تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گزارشی از کنفرانس زبان فارسی در دانشگاه آکسفورد

رنسانس ايرانی و پايان دو قرن سکوت

پرویز جاهد

طلوع رنسانس ایرانی، عنوان کنفرانس دو روزه‌ای بود که در روزهای دوشنبه و سه شنبه ۱۴ و ۱۵جولای (۲۴ و ۲۵ تير ماه ۱۳۸۷) در دانشگاه آکسفورد انگلستان برگزار شد.

Download it Here!

این کنفرانس که سه دانشگاه مهم و قدیمی اروپایی یعنی دانشگاه آکسفورد، دانشگاه کمبریج و دانشگاه لایدن هلند برگزار کننده آن بودند، به انگیزه بررسی علل شکوفایی فرهنگ و ادبیات ایران بعد از حمله اعراب به ایران تشکیل شده بود.


سخنرانان کنفرانس آکسفورد، عکس‌ها از پرویز جاهد

به گفته دکتر اصغر سید غراب، استاد رشته زبان فارسی و رییس دپارتمان فارسی دانشگاه لایدن هلند و از برگزار کنندگان این کنفرانس، کنفرانس طلوع رنسانس ایرانی جزیی از برنامه‌هایی است که سه دانشگاه بزرگ اروپایی در زمینه بررسی و شناخت ادبیات و فرهنگ ایرانی از سال ۲۰۰۷ آغاز کرده‌اند.

آقای غراب در پاسخ به اين پرسش راديو زمانه که آیا این کنفرانس‌ها اتفاقی هست یا قرار است ادامه داشته باشد، می گويد:
« این کنفرانس اتفاقی نیست. سال ۲۰۰۷ یک کنفرانسی ما داشتیم در دانشگاه لایدن که در طول این کنفرانس ما قراردادی بستیم که سه تا از قدیمی‌ترین دانشگاه های اروپا که در آنجاها فارسی تدریس می‌شده – کمبریج، آکسفورد و دانشگاه لایدن – همکاری‌هایی داشته باشیم در زمینه تحقیق و تدریس و انتشارات، که کتاب های مختلف را بتوانیم چاپ بکنیم.

اولین کنفرانسی که در این زمینه برگزار کردیم در دانشگاه لایدن بود به نام سنت در زبانشناسی و ادب فارسی. کنفرانس دومی که ما داشتیم ماه دسامبر سال ۲۰۰۷ بود در مورد شاهنامه که بین دانشگاه لایدن و کمبریج انجام شد و کنفرانس سوم که اینجاست و طلوع رنسانس و تولد ایران نام دارد.»


فیروزه عبدالله ايوا و اصغر سید غراب

هدف اصلی این کنفرانس دو روزه، بررسی پدیده ناگهانی احیای فرهنگ و زبان فارسی در قرن‌های نهم و دهم میلادی بعد از یک وقفه دویست ساله بود. دورانی که عبدالحسین زرین کوب از آن به عنوان دو قرن سکوت یاد کرده و دورانی است که بعد از اشغال ایران توسط اعراب در قرن هفتم میلادی در عصر ساسانیان شروع شده و تا ظهور شاعرانی چون رودکی و نخستین نمونه‌های ادبیات فارسی در عصر سامانی در بخارا طول می‌کشد.

خانم فیروزه عبدالله ايوا، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه آکسفورد و مسئول کتابخانه فردوسی این دانشگاه، که از برگزار کنندگان اصلی این کنفرانس است، درباره عنوان این کنفرانس و عبارت رنسانس ایرانی چنین توضیح می‌دهد:

«من اینجا ادبیات فارسی درس می‌دهم و فکر می‌کردم که برای دانشجویان و دانشمندان و همکاران ما در همه دنیا این موضوع جالب باشد. ولی کلمه رنسانس برای فرهنگ و تمدن ایرانی خیلی چیز جالبی است که مثلا چند نفر فکر می‌کنند که هیچ رنسانسی در ايران نبوده ولی سکوت که بود. اما اینطور نبود که سکوت کامل باشد، حتما فرهنگ ایرانی ساکت نبود اگرچه در زیر فرهنگ و تمدن عربی بود.»


منصور پویان

منصور پویان، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران که از شرکت کنندگان در این کنفراس است، درباره این دوره و دو قرن سکوت می‌گوید:

«آقای زرین کوب در کتابشان يعنی دو قرن سکوت اشاره کردند که بعد از حمله اعراب به ایران، هنر و ادبیات در ایران به محاق تعطیل درآمد برای دو قرن سکوت. اما بلافاصله بعد از این دو قرن یعنی از قرن سوم هجری ما شاهد یک نوع شکوفایی و رویش جدیدی هستیم که رنسانس ادبیات و هنر را می شود به آن اطلاق کرد.

در اوج این رنسانس در قرون چهار، پنج و شش هجری، در دوره مشعشع تمدن اسلامی، ما شاهد اوج فرهنگ و ادبیات فارسی هستیم که در سرتاسر ممالک اسلامی یعنی در زیر خلافت اسلامی این ادبیات می‌درخشیده و شعر فارسی روش سيلابی گذشته را کنار گذاشته و اوزان عروض و قالب های شعری اعراب را به خود می گيرد و يک نوع رويکرد التقاطی در شعر به وجود می آيد. بايد ديد آيا اين رويکرد امری درونی بوده يا ناشی از سرکوب های ايدئولوژيک اعراب بوده است»

محققان، استادان دانشگاه و نویسندگانی که در زمینه‌های مختلف فرهنگ، ادبیات و هنر ایران کار می‌کنند از ایران، روسیه، امریکا و بریتانیا برای سخنرانی در این کنفرانس دعوت شده‌ بودند.


پروفسور کليفورد ادموند باس وورث

در روز اول نیکولاس و اورسلا سيمز ویلیامز از دانشگاه سواس لندن درباره رستم پیش از فردوسی سخنرانی کردند و به بررسی نام رستم و شمایل نگاری او در متون پیش از اسلام پرداختند.

سخنران دیگر خانم وستا سرخوش کورتیس، محقق ایرانی و کارشناس موزه بریتانیا بود که درباره هویت فرهنگ ایرانیان باستان و تداوم آن در عصر اسلامی سخنرانی کرد. خانم سرخوش درباره موضوع سخنرانی خود در این کنفرانس به زمانه گفت:
« من در سخنرانی‌ام درباره ادبیات کار نکردم. من درباره هنر پیش از اسلام و اینکه چطور این نمادهای ايرانی زنده نگه داشته شدند، سخنرانی کردم. و این هم که مثلا سلسله های اسلامی، مال دوره اسلامی چگونه درباره ایران باستان صحبت می‌کردند. مثلا خود سامانی‌ها عقیده داشتند که جد آنها مال زمان ساسانی بوده. مثلا شما اسپهبد‌های طبرستان را اگر ببینید اینها می‌گفتند که جدشان جم و پیروز ساسانی بوده.

این سلسله‌های اوایل اسلام به خصوص خیلی اشتیاق داشتند که ارتباط خودشان را با پیش از اسلام خیلی محکم کنند. در هنر و سکه ها هم از همین نمادها استفاده می‌کنند.»

علی کولسينکوف، از انستیتو مطالعات شرق شناسی سن پترزبورگ روسیه سخنران دیگری بود که درباره کلیشه‌های عربی اسلامی در متن‌های زرتشتی متاخر سخنرانی کرد. وی با استناد به برخی متون فارسی و داستان‌های عامیانه بعد از اسلام مثل جاماسب نامه و داستان انوشیروان عادل به بررسی کمیت و کیفیت کلیشه‌های اسلامی عربی در متن‌های زرتشتی فارسی شده پرداخت.

موضوع سخنرانی اکبر ایرانی از موسسه پژوهشی میراث مکتوب در تهران، داد و ستد شفاهی فرهنگ ایرانی پیش از ظهور اسلام و فرهنگ عربی و مقابله نسخه‌های خطی در قرون اولیه اسلامی بود.

آقای ایرانی با اشاره به نقش شاعران عرب عصر جاهلی در دربار پادشاهان ساسانی در مبادله فرهنگ گفت:

« در عصر جاهلی، کسانی مثل نضربن حارث و اعشا در دربار شاهان ایران (خسرو پرویز) تردد می‌کردند. بسیاری از داستان‌هایی که آنها از عرب می‌دانستند برای شاهان ایرانی تعریف می‌کردند و درباری‌ها هم برای کسانی مثل نضربن حارث، داستان‌های رستم و سهراب و اسفندیار را تعریف می‌کردند و چون نضربن حارث عود نواز بوده و تردد به ایران داشته و به نوعی آن را از ایران یاد گرفته بوده، در دوره جاهلی پیش از اسلام، داستان‌های رستم و سهراب را به صورت نقالی با عود می‌نواخته و بیان می‌کرده.»


یکی از نکات تازه و جالبی که در سخنرانی آقای ایرانی وجود داشت اشاره وی به صنعت کاغذسازی و نقش آن در توسعه ادبیات مکتوب در ایران بعد از اسلام بود:

«در سال ۱۴۶ هجری در جنگی که بین سمرقندیان و چینیان رخ می‌دهد، تعداد زیادی از اسیران چینی که آشنا با کاغذ سازی بودند در سمرقند، صنعت کاغذ سازی را به مردم سمرقند می آموزند. آنطور که در منابع نقل شده، حدود سال ۲۰۰ هجری صنعت کاغذ سازی وارد بغداد شده و حدود سال ۲۲۰ هجری از بغداد وارد ایران شده و به کشور مصر و کشورهای دیگر منتقل شده و جای پاپيروس را در مصر گرفته و جای پوست نویسی را در ایران گرفته. این باعث شد که درواقع فرهنگ کتابت از اواخر قرن دوم و سوم بصورت گسترده‌ای (درايران) رایج بشود.»

با این حال سخنرانی برخی از سخنرانان ارتباط چندانی با موضوع و اهداف بیان شده این کنفرانس نداشت. منصور پویان، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معتقد است که سخنرانی‌ها توقع او را برآورده نکرده و کنفرانس بجای تمرکز روی دو قرن سکوت بیشتر به ماقبل و مابعد آن پرداخته است:

« توقع من هنوز هم برآورده نشده. به خاطر اینکه تمرکز اصلی علیرغم عنوان دو قرن سکوت، خود این دو قرن نیست که به تمامی کیفیت‌های درونی و علل این سکوت پرداخته بشود.

البته خود آقای زرین کوب اشاره می‌کنند که ترویج اسلام در سرتاسر فلات ایران بعضا به مدد زور و شمشیر صورت گرفت و یک توهم بزرگ هم ما هنوز داریم که پاسخ داده نشده. آیا این زور بوده که منجر به دو قرن سکوت شده و کتاب سوزانی در کار بوده یا نه، شعارهای اصلی عدل و عدالت و برابری طبقاتی و خط و کتابت برای عموم و وحدانیت و شعار تک خدایی، علل استقبال مردم از اسلام بوده و به این معنی دو قرن سکوت شاید احتیاج درونی این فرهنگ بوده که تجدید نیرو بکند و تجدید تفکر بکند.»

علی دهباشی، پژوهشگر مستقل و سردبیر مجله بخارا که از سخنرانان این کنفرانس است در ارزیابی خود از رویکرد سخنرانان به موضوع می‌گوید:
« همانطور که اشاره کردید یک دوره خاص تاریخی است از جهت فرهنگ، ادبیات و تاریخ که هنوز پس از گذشت چندین سده مورد بحث است. کنفرانس هم درواقع مرتب رجعت به گذشته و اکنون را در عرصه های گوناگون و در صحبت‌های سخنرانان مد نظر دارد. خب گاهی سخنرانان دورتر می‌شوند از موضوع، گاهی نزدیک می‌شوند وگاهی هم اصلا ارتباطی با موضوع برقرار نمی‌کنند.»

خانم عبدالله ايوا، برگزار کننده کنفرانس در پاسخ به انتقاداتی از این دست می‌گوید:
« فکر می‌کنم که این خیلی درست نیست. ایده کنفرانس آن بود که متخصصان این دوره را ‌اینجا جمع کنیم و مثلا نه فقط تاریخ دان و متخصصان تاریخ ایرانی و فرهنگ ایرانی و يا مثلا هنر ایرانی، بلکه متخصصانی از آن کشورهایی که همسایه ایران در آن دوره بودند مثل روسيه که خیلی ارتباط نزدیکی به موضع کنفرانس نیست. ولیکن فکر می‌کنم که ما خیلی در این چارچوب بودیم.»

علی اضغر سید غراب، استاد دانشگاه لایدن نیز در این باره معتقد است که اسم این کنفرانس نباید گمراه کننده باشد. دو قرن سکوت به این معنا نبود که ایرانی‌ها در این دوران جز سکوت کار دیگری نکردند. کاری که ایرانی‌ها در این دوره کردند این بود که نه تنها فرهنگ ایرانی را زنده نگه داشتند بلکه فرهنگ اسلامی را نیز به وجود آوردند.


علی دهباشی

علی دهباشی؛ سردبیر مجله بخارا که درباره ضرورت ویرایش نوین از متون کلاسیک ادبیات فارسی سخنرانی خواهد کرد درباره موضوع سخنرانی خود چنین می‌گوید:

« من در سه زمینه بحث خواهم کرد. یکی چاپ‌های انتقادی از متون کلاسیک است که می‌دانید طی شصت سال گذشته بزرگانی چون علامه قزوینی، محمد علی فروغی و مجتبی مینوی و دیگران متون مهمی مثل دیوان حافظ، سعدی، خیام، کلیله و دمنه و... را براساس آن روش‌های قدیم که تصحیح متون بود، یک متنی را ارائه دادند که تقریبا می‌شود گفت سه نسل با این متون سروکار داشتند و کارهای ادبی و تحقیقاتی‌شان را بر اساس آنها می‌کردند.

اما در دو دهه اخیر ضرورت ديگری حس شد و آن اينکه عده‌ای از استادان این حوزه مثلا مثل دکتر شفیعی کد کنی، دکتر غلامحسین یوسفی و چند تن دیگر؛ با اتکا به آن سنت پربار گذشته آمدند و روی متن‌ها، کارهای تازه‌ای ارائه کردند که باعث شد که راه برای خواندن اين متن‌ها آسان‌تر شود و راه برای ورود به دنيای نويسندگان و شاعران قديم باز بشود.

از دهباشی پرسيدم که در اين بررسی آيا جايی برای ويرايش‌های کسانی چون جعفرمدرس صادقی هم وجود دارد که در جواب گفت:

« اين در مرحله ديگری است که در واقع بازخوانی متون کلاسيک است و با گزيده کردن و استفاده از رسم‌الخط جديد انجام می‌گيرد که با آن کار اوليه که گفتم متفاوت است.

بازخوانی متنون کلاسيک از چهار دهه قبل شروع شد که به نظر من با کارهای شاهرخ مسکوب بود که بر روی داستان‌های شاهنامه؛ داستان سياووش و رستم و اسفنديار انجام گرفت که در واقع تفسير اين متون کهن و دشوار بود و بعد در کتاب «در کوی دوست»، به حافظ پرداخت و بعد از او با کارهای دکتر محمدعلی کاتوزيان ادامه پيدا کرد که به بررسی روانکاوانه اشعار سعدی در کتاب سعدی شاعرعشق و زندگی، حتی به مسئله افسردگی سعدی اشاره می کند که رويکردی غربی است و در آثار ويرايش گران دوره قبل نبود.»

دهباشی در پاسخ به این سوال من که کنفرانس‌های ایران شناسی از این دست در غرب تا چه حد جدی است و می‌توانند در پژوهش‌های فرهنگی و ادبی داخل ايران تاثیرگذار باشند، گفت:

« به هرحال اینها کوشش‌هایی است که می‌شود برای بازشناسی و شاید رفع یکسری ابهامات از یک عده مسائل فرهنگی و ادبی، ولی تا آنجا که من می‌دانم، تاثیر آن آنقدر گسترده نخواهد بود. آن موقعی تاثیر خواهد گذاشت که دقیقا در داخل ایران و گروه مخاطبین که عبارت باشند از استادان و دانشجویان و صاحب‌نظران و نویسندگان مستقل، اینها درگیر بحث بشوند. آن موقع می‌شود یک تصوری داشت از اینکه این بحث‌ها یک جایی ریشه بدواند. ولی اینجا بصورت یک مجموعه‌ای برگزار می‌شود و اینکه چقدر می‌تواند در داخل تاثیر بگذارد من ديد روشنی از آن ندارم. روی هم رفته این کارها خیلی خوب است و ای کاش می‌شد که این کنفرانس‌ها در ایران برگزار می‌شد که حضور گسترده و وسیع‌تری را از مخاطبین را در بر داشت.»

خراسان بزرگ خاستگاه خمريه در شعر فارسی، عنوان سخنرانی علی میرانصاری از دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی بود که به زیبایی شناسی اشعار اولیه فارسی در توصیف شراب(خمريات) و باده گساری خصوصا در اشعار رودکی پرداخت.

به اعتقاد ميرانصاری، شروع اين نوع اشعار(خمريات)، در منطقه خراسان و از قرن چهارم هجری به بعد بوده. به گفته ميرانصاری، از قرن ششم به بعد است که با اشعار عارفانه صوفيان، شراب نيز مفهومی تمثيلی پيدا کرد.

مير انصاری در جايی از سخنرانی خود که مربوط به طعم، مزه و بوی شراب در شعر شاعران بود، اعلام کرد که « جانماز آب نمی‌کشد ولی خود هرگز نوشيدن شراب را تجربه نکرده است.»


کامران تلطف؛ استاد زبان فارسی دانشگاه آریزونا نیز سخنران ديگری بود که با لحنی پرشور و حماسی به بررسی محتوایی و تاریخی مفهوم شراب در شعر رودکی خصوصا شعر بلند «مادر می» پرداخت.


كامران تلطف

اجرای حماسی و پرشور اشعار رودکی به وسيله گوينده، بسياری از حاضران در کنفرانس را تحت تاثير قرار داد. به ويژه اينکه کمتر سخنرانی در اين دو روز توانست، اشعاری را که در متن سخنرانی‌های خود به آنها گريز زده بود، با لحن و ضرباهنگ درستی بخواند.

دکتر همايون کاتوزيان، پروفسور کليفورد ادموند باس وورث (مورخ مشهور بريتانيايی و نويسنده کتاب تاريخ غزنويان به ترجمه حسن انوشه)، و دکتر چارلز ملويل از جمله کسانی بودند که میزگردهای مختلف اين کنفرانس را اداره کردند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

قسم مي‌خورم كسي كه اين جمله را در كنفرانس به زبان آورده:
«هدف اصلی این کنفرانس دو روزه، بررسی پدیده ناگهانی احیای فرهنگ و زبان فارسی در قرن‌های نهم و دهم میلادی بعد از یک وقفه دویست ساله بود. دورانی که عبدالحسین زرین کوب از آن به عنوان دو قرن سکوت یاد کرده و دورانی است که بعد از اشغال ایران توسط اعراب در قرن هفتم میلادی در عصر ساسانیان شروع شده و تا ظهور شاعرانی چون رودکی و نخستین نمونه‌های ادبیات فارسی در عصر سامانی در بخارا طول می‌کشد.»
لاي كتاب دو قرن سكوت دكتر زرين‌كوب را هم باز نكرده. «پديده‌ي ناگهاني احياي فرهنگ و زبان فارسي» از او حرف‌هاي صد من يك غازي، نويسندگان ناادبيات پژوه وطني فكر مي‌كردم باشه، ولي حالا مي‌بينم از ما بهتران فرنگي هم، اندر خم پس كوچه‌اند.

-- الف الف ، Jul 19, 2008

كامران تلطف درست است. لطفا اصلاح فرماييد.
. . . . . . . . . . . .
زمانه ـ با سپاس از توجه و تدکر شما. نام زیر عکس اصلاح شد.

-- بدون نام ، Jul 19, 2008

وقتی کشوری با ملیتهای متفاوت را دارد هیچ گاه فرهنگ و ادبیاتش نمی میرد روزگاری که اعراب در ایران بودند شمال ایران تا بلخ و سمرقند آزاد بودند تا از هویت ایرانی دفاع کنند اگر دانشمندانی مانند رازی مجبور بود ماتریالیسم خود را به زبان عربی بنویسد اما دیگرانی بودند که از این هویت پاسداری کنند الان نیز پس از حمله ی جمهوری اسلامی به آداب و فرهنگ ایرانی علاوه برمقاومتهای داخلی تاجیکستان و افغانستان از هویت این فرهنگ دفاع می کنند

-- فرهاد- فریاد ، Jul 20, 2008

در رابطه با نظر الف الف این را باید اضافه کرد که بیشتر سخنرانی ها پیشرفت فرهنگی و ادبی آن دوران را تنها بر اساس دستاوردهای ادبی گذشته، اعم از از دو قرن ابتدای اسلام و دوران پیش از اسلام، امکان پذیر می دانستند.

-- کامگار ، Jul 20, 2008

وستا سرخوش کورتیس، اشتباه است و "ويستا سرخوش كرتيس" درست است.

-- بدون نام ، Jul 20, 2008

چرا فقط آثار فارسي ؟ آثار به زبان هاي ديگر چه ؟

-- عيسي ، Jul 20, 2008

سلام
فایل صوتی را گوش کردم.لطفا تمام فایل را برای من ایمیل کنید.با عکسی که گرفتید.ممنون می شوم.
. . . . . .
زمانه ـ با تشکر از حسن نظر و لطف شما. متاسفانه ارسال فایل های صوتی به آدرس اشخاص میسر نیست. شما می توانید فایل مورد نظر خود را به راحتی از روی سایت دانلود و دریافت کنید.
. . . . .

-- akbar irani ، Jul 20, 2008

حالا که اشتباهات املائی را تصحیح میکنید لطفاً این یکی را هم تصحیح کنید: فیروزه عبدالله اف. این خانم روسی است و در فارسی ما برای این پسوند آخر نامهای روسی از اف استفاده میکنیم که نزدیک ترین تلفظ به اصل آن کلمات است. ضمناً چرا ننوشته اید در چه کالج اکسفورد بوده است؟ در اکسفورد و کمبریج همه چیز با نام کالج مربوط شناخته میشود. خوانندگان مایلند بدانند چه کالج اکسفورد هنوز به زبان فارسی می پردازد.

-- اکرم ، Jul 20, 2008

واقعا خیلی عجیب است! کدامیک از این آقایان در این زمینه که سخنرانی فرموده اند تحقیق کرده اند و اصلا صلاحیت صحبت کردن درباره این موضوع را دارند؟ به همین سبب هم صحبت ها از کلی گویی های رائج فراتر نمی رود. مثلا آقای دهباشی در باره این موضوع تخصص دارند؟ و اگر ندارند چرا صحبت کرده اند؟ نام این اقدام را چه می شود گذاشت؟ بهتراست برگزارکنندگان چنین کنفرانسی سراغ متخصصان بروند و لااقل شرکت کنندگان زبان عربی را که برای اظهار نظر در این باره واجب واجب است بدانند.

-- سامان ، Jul 21, 2008

اکرم عزيز

اين خانم خود را به همان شکلی که نوشته ام معرفی کرد نه آنچه که شما می گوييد و ممکن است درست هم باشد. به هر حال من نام های افراد شرکت کننده در کنفرانس را با آنها چک کردم.
نام کالجی که اين کنفرانس در آن برگزار شده کالج وادم (Wadham College) است.

-- پرويز جاهد ، Jul 21, 2008

به عقيده نگارنده: مفاهيم انديشه جديد؛ مثل ضرورت آزادى هاى اجتماعى و مبانى حقوق بشر را، نمى توان از منابع نظرى و از نظام فكر سنتى در ايران بيرون كشيد. بر تنه كهنسالِ حقوق شرع و بر درختِ تناورِ معارف و سنت اسلامى، ميوه هاى امروزين حقوق بشر و يا شكوفه هاى دمكراسى و مردم سالارى هرگز به طور خودبخودى فرا نخواهند روئيد. سنت انديشه در ايران آنچنان در چنبره دين باقى ماند كه هرگز خود را از استيلاى ديانت نتوانست آزاد كند.
به عبارت ديگر، نظام فكرى و نظرى در ايران هرگز نتوانست از درون خود را سكولار (عرفى) كند و «خِردِ خود بنياد» را آنگونه كه در تمدن غربى تحقق پذيرفت، مستقلاً، مشروعيت بخشد. بنابراين، نظام انديشه و سنت اسلامى نمى تواند از آنچه در بهترين حالت در قرون ۶ و ۵ قمرى از آن فرا روئيد، فراتر برود و تمدنى نوبنياد وضع نمايد.
آنچه روشنفكران دينى اينك مى توانند عهده دار آن باشند، اقدام در جهتِ انتقال دستگاه انديشه دينى به دوران مدرن است. پروژه «پروتستانتيسم اسلامى»؛ يعنى اين كه اسلام و نظام ارزشى و نظرى آن را با الزامات زمانه و با موازين مدرنيته همنوا و همپيوند نمود. نظام انديشه و اعتقاد دينى در ايران محتاج نوگرى و نوسازى است تا با ارزش هاى جهانشمول مدرنيته سازگار آيد. اين همان پروژه واقع بينانه اى است كه انجام آنها تنها از عهده روشنفكران دينى برمى آيد.

-- Mansor Pooyan ، Jul 21, 2008

با سلام
لطفا بفرمائيد كنفرانس بعدي با چه عنواني ودر چه زماني و در كجا برگزار خواهد شد؟با سپاس

-- آزيتا ، Jul 23, 2008

قرون وسطی نام دوره‌ای است که از پایان امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی تا سقوط قسطنطنیه و پایان امپراتوری روم شرقی (یا بیزانس) را در ۱۴۵۳در بر می‌گیرد.
اصطلاح قرون وسطی در زبان فارسی ترجمه اصطلاحهای اروپایی آن است. مورخان این دوره تاریخی را به عنوان عصری که بین دوره یونانی - رومی و دوره جدید قرار دارد، معرفی می‌کنند. شروع قرون وسطی را قرن پنجم و پایان آن را ظهور رنسانس در قرن شانزدهم میلادی در نظر می‌گیرند.

در سال ۱۳۳هجری، در جنگی که بین سمرقندیان و چینیان رخ می‌دهد، تعداد زیادی از سمرقندیان دستگیر شدند. این اسیران صنعت کاغذ را به مسلمانان آموختند. آنطور که در منابع نقل شده، حدود سال ۲۰۰ هجری صنعت کاغذ سازی وارد بغداد شد و حدود سال ۲۲۰ هجری از بغداد وارد ایران شده وسپس به کشور مصر و کشورهای دیگر منتقل گردید و جای پاپيروس را در مصر و جای پوست نویسی را در ایران گرفت. این باعث شد که فرهنگ کتابت از اواخر قرن دوم و سوم قمری بصورت گسترده‌ای (درايران) رایج بشود

علوم و ادبیات تا قبل از آنکه انسان به ساختن کاغذ توفیق یابد محدود بود وجز یک طبقه معین دیگران به آن دسترسی نداشتند

استعمال پوست نازک برای کتابت پیش از اسلام معمول بود، مسلمین نیز آن را بکار میبردند لیکن قیمت گزاف آن سبب شد که فقط آن را برای نوشتن نسخ قرآن و قرارنامه‌های رسمی و عهد و پیمانها استعمال کنند. نوشتن بر روی پوست‌های نازک تا مدتها در مشرق و مغرب شایع بود. اما از حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد، چینی‌ها آموختند که می‌توانند پوست درخت توت را خرد کرده، انرا به صورت خمیر درآورند و از آن کاغذ بسازند. اما چینی‌ها شیوهٔ ساختن کاغذ را به صورت راز نگه داشتند. این راز زمانی فاش شد که عرب‌های مسلمان در سال ۱۳۳ هجری/۷۵۱ میلادی، اسیرانی را از چین با خود به سمرقند، از بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین شهرهای دیرین ایرانزمین، آوردند.
از جملهٔ اسیرانی که صالح‌بن‌زیاد از چین با خود به سمرقند آورد، کسانی بودند که در کار ساختن کاغذ مهارت داشتند. ایرانیان مسلمان شیوهٔ ساختن کاغذ را از آنان یاد گرفتند و آن را بهبود بخشیدند و به‌زودی سمرقند بزرگ‌ترین مرکز خرید و فروش کاغذ در جهان شد
قرآن عظیم بایسنقری توسط بایسنقر میرزا، فرزند شاهرخ و گوهرشاد و نوه تیمور بر روی کاغذ سمرقندی کتابت شده و بزرگترین قرآن موجود بر کاغذ سمرقندی است که هم اکنون صفحاتی از این مصحف در موزه آستان قدس رضوی، کتابخانه کاخ گلستان، کتابخانه ملی، موزه ایران باستان، کتابخانه ملک و بعضی از مجموعه‌های شخصی باقی است
به تدریج انتشار کاغذ و کاغذسازی از ماوراء النهر به سمت خراسان ادامه پیدا کرد. کاغذ خراسانی که از کتان درخراسان ساخته شد، در زمان امویان و سپس در عهد بنی عباسیان رواج کامل پیدا کرد. از جمله انواع این کاغذها باید از کاغذ طاهری، طلحی، مأمونی و نوحی نام برد
کاغذهای طاهری به دستور طاهر دوم، از امرای نیشابور، و همین طور کاغذ طلحی به دستور طلحه بن طاهر، از امرای طاهری، ساخته شد
کاغذ نوحی از انواع کاغذهای خراسانی است که نوح بن منصور سامانی در ساخت و ترویج آن نقش مؤثری داشته و به همین نام هم شهرت پیدا کرد.
اولین کارخانه کاغذسازی در بغداد به وسیله فضل بن یحیی برمکی که قبلاً حکمران خراسان بود، ایجاد گردید. برادر فضل یعنی جعفر برمکی، وزیر هارون الرشید، اسناد رسمی دیوان خلافت را از پوست آهو به کاغذ تبدیل کرد. بدین ترتیب، کاغذ از سمرقند به خراسان و از خراسان به ری و بغداد و از بغداد به شام و مصر و شمال آفریقا و از آن جا به اندلس (اسپانیا) و نهایتاً به اروپا راه یافت. بنابراین، صنعت کاغذسازی سودمندترین چیزی است که مسلمانان به اروپا عرضه کردند.
صنعت ِکاغذ سازی در شام: یعنی در طرابلس (لبنان امروز) عبارت بود از ساخت ِ کاغذی لطیف و شفاف و براق که در آن عصر از شهرت خوبی برخوردار بود. ناصر خسرو این کاغذ را بهتر از سمرقندی می‌داند و در سفرنامه اش از آن چنین یاد می‌کند: "آن جا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی بل بهتر و این شهر تعلق به سلطان مصر داشت".
کاغذ دمشقی نیز که در ناحیه دمشق ساخته می‌شد از مرغوبیت خوبی برخوردار بود. همین کاغذ است که در ضمن جنگ‌های صلیبی به وسیله جنگجویان
جنگ‌های صلیبی به اروپا راه یافت. هنوز هم اروپاییان این کاغذ را «داماسی تلفظ می کنند.(Damascine) که تغییر شکل یافت کلمۀ «دمشقیه» است
باری، صنعت ساخت کاغذ متدرجاً از مشرق زمین یعنی از عراق و شام و مصر به بلاد مغرب منتقل گردید و در جزیره صقلیه (سیسیل) و مراکش و اندلس جهت این عمل کارخانه هائی ایجاد شد و از همین نواحی بود که ساخت کاغذ به شهرهای دیگر اروپا سرایت نمود واین نکته‌ای است که در تاریخ صنعت کاغذ معروف است.

-- منصور پویان ، Jul 23, 2008

در مورد سخنراني ها ، اتفاقاٌ مطلبي كه آقاي علي دهباشي به آن اشاره كرده بسيار مي تواند بحث انگيز باشد . به نظر من لزوم بازنويسي و چاب متون قديم زبان فارسي بسيار لازم است به خصوص در روزگاري كه جوانان ما روز به روز با متون كهن فارسي ، به دلايل گوناگون ، دور مي شوند. و نه تنها اين متون بايد بازنويسي مجدد شود بلكه بايد در كنار آن بايد دوراني كه آن متن نگاشته شده از نظر اجتماعي و فرهنگي مورد بررسي قرار گيرد تا شايد بتوانيم بيشتر خود را بشناسيم .پيشنهاد مي كنم متن كامل اين سخنراني در سايت زمانه گذاشته شود.

-- ارسلان ، Jul 24, 2008

در اشاره به سخن آقاي ارسلان بايد بگويم، مگر كار تصحيح متون لنگ پيشنهاد آقاي علي دهباشي بوده تا به حال؟ پس اين همه تلاش علمي كه شده، چيست؟ و فرمايش آقاي دهباشي چه ربطي به اين موضوع دارد؟

-- آلب‌ارسلان ، Jul 26, 2008

در عصر جاهلی، کسانی مثل نضربن حارث و اعشا در دربار شاهان ساسانی تردد می‌کردند و بدین نحو رفت و آمدی هر چند محدود بین ِدرباریان در ایران و مراکز قدرت ِاعراب در میان بوده است.
بعد از یک وقفه دویست ساله، احیای فرهنگ و زبان فارسی در قرن‌های نهم و دهم میلادی آغاز شد. عبدالحسین زرین کوب از این دوران وقفه به عنوان دو قرن سکوت یاد کرده است. فرهنگ و ادبیات ایران بعد از حمله اعراب به ایران، پس از سپری کردن ِدو قرن سکوت، در قرن هفتم میلادی و در عصر سامانیان با ظهور شاعرانی چون رودکی در بخارا تجدید ِحیات یافت. این رنسانس سپس بین قرون 4-7 هجری، به مدد ِرواج صنعت ِکاغذ، به اوج شکوفائی نائل آمد. از اوایل برقراری حکومت اسلامی، ورود صنعت کاغذ در گسترۀ ممالک اسلامی موجب بسط ِادبیات مکتوب شد.
سلسله‌های ایرانی ِاوایل اسلام علیرغم ِفرمانبری از خلفای بنی عباس، عمدتا اشتیاق داشتند که ارتباطشان را با پیش از اسلام محکم نگاه دارند. آنها در هنرها و در ضرب ِسکه از نمادهای پیشا اسلامی استفاده می‌کردند. مثلا سامانیان عقیده داشتند که شجرۀ آنها به ساسانیان می رسد و یا اسپهبد‌های طبرستان مدعی بودند که جدشان جم و پیروز ساسانی بوده است.
به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان علمی می بود، دانشمندان ایرانی کتابهای خود را به زبان عربی می نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.

از عهد هارون الرشید، که خلافتش از سال ۱۷۰ تا ۱۹۳ هجری قمری (۷۸۶-۸۰۹ میلادی) به درازا کشید، تولید ِکاغذ رو به ازدیاد گذاشت و ساخت آن بین مسلمانان معمول گردید. در دربار خلفای اولیۀ عباسی، خاندان ِایرانی ِبرامکه خوش می درخشیدند. آنها خدمات بسیاری در کاربرد ِکاغذ و در بسط ِادبیات مکتوب به انجام رسانیدند. متاسفانه دولت برامکه مستعجل بود و کوکب اقبال آنها با قتل جعفر برمکی در سال ۱۸۷ هجری (۸۰۲ میلادی) افول کرد.
مامون خلیفۀ عباسی (۱۹۸-۲۱۸ هجری /۸۱۳-۸۶۲ م.) در دورۀ طاهریان خلافت ِاسلامی را عهده دار شد. در عصر او، مدارس علمیه دایر شد و ادیبان و علمای ایرانی آثار مکتوب ِخود را آزادانه به اقصی نقاط مراکز علمی و هنری ارسال می کردند.
امرای طاهری و سامانیان بعدا بر خراسان امارت میکردند. همزمان با سامانیان، آل ِبویه در نواحی غربی و غزنویان و صفاریان در نواحی شرقی حکومت می کردند. دو تن از مهمترین اندیشمندانی که در عهد سلسله های نیمه مستقل ِایرانی زندگی می کردند عبارتند از فارابی و ابن ِسینا.
ابو نصر محمد بن محمد فارابی معروف به فارابی، از فیلسوفان ایرانی سده سوم و چهارم هجری است که بر آثار ارسطو شرح بسیار نگاشته و به همین سبب او را معلم ثانی خوانده‌اند.
فلسفه فارابی آمیزه‌ای است از حکمت ارسطویی و فلسفۀ نو افلاطونی که رنگ اسلامی. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی است و در اخلاق، سیاست و در مابعدالطبیعه به افلاطون گرایش داشت.
فارابی می‌خواست که آراء مختلف را با هم وفق دهد. او در این راه تا آن جا پیش رفت که گفت: حقیقت فلسفی متعدد نیست. وی معتقد بود که میان افکار فلاسفه بزرگ به ویژه افلاطون و ارسطو می توان توافق پدید آورد. از فارابی، کتاب «الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو» به یادگار مانده است.

ابن سینا (شیخ الرئیس ابو علی سینا) یا پور سینا (۹۸۰ - ۱۰۳۷) دانشمند و پزشک بزرگی ست که چند شاگرد برجسته تربیت کرد که هر کدام دانشمند بزرگی در زمان خود شدند.
بهمنیار بن مرزبان از زردشتیات آذربایجان و یکی از شاگردان معروف ابن سینا است که یکی از کتاب‌های ابن سینا به نام المباحث شامل جواب سؤالات او ست.
ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی از سال ۴۰۳ هجری در خدمت ابن سینا بود و پس از مرگش، به گردآوری و تألیف آثار او پرداخت.

-- منصور پویان ، Aug 4, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)