خانه > پرویز جاهد > کلاکت > به ياد سيدنی پولاک | |||
به ياد سيدنی پولاکپرویز جاهدسیدنی پولاک، کارگردان، بازیگر و تهیه کننده برجسته آمریکایی در سن ۷۳ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.
خبر درگذشت او برای دنیای سینما واقعاً خبر غمانگیزی بود. چرا که پولاک هنوز پر تحرک و پرانرژی بود و همچنان با شور و هیجان فیلم میساخت و در فیلمها بازی میکرد. سال قبل فیلم مایکل کلیتون را تهیه کرد و در کنار جورج کلونی ظاهر شد و کمی قبلتر از آن فیلم مستند طرحهایی درباره فرانک گری (Sketches of Frank Gehry)، آرشیتکت مدرنیست آمریکایی را ساخته بود. اما بیماری سرطان این حرفها نمیشناسد و در ظرف مدت کوتاهی او را از پا درآورد.
فیلمهای سیدنی پولاک، ساختار دقیق و سنجیدهای داشت با شخصیتپردازی محکم، ضرب آهنگ درست و موقعیتهای عالی و نفسگیر. او یکی از خوش فکرترین سینماگران آمریکایی بود و دورهای از سينمای آمريکا را نمایندگی میکرد که ستارگان بزرگی چون رابرت ردفورد، داستین هافمن، باربارا استرايسند و وارن بتی مطرح بودند و فیلمسازانی چون مایک نیکولز، باری لوینسن و مارتين ریت فیلم میساختند. پولاک با اینکه در سیستم استودیویی هالیوود کار میکرد اما فیلمهایش به تولیدات جریان مسلط هالیوود ربط چندانی نداشت. فیلمهای پولاک همانند فیلمهای اسکورسیزی، وودی آلن و کاپولا هالیوود را متحول کرد و ظرفیتهای سینمایی آن را ارتقاء بخشید. اگرچه کارهای او در مقایسه با اسکورسیزی و وودی آلن شسته رفتهتر و استودیوییتر بودند. هالیوود نیز به اهمیت و ارزش کار پولاک واقف بود و بارها با نامزد کردن او برای جایزه اسکار و اعطای جایزه اسکار برای فیلم از درون افریقا(Out of Africa) از او تجلیل به عمل آورد. سینمای پولاک حد فاصل نظام استودیویی هالیوودی و سینمای مستقل آمریکا بود و او سعی کرد با کارهایش بین سینمای هالیوود و سینمای مستقل آمریکا پلی ایجاد کند. سیدنی پولاک در ۱۹۳۴ در یک خانواده یهودی مهاجر روسی در ایندیانای آمریکا به دنیا آمد. فعالیتهای سینمایی خود را در دهه پنجاه با بازیگری در تاترهای برادوی آغاز کرد. در سال ۱۹۵۹ با بازی در تلهتئاتر «زنگها برای که به صدا در میآیند؟» نوشته ارنست همینگوی و به کارگردانی جان فرانک هایمر، بازیگری در تلویزیون را شروع کرد و بعد به توصیه برت لنکستر، کارگردانی مجموعه تلویزیونی وسترنShotgun Slade را به عهده گرفت. پس از آن نیز به کارگردانی قسمتهایی از مجموعههای تلویزیونی شهر عریان، آلفرد هیچکاک تقدیم میکند، بن کیسی و فراری پرداخت. در همان دوره چارلز چمپلين، منتقد لسآنجلس تایمز او را با کارگردانانی چون استوارت روزنبرگ و الیوت سیلوراستين مقایسه کرد، از این نظر که هر سه آنها به جای ساختن فیلمهای بیمووی فیلمسازی را با کار در تلویزیون شروع کردند. سیدنی پولاک در ۱۹۶۵ با فیلم نخ باریک(The slender Thread) با بازی سیدنی پواتیه و آن بنکرافت، فیلمسازی در سینما را شروع کرد. بعد فیلم این ملک محکوم است (This Property is condemned) را براساس نمایشنامهای از تنسی ویلیامز با بازی ناتالی وود و رابرت ردفورد ساخت با فیلمبرداری درخشان جیمز وانگ هو.
این نخستین همکاری او با رابرت ردفورد، بازیگر برجسته آمریکایی بود که سال ها پس از آن ادامه پیدا کرد. پولاک با رابرت ردفورد دوستی نزدیکی داشت. آنها قبلاً با هم در فیلم تجسس جنگی (War Hunt) بازی کرده بودند. وی درباره همکاریاش با ردفورد میگوید: «رابرت ردفورد، دوست نزدیک و قدیمی من بود. ما هردو بازیگر بودیم و تازه ازدواج کرده بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم. بعد با فیلم این ملک محکوم است، رابطه ما از یک رابطه دوستانه به یک رابطه حرفهای تبدیل شد. درواقع این سیدنی پولاک بود که قابلیتها و تواناییهای رابرت ردفورد را به عنوان یک بازیگر دریافت و با بهکارگیری او در فیلمهای سه روز کندور، جرمیا جانسون، هاوانا، آن طور که بودیم و از درون آفریقا ارتقا بخشید.» یکی از ویژگیهای کار پولاک و دستاوردهای او برای سینما حضور ستارگان بزرگ سینمای آمریکا در فیلمهای او است. پولاک با بازیگران مشهوری چون سیدنی پواتیه، پل نیومن، ناتالی وود، آل پاچینو، رابرت ميچم، هریسون فورد، تام کروز، نیکول کیدمن، مریل استریپ و داستین هافمن کار کرده است. پولاک به تولید پروژههای بزرگ با ستارگان مشهور هالیوودی اعتقاد سختی داشت و معتقد بود ساختن فیلمهای مین استریم (mainstream) یا جریان مسلط در هالیوود امکان پذیر است. وی در گفتو گو با برنامه هارد تاک (Hard Talk) بی بی سی در سال ۲۰۰۵ درباره لذت بخش بودن یا زجرآور بودن کار با ستارگان مشهور گفت: «وقتی کار خوب پیش میرفت، لذت میبردم و وقتی نمیرفت سرخورده میشدم. من خیلی خوش شانس بودم که با بازیگران بزرگ و خوب کار کردم. خیلیها میگویند تو با این کار خودت را قربانی کردی.»
سیدنی پولاک در سال ۱۹۷۰ فیلم «آنها به اسبها شلیک میکنند، مگر نه؟» را ساخت که نامزد دریافت ۹ جایزه اسکار شد. داستانی تلخ و عاشقانه درباره زوج جوانی که در عصر رکود اقتصادی آمریکا برای امرار معاش در یک رقص ماراتن فرسایشی و ویرانگر شرکت میکنند. فیلمی که پولاک آن را بر اساس رمان هوراس مک کوی ساخته بود و تصویری تکاندهنده از بحران اقتصادی امریکا در عصر رکود بود و به اعتقاد بسیاری از منتقدان فیلم، غیر از جان فورد در خوشههای خشم، هیچ فیلمساز آمریکایی دیگری این عصر تیره را اینگونه دقیق در فیلمهایش تصویر نکرده است. یکی از ژانرهای مورد علاقه سیدنی پولاک، ژانر تریلر سیاسی بود. به گفته جنین بسينجر، نویسنده و استاد سینما، پولاک حساسیت و شم سیاسی قویای داشت که با گذشت زمان تغییر کرد و متحول شد. سیدنی پولاک در سال ۱۹۸۲ با ساختن فیلم مشهور توتسی به نقد مناسبات حاکم بر شبکههای تلویزیونی آمریکا و موقعیت بازیگران در آن پرداخت. یک کمدی تلخ و سیاه و هوشمندانه درباره یک بازیگر مرد تلویزیونی که برای بازی در سریالهای سبک تلویزیونی مجبور میشود خود را به صورت یک زن درآورد. نقش این بازیگر تلویزیونی را در فیلم توتسی، داستین هافمن بازی میکرد که با سیدنی پولاک بر سر درونمایه فیلم و سبک آن اختلافاتی پیدا کرد که ماجرای آن به رسانهها نیز کشیده شد. پولاک درباره مشاجرهاش با داستین هافمن در مورد فیلم توتسی به خبرنگار بیبی سی چنین میگوید: «دعوای ما بر سر بازیگری نبود، بلکه ما بر سر محتوای صحنهها اختلاف نظر داشتیم. داستین هافمن هرگز با کارگردانی من مشکلی نداشت و من هم با بازیگری او مشکلی نداشتم».
در سال ۱۹۸۵ سیدنی پولاک فیلم از درون آفریقا را با بازی مریل استریپ و رابرت ردفورد ساخت. فیلمی که نامزد دریافت یازده جایزه اسکار شد و جایزه بهترین کارگردانی را نصیب سیدنی پولاک کرد. درام عاشقانهای که براساس خاطرات آیزاک داینسن در کنیای مستعمره ساخته شده بود و جلوههای طبیعی این سرزمین اسرارآمیز را به زیبایی تصویر کرده بود. درباره زن نویسنده دانمارکی ای به نام کارن بلیکسن که عاشق یک مرد ماجراجوی انگلیسی میشود که نقش اش را رابرت ردفورد بازی میکرد. فيلم هاوانا آخرين همکاری او با رابرت ردفورد در سينما بود. داستانی عاشقانه به سبک فيلمهای رمانتيک قديمی هاليوودی که در بستر انقلاب کوبا میگذشت و عليرغم بازسازی دقيق و ماهرانه کوبای دهه پنجاه، موفقيتی درپی نداشت. سیدنی پولاک پس از ساختن چند اثر عاشقانه و رمانتیک دوباره به ژانر مورد علاقهاش یعنی تریلر سیاسی بازگشت و فیلم مترجم را با بازی نیکول کیدمن و شون پن ساخت که در واقع آخرین فیلم داستانی او در سینماست و در مقايسه با فيلمهای ديگرش اثر متوسطی است. در این فیلم او بر روی فساد سیاسی در آفریقا و حکومتهای مستبد، فاسد و سرکوبگر آن متمرکز شد. نگاه انسانی و مهربان پولاک به قربانیان دسیسههای سیاسی، تمایز اصلی این فیلم با دیگر فیلمهای این ژانر بود. سیدنی پولاک نه تنها کارگردان توانایی بود، بلکه استعداد زیادی در بازیگری داشت. بازی او در نقش یک کارگزار تلویزیونی در فیلم توتسی در کنار داستین هافمن، واقعاً فراموش نشدنی است. همینطور بازی او در کنار تام کروز و نیکول کیدمن در فیلم با چشمان کاملا بسته ساخته استنلی کوبریک. پولاک در برابر دوربین به عنوان بازیگر همانقدر جذاب و باابهت بود که در پشت دوربین به عنوان کارگردان و از این نظر شاید تنها بتوان او را با کلینت ایستوود قیاس کرد. پولاک علاوه بر فيلم کوبريک، در فیلمهای کارگردانهای مطرح ديگری چون وودی آلن و رابرت آلتمن نيز بازی کرد. آخرين فيلم او نيز در مقام بازيگر، فيلم کمدی رمانتيک محصول افتخار (Made of Honor) ساخته پل ويلند بود.
پولاک در سال های اخير کمپانی ميراژ فيلم را تاسيس کرد و به عنوان تهيهکننده، حمايت از فيلمسازان مستقلی چون آنتونی مينگلا را به عهده گرفت و در تهيه فيلمهای مستر ريپلی با استعداد و کوهستان سرد با او همکاری کرد. پولاک در سال ۲۰۰۶ مستند طرحهايی درباره فرانک گری(Sketches of Frank Gehry) آرشيتکت آمريکايی را ساخت که تنها فيلم مستند اوست. خود در باره اين فيلم چنين می گويد: «من درباره معماری و فيلم مستند کاملاً بیاطلاع بودم و تنها کنجکاوی من بود که باعث شد اين فيلم را بسازم. از اين رو سعی کردم با فرانک گری که هميشه در باره آثارش کنجکاو بودم، مکالمهای را آغاز کنم». سیدنی پولاک چه از نظر تجاری و چه از نظر هنری، فیلمساز موفقی بود. فیلمهایش گیشه خوبی داشت و مورد توجه منتقدان فیلم بود و این در مورد فیلمسازان هالیوود کمتر پیش میآید. او هرگز به شعور تماشاچی توهین نکرد و علیرغم کار در هالیوود هرگز خود را به زرق و برق آن نفروخت و از نگاه انتقادیاش نسبت به جامعه آمریکا و مناسبات سیاسی اجتماعی آن دست نکشید. پولاک در سال ۲۰۰۲در نظرخواهی مجله سينمايی سايت اندساوند شرکت کرد و از فيلمهای کازابلانکا، همشهری کين، دنبالهرو (برتولوچی)، پدرخوانده۲، توهم بزرگ، روزی روزگاری در غرب، گاو خشمگين، مهر هفتم و سانست بلوار به عنوان ده فيلم برتر تاريخ سينما نام برد. سيدنی پولاک در حالی از دنيا رفت که دو فيلم خواننده و مارگارت را دست تهيه داشت. او در طول نزديک به نیم قرن، فیلمهایی ساخت که از ذهن دوستداران سینما هرگز محو نخواهد شد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سلام آقای جاهد. فکر می کردم ایمیل شما رو دارم ولی نداشتم. خوش به حالتان و خسته نباشین. مطالب زمانه ای شما رو همیشه می خونم. چون گاهی لینک مطالبتونو میگذارم فکر کردم آدرس وبلاگمو داشته باشین: raziehansari.blogfa.com
-- رضیه انصاری ، Jun 3, 2008به امید دیدار. دلخوش و تندرست باشین.
سلام خانم انصاری
ای ميل من بالای مطالب قبلی هست و اينجا از قلم افتاده. ممنون از اظهار لطف تان ولی چرا خوش به حال من؟
-- پرويز جاهد ، Jun 3, 2008