خانه > پرویز جاهد > نقد فيلم > نفس گیر و مهیج | |||
نفس گیر و مهیجاگر به فیلمهای اکشن و پرهیجان علاقه دارید، اگر دوستدار ژانر فیلمهای جاسوسی و تریلرهای سیاسی هستید، اگر از مت دیمن خوشتان میآید، اگر دنبال مفاهیم عمیق فلسفی و یا پیامهای اجتماعی نیستید و فقط میخواهید سرگرم شوید، حتما از التیماتوم بورن (Burn Ultimatum) خوشتان میآید. چرا که فیلمی است که شما را برصندلی سینما میخکوب کرده و نفس را در سینهتان حبس میکند.
من مدتها بود که فیلم اکشن خوب ندیده بودم. التیماتوم بورن یک فیلم اکشن درجه یک با کارگردانی و تدوین عالی است. با این که زمان فیلم نزدیک به دو ساعت است؛ اما تماشاگر تا آخر با آن میماند و احساس خستگی نمیکند. فیلم قسمت سوم از سهگانه بورن است که قسمتهای دوم و سوم آن را پل گرین گرس کارگردان فیلم «یونایتد ۹۸» ساخته است. من قسمتهای اول و دوم آن را ندیدهام. اما برای تعقیب موضوع فیلم نیاز چندانی به دیدن قسمتهای اول و دوم ندارید. چون تصاویری از گذشته قهرمان (بورن) به صورت فلاشبکهای کوتاه در فیلم تکرار میشود که برخی اطلاعات لازم را در باره بورن به شما میدهد. طرح داستانی فیلم، بسیار ساده و فیلمنامه آن نیز سست و آبکی است. اما کارگردانی و تدوین استادانه فیلم ضعفهای فیلمنامهای آن را میپوشاند. جیسون بورن (یا در اصل دیوید وب) آدمکش حرفهای و مأمور سابق سیا که حالا در لیست دشمنان سیا قرار گرفته و باید از بین برود، حافظهاش را از دست داده و گذشته خود را دقیقاْ به یاد نمیآورد. او میخواهد بداند هویت واقعیاش چیست و عوامل سیا در گذشته چه بر سر او آوردهاند. فلاشبکهای کوتاه و سریع (که در واقع «فلاشلایت» هستند) در واقع تداعی ذهنی صحنههایی است که در ناخودآگاه ذهن او نقش بسته است. جیسون شخصیتی است که به تدریج متحول شده و از یک مأمور وفادار سیا و میهنپرست ایدهآلیستی که برای خدمت به کشور و مردم آمریکا قسم خورده، به آدمی ناراضی و واقعبین تبدیل میشود و پی میبرد که چگونه از اعتقادات و سادهلوحی او سوءاستفاده شده است. در واقع او قربانی سیستم امنیتی پیچیدهای است که در آن آدمها، جز برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی سیستم ارزش دیگری ندارند و سیستم هر گاه احساس کند که فرد، دیگر کاربردی برایش ندارد و یا ممکن است برای آن دردسر ایجاد کند، او را از بین میبرد.
بورن قهرمانی قدرتمند و فناناپذیر است. سوپراستاری تیزهوش، بیباک و با سرعت عمل فوقالعاده بالا که بسیاری از تماشاگران سینما، او را میپسندند و با او همذاتپنداری میکنند. او به چند زبان حرف میزند، پاسپورتهای مختلف با ملیتهای گوناگون دارد، هر دری را میتواند باز کند، موتورسواری را در حد موتورسواران حرفهای بلد است و میتواند با آن، پرشهای عجیب انجام دهد و از پشت بام خانهها به راحتی بپرد. فیلم آن قدر خوب کارگردانی و تدوین شده که ضعفهای داستانی و فیلمنامهای آن به چشم نمیآید یا ناچیز به نظر میرسد. این که در شرایط امنیتی امروز جهان، آدم شناخته شدهای مثل بورن چگونه میتواند تنها با تغییر پاسپورت و بدون تغییر چهره از مرزها عبور کند و به سادگی از مسکو به لندن و از لندن به مادرید و از مادرید به مراکش و بعد از آن جا به نیویورک سفر کند یا به راحتی وارد مقر سیا در نیویورک شود، بدون این که دیده شود، به سختی باورپذیر است. همین طور حرکات شگفتانگیز او در تنجیر مراکش و فرار او از دست پلیس مراکش و مأموران سیا و یا زنده بیرون آمدن او از درون اتومبیلی که له و لورده شده است. اما اگر دنیای فانتزی فیلم و قهرمان هزارچهره و آسیبناپذیر آن را باور کنید، هیچ نقصی در منطق داستانی فیلم نخواهید یافت و همه چیز را باور خواهید کرد و از ماجراهای شیرین جیسون بورن و تواناییهای شگفتانگیز او لذت خواهید برد. یکی از مهیجترین و نفسگیرترین سکانسهای فیلم، سکانس ایستگاه واترلوی لندن است. مقالهای در روزنامه گاردین در باره بورن منتشر میشود که حاوی اطلاعات تازهای در باره او و نقشههای سیا است. بورن با نویسنده آن در ایستگاه واترلو قرار ملاقات میگذارد. هدف او از این ملاقات، پی بردن به منبع خبری نویسنده گاردین برای نوشتن آن مقاله است. از سوی دیگر سیا نیز همین هدف را دنبال میکند؛ بدون این که از قصد بورن اطلاعی داشته باشد.
استفاده از دوربین روی دست که یک لحظه مکث نمیکند، میزانسن پیچیده صحنه، جامپکاتهایی که بیننده را در تشخیص جهت حرکت بازیگران و موقعیت آنها به اشتباه میاندازد و مونتاژ موازی این صحنهها با صحنههای مربوط به اتاق فرماندهی سیا در مانهاتان که با استفاده از دوربینهای CCTV مستقر در ایستگاه واترلو از آنجا، همه جا و همه کس را زیر نظر دارند، منجر به خلق یکی از پرتحرکترین و کوبندهترین سکانسهای مونتاژی سینما شده است که شاید بتوان آن را با سکانس نفسگیر سرقت بانک در فیلم مخمصه مایکل مان مقایسه کرد. زیباتر از آن، تمهیدات هوشمندانه جیسون بورن در خنثی کردن عملیات سیا و هدایت روزنامهنگار گاردین با استفاده از موبایل در این سکانس است. بورن مثل کارگردانی است که میزانسن میدهد و چگونگی حرکت روزنامهنگار را تعیین میکند. مت دیمن در نقش جیسون بورن عالی ظاهر شده و یکی از بهترین بازیهای سینماییاش را ارائه کرده است. بازی خونسردانه و کنترل شده او، مرا به یاد هورست بوخهلتز و پاتریک مکگوهان در نقشهایی مشابه میاندازد. اما بازی جوان آلن در نقش پاملا لندی، افسر عالیرتبه سیا، متقاعد کننده نیست و بسیار قالبی و بیروح است. فیلمبرداری در لوکیشنهای متنوع از مسکو گرفته تا لندن، مادرید، کازابلانکا و نیویورک بر جذابیت بصری فیلم افزوده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
از فیلمهای اکشن بسیار عالی است به دوستان توصیه میکنم حتما ان را ببینند هر چند سانسور شده و بریده شده ان از تلویزیون ایران نیز پخش شده.
-- ASTYAK ، Sep 14, 2007نسخه پخش شده در ایران سانسور کمی داشت. توصیه من به کسانی که از این فیلم خوششان خواهد آمد این است که فیلم شوتر shooter را حتما ببینند. شاید حتی بهتر از فیلم معرفی شده در اینجا باشد. نسخه dvd آن با زیرنویس فارسی در ایران موجود است.
-- شهرام ، Sep 14, 2007سلام جناب جاهد
-- سید مهدی طاهری ، Sep 15, 2007گمان نمی کنید که صحنه های فیلمبرداری شده با دوربین روی دست به لحاظ تکانهای بسیار زیاد آن موجب آزار و اذیت تماشاگر به لحاظ دیداری می شود؟
من خود چنین حسی داشتم و واقعاً چشم را اذیت می کرد.