تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
بررسی فیلم رودخانه یخ‌زده ساخته کورتنی هانت

تصویری از تنهایی و استقامت در برابر جبر روزگار

پرویز جاهد
jahed@radiozamaneh.com

رودخانه یخ‌زده نمونه‌ای عالی از سینمای مستقل امروز آمریکاست. سینمایی که به عنوان جزئی از سینمای آلترناتیو دارد برای خودش هویتی مستقل از هالیوود دست و پا می‌کند.

Download it Here!

سینمایی که دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت و بدان بی‌اعتنا بود. چنان که امسال در مراسم اسکار دیدیدم که ملیسا لئو، بازیگر زن نقش اصلی فیلم به عنوان بهترین بازیگر زن نامزد دریافت اسکار بود. امری که تا کنون در سنت توزیع جوایز اسکار سابقه نداشته است.

کورتنی هانت، سینماگر مستقل آمریکایی با ساختن این فیلم که در واقع نخستین فیلم بلند او محسوب می‌شود، جوایز سینمایی بین‌المللی مهمی را درو کرد؛ از جمله جایزه بهترین فیلم فستیوال سان‌دنس سال گذشته.

وی با این فیلم نشان داد که می‌توان با بودجه و امکانات اندک و تعدادی بازیگر ناشناس، فیلمی جذاب و فراموش‌نشدنی ساخت؛ به شرطی که داستانی قوی و انسانی و فیلم‌نامه ای دراماتیک در اختیار داشته باشید.


پوستر فیلم «رودخانه یخ‌زده» ساخته کورتنی هانت

موضوع فیلم رودخانه یخ‌زده موضوع تازه‌ای نیست. درامی تلخ و انسانی است که بارها به شکل‌های مختلف در سینما و ادبیات تکرار شده است.

زنی تنها که مادر دو بچه است، در غیاب شوهرش باید از فرزندانش مراقبت کند و علی‌رغم بی‌پولی و فقر سیاه، زندگی را به هر شکلی که می‌تواند، پیش برده و اداره کند.

شبیه چنین داستانی را در سینما و ادبیات ایران هم داریم: رمان درخشان جای خالی سلوچ محمود دولت‌آبادی و فیلم به یادماندنی مادیان علی ژکان نیز داستان چنین زن‌ها و مادرانی فداکار، قوی، بااراده، محکم و خستگی‌ناپذیر است.

و این‌که علی‌رغم تفاوت سرزمین‌ها و فرهنگ‌ها، شباهت‌های بین این آثار و شخصیت‌های آن‌ها بیشتر از تفاوت‌های آن‌هاست؛ چرا که قصه زندگی انسان و درد و رنج او و مقاومت و پایداری‌اش در برابر فقر و ناملایمات زندگی در هر گوشه این کره خاکی، کمابیش یکسان است.

داستان این فیلم در ناحیه مرزی بین آمریکا (حوالی نیویورک) و کانادا (جنوب کبک) و محل اسکان سرخ‌پوست‌های موهاک می‌گذرد. جایی که عده ای از قاچاقچیان انسان، مهاجران چینی و پاکستانی را با عبور از رودخانه مرزی و یخ‌زده سنت‌لاورنس از کانادا وارد آمریکا می‌کنند.

فیلم نه تنها شرح سختی‌ها و رنج‌های سفر خطرناک مهاجران به یک سرزمین ناشناخته است، بلکه بیان‌گر زندگی مشقت‌بار سرخ‌پوستان موهاک و طبقه کارگر سفیدپوست و فقیر آمریکایی است.

فیلم‌ساز با انتخاب دو زن از دو نژاد مختلف سفیدپوست و سرخ‌پوست و با دو پس‌زمینه فرهنگی متفاوت و گره زدن زندگی آن‌ها به یکدیگر و تنیدن آن با زندگی مهاجرانی از سرزمین‌های دیگر از پاکستان گرفته تا چین، نشان می‌دهد که انسان‌ها فارغ از نژاد، فرهنگ و سرزمین، گرفتار درد مشترکند؛ حتی اگر آن‌ها به خاطر عدم آگاهی و شناخت، هیچ سمپاتی‌ای نسبت به هم‌نوعانشان از نژاد و ملیت دیگر نداشته باشند.

ری ادی، زن میان‌سالی است که شوهر قماربازش او را با دو پسربچه شش‌ساله و پانزده‌ساله رها کرده و پولی را که برای قسط خانه پس‌انداز کرده‌اند، برداشته و به جای نامعلومی رفته است.

ری مجبور است علاوه بر سیر کردن شکم بچه‌ها و خرج تحصیل آنان، اقساط خانه را نیز بپردازد؛ وگرنه پولی را که به عنوان پیش‌پرداخت برای خرید آن پرداخته‌اند، از بین می‌رود.

ری در جستجوی شوهرش با زن سرخ‌پوستی به نام لیلا آشنا می‌شود که در کار قاچاق مهاجران است. لیلا از او می‌خواهد که در این کار به او ملحق شود. ری برای بقا چاره‌ای جز پذیرش این پیشنهاد خطرناک ندارد. کاری پردرآمد اما در عین حال پرخطر.

آن‌ها نه تنها باید از پلیس و قاچاقچی‌ها بترسند، بلکه باید دائما نگران رودخانه یخ‌زده ای باشند که مجبورند هر روز از روی آن عبور کنند و هر آن منتظر باشند که این یخ بشکند یا فرو ریزد و آن‌ها به قعر آب سقوط کنند و نه تنها جان خود را از بین ببرند، بلکه جان آدم‌های بی گناه و دردمندی را که در صندوق عقب اتومبیل آن‌ها مخفی شده‌اند، به خطر اندازند.


نمایی از «رودخانه یخ‌زده» ساخته کورتنی هانت

تحول تدریجی شخصیت‌های محوری فیلم، از امتیازهای مهم این فیلم زیبا و کم‌خرج است. نخستین نمای معرف از ری، او را زنی درمانده و مأیوس به ما معرفی می‌کند.

در ابتدای فیلم دوربین از دست‌های ری به صورت پر از اشک او تیلت‌آپ می‌کند که از فرط استیصال پک‌های محکم به سیگارش می‌زند.

اما با درگیر شدن ری در کار قاچاق و پولی که از این راه به دست می‌آورد، شوق و امید به آینده، جایگزین شوربختی و درماندگی او می‌شود. او مادری فداکار و ازخود گذشته است که حتی وقت ندارد به خود و زنانگی‌اش بپردازد و همه چیز را وقف زندگی فرزندانش کرده است. در طول فیلم تنها یک بار او را سرگرم آرایش کردن و سرمه چشم کشیدن می‌بینیم.

لیلا نیز همانند ری، زنی تنها و مادر یک بچه خردسال است که مادرشوهرش از او نگهداری می‌کند و او برای تأمین خرج او و گرفتن سرپرستی دوباره‌اش به این کار خطرناک رو آورده است.

در نمایی از فیلم او را در تاریکی می‌بینیم که بالای درختی نشسته و با حسرت کودکش را از دور نظاره می‌کند و بعد هم پولی را که در طول روز به دست آورده، درون قوطی ریخته و جلوی در خانه مادر شوهرش می‌گذارد.

ری و لیلا زنانی مقاوم و سخت‌کوش‌اند که می‌دانند برای ادامه زندگی خود و فرزندانشان باید بجنگند و تسلیم سختی‌ها نشوند. آشنایی این دو زن که با کینه و دشمنی آغاز شده بود، به تدریج به رابطه‌ای دوستانه و محبت‌آمیز تبدیل می‌شود.

آن‌ها شبانه با اتومبیل ری آدم‌ها را از مرز عبور می‌دهند؛ با قاچاقچی‌ها می‌جنگند؛ با مهاجران هم‌دردی می‌کنند و در نهایت با تراژدی زندگی خود کنار می‌آیند.

ری شجاع و جسور است و بر خلاف لیلا که از قاچاقچی‌ها می‌ترسد و در مقابل آن‌ها کوتاه می‌آید، از حق خود نمی‌گذرد و به زور اسلحه، آن را از آن‌ها می‌گیرد.

فیلم‌ساز به موازات دنبال کردن دو شخصیت اصلی فیلم و گرفتاری‌های آن‌ها در کار قاچاق انسان، به زندگی فرزندان ری در خانه نیز می‌پردازد. بچه‌ها در غیاب مادر، خود را برای کریسمس آماده می‌کنند و با آرزوهای بزرگ خود سرگرم‌اند.

چشم‌اندازهای یخ‌زده و خالی از سکنه و جاده‌های برفی و لغزان، با موقعیت متزلزل و زندگی سرد و غمزده و یأس‌آور شخصیت‌های فیلم کاملاً متناسب است. سرمای محیط آن‌چنان تصویر شده که گاهی از کادر فیلم نیز بیرون زده و به درون سالن تاریک سینما نفوذ می‌کند.


نمایی از «رودخانه یخ‌زده» ساخته کورتنی هانت

رودخانه یخ‌زده مرزی، استعاره‌ای از موقعیت متزلزل و به شدت آسیب‌پذیر زن‌های فیلم است. آن‌ها بر روی لایه ای نازک از یخ زندگی می‌کنند که هر آن ممکن است بشکند و آن‌ها را در خود غوطه‌ور سازد.

اخبار تلویزیون، گرم شدن تدریجی هوا را پیش‌بینی می‌کند که هر چند خبر خوش‌آیندی برای مردم منطقه است، اما برای ری و لیلا خبری ناگوار است؛ چرا که با گرم شدن حرارت هوا، یخ‌های رودخانه نیز ذوب شده و آن‌ها قادر به ادامه کار نخواهند بود.

فیلم‌ساز آگاهانه از کلیشه‌های مستعمل هالیوودی و تلویزیونی مربوط به حقوق برابر نژادی بین سفیدها و سرخ‌پوست‌های بومی پرهیز می‌کند. از طرفی او سعی نمی‌کند عمل غیر قانونی زن‌ها را توجیه کند؛ بلکه قضاوت درباره آن را به عهده تماشاگر می‌گذارد.

با این‌که فیلم ظرفیت‌ها و عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک تریلر مهیج را دارد، اما فیلم‌ساز هوشمندانه تن به این کار نمی‌دهد و ترجیح می‌دهد فیلم را در همان قالب درام اجتماعی نگاه دارد.

در یکی از صحنه‌های دراماتیک فیلم، آن‌ها هنگام انتقال یک خانواده پاکستانی از مرز، بچه زن پاکستانی را که در کیفی پنهان شده به گمان این‌که می‌تواند بمب یا بسته خطرناکی باشد، از پنجره اتومبیل به بیرون پرت می‌کنند. اما بعد که متوجه اشتباه خود می‌شوند، علی‌رغم خطری که آن‌ها را تهدید می‌کند، راه را برمی‌گردند و بچه را پیدا کرده و به مادرش تحویل می‌دهند.

این ماجرا نقطه عطف تحول شخصیت ری و احساس نزدیکی او با مردمی از نژادهای دیگر است و موجب عمیق‌تر شدن دوستی او با لیلا می‌شود.

صحنه عبور ری در تاریکی شب از جنگل و صحنه درگیری مادر و پسر بر سر آتش گرفتن قسمتی از خانه، از صحنه‌های بسیار دراماتیک و تکان‌دهنده فیلم است.

بازی‌ها و فضاسازی واقع‌گرایانه و رویکرد مستندگونه فیلم‌ساز در کار با دوربین، توهم مستند بودن فیلم را به وجود می‌آورد.


«رودخانه یخ‌زده» ساخته کورتنی هانت

رودخانه یخ‌زده، نمونه‌ای موفق و در خور ستایش از سینمای رئالیستی مستقل امروز آمریکاست که ادامه‌دهنده سنت سینمای اجتماعی و مستقل فیلم‌سازانی چون مارتین اسکورسیزی و کن لوچ در آغاز دوره فعالیت آنان است.

رئالیسم فیلم و موقعیت دراماتیک شخصیت‌های آن شباهت زیادی به آثار کن لوچ دارد؛ طوری که این گمان را در بیننده ایجاد می‌کند که شاید این کن لوچ است که به جای کورتنی هانت پشت دوربین فیلم‌برداری ایستاده است؛ با این تفاوت که رودخانه یخ‌زده فاقد طنز تلخ و سیاه کن لوچ است.

بازی ملیسا لئو در نقش ری، کم‌نظیر است. او بدون زور زدن تنها با میمیک صورت و چشمان اندوهبار خود، درد و رنج شخصیت ری را منتقل می‌کند. او بدون شک شایسته جایزه اسکاری بود که به او تعلق نگرفت.

رودخانه یخ‌زده تصویری از تنهایی، ازخودگذشتگی و استقامت در برابر فقر و جبر روزگار است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

thanks for introducing this movie

-- شهرزاد ، Aug 15, 2009

این فیلم در سینما 4 روز جمعه در تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد و از دیدن این فیلم خوش ساخت بسیار لذت بردم و با خوندن متن آقای جاهد لذتم ازدیدن این فیلم دوچندان شد. آقای جاهد عزیز همیشه موفق باشید.

-- الهه زارع نژاد ، Aug 17, 2009

Dear Mr.Jahed I enjoyed very much your critique/ introducing of 'Frozen River ' many thanks to you and lovely, useful Radio Zamaneh e Aziz Sincerely, Manouchehr Parshad

-- manouchehr parshad ، Aug 17, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)