خانه > شهرنوش پارسیپور > بررسی و معرفی کتاب > ضیافت زندگی | |||
نگاهی به مجموعه شعر ساویز شفائی ضیافت زندگیشهرنوش پارسیپورhttp://www.shahrnushparsipur.comساویز شفائی، که دیگر در میان ما نیست مجموعه شعری سروده به نام ضیافت زندگی. این مجموعه شعر به همت و با پیشگفتاری از مسعود نقره کار از طریق نشر آیدا، واقع در آلمان به چاپ رسیده است. با هم نگاهی به پیشگفتار مسعود نقره کار میاندازیم:
«سخن از ساویز شفائیست، از شاعر، پژوهشگر، جامعهشناس و کوشندهی سیاسیای که در آستانه پنجاه سالگی جهانی را که میخواست در آن «جشن عشق» و «ضیافت زندگی» برپا کند وانهاد و رفت... در همان آغاز دوستی من و ساویز به سال ۱۹۹۶ اندیشه این جان شیفته، آب سردی شد بر ته ماندهی پیشداوریهای تعصب آلود من درباره همجنس گرایان. و تازه داشتم پدیدهی همجنسگرایی و او را بیشتر میشناختم که سرطان، مثل همیشه بی خبر و ناباورانه از راه رسید و پرپرش کرد.
ساویز در ۸ شهریور ماه سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدائی و متوسطه در تهران، در رشته «عمران ملی» دانشگاه پهلوی شیراز، فوق لیسانس گرفت. سال ۱۹۷۶ به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه «سیراکیوز» نیویورک به ادامه تحصیل پرداخت... ساویز شاعر بود، شاعری که شعرش بازتاب سیما و نیازهای فردی و اجتماعی انسانی ستایشگر و پرسشگر مهربانی، عشق و آزادیست... در اشعار ساویز همجنسگرایی و نارواییهایی که بر همجنسگرایان «روا» داشته شده است یکی از موضوعهای اصلیست... ساویز در هیجده سپتامبر سال ۲۰۰۰ از میان ما رفت. در اوگوست همین سال میدانست که «آخرین سفر» را پیش رو دارد و سرود: شمارش روزها را معنایی دیگر است در این شعر کوتاه از ساویز شفایی متوجه میشویم شاعری از دسته نوآوران است. شعر او گرچه دارای وجهی از وزن ذهنیست، اما قافیه را رعایت نمیکند. در «خشم» میگوید: خشم در من میمکد آرام چنبن به نظر میرسد که ساویز شفائی دلی پر درد و اندوه داشته. باید باور کرد که زندگی یک همجنسگرا در جامعهای که به شدت در برابر این مفهوم جبهه میگیرد باید کار سختی باشد. هرچه زمان جلوتر میرود من بیشتر به این نتیجه میرسم که مسئله همجنسگرائی باید بیشتر و بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گیرد. مطالعه مختصری نشان می دهد که در درازنای سه هزار و پانصد سال تاریخ و در دورانی که زنان را از فعالیت اجتماعی حذف کردند، درست به این علت که باردار میشوند، بهرهکشی جنسی از پسر بچگان آغاز شد. در اغلب موارد این کودکان همجنسگرای طبیعی نبودند و بهزور از آنان بهرهکشی جنسی به عمل میآمده است. این «زن شدگان» که به جای زن نقش بازی کردهاند نقش بسیار مهمی در تاریخ داشتهاند که تا جائی که من میدانم ابدا کاری برای شناخت چنین تاریخی به عمل نیامدهاست. بدون شک اگر این وجه از تاریخ باز شود میدان هولناکی از ظلم و شقاوت رودرروی ما قرار خواهد گرفت. البته در مورد ساویز شفائی مسئلهای روشن نیست، اما او گویا از دسته همجنسگرایان طبیعی و فطریست که مورد آزار و اذیت جامعه قرار گرفته است. به شعر دیگری از او توجه میکنیم: «تارهای طلایی» نوباوگان طرب طلب دلهامان ما را رخصت آرمیدن در یایه سبزگون درختان است به نظاره ماهیان رنگین میشتابیم باغ را در صبحگاهان سلام میگوییم ناشتا را با افشرهی نارنجی پرتغالهای خانگی معطر میکنیم این شعر عاشقانه و دوستانه است و البته در مقایسه با ادبیات همجنسگرای تاریخ ایران که شاید بتوان سعدی را یکی از بزرگترین نمایندگان آن دانست، فاصله قابل ملاحظهای را فراروی خواننده قرار میدهد. شعر عملا فاقد وزن و قافیه است، اما مضمون زیبائی دارد. مسعود نقره کار در مقدمه کتاب مینویسد: «برجستهترین ویژگی زندگی این شاعر، پژوهشگر و جامعهشناس آزادیخواه و عدالتجو دفاع جسورانهی او از حیثیت، هویت، حقوق فردی، اجتماعی قانونی، آزادی و امینت همجنسگرایان بود. در فضایی سرشار و آلوده به شایعه، بهتان، تهدید و ارعاب او تن به کرنش در برابر افراد و جریانهای متعصب، عقبمانده و ناآگاه نداد. اوبه عنوان حق فردی و فردیت انسانیاش نه فقط هویت جنسی خود را پنهان نکرد بلکه آن را سرود، به پژوهش کشاند و فریاد کرد، و این اما خالی از رنج طاقتفرسای تحمل پیشداوری و تعصب اطرافیان و بخشی از جامعه نبود. ساویز همجنسگرا بودنش را در سال ۱۹۷۶ علنی کرد. از آن پس پیش از هرکس و جریانی از هموطنان «فرنگ دیدهاش» زخم خورد. تهدید، تحقیر و تحریم بسیاری از ایرانیان ساکن شهر اورلاندو زندگی او و مادرش را سخت و تلخ کرد...» در حقیقت جامعه وقتی متعصب است که نمیخواهد حقیقت را درباره خودش بداند. شمار قابل تاملی از افراد به ظاهر سالم و نجیب، موجوداتی هستند که به عمد از واقعیت فاصله میگیرند تا آرامششان از میان نرود. همجنسگرائی از حالتهائی در جامعه است که بسیاری میل دارند آن را پنهان کنند. اکنون این پنهانکاری تا کجا جامعه را گرفتار میکند واقعیتیست که باید به طور مستقل به آن پرداخت. و در «منشورهای آینهی اندود» میگوید: هوس مردی بود بیچهره و سایهام در جوانی شهوتناک آیا سرنوشت آینه گردان از برکهی آینهای سرد و همزادم را ناشران و نویسندگانی که مایل هستند برای برنامه خانم پارسیپور، کتابی بفرستند، میتوانند کتاب خود را به صندوق پستی زیر با این نشانی ارسال کنند: Shahrnush Parsipur
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سپاس از این مقاله، متاسفانه اطاعات در مورد ساویز شفائی بسیار پراکنده است و چنین مقالاتی بسیار مفید است، امید وارم کسانی که با ساویز آشنایی داشتند بیشتر در مورد او بگویند.
-- همجنس گرا ، Jul 28, 2010فکر کنم یک تحقیق نسبتا معتبر در زمینه تاریخ جنسیت در ایران وجود دارد .... از خانم نفیسه نجم آبادی که لینکی ازآن اینجاست .... باتشکر از خانم پارسی پور ....
-- بدون نام ، Jul 29, 2010http://www.ucpress.edu/book.php?isbn=9780520242630
نام حقیقی ایشان "افسانه نجم آبادی" است.
-- شهرنوش پارسس پور ، Jul 29, 2010