وقتی خرافات، شماری از مردم را دیوانه می‌کند

شهرنوش پارسی‌پور

تعریف درست آرماگدون کار مشکلی است. آرماگدون مکان نمادین خیر و شر و جلوه‌گاه خشم خداوند خواهد بود. آرماگدون نمایشگر جنگ میان نیروهای روشنایی و تاریکی است، و به نظر می‌رسد از مقوله اندیشه‌هایی است که تفاوت میان دوجنس را در نماد روشنایی و تاریکی گسترش داده و آنان را رو در روی یکدیگر قرار می‌دهد. البته نه به عنوان زن و مرد بلکه در مقام روشنایی و تاریکی.

این جنبه دردناک اندیشه در فرهنگ ایران است که مدافعان نظم ارباب و رعیتی آن را اشاعه داده و باعث می‌شوند‌ که طرح اصلی و اساسی مسأله تاریکی و روشنایی و اصحاب اهریمن و اهورمزدا مورد بررسی و پژوهش قرار نگیرد. به هر تقدیر برخی را اعتقاد بر این است که این تعریف نوعی تحریف اندیشه زرتشت است.

اینجا البته نه فرصتی هست و نه دانشی تا این مطلب مورد بررسی قرار گیرد. اما روشن است که مفاهیمی که در پس و پشت این نام پنهان شده آنچنان گسترده است که رسماً به جزئی از فرهنگ ایران امروزی تبدیل شده. در حالت مکاشفه‌ای ظاهراً چنین برآورد شده که در روز آخر زمان تمامی بدکاران مجازات خواهند شد و نیکوکاران پاداش خود را دریافت خواهند کرد.

اینک ظاهراً این روز برمبنای تقویم مایاها ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ خواهد بود. در جست‌وجوی معنای این سال ۲۰۱۲ به سراغ فرهنگ ویکی‌پدیا رفتم و با شرح بسیار درازی روبه‌رو شدم. مایاها گویا تا سال ۲۰۱۲ را پیشگویی کرده‌اند و این سال را حد آخر عصر دانسته‌اند.

گویا در یی جینگ چینیان نیز حسب محاسبات پیچیده‌ای همین تاریخ ظاهر می‌شود. و ناگهان آثار جدیدی از نوستراداموس به دست آمده که نشان می‌دهد او نیز تا سال ۲۰۱۲ پیشگویی کرده و این سال را پایان عصر حوت یا دو ماهی و آغاز عصر دلو یا بهمن می‌داند. پس جست‌وجوی من ادامه پیدا کرد و به سراغ حرکت رقص محوری زمین رفتم.

روشن شد که زمین علاوه بر حرکت وضعی و انتقالی دارای حرکات دیگری نیز هست که یکی از آن‌ها «رقص محوری» است بر این اساس زمین در حرکت به دور خود دارای تکانه‌هایی است که باعث می‌شود هر دو هزار سال به اندازه سی درجه به قهقرا برود، که همین باعث آغاز اعصار دوهزارساله در روی زمین می‌شود. اکنون گویا در سال ۲۰۱۲ عصر دلو آغاز می‌شود، که عصر آزادی انسان و برابری آن‌هاست.

اما زمین به همراه منظومه شمسی نیز در حال چرخش به دور کهکشان راه شیری است، و باز گویا در مقطع همین سال کذا زاویه‌هایی بسیار مهم و پراهمیت در آسمان تشکیل می‌شود و بسیاری از سیارات نیز در یک مدار قرار می‌گیرند و خلاصه وضعیتی بسیار استثنایی شکل می‌گیرد که در هر بیست و پنج هزار و هفتصد و اندی سال پیش می‌آید.

برخی معتقدند که در بیست و پنج هزار سال پیش محور زمین عوض شده. اینک این فرضیه وجود دارد که ممکن است دوباره محور زمین عوض بشود. خلاصه گویا حادثه مهمی در این سال اتفاق خواهد افتاد. کسانی که علاقه‌مند به تعقیب این جزئیات هستند می‌توانند با تایپ آرماگدون و یا ۲۰۱۲ در گوگل با سرعت به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند.

اما علت آن که من به این بحث علاقه‌مند شدم، علاوه بر کششی که از قدیم برای آسترولوژی داشتم این نیز بود که متوجه شده‌ام بسیاری از شخصیت‌های جمهوری اسلامی به راستی به این مسایل باور دارند. عکس کتابی برای من ارسال شد که برحسب مندرجات آن در لحظه ظهور، شخصی با این یا آن ویژگی‌ها در ایران برمسند قدرت است.

کتاب کوشیده است روشن کند که شخصیت ذکر شده، همان رئیس جمهور فعلی ایران است. حتی نام او را در کتاب ذکر کرده‌اند. مسأله اما به اینجا ختم نمی‌شود. حسب پیشگویی‌ها پیش از آمدن امام زمان، «حجت خراسان» ظهور خواهد کرد. گفته می‌شود کسی امام زمان را خواب دیده است و امام به او گفته که همانا حجت خراسان «فلان کس» است.

این شخصیت نیز اکنون مهم‌ترین مقام را در جمهوری اسلامی به خود اختصاص داده است. شخص خواب بیننده رفته است و روی پای حجت خراسان افتاده و بشارت ظهور امام زمان را داده است. چنین به نظر می‌رسد که دانش نجوم و ستاره‌شناسی، دست در دست نوعی خرافات، شماری از مردم را دیوانه کرده است.

اکنون من نیز به جمع اهل خرافات می‌پیوندم و باور می‌کنم که در روز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲، برابر با شب یلدای سال ۱۳۹۱ شمسی زمین محور عوض کرده و امام زمان نیز ظاهر خواهد شد. دقت کنید که اگر من رئیس کشور بودم چه می‌کردم. بدون شک به همه مردم اطلاع می‌دادم که چون ممکن است چنین حادثه‌ای رخ بدهد مجهز باشند و لباس‌های گرم در کنار خود داشته باشند تا اگر ناگهان سرمای قطبی بر همه جا حکمفرما شد یخ نزنند و خود را تا مرحله بعدی سالم نگه دارند.

بعد اما شب و روز دعا می‌کردم تا امام زمان را به خواب ببینم و بپرسم: یا امام! آیا شما می‌توانید قاتلان انسان‌هایی همانند «ندا»را ببخشید؟ آیا ممکن است در جایی که مرد دهقان در روی خاک عرق می‌ریزد و جان می‌کند، و کارگران با فروتنی و زحمت مشغول کار هستند و دانشمندان با تمام قوا می‌کوشند مشکلات انسان و طبیعت را رفع و رجوع کنند، و هنرمندان برای شاد کردن دل تمامی نامبرده شدگان عرق می‌ریزند و کار می‌کنند، و مادران بی‌توقع پاداش بچه می‌زایند، شما آیا ممکن است در این میانه افرادی را بربگزینید که دستشان به خون دیگران آغشته است؟

آیا مفهومی که از رهبری در ذهن شماست همان مفهومی است که در ذهن علیل این قدرتمنداران لانه کرده است. رهبر حقیقی کیست؟ انسان کشتکار؟ انسان زحمت‌کش؟ پزشک درستکار؟ زن خانه‌دار؟ انسانی که هرگز دروغ نمی‌گوید؟ انسانی که هرگز مال دیگران را نمی‌خورد؟

یا موجوداتی که خود را باور کرده‌اند و ساده‌لوحانه دچار این توهم هستند که رهبرند و حق گرفتن جان مردم را دارند؟ موجودات خبیث و جنایتکاران حرفه‌ای را استخدام می‌کنند و به جان مردم می‌اندازند؟ به دختر جوان، به این خاطر که چشم سبز است و زیباست چنان تجاوز می‌کنند که زهدان و مقعدش پاره می‌شود، و لابد بعد او را سر به نیست می‌کنند تا سند جنایتشان باقی نماند. شما یا امام زمان، این حضرات را به عنوان رهبر می‌شناسید؟

ای امام زمان شما چگونه ممکن است کسی را که نور لامپ را از «نور» به معنای حقیقی‌اش تشخیص نمی‌دهد به عنوان رهبر بربگزینید؟ شیخ اشراق فرموده است: «کوه‌ها نور متکاثف‌اند» یعنی نور در هم تنیده. پس ای امام زمان، شما نور را در پیکره مرد مقنی می‌بینید که تازه از چاه بیرون آمده و «بو» می‌دهد؟ یا در پیکره مردی که معطر است و ذهنش پر از کثافت و تعفن؟

به هرحال صمیمانه باید اعتراف کنم که من نیز جزو افراد خرافاتی هستم و به خرافاتولوژی باور دارم. پس نصیحتی به شما می‌کنم. حتماً بکوشید لباس‌های گرم در کنار خود داشته باشید تا اگر ناگهان زمین محور عوض کرد (که ممکن است بکند و هیچ چیز عحیبی نیست) مقداری لباس گرم در کنار خود داشته باشید تا از سرما یخ نزنید.

همچنین مقداری مواد خوراکی که نیاز به آشپزی نداشته باشید در نزدیکی شب یلدای ۱۳۹۱ فراهم کنید. منظورم این است که شب چره شب یلدا را چرب‌تر کنید. من به شما قول می‌دهم امام زمان که بیاید مرد مقنی را به عنوان زحمت‌کش‌ترین انسان دنیا برخواهد گزید.

البته به سلیقه ایشان وارد نیستم، اما شک ندارم که هیچ دروغ‌گویی در جمع لشگریان ایشان نخواهد بود و هیچ یک از لشکریان ایشان به دختر یا پسری تجاوز نخواهد کرد. و یادتان باشد که اصلاً نترسید، چرا که ما همه باهم هستیم.