خانه > پژمان اکبرزاده > ویژه برنامه ها > ایران و کوششها برای کویرزدایی | |||
ایران و کوششها برای کویرزداییپژمان اکبرزادهpersia_1980@hotmail.com۱۷ ژوئن، روز جهانی پیکار با بیابانزایی در جهان بود. سال گذشته را کوفی عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد، بهعنوان سال جهانی کویرزدایی نامگذاری کرد. مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد در همان زمان اعلام کرد: «گسترش کویرها و خشکسالی سالانه ۴۲ میلیارد دلار از ارزش تولیدات کشاورزی کاسته و باعث عدم امنیت قضایی، قحطی و فقر میشود.» سازمان ملل متحد امسال هم در روز ۱۷ ژوئن به بهانهء روز جهانی پیکار با بیابانزایی، یک بیانیه مطبوعاتی منتشر کرد که در آن اشاره شده: «هدف روز ۱۷ ژوئن که در سراسر جهان گرامی داشته میشود، تاکید بر نیاز فوری برای به کنترل درآوردن روند بیابانزایی و تقویت سرزمینهای خشک در برنامههای جهانی محیط زیست است.» «بیابانزایی و تغییرات آب و هوا: یک چالش جهانی» موضوع اصلی فعالیت در این زمینه برای سال ۲۰۰۷ اعلام شده و هدف آن، تاکید بر اهمیت یکپارچهشدن رویکردها برای فعالیت در این دو چالش بزرگ محیط زیستی است. بیش از ۴۰ درصد از مناطق جهان را سرزمینهای خشک دربرگرفتهاند. فلات ایران هم در نوار خشک جهان قرار گرفته؛ ۸۰ درصد از مساحت کشور دارای آب وهوای خشک یا نیمهخشک است و به این ترتیب در معرض خطر فرایند پیشروی بیابانها قرار دارد. حدود یکچهارم خاک ایران کویر است.
فعالیتهای بیابانزدایی سالهاست که در ایران آغاز شده و پژوهشگران بسیاری در این زمینه فعالیت کردهاند. در همین رابطه با دکتر حسین بتولی، پژوهشگر در ایستگاه تحقیقات مناطق خشک و بیابانی در کاشان و استاد دانشگاه این شهر گفتوگویی کردم که در آغاز از پیشینهء چنین کوششهایی در ایران گفته است: فعالیتها عمدتاً از دههء ۱۳۴۰ شروع شده است. اوایل این دهه، در بخشهای مرکزی کشور، فعالیتهایی در راستای تثبیت شنهای روان و مبارزه با فرسایش باد و توفان شن در قسمتهایی که بدون پوشش گیاهی بود شروع شد. در آغاز، چون قرار بود که مجموعهء تپههای شنی تثبیت پیدا کنند نخستین فعالیتها در ارتباط با تثبیت شنهای روان بیشتر بهصورت مکانیکی بوده است؛ با استفاده از بادشکن روی تپههای شنی سعی کردند تا آنجا که امکان داشته باشد توفان شن را به حداقل برسانند. پس از عملیات مکانیکی به تدریج به موازات آن، عملیات شیمیایی آغاز شد. عمدتاً از مالچهای نفتی برای تثبیت نقاطی که در معرض بحران است استفاده میشد. توفانهای شدید شن نهایتاً باعث میشد مجموعهای از شنها همراه با باد از یک نقطه به نقطهای دیگر منتقل شود. بنابراین احداث بادشکن به اندازهء کافی نتوانست شنهای روان را مهار کند. به این جهت از مالچهای نفتی استفاده کردند تا ذرات شنی که روی تپههاست بههمدیگر چسبیده و نهایتا مانع بشوند ذرات بهصورت شن همراه با باد حرکت کنند. پیش از مالچها، همانطور که اشاره کردم هنگامی که عملیات مکانیکی بادشکنها شروع شد بهتدریج در نقاطی که کموبیش تثبیت پیدا کردند سعی شد با استفاده از گیاهان شندوست - گیاهانی که نسبت به حرارات محیط و کمآبی مقاوم هستند - پوشش گیاهی ضعیفی ایجاد کنند. این کار با عملیات بیولوژیک، یعنی استفاده از خود گیاه، بهصورت قلمی، بذرپاشی و نهالکاری صورت گرفت. این فعالیتها تا چه موفقآمیز بود و دنبال شد؟ نمیتوانیم درصد مشخصی را عنوان کنیم چون واقعاً در نقاط بیابانی کشور محدودیت و کمبود باران داریم. نهایتاً باید به شکل اولیه، تپهها تثبیت پیدا میکرد و حرکت شنهای روان به حداقل میرسید. سپس به تدریج گیاهان گوناگون مستقر میشدند. من فکر میکنم با توجه به اینکه نزدیک به ۱۸ استان کشور در معرض پدیدهء بیابانشدن قرار داشتند، اگر این فعالیتها انجام نمیشد و فرسایش بادی به همین ترتیبی که گفتیم ادامه پیدا میکرد، شاید بخش گستردهای از روستاهای حواشی بیابان اکنون متروکه شده بودند. مجموعه فعالیتها باعث شد در نقاطی که در حاشیهی بیابان قرار داشت و نزدیک بود به نقاط خشک کویری بدل شود، بهتدریج عملیات کشاورزی انجام شود و نهایتاً مهاجرتها تا آنجا که امکان داشت به حداقل خودش رسید. این فعالیتی که در دههء چهل آغاز شد از سوی چه سازمانی سازماندهی شد؟ بیشتر فعالیتهایی که در جهت تثبیت شنهای روان یا بیابانزدایی انجام شد توسط دفتر تثبیت شنهای روان سازمان جنگل و مراتع کشور سازماندهی شد. همه ادارات اجرایی که در استانها بودند در بیشتر نقاط کشور برای اجرای پروژههایی که در این دفتر تصویب میشد مجری منطقهای بودند. طی هرسال، براساس زمانبندی مشخص، طرحها به مرحلهء اجرا درمیآمد. در حال حاضر هم در ایران فعالیت جدیای در این زمینه انجام میشود؟ بله! خوشبختانه این فعالیتها همچنان ادامه دارد. عملیات بیولوژیک همچنان کموبیش ادامه دارد. عملیات مالچپاشی در برخی از استانها کمتر شده است. به این دلیل که شاید به لحاظ نفتی مقرون به صرفه نباشد که به اندازهء خیلی گسترده استفاده شود. به دنبال جایگزین برای آن هستند تا از دیگر مالچهایی که از ترکیبات مصنوعی تهیه میشود استفاده کنند. فکر میکنید کویرها را باید تلاش کرد بطور کامل به مناطق مساعدی تبدیل کرد یا اینکه وجودشان، البته در یک مساحت کمتر، برای محیط زیست لازم است؟ ببینید ما تفاوتی باید بین کویر و بیابان قائل بشویم. بطور کلی ما واژهء مبارزه با کویر را منسوخ میدانیم. یعنی کویر نقطهای است که وضعیت خاکاش به اندازهای تغییر پیدا کرده که شوریاش خیلی افزایش پیدا کرده و قدرت باروری را از دست داده است. بنابراین ما نمیتوانیم جلوی کویرها را بگیریم. بایستی روی آن بخشهای بیابان که دارای پوشش گیاهی نسبتاً فقیری هستند ولی مستعد پوشش گیاهان خاص بیابانی، سرمایهگذاری کنیم؛ با استفاده از گیاهانی که مقاوم در خشکیاند و نسبت به کمآبی بردبار هستند. در سالهای گذشته فعالان محیط زیست یا پژوهشگرانی که بويژه در مسایل بیابانزدایی کار کرده بودند در رسانههای ایران بسیار صحبت کردهاند در مورد کارهایی که میشود برای بیابانزدایی در ایران و جلوگیری از گسترش بیابانها در کشور انجام داد. این صحبتها چقدر موثر بوده و نهادهای دولتی تا چه اندازه در این زمینه با پژوهشگران همکاری داشتهاند؟ مجموع طرحهایی که به آنها اشاره کردم در قالب سیستم پژوهشی که به موازات سیستم اجرایی انجام شده، کم و بیش آمار خوبی از آنها در بیشتر نقاط، بهویژه مناطق خشک و بیابانی وجود دارد. طی ۶ـ۵ سال اخیر در نشستهایی که بین سیستم تحقیقات و دستگاه اجرایی بوده سعی شده دستگاه اجرایی کشور از نتایج تحقیقات بهره گیرد. کموبیش طرحهایی در این زمینه به مرحلهء اجرا درمیآید که میتوانیم بگوییم آینده روشنی دارد؛ بهویژه بهرهگیری از تنوع زیستی گیاهان گوناگون که با این شرایط سازگارند در بحثهای اجرایی خیلی میتواند موفقیتآمیز باشد. * * * در اینترنت هم چندسال پیش تارنمایی به نام Persian Desert یا «سایت کویر ایران» بهوجود آمد که البته علیرغم گستردگی فعالیتاش حدود یک سالیست که چندان فعال نیست. با مهندس عزیزاله خرمآبادی مدیر اجرایی تارنمای PersianDesert.com هم گفتوگویی کردم که از چگونگی و آغاز فعالیتهای این تارنما میگوید:
ما در سال ۱۳۸۰ کار طراحی این سایت و جمعآوری اطلاعات آن را شروع کردیم و در سال ۱۳۸۱ روی اینترنت فعالاش کردیم. این سایت را در قالب ساختارهای بانک اطلاعاتی طراحی کردهایم. برای راهاندازی این سایت از فعالان محیط زیست و متخصصان بیابانزدایی در ایران چه کسانی با شما همکاری میکردند؟ مجموع دوستانی که در این سایت فعالیت داشتند از جمله آقای دکتر بتولی بودند و همچنین دوستانی در ادارهی محیط زیست شهرستان آرام بیدگل و کاشان، همچنین از استان اصفهان. ولی در مجموع در واقع استقبال چندانی در سطوح دولتی از این سایت نشد و ما نتوانستیم منابع خوبی را برای ادامهء کار این سایت، داشته باشیم. در نتیجه موجب شد که به دلیل هزینههای این سایت ما از یک سال گذشته فعالیت چندانی نتوانیم داشته باشیم. فکر میکنید چرا استقبال نکردند؟ از بابت بازدیدکننده در اینترنت، ما استقبال زیادی داشتیم. بهویژه در این چند سال گذشته ما ایمیلها و تماسهای گوناگونی داشتیم از کشورهای مختلف که برای همکاری ابراز تمایل کردند. شاید ما بودیم که نتوانستیم به نحوی از این ارتباطات استفاده کنیم. هیچگاه تماسی جدی با سازمانهایی مانند سازمان حفاظت از محیط زیست در ایران داشتید که از این فعالیتتان پشتیبانی کنند؟ ما یک طرح جامعی را آماده کرده بودیم که الان هم آن را داریم. به چندین جا این طرح را ارائه کردیم مانند سازمان محیط زیست و حتا بخشهای مربوط به کویرزدایی و بخشهایی که مرتبط با موضوع بودند. ولی خب به آن شکل در سالهای گذشته از این قضیه استقبال نشده است. حتا ما در قالب طرح تکفا هم پیگیر این قضیه بودیم که بتوانیم سایت را توسعه بدهیم و بتوانیم بهتر در اینترنت پتانسیلهای کویر را بشناسانیم ولی خب تحت هر شرایطی با این قضیه خیلی جدی برخورد نشد. شاید حالا همین مصاحبه با شما، شرایطی را پیش بیاورد که بتوانیم از دستاندرکاران بخش کویر در خارج از کشور کمک بگیریم. شاید کسانی باشند که به نحوی علاقمند به این طرح باشند و بتوانیم یک همکاری دوجانبهای را روی این سایت داشته باشیم و یک نیروی تازه هم از لحاظ اطلاعات و هم از نظر فنی داشته باشیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مثل اینکه مثل همه موارد مردم بایستی آستین بالا زده و وظایف محوله به دولت وحکومت که سرمایه های ملی مان را در اختیارشان گذاشته ایم با بضاعت اندک بعهده بگیرند . باسپاس از زحمات دوستان ما هم به دلیل حرفه مان مواردی را داریم که می توانیم مطرح کنیم .
-- م. جلیلی ، Jun 21, 2007