تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
موسيقی فيلم خاطرات يک گيشا

تلاقی موسيقی شرق و غرب

پرويز جاهد


پوستر فیلم

برای شنيدن اينجا را کليک کنيد.

جان ويليامز را بسياری از منتقدان فيلم و موسيقی به عنوان برترين آهنگساز قرن بيستم شناخته اند. او خالق بيش از صد موسيقی فيلم است و تا به حال توانسته پنج بار جايزه اسکار را به خاطر موسيقی فيلم های ويولن زن روی بام، آرواره ها، جنگ ستارگان، ای تی و فهرست شيندلر کسب کند و 18 بار نيز جايزه گرامی را به خود اختصاص دهد.

شايد موسيقی فيلم خاطرات يک گيشا(Memories of a Geisha)، شروع خوبی برای معرفی و شناخت جان ويليامز و ارزش های کار آهنگسازی او نباشد اما قطعا به عنوان يکی از آثار درخشان او در سال های اخير، ارزش شنيدن و نقد و بررسی را دارد.

خاطرات يک گيشا را راب مارشال(کارگردان فيلم شيکاگو) بر اساس رمان موفق و پرفروش آرنولد گولدن(1997) ساخت. داستان رمانتيک و پرسوز و گداز دختر بچه فقير ژاپنی ای که به مقام گيشايی می‌رسد و از فقر و نکبت زندگی پدری نجات پيدا می کند. ابتدا قرار بود استيون اسپيلبرگ اين فيلم را بسازد و جان ويليامز نيز به عنوان آهنگساز هميشگی فيلم های او در کنارش باشد اما اسپيلبرگ از کارگردانی آن انصراف داد و صرفا تهيه کنندگی آن را به عهده گرفت و راب مارشال به عنوان کارگردان جايگزين او شد. اسپيلبرگ بعد از ديدن فيلم، کارگردانی مارشال را تحسين کرد و گفت نتيجه آن بهتر از چيزی شده که او قصد ساختن آن را داشته است. با اينکه فيلم راب مارشال نسخه ای هاليوودی از اين داستان ژاپنی است که با شرکت بازيگران مشهور چينی مثل ژانگ زی يی(Zhang Ziyi) و کن واناتابی و به زبان انگليسی و در لوکيشن های کاليفرنيای آمريکا ساخته شده اما طراحی صحنه و فضا سازی ماهرانه جان مای هر(John Myhre) به ويژه بازسازی کوچه ها و خيابان های قديمی ژاپن دههای سی و چهل با چای خانه ها و فانوس های رنگی روشن بر سر در آنها، فيلم را باورپذير و قابل قبول ساخته است. به علاوه فيلمبرداری خوب ديون بی به و موسيقی تغزلی جان ويليامز با درون مايه های سنتی ژاپنی به باورپذيری اين فضاها بسيار کمک کرده است.


جان ويليامز

خاطرات يک گيشا در واقع يک داستان پريان مدرن و يک سيندرلای ديگر است که در ژاپن عصر پيش از جنگ جهانی دوم روی می دهد. خاطرات دختر جوانی به نام سايوری که از ديد اول شخص و به صورت فلاش بک روايت می شود. دختر فقيری که پدر ماهيگيرش او را در سن 9 سالگی به زنی به نام نيتا که صاحب خانه گيشا(اوکيا) در کيوتوست می فروشد تا برای گيشا شدن در مدرسه مخصوص آموزش ببيند. گيشا بودن، سنت و آئينی کهن در فرهنگ و تاريخ ژاپن است که غالبا در غرب بد فهميده شده و با فحشا اشتباه گرفته می شود. در حالی که گيشاها زنانی بودند که مهارت ها و قابليت های هنری فراوانی خصوصا در زمينه نواختن موسيقی و رقص داشته و از آزادی هايی برخوردار بودند که زنان سنتی ژاپن از آن محروم بودند. بنابراين گيشا شدن يک آرزوی بزرگ برای زنان خانه دار ژاپنی و به معنی رهايی از قيد وبند زندگی زناشويی و اقتدار نظام مردسالارانه بود. گيشاها حق ازدواج يا عشق ورزيدن به مردان را نداشتند و اگر گيشايی تصميم به ازدواج با فردی می گرفت به منزله کناره گيری او از اين حرفه تلقی می شد.
سايوری نيز تمام قابليت های يک گيشای بزرگ شدن را دارد اما موانع بسياری بر سر راه اوست از جمله رقابت ها و آزارهای گيشای زيبا و سنگدلی به نام هاتسوموتو که به او و زيبايی ها و توانايی های او حسادت می ورزد.

فيلم شخصيت محور است و تم اصلی موسيقی جان ويليامز نيز بر اساس شخصيت سايوری ساخته شده است.

تم سايوری، ملودی آرام، زيبا و دلنشينی است که با ويولونسل يويوما نواخته شده و ورسيون های ديگری از آن نيز در فيلم شنيده می شود.

جان ويليامز برای ساختن موسيقی اين فيلم از همکاری دو نوازنده برجسته ويولن و ويولونسل يعنی ايزاک پرلمن و يويوما برخوردار بوده. کسانی که قبلا نيز با او در فيلم های فهرست شيندلر و هفت سال در تبت کار کرده بودند.

شايد کيفيت مينی ماليستی و درون گرايانه موسيقی جان ويليامز در اين فيلم کمی سرد و بی روح به نظر برسد اما بدون شک تک نوازی ويولن ايزاک پرلمن و ويولونسل يويوما، رنگ آميزی و گرمای مطبوعی به آن بخشيده است. اگرچه سبک آهنگسازی ويليامز، سبکی کلاسيک است اما خلاقيت او در ساختن موسيقی خاطرات يک گيشا، استفاده از ملودی ها و تم های بومی و تلفيق آنها با موسيقی سمفونيک است.


نمایی از فیلم

قطعه رفتن به مدرسه(Going to School) نمونه ای درخشان از اين تلفيق است. ترکيبی عالی از ويولن سولو و سازهای آسيايی و هارمونی های شرقی.
يکی ديگر از ويژگی های موسيقی خاطرات يک گيشا، استفاده از ملودی ها و ريتم های تکرار شونده است خصوصا در قطعه راه سرنوشت(Destiny’s Path) که از نظر الگوهای تکرار شونده شبيه آثار مينی ماليستی فيليپ گلس و مايکل نايمن است. به علاوه تاثير موسيقی بومی ژاپنی را بر کار ويليامز چه در تم ها و ملودی ها و چه در ترکيب بندی سازها می توان مشاهده کرد. استفاده از سازهايی مثل کوتو، شاکوهاچی و ارهو در برخی قطعات مثل قلم مو روی ابريشم و سفر به هاناماچی کيفيتی کاملا بومی و شرقی به کار ويليامز داده است. قطعه قلم مو روی ابريشم(Brush on Silk) قطعه ای جذاب و شنيدنی است که کيفيتی کاملا ژاپنی دارد و يادآور کار تورو تاکه ميتسو آهنگساز فيلم کوايدان اثر درخشان ماساکی کوباياشی است.

سايوری در فرار از خانه گيشا با تاجر مهربانی به نام چرمن(رئيس) آشنا می شود که نقش مهمی در سرنوشت او بازی می کند. جان ويليامز قطعه والس چرمن(Chairman’s Waltz) را بر اساس شخصيت او ساخته است. قطعه ای که يادآور کار فراموش نشدنی او در فهرست شيندلر است.

قطعه رويای رها شده(A Dream Discarded) نيز يکی ديگر از قطعات تاثير گذار و قدرتمند فيلم است. تکنوازی ويولونسل يويوما در اين قطعه حقيقتا سحرانگيز است. همينطور قطعه صحنه آتش و آمدن جنگ(The Fire Scene and the Coming of War) که قطعه ای آوازی است که با سازهای ضربی و طبل شروع می شود و بر اساس تم های سنتی ژاپنی مثل اوگی نو ماتو ساخته شده. قطعه ای پيشگويانه است که خبر از فاجعه جنگ ايوجيما می دهد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)