تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

جهاد برای عشق

پرویز جاهد
jahed@radiozamaneh.com

فیلم مستند «‌جهادی برای عشق» ساخته فیلمساز و روزنامه‌نگار هندی پرویز شرما، مستندی در‌باره همجنس‌گرایان مسلمان و بحث همجنس‌گرایی در اسلام است.

Download it Here!

فیلم مثل اغلب مستندهایی که در‌باره تابوها در کشورهای اسلامی ساخته می‌شود (فیلم‌هایی در‌باره زنا، سنگسار، ترنسکچوال‌ها) روایت را از طریق دنبال کردن زندگی چند نفر که آن تابوها را شکسته و از خط های قرمز تعیین شده عبور کرده‌اند، به طور موازی پیش می‌برد.

فیلمساز که خود مسلمان و در عین حال همجنس‌گراست، با نشان دادن وضعیت چند زوج همجنس‌گرای مسلمان از ملیت‌های مختلف، همدلی با آن‌ها و گوش سپردن به آنان که در‌باره اعتقادات دینی‌شان از یک سو و گرایش‌های همجنس‌گرایانه‌شان از سوی دیگر و مشکلاتی که با آن مواجه‌اند، حرف می‌زنند، سعی کرده تا فرضیه خود را درباره سازگاری همجنس‌گرایی با باورهای اسلامی ثابت کند.

فیلم، راوی مستقیم ندارد اما فیلمساز با شیوه روایت خاص خود یعنی از طریق چیدن زندگی‌های مختلف در کنار هم و زاویه دید جانبدارانه دوربین، از بیننده انتظار دارد تا قطعیت فرضیه‌ای را که در فیلم مطرح می‌شود، بدون تردید بپذیرد.‌


پوستر فیلم «‌جهادی برای عشق»

در سکانس اول، دو دختر همجنس‌گرای فرانسوی زبان عرب را می‌بینیم که از طریق اینترنت با هم آشنا می‌شوند. آن‌ها در قاهره با هم دیدار می‌کنند و به گردش در بازارهای قاهره پرداخته و کتاب‌های اهل سنت را ورق می‌زنند تا اطلاعاتی در‌باره مجازات زنان همجنس‌گرا در اسلام پیدا کنند و در نهایت پی می‌برند که این رابطه در اسلام اگرچه منع شده اما تنبیهی برای زنان وجود ندارد.‌

بخش مهمی از فیلم مربوط است به چهار پسر جوان همجنس‌گرای ایرانی به نام‌های امیر، مجتبا، پیام و آرشام که از ایران فرار کرده و در ترکیه در انتظار پاسخ سازمان ملل (UN) برای درخواست پناهندگی‌‌شان به کانادا به سر می‌برند.

امیر، پسر یک شهید جنگ است و پدرش در چهار سالگی در جزیره مجنون شهید شده است. او از گرایش خود به مردان حرف می‌زند و می‌گوید در یک پارتی «گی»‌ها در تهران دستگیر شده و به صد ضربه شلاق محکوم شده است.

او می‌گوید که به اسلام اعتقاد دارد و عاشق امام حسین است و هیچ تعارضی بین تمایلات جنسی خود و اسلام نمی‌بیند. مجتبا نیز در سال ۲۰۰۵ با جوانی به نام مهرداد در شیراز عروسی کرده اما پلیس آن‌ها را دستگیر کرده و فیلم عروسی‌شان را ضبط کرده و او اینک سندی ندارد تا همجنس‌گرایی‌اش را به سازمان ملل اثبات کند.

مجتبا و امیر می‌ترسند صورت خود را به دوربین نشان دهند چرا که نگران وضعیت خانواده‌هایشان در ایران‌اند. در میان آن‌ها پیام دیدگاه‌های روشن‌تر و واقعی‌تری به موضوع دارد و می‌گوید که اسلام سخت می‌تواند همجنس‌گرایی را قبول کند و این کار نیاز به جهاد دارد.


نمایی از فیلم «‌جهادی برای عشق»

پس از آن فیلمساز به سراغ دو زن ترک به نام فردا و قیمت می‌رود که علی‌رغم ممنوعیت رابطه همجنس‌گرایانه در ترکیه اسلامی، با هم زیر یک سقف زندگی آسوده‌ای دارند. آن‌ها نیز مسلمان‌اند و در نماز جماعت مسجد شرکت می‌کنند. مادر فردا نیز که اعتقاد به صوفی‌گری دارد، رابطه آن‌ها را پذیرفته و از این بابت خوشحال است.

پس از ترکیه نوبت به همجنس‌گرایی در پاکستان می‌رسد که کشوری مسلمان است اما فیلمساز دسته‌ای از پیروان صوفیه را نشان می‌دهد که به رابطه عاشقانه و همجنس‌خواهانه رهبر فرقه خود یعنی «‌شاه حسین» و مردی هندو اعتقاد دارند و بر مزارشان که در کنار هم است، آیین صوفی‌گری را به جا می‌آورند.

فیلمساز همچنین نشان می‌دهد در هند نیز که از نظر جمعیت دومین کشور مسلمان جهان محسوب می‌شود، همجنس‌گراهایی با اعتقادات اسلامی وجود دارند. آن‌ها مثل زنان بزک کرده، لباس زنانه می‌پوشند و در مجالس رقص و شادی دست در دست هم می‌رقصند و همدیگر را در آغوش می‌گیرند.

در بخش دیگری از فیلم، فیلمساز دوباره به سراغ جوانان ایرانی ساکن در استانبول می‌رود و به ما نشان می‌دهد که درخواست پناهندگی دو نفر از آن‌ها یعنی آشام و پیام از سوی دولت کانادا پذیرفته شده و حالا آن‌ها باید به تورنتو بروند و دوستانشان را در ترکیه تنها بگذارند.


پرویز شرما، کارگردان فیلم «‌جهادی برای عشق»

فیلمساز تلاش زیادی کرده تا این صحنه را که کاملاً بازسازی شده است، خیلی سوزناک و تأثیر‌گذار از کار دربیاورد اما واکنش‌های غیر طبیعی و اغراق‌آمیز جوان‌ها و پرداخت کلیشه‌ای فیلمساز، تأثیر آن را از بین برده است.

با این حال «جهادی برای عشق» از نظر پرداختن به موضوعی مهم و حساس که علی‌رغم اهمیت آن، در سینما کمتر به آن توجه شده، فیلم جسورانه‌ای است. فیلمساز در بعضی از قسمت‌ها موفق می‌شود به دنیای آدم‌های فیلمش نزدیک شده و ترس‌ها، نگرانی‌ها و اضطراب‌های آن‌ها را ثبت کند. جذابیت موضوع، تنوع آدم‌ها ، فضاها و لوکیشن‌های متعدد، تصویربرداری خوب و انتخاب موسیقی‌های رنگارنگ بومی، بیننده را تا آخر با فیلم همراه می‌سازد.

مهم‌ترین مشکل این فیلم، یک بعدی بودن آن است چرا که تنها زاویه دید کسانی را مطرح می‌کند که خود همجنس‌گرا هستند یا از همجنس‌گرایی پشتیبانی می‌کنند. اگر فیلمساز می‌‌خواست این موضوع را تنها از دید اجتماعی بررسی کند و مثلاً به پیامدهای همجنس‌گرا بودن در جوامع مسلمان بپردازد، آنگاه اتخاذ چنین رویکردی معقول و منطقی بود اما او دست روی مسأله‌ای بسیار حساس و کاملاً فقهی گذاشته و آن بحث همجنس‌گرایی در اسلام است که بر اساس فتوای بسیاری از علمای اسلام (سنی و شیعه)، حرام بوده و گناهی بزرگ محسوب می‌شود و مستوجب مجازاتی سخت است.

ما تنها در یک صحنه از فیلم می‌بینیم که قاسم جوان همجنس‌گرای هندی برای کسب تکلیف نزد یک روحانی شیعه به مسجدی می‌رود که در و دیوارش پر از عکس‌های رهبران سیاسی و مذهبی ایران است.‌ مرد روحانی به قاسم می‌گوید که رابطه مرد با مرد در اسلام طبیعی نیست و خداوند مرد و زن را برای هم آفریده و به او می‌گوید که تو بیماری و بهتر است به روان‌پزشک مراجعه کنی‌.


نمایی از فیلم «‌جهادی برای عشق»

فیلمساز موفق نمی‌شود چالش بین گرایش به همجنس‌گرایی با اعتقادات اسلامی را عمیقاً به تصویر کشد. به جای آن وی با قطعیت در پایان فیلم از زبان زنی مسلمان در آفریقای جنوبی می‌گوید که هیچ تعارضی بین اسلام و همجنس‌گرایی وجود ندارد.

در سکانس نهایی فیلم، مبلغی مسلمان از آفریقای جنوبی را به نام محسن هندریکس، که خود به همجنس‌گرایی گرایش دارد می‌بینیم که با تکیه بر اصل اجتهاد در اسلام که به تعبیر او به معنی تکیه بر عقل مستقل است، تفسیر در‌باره قوانین اسلامی را به عهده فرد می‌گذارد و معتقد است که «‌همیشه به ما ترس از الله را آموخته‌اند در حالی که الله خدای عشق است و باید از این زاویه به موضوع نگاه کرد.»

او می‌گوید که قرآن در‌باره مردم سودوم و گومورا و قوم لوط که اهل لواط بوده‌اند، بحث می‌کند اما به اعتقاد او خداوند قوم لوط را به خاطر همجنس‌گرا بودنشان مجازات نکرده بلکه آن‌ها به خاطر اعمال ضد انسانی‌شان مثل تجاوز به زنان و مردان و اذیت و آزار آنان عقوبت دیده‌اند. به این ترتیب او سعی می‌کند بحث آزادی همجنس‌گرایی را به نوعی در اسلام توجیه کند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آقای جاهد سعی نکنید این ضد ارزشها را برای ما ایرانیان ارزش کنید اینجا ایران است نه سالن کداک که به شون پن جایزه دهند. شما که وخامت اوضاع خانواده در خارج را از نزدیک می بینید. پس دیگر اوضاع بحرانی خانواده ها در کشور ما را از این بدتر نکنید. نه تنها اسلام این ناهنجاری را نمی پذیرد بلکه هیچ دین آسمانی آن را قبول ندارد. همجنس گرایی نتیجه زوال روابط عاطفی و بنیانهای خانوادگی در غرب است. شاید از نظر جامعه شناسی یک تجربه جدید در روابط انسانی به حساب آید اما به نظر شما تمام تجارب انسانی بی ضرر و بی خطر بوده اند؟ این درست نیست که در روابط انسانی بخواهیم همه چیز را به صرف امیال نفسانی و آزادیهای خود تجربه کنیم. برای هر چیزی حریمی باید در نظر گرفت. ما انسانها تمامی این حریمها را شکستیم نه آنطوری که نیچه خواستار آن بود بلکه دقیقاً بر عکس پسرفت کردیم. در پایان توجه شما را به یک بیت شعر جلب می کنم:
نفست اژدرها ست آن کی مرده است؟
از غم بی آلتی افسرده است
هیچ نکشد نفس را جز ظل پیر
دامن این نفس کش را سخت گیر
...................
آقای محمد عزيز
من سعی نکردم کاری بکنم. اين فيلم را من نساخته ام. من فقط نقدی بر آن نوشته ام.
پرويز جاهد

-- محمد از ایران ، Mar 8, 2009

خدمت آقای محمد از ایران، برادر شما واقعا فکر میکنی‌ که اگر گوشهای خودت را بگیری و چشمهایت را به روی واقعیت‌های زندگی‌ ببندی همه مشکلات فرهنگی‌ کشور حل میشود؟ شما واقعا فکر میکنی‌ که با نفی این واقعیت مسلم که همه آدمها با همه گرایشهای جنسیشان حق زندگی‌ و لذت بردن از زندگی‌ را دارند پایه‌های خانواده را محکم تر کنی‌؟ کدام دین و کدام دین آسمانی برادر من؟ آزاده باش و به جای توسل به این مهملات کمی‌ مطالعه کن.

-- بدون نام ، Mar 8, 2009

به عنوان یک همجنسگرا ی ایرانی الاصل که سالهای کودکی و نوجوانی و سالهایی از جوانی خود را در ایران گذرانده . سالها کار تحصیل و خدمت سربازی در ایران داشته باید بگوییم درک از این گرایش جنسی بین جوانان امروز ایران بسیار بالاتر از گذشته است . امروز جوانان همجنسگرای ایرانی از سن نوجوانی نسبت به گرایش خود اگاه میشوند. اما قوانین ایران نسبت به این اقلیت بسیار سخت گیر است . سنگسار اعدام نیمه کردن بدن با شمشیر و پرتاب از بلندی مجازات هایی هستند که همجنسگرایان ایرانی با ان روبرو هستند. شکنجه دایم از سوی خانواده ها و اصرار به ازدواج غیر همجنسگرا هم از سایر مواردی است که زندگی را به این گروه اگاهانه یا نااگاهانه تلخ میکند. با وجود تمام این مصایب بسیار خوشحال هستم که جامعه ایران درحال تحول بسیار سریع است . شاید در دودهه اینده شاهد پذیرش قوانین انسانی در قبال حقوق همجنسگرایان در ایران باشیم .

-- بدون نام ، Mar 8, 2009

نداشتن اطلاع کافی از نوع رابطه همجنسگرایانه در میان تعداد زیادی از هم وطنان مایه تعجب می باشد..
متاسفم که در اینجا باید بدیهیات را گوشزد کنم نخست این که فرد همجنسگرا با میل ذاتی به همجنس خود به دنیا می آید و این حس را نه نمی تواند تغییر بدهد و یا از بین ببرد. در ضمن همجنسگرایی به اندازه ی طول تاریخ قدمت دارد و در هر نقطه ای از دنیا به شکلی رواج داشته و دارد و اگر امروز هم در غرب یا دیگر نقاط مورد پذیرش قرار گرفته نشان از رشد و گسترش فرهنگ تحمل پذیری در آن جوامع است.
من همجنسگرا هستم و از تمام دوستان همجنسگرا نیز خواهشمندم همانطور که هاروی میلک (فیلم میلک را با بازی عالی شون پن از دست ندهید!) تاکید داشت در فرصتی (نه الزاما مستقیم) خود را نشان بدهید تا بتوانیم این مخالفتهای کور و غیر منطقی که ناشی از ناآگاهی کافی می باشند را ریشه کن نماییم.

-- eX ، Mar 8, 2009

با تشکر از آقای جاهد
در جواب کامنت بالا :
جناب محمد ازایرانی ِ اصل ، همه میدانیم مملکتمان کجاست ! محتوایش چیست و چه در آن میگذرد . .
تنها توصیه ام به شما اینست ارزش ها و اخلاقیات پاک تان را از سینه بیرون نیاورید تا
هموطنانتان شانس زندگی آسوده تری را داشته باشند . .
مطمئن باشید بهشت منحصراً برای شماست . . لطفاً دنیا را برای دیگران جهنم نکنید !

-- حامد پارسا ، Mar 8, 2009

تمام نظرات را تا پایان یکشنبه٨ ماس خواندم.متاسفانه حتی خود هم جنس گرایان هم به موضوع خوب جواب ندادند.من همجنسگرا (homosexuel) نیستم،بلکه ناهمجنسگرا (hétérosexuel) هستم.نظراتم را برایتان بازگو میکنم:الف-همجنسگرایی نداریم، همجنسگرایی ها داریم،براساس تحقیقاتی
در دههٌ هشتاد میلادی تا آنزمان، چهل و هفت نوع همجنسگرایی شناسایی شد. ب-در تحقیقات این نتیجه گیری شد که در تمام جهان و در تمام کشورها تقریبا پنج تا شش در صد همجنسگرا وجود دارد . ج-تشخیص مرض یا عدم آن کار روانکاو و سکسولوگ(متخصص رابطهٌ جنسی) است، دخالت در کار روانی بدون تخصص،نوعی حسادت روشنفکری نسبت به روانکاو است. کسانی با دانش های دیگر می توانند با روانکاو رابطهٌ اندیشه برقرار کنند، نه دخالت و جایگزین روانکاو. مثلا فیلسوف از نظر تجزیه وتحلیل،بیولوژیست از نظر جسمی، هورمون شناس (endocrinologue) از نظر هور مونی، عالم
اخلاقی و حقوقی از نظر وجدانی و حقوقی، مردم شناس (anthropologie) از نظر مردم جوامع مختلف و دیگر متخصصان می توانند با هم ارتباط اندیشه و اطلاعات بر قرار کنند و هر کدام برداشت خود را مطرح کنند . د- برای مسلمانان قرآن بصورت شفاف و روشن(کتاب انسان،حق ،قضاوت و حقوق انسان در قرآن؛ نوشته ابوالحسن بنی صدر) حقوق انسان را مشخص کرده. بنا بر نظر قرآن جنایت نسبت به یک انسان جنایت به تمام انسان هاست و اگر از نظر ما عملی از عمل های انسان خطا،جرم ویا جنایتی است واحتیاج به جواب جامعه دارد، اصل را باید بر گذشت و مدارا گذاشت. ه- بر خلاف نظر بعضی،از قضا در مورد هر مشکلی باید بصورت شفاف صحبت کرد و اگر از گفتگو و مذاکره بهره نگیریم ،یا مسئله را به فراموشی می سپاریم،در صورتی که مسئله
وجود دارد،و یا می خواهیم به زور در انواع مختلفش( زور گویی،دروغ،فریب،تبعیض،لجاجت،هژمونی طلبی،سلطه،یکجانبه گرایی،خود وغیرخودی سازی و غیره) متوسل شویم. و- حجب و حیا بمعنی سر پوش گذاردن نیست،یعنی وقیح در رفتار نبودن ،بعنوان مثال در زمان پیغمبر کسانی نزد او آمدند و به او
گفتند که در خلوت گاهی زن ومردی زنا میکنند،پیغمبر جواب نداد،بار دیگر این اتفاق و گذارش با عدم جواب پیغمبر مواجه شد،بار سوم که گزارش شد،پیغمبر به علی گفت برو و گزارش برایم بیاور،علی رفت و برگشت وگفت در حالی که چشم بسته داشتم به دیوار های خلوتگاه دست کشیم و چیزی نیافتم. ز- هر کس رهبر بر خود است و اختیار بدنش با خود است و اگر مشکلی دارد به متخصص رشته مربوطه می تواند رجوع کند . در مورد همجنسگرایی ،من اینطور خوانده ام که همه نوع آن طبیعی نیست وحتی نوع هایی مریض گونه است. بعنوان مثال رابطهٌ مادر و پسر گاهی در زمانی که پدری نیست که بینشان فاصله ایجاد کند، می تواند ادغامی بین این دو ایجاد کند که باعث همجسگرایی پسر شود(روانکاو و رئیس بیمارستان دکتر پاتریک دو لا روش)
ناهمجنسگرا

-- بدون نام ، Mar 9, 2009

محمد از ایران،
چرا یک همجنس گرا پیدا نمی‌شود که همجنس گرایی را بکوبد؟ چرا فقط دگر جنسگرا ها همجنس گرا ها را می‌کوبند؟ میدانید چرا؟ ساده‌است چون همجنس گرا نیستند. فکر می‌کنید که شما اگر همجنس گرا بودید هم دنیا را به همین شکل می‌دید؟‌همجنس گرایان را یک خطر جدی برای دنیا احساس می‌کردید؟ البته که نه؟
شما در دگر جنس گرا بودن خود چقدر نقش داشته‌اید؟ چرا فکر نمی‌کنید که همجنس گراها هم در ذائقه جنسی خود همانقدر نقش دارند که شما دارید.
به نظر من داوری یک دگر جنس گرا در مورد همجنس گرایان از هرگونه اعتبار عقلی ساقط است. چون از یک ذهن کاملا غیر بی طرف نشات گرفته است.

-- بدون نام ، Mar 9, 2009

در جواب دوستاني مانند آقاي حامد پارسا و بدون نام اول و ...
اولاً من يك آدم مذهبي و يا به اصطلاح حزب اللهي كه در اين مملكت ريخته نيستم. يك منتقد و يا مصلح اجتماعي هم نيستم. پيامبر هم نيستم كه بخواهم شماها را ارشاد كنم. به بهشت و جهنم هم اعتقادي ندارم! يك آدمي هستم كه تا حدودي تحت تأثير افكار نيچه منتقد مدرنيته قرن بيستم تا حالا هستم. اينكه از دين صحبت كردم و شما آن را مهملات مي دانيد واقعاً براي من جاي تأسف است. ملتي كه نسل پيشين آن سالها به امازاده مي رفتند و يا مشهد پابوس امام هشتم و ... حالا بچه هاي انها دوزار ارزش قائل نيستند. البته و صد البته از نظر شما اين پيشرفت است و من مطمئنم كه شما از اين تحولات در جامعه ايران بسيار خوشحال هستيد. شما كه احتمالاً در خارج تشريف داريد مشكل جامعه ما را همين نبود چنين آزاديهايي مي دانيد از آن دور جار مي زنيد كه در ايران آزادي نيست آزادي جنسي آزادي عقيده آزادي فلان و ...
ما چقدر بدبختيم كه در اسلام اينهمه قانون در باره عقد موقت و متعه و صيغه و ... هست ولي باز هم اينهمه مصيبت درباره مسائل جنسي در ايران وجود دارد. حماقت مسئولان مملكتي را به پاي اسلام گذاشتند و اينگونه نسل جديد ما از اسلام گريزان شد. بگذر يم با اين حرفها چيزي درست نمي شود. فقط همين جمله كه مرحوم بازرگان مي گفت مشكل من با آقاي خميني اين است كه من اسلام را براي ايران مي خواهم ولي ايشان ايران را براي اسلام.
ثانياً
مشكل بزرگ جامعه ما اين است كه به اصطلاح روشنفكراني مثل شما كه به خارج مي رويد مي خواهيد همان چيزي كه در آنجا مي بينيد در مملكت خود پياده كنيد. اين بزرگترين آفت جوامع در حال توسعه است. گرته برداري كوركورانه از جوامع توسعه يافته آنهم در تمام جهات. البته شايد آن را جهاني شدن و globalization به حساب آورد. چگونه است كه شما ايرانيان همه جاي دنيا خود را با تاريخ چند هزار ساله معرفي مي كنيد و به آن مي باليد اما حالا منكر پيشنيان خود مي شويد. مگر شماها نمي گوييد كه ايرانيان از قديم ناموس پرست بودند؟ مگر قيصر نبود كه بهترين فيلم تاريخ ايران شد؟ مگر همينها نبودند كه شخصيتهاي اول شاهنامه فردوسي شدند؟ چي شده كه حالا همجنسگرايان پيش شما افتخار پيدا كردند؟ براي من مهم نيست كه شما همجنس باز باشيد يا نه. چيزي كه مرا مي رنجاند بيگانگي شما از فرهنگ ملي و مذهبي ما ايرانيان است. ممكن است روزي برسد كه اوضاع اين مملكت كاملاً عوض شود و همه شما برگرديد به اين مملكت. انوقت يك عده فيلم مي سازند كه در ايران زنها اينگونه عذاب مي كشيدندآيا اين مملكت را همانطور كه در خارج زندگي كرديد مي سازيد؟ دقيقاً به همان شكل؟ آيا هيچ به گذشته خود فكر نخواهيد كرد؟ فقط بايد مثل امريكا يا اروپا شود؟ اين است معني پيشرفت؟

-- محمد از ايران ، Mar 10, 2009

خطاب به محمد از ایران
آقای محمد گرایشات همجنس گرایانه
از بدو خلقت بوده و هست و خواهد بود
اگر درباره ی وضعیت همجنسگراها در ایران صحبت میشه
این حاکی از افتخار کردن به همجنسگرایی در کشور
نیست بلکه بحث درباره ی این مشکل انسانی است و راه
های روبه رو شدن و برخورد صحیح با این مسئله است
برای اینکه ما بدونیم با این افراد چگونه برخورد
کنیم و هیچ وقت توهین و تحقیرشون نکنیم من به
عنوان کسی که در رشته روانشناسی تحصیل میکنم
مطالب زیادی در مورد این افراد خوندم
افرادی که که در فشارهای روحی و روانی شدید هستند
و ما همیشه در صدد تحقیرشان
من به شما توصیه میکنم اول در مورد این مسئله تحقیق
مشکل عمیق و دردناک این افراد آشنا شدید نظر بدهید
یک لحظه خودتونو جای کسی بذارید که این مشکل
خدادادی رو داره و در ایران زندگی میکنه
اولا که از طرف خانواده در فشار شدیده
دوم در جامعه مورد تحقیره
نگاههای تمسخر آمیز مردمو باید تحمل کنه
به جنس مخالف میل و کشش نداره ولی باید تظاهر کنه
و دروغ بگه
مگر نه اینکه این مشکل هم یک بیماری هست
پس چرا یک بیمار باید اعدام بشه
و سنگسار بشه
این هم یک مشکل خدادادی هست
در خیلی از افراد این مشکل نه با جراحی حل میشه و
نه با روان درمانی
خیلی از این افراد اعتقادات مذهبی دارن
و انسانهای خوبی هستند
چرا ما فکر میکنیم که یک همجنسگرا نمیتونه یک انسان
خوب باشه
یک انسان با اعتقادات دینی باشه یک دوست خوب باشه
خواهشم از شما این هست که مسائل رو
از دریچه ی دیگری ببینید
جای اینکه این مشکل رو سرکوب کنید نگرش خودتونو
به قضیه عوض کنید
و به قول سهراب چشم های خودتونو بشوئید جور دیگر
ببینید

-- مروارید ، Mar 15, 2009

خطاب به (احتمالاً) خانم مرواريد
(اين كامنت سوم من است)
اينكه شما كشف تاريخي كرده ايد و قدمت همجنس گرايي را يكسان با خلقت آدمي گرفته ايد جاي سؤال است. اما با اين گفته شما موافقم كه اين مسأله يك بيماري است (خودم هم به آن اشاره كردم) ناهنجاريهاي جنسي بسيارند و شايد خيلي از ماها به آن مبتلا باشيم ولي اصلاً آن را به حساب ناهنجاري نگذاريم بلكه ازادي جنسي بدانيم. از ديد خيلي از ماها سيگار كشيدن اشكالي ندارد ولي يك متخصص قلب آن را بزرگترين خطاي انساني مي داند.
به هر حال ...
اينكه شما گفتيد بسياري از اين همجنس گرايان عقايد مذهبي دارند عبارت ناقصي است كه نمي توان چيزي از آن برداشت كرد. من بجاي مذهب از واژه دين استفاده مي كنم. شما خودتان در رشته اي تحصيل كرده ايد كه كاملاً يك علم تجربي است. علم در برابر دين مثل يك كودك 1 ساله است در برابر پيرمرد 90 ساله. اگر ما راه سعادت را راه دين بدانيم (چنانكه دكتر سروش به آن اشاره كرده) قطعاً دين براي اين بيماري راه حلهاي خودش را دارد. نه اينكه با روان درماني يا هر چيز ديگري بخواهيم آن را مداوا كنيم. پس صرف داشتن عقايد مذهبي چيزي را درست نمي كند. من مبلغ ديني نيستم ولي معتقدم با علم انساني هر چقدر هم پيش برويم باز نقايص زيادي داريم. فكر نكنيد با علم روانشناسي مي شود اين بيماري را درمان كرد. (اي كاش يكي بود كه معني آن شعري كه من نوشته ام را مي فهميد)

-- محمد از ايران ، Mar 16, 2009

اگر بنا باشد هر ناهنجاری عنوان بیماری بگیرد دیگر هیچکس مجرم نیست وپیامد آن آنارشیست است.
به این ترتیب مگر خدا رحم کند....

-- علی جوازان ، Mar 17, 2009

گر چه نیازی به قبولاندن دیدگاه خود برای اشخاصی نطیر محمد نمی دیدم، برای روشن شدن ذهنیت بعضی افراد غیرهمجنسگرا این چند خط را در ذیل آوردم:
اولا من در ایران زندگی می کنم. نه ادعای روشنفکری دارم و نه بر خلاف تصور شما از اسلام بیزار هستم (آن را تایید هم نمی کنم) و البته عاشق چشم وگوش بسته غرب هم نیستم ولی آنها را برای داشتن فرهنگ مدارا، آزادی بیان و جرات نقد خویشتن می ستایم.
در ثانی فقط آرزو داشتم برای مدتی می توانستید جای یک همجنسگرا قرار بگیرید و از زاویه ی دید او به اطرافتان می نگرستید تا بفهمید همه روزه چه فشاری را بایستی تحمل بنمایی، مثل این که:
وانمود کنی به جنس مخالف علاقه مندی در صورتی که هیچ حسی نسبت به آنها نداری یا اگر زمانی به فرد همجنسی علاقه مند شدی نتوانی آن را براحتی جنس مخالف در حامعه بروز بدهی،
دایما مواظب حرکاتت باشی تا مبادا کسی از تمایلات درونی حقیقی تو خبر دار شود،
مشغولیت ذهنیت این سوال بشود که چرا تو این گونه شدی و یا این چه خداییست که بندگانش را این شکل و شمایل می آفریند وبعد آنها را مورد غضب قرار میدهد؟!
با این ترس زندگی کنی که اطرافیانت نزدیکت نظیر پدر و مادر و دوستانت پس از فهمیدن این موضوع ممکن است تو را طرد کنند یا در حالت بدتر افرادی هستند که آنها تو را را نه فقط بیمار که منحرف می نامند و حتی حکم مرگ برایت صادر می کنند،
همواره مجبور به نظاره محصولات تمدنی هستی که بر اساس روابط غیرهمجنسگرایانه پایه ریزی شده و ..
در پایان فقط به این نکته بسنده کنم که چه بسا در میان دوستانتان، برادر و خواهر یا ختی فرزندتان یک چنین فردی باشد اما شما از آن آگاه نباشید.. تفاوت ما در تمایلات جنسی ماست و این که ما در درصد کمتری از مردم جهان هستیم، همین و همین.

-- eX ، Mar 17, 2009

با سلام به همه کسانی که این نظرات را دادند، من باید بگم که من همجنسگرا نیستم ولی بر این عقیده هستم که آنها هم هیچ فرقی با بقیه ندارند. بهتر است که حتی برای یک لحظه هم که شده سعی کنیم که دنیا را از دریچۀ چشم آنها نگاه کنیم. آنوقت هست که میتونیم در موردشان قضاوت کنیم. طبیعت آنها باعث ابن گرایش در آنها شده و نه از روی هوس دست به این کار بزنند . تصور کنیم که کودک امروز ما بعد از سن بلوغ، متوجه شود که همجنسگراست، مسلماً آنرا از خودمون طرد نمی کنیم بلکه سعی میکنیم که حمایتش کنیم که در جامعه مثل بقیه زندگی کند . هر چند که اگر فرزند ما جرأت بیان احساسات خودش را به ما داشته باشد. بیائید باور کنیم که این طبیعتشان را نمیشه عوض کرد و آنها را از خودمان دور نکنیم .
پس بهتر است که آنها را به خاطر چیزی هستند دوست بداریم، که این خواست خدا بوده و نه هوس و یا چیز دیگر.

-- اردلان ، Mar 25, 2009

جناب eX
البته مطمئنم اينكه شما نياز به قبولاندن حرف خود به من نمي بيني به اين دليل است كه جوابهاي من بي نقض و كامل هستند. اما توصيه مي كنم حتماً پيش روانپزشك و متخصص مسائل جنسي برو.

-- محمد از ايران ، Apr 5, 2009

بنده اهل قزوین هستم حتما می دونید قزوین به همجنس بازی معروفه ولی باید اینو بدونید که همجنس بازی فقط در بین آدم هایی رواج داره که :1 از نظر فرهنگی سطح خوبی ندارند 2 یا کسایی که مشکل روحی دارند اگه خود شما در قزوین باشین اینو به خوبی میفهمید من چندتا دوست دوست همجنس باز داشتم و عاقبت همشونو دیدم یا روانه زندان شدن نه بخاطر همجنس بازی به خاطر جرم های دیگه یا مجبور شدن به بیمارستان روانی مراجعه کنن ولی حرف اخر تعالیم انبیای الهی همیشه مخالف با بدی است وبه نظر شما یه رفتار اینجوری بد نیست

-- منصور حلاج از قزوین ، Apr 11, 2009

با سلام،
من نه جزء گروهی هستم و نه میخواهم کسی را متهم کنم.لینک شما رو یه دوست به من داد و گفت نظرت رو بده. چندتا موضوع برام جالب بود که دوست دارم براتون بگم. اول اینکه ما همه انسانیم و تفاوت ما با حیوانات اینه که ما در برابر امیال خود دارای قدرت کنترل هستیم. گرسنه هستیم اما اگه لازم بشه غذامونو به بچه مون میدیم. تشنه هستیم اما آب رو اول به دوستمون میدیم. اگه هر میلی به سراغ ما بیاد و ما کنترلی روی اون نداشته باشیم، فرقی با حیوان نداریم. هر کس راجع به هر موضوعی میتونه نظر بده. برای حرف زدن راجع به یک قاتل، فقط یک پلیس قاتل نمیتونه حرف بزنه. منم نظر خودمو میگم این شنونده است که بدون تعصب باید فکر کنه و بهترین تصمیم رو بگیره. به نظر من همجنسگرایی یه بیماریه. مثل اعتیاد. ما معتاد هارو اعدام نمی کنیم. تحت مراقبت هستند تا خوب بشن. بنابراین این بیماری هم درمان داره و ما نباید خودمونو به دست امیال بسپاریم. من به جنس مخالف علاقه دارم اما چون شرایط ازدواج رو ندارم خودمو کنترل میکنم. فکر میکنم بین من و حیوان یه فرقی باشه. اگه یه بار دیگه داستان حضرت لوط رو بخونین اونجا گفته که حضرت لوط به قومش پیشنهاد میده که دختران من رو بگیرید. بنابراین به سادگی میشه نتیجه گرفت که خود عمل مشکل داره. من یه دوست تو آمریکا دارم که میگه در اونجا همجنسگرا ها وجهه اجتماعی خوبی ندارن حتی اسم اونارو تو روزنامه های محلی چاپ میکنن(با حالت تمسخر). شاید واقعا اونها هم دارن به سمتی میرن که میدونن این کار مشکل داره. شما با مطالعه بیشتر میتونید بفهمید که کدوم کار درسته. تا زمانی که تعصب روی مسئله ای باشه دید ما اونقدر تنگ میشه که واقعیت هارو نمی بینیم. من با همه شما دوست هستم و از اینکه این نظر رو تا آخر خوندین از شما تشکر میکنم.
مهران.ع

-- مهران.ع ، Apr 25, 2009

man ham ba aghay mehran mowafegh hastam. vaghtesh resideh ye tekooni be khodemoon bedim bacheha, vaze jame,e kheili kharabe.
tanx.

-- Ali ، Apr 26, 2009

با سلام خدمت شما
من این فیلم رو ندیدم و از روی آنچه که شما گفتید هم در مورد شما قضاوتی نمی کنم اما لازمه مطالبی رو در مورد هم جنس گرایی و قرآن و اسلام برایتون بگم. هم جنس گرایی یکی از چیزهایی است که اسلام قوم لوط رو به خاطرش خیلی سرزنش می کنه نه اینکه سرزنش می کنه بلکه اونها رو حتی بیشتر از کفار و مشرکین می دونه و اگر به آیات توجه کنید بارها و بارها این آیات حتی در جاهای خیلی بی ربط تکرار شده اند. یکی از چیزهایی که در قرآن به کرات تکرار شده و این جالبه که داستان قوم لوط و مردمش به کرات در قرآن گوشزد می شه و هر بار نگاه آیه به اونها نگاه بسیار نفرت انگیزی است و خداوند از اونها بسیار بد یاد می کنه حتی بیشتر از دیگران.
در مورد اینکه گفته بودید قوم لوط به دلیل تجاوز منفور هستند هم بهتره آیه رو بخونید. خداوند می فرماید: آنها... اسراف می کنند.
این گناه بزرگ اونهاست.
متاسفانه کلمه اسراف در زبان ما بسیار بد ترجمه شده. کلمه اسراف در ترجمه به معنای زیاده روی است. بهتون توصیه می کنم به سایر مواردی که خداوند از کلمه اسراف استفاده کرده توجه کنید. اونوقت می فهمید که اسراف در واقع به معنای زیاده روی است. مثلا در جایی داریم که خداوند به مردم می گه در قتل و غارت و جنگ زیاده روی نکنید. اگر کسی از شما رو کشتند می تونید انتقام بگیرید ولی اسراف نکنید. یا در جای دیگه ای می بینیم که خداوند می فرماید انفاق کنید ولی اسراف نکنید. همون طور که می بینید زیاده روی قوم لوط در سکس و جنسیت کار اونها رو به جایی کشونده که دیگه به جنس مخالف ارضاء نمی شن، چیزی که الان در جوامع غربی به کرات دیده می شه و در کشور خودمون هم هست و در نتیجه کار ما رو به هم جنس بازی می کشونه. خداوند یکی از گناهان بزرگ بشر رو اسراف و زیاده روی می دونه. اسراف نه به معنای باز گذاشتن شیر آب بلکه به معنای جلورفتن از همه مرزها. البته من مرزها رو به خوبی نمی شناسم ولی قوم لوط گناهشون فقط تجاوز نبوده این جمله حقیقی قرآنه می تونید برید و مطالعه کنید.
من مجتعد یا آخوند نیستم دختری هستم که قرآن رو دوست داره و دوست داره از اسرارش سردربیاره و خیلی اتفاقی به سایت شما برخورد کردم. امیدوارم چیزهایی که گفتم بخونید و فکر نکنید از سردشمنی بودند.

-- fatima ، Aug 1, 2009

سلام خسته نباشین میشه لطف کنید بگین من از کجا می تونم این فیلم رو دانلود کنم (جهادی برای عشق) خیلی دوست دارم این مستند رو ببینم . نظری فعلا ندارم

-- mina ، Dec 11, 2009

با عرض سلام و خسته نباشد خدمت شما بايد بگم كه من 1 همجنسگرا هستم و 18 سال دارم دوست دارم كه 1 قسمت كوچيك از مشكلات همجنسگرا ها رو بگم در حال حاضر دوستهاي من شامل ميشند از يك پسره 30 ساله كه از خونه بيرونش انداختند 1 دختر لزبين 25 ساله كه افسردگي شديد داره و... و من هم همچين سرنوشتي خواهم داشت در كل ميخواستم بگم كه خسته نباشيد و من از طرف همه همجنسگراها تشكر ميكنم به اميد اينكه روزي برسه كه هيچ همجنسگرايي به خاطر فشارهاي اجتماعي هفسرده نشه و به زندگي آسودش ادامه بده. بدرود

-- سامان ، Nov 19, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)