خانه > پژمان اکبرزاده > ویژه برنامه ها > کودتای ایرانی یا آمریکایی؟ | |||
کودتای ایرانی یا آمریکایی؟پژمان اکبرزادهpejman.akbarzadeh@gmail.comپنجم اسفند ماه ۱۳۸۵، چهلمین سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق، سیاستمدار و پیشگام ملیشدن صنعت نفت ایران بود. چند سال پیش، اسناد سازمان جاسوسی آمریکا از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ توسط روزنامه نیویورکتایمز انتشار یافت. « اسناد سازمان سیا شاید کاملترین و جدیدترین اسنادیست که از راه نیویورکتایمز منتشر شد.این اسناد قرار نبود چاپ شود یا درج پیدا کند چون گزارش مفصلی بود که شخصی به نام دونالد ویلبر که خودش در کودتا سهمی داشت نوشته بود. او ایرانشناس هم بود در سی.آی.ای عضویت داشت. ویلبر در زمان کودتای ۱۹۵۳ مامور بود که به ایران بیاید و به طرح کودتا کمک کند. ویلبر مورخ بود لذا از او خواسته شد که گزارش مفصلی از کلیه مراحل انجام کودتا تهیه کند که بعداً بتواند به سازمان سیا گزارش دهد. این گزارش در واقع، جریانهای روزمرهی دورهی کودتاست. ویلبر بهعنوان یک مورخ، این مسایل را بسیار دقیق زیر نظر داشت و یادداشت و ارزیابی کرد. علتی که «سیا» به این گزارش محرمانه نیاز فراوان داشت این بود که پس از جنگ جهانی دوم که در سال ۱۹۴۵ به پایان میرسد، این نخستین اقدام و کودتایی بود که «سیا» در دنیا راه میاندازد و برایش یک مورد مطالعاتی (Case Study) است. نتیجهء این کودتا برای «سیا» الگویی میشود برای دیگر کودتاهایی که بعدها در دیگر نقاط جهان مانند آمریکای لاتین و خاورمیانه برپا میکند. علت این کودتا این بود که «سیا» وارد مرحلهی تازهای از کشمکش جهانی شده بود. اولاًآمریکا بعنوان یک ابرقدرت بدون رقیب پس از جنگ در دنیا حضور پیدا میکند و تنها رقیباش شوروی است. آنچه ما پس از جنگ داریم شروع جنگ سرد است. یعنی از همان سال ۱۹۴۵ به بعد درست در آستانهی پیروزی یا پایان جنگ جهانی دوم با پیروزی متفقین، در واقع جنگ سرد بین آمریکا که رهبری بلوک غرب را دارد و شوروی که بلوک شرق را هدایت میکند آغاز میشود. این کشمکش در دوران ریاست جمهوری ترومن زیاد شدت ندارد، ولی با روی کار آمدن آیزنهاور در آمریکا که از حزب جمهوریخواه است شدت پیدا میکند؛ بهویژه با نظارت وزیر امور خارجهاش بنام جان فاوستر دالاس که بسیار محافظه کار است. آمریکاییها از کمونیستها بسیار وحشت دارند. در سالهای ۱۹۵۲ که آیزنهاور رییس جمهور آمریکا میشود، این نگرانی از بلوک شرق که رهبریاش را شوروی داشت بقدری زیاد است که یک دورهی بسیار شدید محافظه کاری آغاز میشود. تقریباً میتوان گفت شبیه مسایل امروز در آمریکا که محافظهکاران نو، بسیار نگران تروریسم هستند. آن زمان هم همین حالت بهوجود آمده بود، به قدری که سناتوری بهنام مک کارتی در کنگرهی آمریکا باعث میشود عدهای از روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان آمریکایی در لیست سیاه آمریکا بروند بهعنوان کسانی که کمونیست هستند و خطرناک. نمونهاش هم برای اطلاع شما چارلی چاپلین بود که او هم جزو لیست سیا آمریکا قرار میگیرد و وقتی به خارج از آمریکا میرود به او اجازهی ورود به آمریکا را نمیدهند. علت مخالفتشان هم با دکتر مصدق برای این بود، نه برای نفت. بعضیها فکر میکنند آمریکا قصد این را داشت که بیاید نفت ایران را بگیرد. این هدف انگلیس بود. انگلیس نگرانیاش از این بود که منافعش در ایران قطع از دست برود. ولی آمریکا در این ماجرا شریک این دوست میشود بخاطر مسئلهی کمونیسم. حالا برگردیم به پاسخ شما! در اسناد سازمان سیا چه تصویری از دکتر مصدق است؟ این مسئله که دکتر مصدق به همه رسانهها و گروهها بصورت برابر، آزادی و اجازه فعالیت میداد را یک مقدار بزرگش میکنند. بیشترهدفشان این است که نشان دهند دکتر مصدق اندکی همدردی دارد با نیروهای چپ. ولی درعین حال درخود اسناد هم بارها تکرار میشود که وی یک شخصیت ملیست و بسیار درست. ولی مطالبی که علیهاش میخواهند بگویند در این اسناد این است که آدمیست احساسی، حرف نمیشنود، آدمیست خود رای و ... ضمن اینکه از او خوششان نمیآید، یکطرف قضیه اعتراف هم میکنند که دکتر مصدق بههرحال مردیست مستقل و آزادیخواه. این اسناد برای خودشان تنظیم شده بود و این را مطرح میکنند. ولی بیشتر در اسناد، دست خودشان را رو میکنند که برای بد کردن مصدق چه برنامههایی را میریزند. یعنی برنامههایی که تعیین میکردند برای اینکه مصدق را خراب کنند. مثلاً در این اسناد آمده بمبهای غیرواقعی را منفجر میکنند در دم خانهی روحانیون که این را بیندازند گردن چپیها و با این کار بگویند که دکتر مصدق نمیتواند از روحانیت دفاع بکند یا نمیتواند امنیت روحانیون را تضمین کند. یعنی میخواهند نشان بدهند که دکتر مصدق کنترل تهران را ندارد، چه برسد به اینکه بخواهد کنترل کشور را داشته باشد. هدف بدنام کردن مصدق است. این را عملاً خودشان برنامهریزی میکنند، یعنی خودشان پول میدهند، یکسری اوباش را استخدام میکنند، اعلامیههای مختلفی علیه روحانیت چاپ میکنند. چه کسی این کار را میکند؟ خود افرادی که استخدام شدهاند از طرف سازمان سیا و یکمقداری هم بازاریها. با کمک جناحهای راست این کار را میکنند که نشان بدهند دکتر مصدق آدمیست ضعیف و ضمناّ دکتر مصدق توان ادارهی کشور را ندارد. چطور این وضعیت بوجود آمد؟ این وضعیت زمینهاش پیش از کودتای اول بود و با پول آمریکا و ماموران اینتلیجنس سرویس که در ایران فعال بودند و یکسری افسران ارتش که خیلی نخبه بودند و تعلیمدیده بودند برای اینکار. آنها کار را رها نمیکنند. یعنی ضمن اینکه دستور آمده بود که دیگر کودتا را رهایش کنید، ایرانیهایی که درگیر این قضیه بودند کودتا را رها نمیکنند. یعنی همان حرکتی را که در کودتای اول شروع شده بود ادامه میدهند تا بالاخره کودتای دوم به ثمر میرسد. در کودتای دوم نمیشود بگوییم که دست کل ماموران سیا بود... ولی شما اشاره کردید که بجز ایرانیهایی که پول گرفته بودند، ایرانیهای عادی هم به این حرکت پیوستند، آنها به چه صورت.... در ایران پس از انقلاب، شاید بتوان گفت برای حدود دو دهه کوششهایی میشد برای کمرنگ نشان دادن نقش دکتر مصدق در ملیشدن صنعت نفت، بویژه برای نسلی که پس از انقلاب به دنیا آمده بود. فکر میکنید این تلاشها تاثیری داشت در نگاه نسل جوان به مصدق؟ نه! یک دانشجو میفهمد، افراد اهل مطالعه بسیار بسیار خوب میفهمند. من فکر میکنم در این سالهای اخیر علاقمندی نسبت به ایشان و احترام به ایشان خیلی بیشتر شده و آگاهی هم نسبت به ایشان خیلی بیشتر شده است. شما تاریخ را نمیتوانید محوش کنید. یک اصطلاحی هست به انگلیسی که میگویند شما یک عدهای را میتوانی گاهی فریب بدهی، ولی نمیتوانی همه را همیشه فریب بدهی.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
دکتر وطن دوست استاد ماست همه دانشجوها ایشان را قبول دارند من هم با ایشون موافقم چرکه به عنوان یک فرد مذهبی ،
-- arezou ، May 1, 2007مصدق را قبول دارم.