بکنند و به شکل دموکراتیک این مسایل مطرح میشود در احزاب سیاسی. نمیتوانند به این قضیه بیتوجه باشند و برای حفظ ظاهر هم شده است مجبورند به مسایل حقوق بشری توجه کنند. فکر میکنید فعالان و اندیشمندان ایرانی که در خارج از ایران زندگی میکنند چقدر میتوانند نقش داشته باشند در جلب توجه رسانههای اروپایی نسبت به مسایل داخل ایران، بهويژه مسئلهء حقوق بشر و قدری این فضای کنونی که کاملاً متمرکز روی مسایل هستهایست را کنار بزند؟ من چیزی که با افتخار میتوانم بگویم این است که اقشار ایرانی حاضر در اروپا و حتا هلند از موفقترین اقشار خارجی هستند که درکشورهای غربی زندگی میکنند. نشان دادهاند که توانمند هستند. میتوانند خیلی سریع رشد کنند و در جامعهء غربی نقش فعالی را بهعهده گیرند؛ همین شرایطی را برای ایرانیها بطورنسبی پدید آورده است که به آنها چشم احترام بنگرند و برخورد دیگری با آنها بکنند. در نتیجه این میتواند زمینهء بسیار خوبی باشد برای دوستان ایرانی که اینجا هستند تا شرایط و روابط و شبکهای که در اروپا و غرب دارند استفاده کنند برای بیان مسایل و شرایط داخل ایران؛ برای جلب توجه افکارعمومی و سیاستمداران غربی، به شکلی که با مسایل ایرانیان به گونهء دیگری رفتار بشود و همه را با یک چوب نرانند. شما به عنوان یک فعال ایرانی که سالهاست در هلند زندگی میکنید هیچوقت حس کردهاید توجه رسانههای اروپایی به مسایل ایران و تصمیمگیریهای دولتی دارد قربانی روابط اقتصادی میشود که میان دولتها وجود دارد؟ ببینید، این همیشه مثل دو کفهی ترازو بوده که گاهی یکی بالا میرفت و گاهی هم دیگری. چیزی که من در این مدت دیدهام این است که میزان فعالیتها و انعکاس مسایل و اخبار در تصمیمگیریها در داخل هلند خیلی مهم بوده است. دست کم این را از نزدیک شاهدش بودهام. هر زمان فعالان ایرانی برای انعکاس شرایط ایران تلاش کردند، این نتیجهی خودش را به شکل مستقیم و غیرمستقیم داده است. بهخاطر همین است که معتقدم نقش رسانههایی مانند رادیو زمانه، نهادهای غیر دولتی که در ایران و اینجا فعال هستند برای بازکردن چشم و گوش افکارعمومی بسیار مثبت میتواند باشد. تصویب طرح پارلمان هلند در این هفته برای پشتیبانی از رسانههای مستقل ایرانی، فکر میکنید روی فعالیت نهادهای غیردولتی که در اینجا برای وضعیت بهتر در ایران تلاش میکنند تاثیری میتواند داشته باشد؟ به نظر من این اثر بسیار مهم است. دوست دارم اینجا این مسئله را باز کنم و توضیح بدهم که متاسفانه با فضایی که بوجود آمده است، امیدوارم فعالیتهای بسیار مثبت و مفیدی که فعالان در نهادهای غیردولتی، چه ایرانی و چه غیرایرانی، در رابطه با مسایل ایران انجام داده اند مانند رادیو زمانه، پرس ناو و یا هیفوس که کارهای بسیار مثبتی در ایران میکنند و قصدشان تنها تقویت و پشتیبانی از آزادی بیان و رسانه در ایران است قربانی نشوند. تصویب این طرح در پارلمان هلند میتواند به ادامهء بقا و تقویت حرکات اینها بیانجامد. متاسفانه رژیم جمهوری اسلامی در این رابطه تبلیغاتی کرده است که همهی جریانات فعال را وابسته به آمریکا و سازمان خانهء آزادی بنامد. تلاش می کنند این شبه را پدید آورند که همه حرکتها و فعالیتها به این شکل برای براندازی رژیم ایران است. در حالیکه بههیچوجه اینگونه نیست. NGOها و سازمانهایی که بهشکل مسالمتآمیز دقیقاً هدف شان تقویت آزادی بیان و رشد سیاسیـ فرهنگی در ایران است، برنامه هایشان اساساً متفاوت است با جریانی مانند "خانه آزادی" (Freedom House). امیدوارم که با تصویب این طرح، حیات و فعالیتهای موجود ادامه پیدا کند و درنهایت بهنفع مردم ایران باشد و موجب رشد فکری و فرهنگی آنان. دراینجا نیز همینطور افکار عمومی بتواند بهتر در جریان وضعیت و شرایط داخلی ایران قرار گیرد تا توجه بیشتری به وضعیت ایران و ایرانیها بهوجود آید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این بالا نوشته نظر بدهید. پس من هم نظر می دهم: کیفیت ژورنالیستی سایت زمانه روز به روز کمتر و کمتر می شود. البته نه اینکه از روز اول رسانه ای معتبر بوده. ولی همان اندک اعتباری را هم که داشت دارد فدای سرعت و کمیت می کند. نمونه هاش بسیار است. ولی مثال دم دستیش همین گزارش که سرشار از اطلاعات غلط است. از عدم تسلط مصاحبه کننده و مسائل محتوایی که بگذریم باید به این آقای گزارشگر بگویم سنگسارشدن یک دختر جوان در استان کردستان عراق چند هفته پیش نبود چند ماه پیش بود. سنگسار تاکستان لغو نشد متوقف شد. جالبه که مهمان برنامه به درستی می گه توقف اما بازم گزارشگر متوجه نمی شه و تکرار می کنه لغو. در یک سوال دیگر هم می گویند: توجهی که اکنون بیش ازحد صرف مسایل هستهای شده. این بیش از حد بودن را چه کسی تشخیص داده؟ گزارشگر؟ منابع خبری؟ سیاستمداران؟ خلاصه واویلایی است.
-- هوشنگ ، Jul 2, 2007آقا هوشنگ مته به خشخاش نذار! چند هفته یاچند ماه در اصل رویداد واقعه هیچ تاثیری نمیگذاره...
-- فاطر ، Jul 7, 2007میخواستم بدونم که ایا میشه از صحنه سنگسار در ایران فیلم تهیه کرد یا اینکه بصورت غیر رسمی از این جنایت فجیع مستند تهیه کرد؟اگه شده بازتابش در جوامع و رسانه های غربی چه بوده؟
-- انسان ازاد ، May 1, 2009