تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
به یاد مهری مهرنیا

پرده آخر

پرویز جاهد
jahed@radiozamaneh.com

مهری مهرنیا بازیگر پیش کسوت سینما و تئاتر ایران امروز در سن ۸۲ سالگی در بیمارستانی در تهران درگذشت.

او نیز همانند گلوریا سوانسن در سانست بلوار، بازیگری فراموش شده بود و آخر عمر خود را ازیادرفته و تنها در خانه سالمندان گذراند و سرانجام در عزلت درگذشت. قیاس میان شخصیت گلوریا سوانسن در سانست بلوار و مهری مهرنیا، با این‌که قیاسی مع‌الفارق است، اما چندان بی‌ربط نیست.

گلوریا سوانسن در سانست بلوار، زنی است که روزگاری ستاره هالیوود بود و کیا و بیایی داشت. اما حالا در سن پیری در اوج درماندگی و یاس است چرا که نمی‌خواهد فراموش شود، نمی‌خواهد تصویرش از روی پرده بزرگ نقره‌ای محو شود و دنیای سینما او را از یاد ببرد. او ستاره‌ای است که نمی‌خواهد زوال وغروبش را باور کند، اما دنیای سینما و هنر بی‌رحم‌تر از این حرف‌هاست و او را از یاد برده است.


مهری مهرنیا

مهرنیا هرگز نه به مفهوم هالیوودی و نه به مفهوم فیلم فارسی آن، یک ستاره نبود، نه زیبا بود ونه جذاب و نه سکسی، اما بازیگر برجسته‌ای بود و قابلیت‌های بسیاری برای نقش‌آفرینی داشت. برای برجسته بودن لازم نیست که حتماً ستاره باشی. انجلیکا هیوستون، جودی دنچ، تیلدا سوئنیتن، اما تامپسن هیچ‌کدام نه تنها زیبایی خیره کننده‌ای ندارند، بلکه برخی از آن‌ها حتی زشت به نظر می‌رسند اما این سبک و قدرت بازیگری‌شان است که آن‌ها را برجسته و متمایز ساخته است.

مهرنیا نیز با آن بدن تکیده، صورت لاغر و استخوانی و بینی عقابی‌اش، فاصله زیادی با شمایل یک ستاره زیبای سینما داشت. برای همین هیچگاه تصویر او بر روی جلد نشریات سینمایی چاپ نشد یا بر بیل‌بورد خیابان‌های تهران نقش نبست. اما او توانست با مهارت قابل توجهی نقش زنان رنج کشیده و دردمند ایرانی را بازی کند و نام خود را در تاریخ سینمای ایران جاودان سازد.

مهرنیا یکی از نخستین بازیگران زن جدی سینمای ایران بود که خود را از فضای آلوده و چرکین سینمای فارسی در دهه های چهل و پنجاه دور نگهداشت و عموماً جز در نقش‌های جدی و سنگین (قصد ارزش گذاری درمیان نیست)، نقش دیگری بازی نکرد.


مهرنیا در فیلم آرامش در حضور دیگران، در کنار کبر مشکینی و ثریا قاسمی

مهرنیا مازندرانی بود. در سال ۱۳۰۶ در آلاشت سوادکوه به دنیا آمد و در سال ۱۳۲۶در دورانی که به فعالیت زنان در عرصه هنر با تردید نگاه می‌شد، فعالیت هنری‌اش را در جامعه باربد با آموختن آواز شروع کرد و آن‌گاه به بازیگری در تئاتر پرداخت.

مهرنیا در سال ۱۳۳۹ با فیلم «بچه ننه» ساخته امین امینی وارد سینما شد. برخی از فیلم‌هایی که بازی کرده، از مطرح‌ترین آثار سینمای گذشته و امروز ایران‌اند:

«خشت و آینه»، «آرامش در حضور دیگران»، «شازده احتجاب»، «‌سایه‌های بلند باد»، «هیولای درون»، «جهیزیه برای رباب»، «‌حریم مهرورزی»، «خارج از محدوده»، «تنوره دیو»، و «روسری آبی».

مهرنیا در فیلم‌های زیادی بازی کرد، اما تنها یک بار موفق شد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را به عنوان بهترین بازیگر نقش دوم برای بازی در فیلم «تنوره دیو» ساخته کیانوش عیاری، دریافت کند.


مهری مهرنیا در فیلم شازد احتجاب

نمایش «دنیای زن‌ها» به کارگردانی حسین سحرخیز، آخرین اجرای مهرنیا بر صحنه تئاتر ایران بود. قصه زنی به نام منظر که در تمام دوران جوانی‌اش به همه مردانی که وارد زندگی‌اش می‌شدند، نه گفته و حال تنها در زیرزمینی، روزگار پیری‌اش را سپری می‌کند.

آخرین فیلم سینمایی او نیز، ایفای نقش کوتاهی در فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» کمال تبریزی بود.
مهرنیا سال‌های آخر عمرش را در خانه سالمندان دور از هیاهو و جنجال دنیای سینما زندگی کرد و همه لحظات عمرش را در انتظار آن بود که کسی از دربیاید و حالش را بپرسد و یادی از او بکند. در گفت و گو با خبرنگاری‌ با لحن شکوه‌آمیزی گفت: «هیچ‌کس سراغمون نمی‌یاد و نمی‌پرسند زنده‌ایم یا مرده‌».

در این گفت و گو، او با حسرت از خانه‌اش حرف زد که بستگانش برای مداوای او فروختند و زبان به گله از همکارانی گشود که او را به فراموشی سپردند:

«تا سر پایی و می‌توانی کاری انجام بدهی، همه مریدت هستند و همه تو را می‌خواهند، اما وقتی از دست و پا افتادی، دیگر هیچ‌کس نگاهت هم نمی‌کند.»

احساس از یاد رفتن و فراموش شدن چنان او را عذاب می‌داد که در مراسم بزرگداشتی که خانه سینما برای او گرفته بود، با لحن تندی از ناصر تقوایی، فیلم‌سازی که از او در فیلم «آرامش در حضور دیگران» بازی گرفت، شکایت کرد و گفت:

«ان شاءالله تو هم به پیری و این روز بیفتی. من به خاطر فیلم تو رفتم ته دره و این‌گونه شدم.»


مهری مهرنیا در خانه سالمندان

مهرنیا آخر عمرش را در خانه سالمندان تهران به امید روزی نشست که دوباره کسی به سراغش بیاید و او را برای بازی در فیلمی یا اجرای تئاتری به صحنه فر‌ا خواند. اما این فقط مرگ بود که یادی از مهرنیا کرد و به سراغش رفت و از او خواست تا پرده آخر زندگیش را بازی کند.

یادش گرامی باد.

Share/Save/Bookmark

خبر مرتبط:
مهری مهرنیا بازیگر پیشکسوت درگذشت
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

هیچوقت بازیش در سریال مدرسه مادر بزرگ‌ها یادم نمی‌ره. رل یه پیرزن تهرانی قدیمی رو بازی میکرد و تو هر جمله‌ش یه ضرب‌المثل قدیمی با لهچه‌ی تهرونی قدیم می‌گفت. چنان روان و چنان سلیس که آدم حیروون می‌موند.
فکر کنم مهرنیا دو بچه داشت که هر دو در کودکی به علت بیماری مردن

-- زویا امین ، Feb 18, 2009

آقای جاهد بی نهایت ممنون از اینکه به زندگی خانم مهرنیا پرداختید.ما واقعا به این بازگشت به خویشتن نیاز داریم.دست مریزاد

-- بدون نام ، Feb 19, 2009

بازی مرحومه مهرنیا رو در فیلم ازدواج به سبک ایرانی به کارگردانی حسن فتحی از قلم انداختید... روانش شاد

-- محمدرضا ، Feb 20, 2009

روانش شاد.اما ناصر تقوايي بايد چكار ميكرده.با اين منطق آقاي بيضايي هم درباره قضيه عفراويان مقصره.

-- امير ، Feb 21, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)