خانه > پرویز جاهد > کلاکت > کنفرانس فروغ فرخزاد، بزرگداشت ژان مورو | |||
کنفرانس فروغ فرخزاد، بزرگداشت ژان موروپرویز جاهدjahed@radiozamaneh.com
کنفرانس فروغ فرخزاد به مناسبت چهلمین سال درگذشت فروغ فرخزاد، شاعر و سینماگر برجستهی ایرانی، دانشگاه منچستر انگلستان کنفرانس دو روزهای با عنوان کنفرانس فروغ فرخزاد در این دانشگاه برگزار میکند. این کنفرانس که در روزهای چهارم و پنجم ماه جولای برگزار میشود، قصد دارد تاثیر ادبی و فرهنگی فروغ را، چهل سال بعد از مرگ او در جامعه ادبی و فرهنگی ایران بررسی کند. محورهای اصلی این کنفرانس عبارتند از: فروغ و ایران – فروغ و ترجمه – فروغ و فیلم – شعر فروغ و خودش و وابستگیهای جنسیتی و ساختار شعری در اشعار فروغ.
دکتر سیروس شمیسا از دانشگاه علامه طباطبایی، پوران فرخزاد، شاعر و خواهر فروغ، نیما مینا از دانشگاه سواس لندن، دکتر همایون کاتوزیان از دانشگاه آکسفورد، لیلا رحیمی بهمنی از دانشگاه برلین، ریوند سندلر از دانشگاه تورنتو، لیلی انور و دومینیک پرويز بروک شاو از دانشگاه منچستر درباره جنبههای مختلف ادبی و شعری فروغ سخنرانی میکنند. درباره سینمای فروغ تنها دو مقاله به کنفرانس ارائه شده: بازی درونی متن و تصویر، عنوان یکی از مقالهها است که رکسان ورزی درباره فیلم خانه سیاه است فروغ ارائه کرده است. مقاله دیگر از مریم قربان کریمی، دانشجوی دوره دکترای دانشگاه ادینبورگ است با عنوان خانه سیاه است یک مقاله تصویری بیزمان. کنفرانس دانشگاه منچستر هدف و ادعای بزرگی دارد. باید دید این ترکیب سخنرانان و مقالههای ارائه شده تا چه حد می تواند نقش و تاثیر فروغ را در جامعه ادبی و سینمایی ایران بشکافد و شناخت تازهای از فروغ ارائه کند. ارتباط با جهان فارسی زبان مرکز فیلم و رسانههای دانشگاه سواس لندن نیز کنفرانس دو روزهای را در روزهای ششم و هفتم ژوئن با عنوان ارتباط با جهان فارسی زبان برگزار میکند. در این کنفرانس متخصصان فیلم و رسانههای گروهی از ایران، افغانستان، تاجیکستان و نقاط دیگر جهان شرکت دارند. علیرغم مشترکات فرهنگی و زبانی بین این سه کشور؛ این نخستین بار است که متخصصان رسانه و فیلم ایرانی، افغان و تاجیک در یک اجتماع بینالمللی به بحث و تبادل نظر درباره موقعیت رسانه ها و فرهنگ در کشورشان میپردازند. در این کنفرانس، روزنامه نگاران، برنامه سازان رادیویی، منتقدان فیلم، فیلمسازان و فعالان حقوق زنان مثل شادی صدر، کسری نوری، فهیم دشتی، هوشنگ گلمکانی، صدیق برمک، مهدی جامی، اکبر منتجبنیا و باران کوثری شرکت دارند. وضعیت عمومی رسانههای مستقل در منطقه، میزگردیست که با شرکت معصومه طرفه، اکبر منتجب نیا، عزیز حکیمی و امید بابا خانف برگزار میشود. سعید زید آبادی، هوشنگ گلمکانی، صدیق برمک و سولیوف صفربیک فیلمساز تاجیک درباره تطبیق فیلم با قواعد سیاسی و اجتماعی بحث خواهند کرد. تطبیق روزنامهنگاری با خطوط قرمز، بحثی درباره ژورنالیسم با فیلمهای مستند، تاثیر زنان بر فیلم و رسانهها و همکاری منطقهای درباره رسانه و فیلم؛ عنوان موضوعات دیگری است که در این کنفرانس درباره آنها بحث خواهد شد. همینطور روزنامهنگاری شهروندی و مسئولیت آن نام پنلی است که مهدی جامی، روزنامه نگار و مدیر رادیو زمانه آن را اداره خواهد کرد و شادی صدر از ایران، محسنی از افغانستان و داریوش رجبیان از تاجیکستان در آن شرکت دارند.
هشتاد سالگی ژان مورو حتما نام ژان مورو، بازیگر فرانسوی را شنیدهاید یا فیلمهای او را دیدهاید. یک بازیگر زن تمام عیار و عالی با متر و معیارهای سینمای هنری و روشنفکرانه اروپایی. بازیگری که سبک بازیگریاش هیچ ربطی به سینمای هالیوود و ستارگان آن ندارد و اورسن ولز او را بزرگترین بازیگر زن جهان خوانده است. او همان کاترین، دختر جذاب و اغواگر فیلم ژول و ژیم است که ژیم درباره او میگوید: «من متاسفم که او دیگر روی زمین شاد نخواهد بود. او یک شبح است نه یک زن.» ژان مورو در فیلم ژول و ژیم، دختر پرشور و دیوانهای است که دست به کارهای عجیب و غریبی میزند که از هیچ دختری در سن او و در آن دوره یعنی سالهای قبل از جنگ جهانی اول سرنمیزند. او اسلحه زیر بالشاش میگذارد، با لباس در رودخانه سن میپرد و در آن واحد با دو مرد سر و سر دارد. موسسه بیافآی لندن به مناسبت هشتاد سالگی ژان مورو، مروری دارد بر فیلمهای این بازیگر برجستهی فرانسوی و چهره محبوب سینمای مدرن، هنری و روشنفکرانه اروپا. ژان مورو، الهه سینماگران موج نو و روشنفکر فرانسوی و بهطور کلی اروپایی بود و در فیلمهای بسیاری از آنها از لویی مال گرفته تا فرانسوا تروفو، ژان لوک گدار، لوییس بونوئل، ژان رنوار، ژاک دمی، ویم وندرس، جوزف لوزی، رینر ورنر فاسبیندر و تئو آنجلوپولوس بازی کرده است. یکی از معدود بازیگرانی که میتوان صفت بازیگر – مولف را بدون تردید در مورد او به کار برد.
ژان مورو حرفه بازیگری را در سن بیست سالگی با بازی در نمایشهای کمدی فرانس آغاز کرد و بعد به بازی در فیلمهای ملودراماتیک و نوآر فرانسوی پرداخت. اما این لویی مال بود که زیبایی افسون کننده و جذابیت سحرآمیز چهره او و قابلیت بازیگریاش را دریافت و با فیلم آسانسور به سوی سکوی اعدام او را به یک ستاره سینمای فرانسه تبدیل کرد. پس از آن چشمان سیاه و لبهای درشت و هوس انگیز ژان مورو در نقطهی کانونی لنز دوربینهای فیلمبرداران فرانسوی بود. اما او برای سینماگران اروپایی تنها یک ستاره زیبا نبود؛ بلکه بازیگر روشنفکری بود که میتوانست خلاء وجود یک زن ایدهآل و رویایی را در زندگی هر روشنفکری پر کند. بازیگری با استانداردهای کامل یک بازیگر خوب زن از نظر چهره، صدا، بیان و رفتار. ژان مورو، مهر یک ستاره هوشمند و فنا ناپذیر را بر پیشانی دارد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با سلام و عرض خسته نباشید به اقای پرویز جاهد عزیز
-- amir ، Jun 8, 2008اگر امکانش کتابهای سینمایی که در ایران منتشر میشود معرفی و نقد کنید
امير عزيز
متاسفانه من به کتاب های سينمايی روز که در ايران منتشر می شوند دسترسی ندارم. اگر دوستان يا ناشرانی که مايل اند کتاب های سينمايی شان در زمانه نقد و بررسی شود لطفا يک نسخه از آن را برای من به آدرس راديو ارسال کنند.
-- پرويز جاهد ، Jun 9, 2008سلام بر وبلاگ رادیو زمانه و آقای جاهد عزیز . من بسیار خرسندم از آشنایی با وبلاگ شما و بسیار اسفتاده می برم در وانفسای خشک سالی انسان. من ساکن یکی از شرستان های جنوب کشورم و اندکی به گفته ی دوستان نقاش. بد روزگار نیست و شاید تقدیر ناتورالیستی وجودم مرا به این گوشه منگنه کرده.آخرین طغیان من در راستای هنرم تقریباً یک ماه پیش بود که در اندیشه ی یک پرفورمنس آرت با حضور نقاشی هام در یک دره ی گند در شهر مسکونم بود. حرکتی که بسیار سکرت پیش رفت ولی در آخرین لجظه همه چیز رو شد و به قول معروف ( گر دوست دشمن است شکایت کجا بریم ؟) این نمایشگاه خاص که به خود سوزی هنری ختم می شد اعتراض بود بر فضای موجود. اما این فرزند کشی باستانی هم با تمام چرک قلبی از اجرا صورت نپذرفت و ما منگ و تنها با تابلوهای به قول آقایان بو دار ماندیم خانه نشین. شما آیا راه حلی برای این عقده ی جنون آمیز هنر به نمایش درآورن دارید ؟ ما که دیگر ظغیان برایمان مرگ است و هر آنچه در دل دارم ناامیدی . دوستتان دارم. به امید روشنایی. (Z)
-- lمیثم فرهمندیان ، Oct 25, 2008