خانه > پرویز جاهد > کلاکت > "شعر فارسی مناسب موسيقی راک نيست" | |||
"شعر فارسی مناسب موسيقی راک نيست"پرويز جاهدjahed@radiozamaneh.comروز پنج شنبه گذشته يازدهم ژوئن، گروه ايندی راک زيرزمينی فانت، اولين کنسرت بزرگ رسمی خود در خارج از ايران را در بوش هال لندن اجرا کرد. صحنه موسیقی ایران، علیرغم فشارها و محدودیت های اعمال شده از سوی حکومت ایران بر شکل های خاصی از موسيقی و ممنوعيت تک خوانی زنان، صحنه زنده و فعالی است و دختران و پسران مستعد و خلاق بسياری ، سبک ها و ژانرهای متنوع موسيقی از جاز و بلوز گرفته تا راک، رپ، هيپ هاپ و فيوژن را در خفا و در زيرزمين های تاريک و نمناک تجربه می کنند. گروه فانت يکی از صدها گروه ايندی راک ايرانی است که سال ها در خارج از حوزه رسمی موسيقی ايران فعاليت داشته و قربانی محدوديت های اعمال شده از سوی حکومت در زمينه اجرای موسيقی غربی بوده است. گروه هایی که فشارها و سخت گيری های دولت آنها را به زيرزمينی شدن مجبور کرده است اگرچه برخی از آنها اين وضعيت را تحمل نکرده و خارج شدن از کشور را به ماندن در داخل و انتظار کشيدن ترجيح دادند. پويا(خواننده)، اشکان(خواننده و نوازنده بيس)، کاوه( نوازنده بيس)، بامداد(نوازنده سينتی سايزر) و علی(نوازنده درامز) اعضای گروه فانت را تشکيل می دهند. اشکان خواننده و نوازنده بيس در گروه فانت، وضعيت موسيقی زيرزمينی ايران را چنين توصيف می کند:
«وضعيت از 4- 5 سال پيش به اين طرف خيلی بهتر شده و آن هم به خاطر کوشش خود بچه هاست که در زيرزمين خانه هايشان کار می کنند. يعنی فهميدند که راه ديگری ندارند و شانسی برای خروج ندارند پس تصميم گرفتند که پيشرفت کنند و فکر می کنم که عليرغم محدوديت هایي که دارند، پيشرفت زيادی کرده اند. صحنه موسيقی امروز ايران می تواند در دنيا يکی از جديدترين صحنه های موسيقی باشد.» اشکان علاوه بر فعاليت در گروه فانت، گروه ديگری هم دارد به نام « تيک ايت ايزی هاسپيتال». او و نگار خواننده اين گروه، بازيگران اصلی فيلم « کسی از گربه های ايرانی خبر نداره» ساخته بهمن قبادی اند که موضوع آن مربوط به وضعيت گروه های موسيقی زير زمينی در ايران از جمله گروه فانت است. گروه فانت، يک گروه راک با رويکردی مينی ماليستی است که در سال 1385 تشکيل شد و با اجرای کنسرت های مختلف در دانشگاه ها و زيرزمين های تهران، در ظرف مدت اندکی به يکی از گروه های معروف و پرطرفدار موسيقی راک زيرزمينی ايران تبديل شد. گروه فانت در شهريور 1386 کنسرت زيرزمينی بزرگی در شهر کرج برگزار کرد که بيش از ششصد نفر در آن شرکت کردند. کنسرتی که نخستين کنسرت يک گروه راک در ايران بعد از انقلاب بود که با حمله نيروهای انتظامی و دستگيری اعضای گروه و شرکت کنندگان در کنسرت به هم ريخت. اعضای گروه به اتهام شيطان پرستی به 21 روز زندان محکوم شدند. اعضای گروه فانت، بعد از آزادی از زندان دوباره گرد هم آمده و دومين آلبوم خود را به نام « اين يک دنيای آزاد است، مگه نه؟» به طور غيرقانونی منتشر کردند.
پويا خواننده گروه، مفهوم فانت را چنين توضيح می دهد: «فانت در زبان انگليسی دو معنی دارد، يکی همان شکل نوشتن حروف و الفبای انگليسی است و ديگری به معنای حوضچه غسل تعميد در فرهنگ مسيحيت که در آن بچه ای را که تازه متولد می شود غسل می دهند. ما نيز همه کلماتی با شکل های مختلف ايم. ايده ما اين است که همه مردم دنيا يکی اند، هيچ نژادی وجود ندارد، هيچ مرزی نيست، همه انسانيم و فقط شکل های ما متفاوت است.» قبل از اجرای گروه فانت، گروه راک بريتانيایی مکانوست(Mekanoset) به خوانندگی سحر خواننده ايرانی مقيم لندن به اجرای برنامه پرداخت. مکانوست متاثر از گروه های پست پانک اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد است. اين گروه در معرفی خود، تنها نقطه ضعفشان را غيرقابل طبقه بندی شدن دانسته اند. صدای سحر مثل نجواهای شبانه بود که در ازدحام صدای سازها گم می شد. پس از اجرای سحر، آزاده خواننده پاپ ايرانی مقيم لندن به اجرای چند آهنگ انگليسی و فارسی پرداخت. آزاده صدای گرم و رسایی دارد و سال هاست که به زبان انگليسی اجرا می کند. او علاوه بر خوانندگی، گيتار اکوستيک نيز می نوازد. در اين برنامه ديويد نوازنده انگليسی نيز با سازهای کوبه ای، آزاده را همراهی میکرد. آزاده پس از اجرای چند آهنگ انگليسی، آهنگ مشهور مرا ببوس را با لهجه فارسی غريبی اجرا کرد که برای ايرانيان حاضر در سالن کاملا تازگی داشت. پس از آزاده، نوبت به گروه فانت رسيد تا اين بار فارغ از همه ترس ها، هراس ها و اضطراب های اجرای موسيقی زيرزمينی در تهران آهنگ های خود را اجرا کنند و هموطنان ايرانی خود در غرب و مخاطبان انگليسی را با اجرای گرم، زنده و پرتحرک خود شگفت زده سازند. گروه فانت در اين برنامه شش آهنگ اجرا کرد. آهنگ «کانگراجوليشنز» آهنگی است متعلق به دهه شصت از کليف ريچارد خواننده و آهنگساز سرشناس انگليسی که پويا خواننده گروه فانت آن را با لحن و سبک کاملا متفاوتی اجرا کرد. آنها چندی پيش همين آهنگ را در برنامه نيوزنايت بی بی سی 2 نيزاجرا کردند. گروه فانت، موسيقی خود را متفاوت با آنچه معرفی می کنند که در ايران به عنوان «پرژن راک» شناخته شده. اشکان در اين باره می گويد: « در راک فارسی ما می تونيم از پرژن راک حرف بزنيم اما در کنارش بايد از يک راک ايرانی- جهانی صحبت کنيم يعنی يک گروه ايرانی که سعی داره خود را با استانداردهای جهانی بالا بکشد اما در عين حال اوريجيناليتی خود را حفظ کند.» پويا نيز در اين باره چنين توضيح می دهد: « ما يک «پرژن راک» داريم که اصلا سبک ما نيست و دوستان ما در گروه «اوهام» پايه گذار آن بودند، بابک، کسری و ديگران. اين موسيقی يک سبک جديد در ايران و يک ژانر بخصوص است اما ژانری که ما در آن کار می کنيم، ژانر « ايندی راک» است که بايد در آن خيلی چيزهایی که انگليسی ها و جهانيان می پسندند رعايت بشه.» گروه فانت آهنگ های خود را به زبان انگليسی اجرا می کند و برای اين کار دلايل خود را دارند که ممکن است برای منتقدانشان دلايل محکم و قابل قبولی نباشد. پويا در اين باره می گويد: « ما کلا انگليسی اجرا می کنيم. همه از ما می پرسند که چرا دوتا آهنگ فارسی نداريد. اما ما از اول تصميم گرفتيم که اصلا به زبان فارسی آهنگ اجرا نکنيم و برای اولين بار می خواهيم پا توی صنعت و تجارت موسيقی غربی بگذاريم و جهانی بشيم و برای اين کار مجبوريم از زبان بين المللی يعنی انگليسی استفاده کنيم. امروز خيلی از جوان های ايرانی انگليسی ا شون خوبه و اين باعث می شه که با آهنگ های ما ارتباط برقرار بکنند. از سوی ديگر خارجی ها هم می تونند با ما ارتباط برقرار کرده و با فرهنگ ما و حرف ها و خواسته های جوانان ايرانی آشنا بشن. اگر بخواهيم توی صنعت موسيقی جهانی باشيم بايد يک سری استانداردها را رعايت بکنيم.» اشکان نيز معتقد است آنها با اين کار می خواهند يک نوع موسيقی گلوبال به وجود بياورند که برای مخاطب غربی قابل فهم باشد. از پويا می پرسم که آيا به نظر او زبان و شعر فارسی مناسب موسيقی راک نيست؟ « از نظر تکنيکی متاسفانه نه. وزن زبان فارسی با وزن موسيقی غربی نمی خونه. چون موسيقی راک را غربی ها و بر اساس زبان انگليسی ساختند. ما امروز گروه های راک زيادی داريم از ترکيه، آلمان، ايتاليا، يونان و سوئد که همه به زبان انگليسی اجرا می کنند و هيچ کدوم به زبان مادری ا شان نمی خوانند. اونا الان در دنيا موفق اند و باعث افتخار مردمشون هستند.» از بچه های فانت می پرسم پس در اين صورت هويت ايرانی تان چه می شود، آن را چگونه حفظ می کنيد و در موسيقی تان به نمايش می گذاريد. « به نظر من با ديد و منش ايرانی می شه آن را حفظ کرد نه با ابزار و المان های اوليه مثل ملودی يا ريتم. وضيفه بچه های ايرانی اين است که ريشه و منش خود را وارد موسيقی ا شان بکنند و تحويل جامعه بدهند.» پويا نيز اعتقاد دارد که آنها سعی می کنند هارمونی ها و ملودی های شرقی و ايرانی را در موسيقی ا شان به کار گيرند به شکلی که محسوس نباشد: « چرا که اگر محسوس باشد موسيقی ما تبديل می شود به فيوژن و ما نمی خواستيم هيچ وقت فيوژن بزنيم، بلکه ما می خواستيم ايندی راک بزنيم.» از اشکان می پرسم که موسيقی راک ايرانی را در مقايسه با موسيقی راک امروز دنيا چگونه می بيند. در جواب می گويد: « فکر می کنم با وضع محدودی که بچه ها در ايران دارند، موسيقی بالایی ساخته می شود نه از نظر کيفيت ضبط صدا بلکه از نظر نوشتار موسيقی و آهنگسازی. اگر امکانات ضبط و توليد و پخش موزيک در ايران باشد، مکملی می شود برای آن استعدادها و فرم جديدی از موسيقی ايران به جهان می آيد. موسيقی راک ايران در مجموع با توجه به وضعيت بد داخل کشور، معدل خوبی دارد.» پويا و اشکان برای جهانی شدن و ورود به عرصه راک بين المللی از ايران به اروپا مهاجرت کردند. از آنها می پرسم که به نظر شما آيا برای جهانی شدن بايد از ايران خارج شد؟ پويا می گويد: « من نمی گم بايد اومد بيرون ولی متاسفانه کار کردن در ايران خيلی سخت است. می دانم که بچه ها الان در ايران با سختی زياد دارند کار موزيک می کنند. ما خودمان گروهی بوديم که خيلی سختی کشيديم، زندان رفتيم و مدتی دنبال ما بودند ولی نااميد نشديم و به کارمون ادامه داديم. اما متاسفانه به خاطر شرايط اجتماعی ايران مجبور شديم که از ايران بياييم بيرون که دستمون باز باشه و بتونيم با آرامش بيشتری کار کنيم. ما امشب اينجا خيلی برنامه اجرا کرديم در صورتی که اگر در تهران بود الان ممکن بود کميته بريزه اينجا و کلی استرس داشتيم. دليل ديگر اين است که متاسفانه ما در ايران صنعت موسيقی نداريم. ما هنوز قانون کپی رايت نداريم و حقوق موسيقی دان رعايت نمی شه.» هدف پويا و گروهش اين است که با ورود به صحنه موسيقی راک غربی، کار موسيقی دانان جوان ايرانی را هموار سازند. پويا می گويد: « با اين اميد داريم اين کار را می کنيم که در جديدی را به سوی جوانان ايرانی باز کنيم. ما از موزيک جديد جهانی استفادم می کنيم تا باعث پيشرفت موسيقی راک در ايران شويم.»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اکنون وقت این حرفها نیست آقای جاهد اکنون روز نبرد سیاهی و نور است اکنون روز نبرد آزادی و دیکتاتوری فقاهتی است اکنون روز ندا است اکنون چشمان باز ندا زیبا ترین آهنگ همه زمانهاست که بال بال زدن مرغکان آزادی را در آسمان به خون نشسته ایران زمین نت نویسی میکند آکنون فریاد های شبانه مردمی تشنه لب در هوای آزادی بهترین موزیک راک و پاپ و کلاسیک است اکنون سمفونی های نوشته شده ندا و سعید و کامرانهاست با هم به این موزیک های سرنوشت ساز گوش فرا دهیم و اگر میتوانیم گردی از روی نویسندگان این سمفونی های سرنوشت ساز تاریخ پاک کنیم
-- دارا ، Jun 22, 2009خلاقیت تو کار باشه زبان فارسی رو هم میشه با موزیک راک همگون کرد. کاری که رامشتاین تو زبان آلمانی انجام داد و شهرت جهانی بدست اورد.
-- kami ، Jun 22, 2009من فکر میکنم که دوستان ما در گروه فانت نیاز به تحقیق بیشتری در مورد استفاده از شعر فارسی در موسیقی راک داشته باشند. اکنون ما گروه هایی در ایران داریم که به طور مناسب شعر فارسی را با موسیقی راک آمیجته اند. به طور نمونه به گروه "هشت" یا"هک" و موسیقی بلوز خانم رعنا فرهان می توان اشاره کرد. باید خاطر نشان کرد که شعر فارسی مناسب برای موسیقی راک(لیریکس) لزوما نباید از وزن شعر سنتی فارسی تبعیت کند. من هم مواقفم که تجربه ی اوهام چندان موفق نبود ولی این تجربه دلیل لازم و کافی برای عمومیت دادن به این مشکل نیست. به نظر من موسیقی راک که حتی ریشه در گوشه های موسیقی ایرانی و هندی دارد اصولا موسیقی ساده ی کلامی نیست و سال ها طول کشید تا خود موسیقی دانان غربی بتوانند وزن مناسب برای آن پیدا کنند. همین مشکل برای موسنقی نوپای راک ایرانی صدق میکند.
-- پویا ، Jun 22, 2009آقای جاهد در کدام کره زندگی می کنید دوست عزیز؟ نمی شنوید و نمی بینید خون مردم را بر سنگفرش؟؟
-- بدون نام ، Jun 22, 2009الان که وقت این حرفها نیست آقای عزیز.
-- Aryana ، Jun 23, 2009از گفته هایشان پیداست که حرفی و ایده ای ندارند. چند تا بچه پولدار هستند و یک سرگرمی.
-- پیام ، Jun 23, 2009چرا وقت اين حرفها نيست؟ آنچه ما از آزادي مي خوايم همينه كه اينها بتونن آزادانه كار كنن. چرا فكر مي كنيد براي پيش بردن يك مبارزه سياسي، بايد همه شكلهاي ديگه زندگي (كه اونها هم خودشون نوعي مبارزه و حتي هدف مبارزه هستن) تعطيل بشه؟ آيا ما نبايد زندگي بعد از آزادي رو از همين حالا تمرين كنيم؟!
-- reza ، Aug 23, 2009