خانه > پرویز جاهد > فستيوال فيلم > تلاقی هنر کلاسيک و هنر آوانگارد در فستيوال ادينبورا | |||
تلاقی هنر کلاسيک و هنر آوانگارد در فستيوال ادينبوراپرويز جاهدفستيوال ادينبورا محل تلاقی هنر کلاسيک و هنر آوانگارد است. در طول يک ماه زمان برگزاری اين فستيوال (از اول اوت تا اوايل سپتامبر) بيش از 200 نمايشنامه، باله، رقص، موسيقی و اپرا در سطح شهر اجرا میشود. شهری که هميشه به خاطر داشتن سنت نمايشی و موسيقی مشهور است و هر ساله ميزبان تعداد زيادی از هنرمندان مختلف از سراسر جهان است.
در فستيوال امسال نيز علاقهمندان تئاتر میتوانند آثاری از نمايشنامه نويسان کلاسيک جهان مثل، سوفوکل، اوريپيد، شکسپير، راسين و ايبسن را در کنار آثاری از هنرمندان مدرن چون ساموئل بکت، سام شپرد، تام استوپارد، ائول فوگارد و جيمز کمپل تماشا کنند. جدا از بخش فيلم، به طور کلی اين فستيوال به دو بخش عمده تقسيم میشود: بخش اصلی و بخش جنبی (Fringe). کارهايی که در بخش اصلی ارائه میشود، بسيار معدود است و معمولاً اجراهايی شاخص و برگزيده از هنرمندان صاحبنام و معتبر را شامل میشود. اما در بخش فرينج، تعداد بیشماری از هنرمندان (که بيشتر آنها را استعدادهای جوان و تازهکار با انديشههای اجرايی نو و آوانگارد تشکيل میدهند) آثارشان را به نمايش میگذارند. به علاوه بخش نمايشهای خيابانی فستيوال نيز بسيار منحصر به فرد و جذاب است و تماشاگران زيادی دارد و هر ساله، تعداد زيادی توريست را از سراسر جهان به ادينبرا میکشاند. اگرچه هوای نسبتاً سرد ادينبرا و بارانهای تند و بیهنگام در روزهای گذشته به نمايشگران اجازه نداد کارشان را به درستی اجرا کنند.
ديونيزوس مدرن
دو اجرای بسيار مدرن از نمايش Bacche The اثر اوريپيد نمايشنامه نويس بزرگ يونان باستان در فستيوال ارائه شده است. يکی از آنها کار سيمون ايونس است که در بخش فرينج اجرا میشود که من آن را نديدهام، اما اقتباس درخشان ديويد کريگ نمايشنامهنويس اسکاتلندی را که در بخش اصلی به نمايش درآمد، ديدهام. نمايشی که نه تنها درونمايه انسانی عميق آن مرا تحت تأثير قرار داد، بلکه از قابليتهای تئاتر مدرن امروز بريتانيا و به کارگيری تکنولوژی جديد برای به اجرا درآوردن ايدههای نمايشی نو شگفتزده شدم. نمايش Bacchae را اوريپيد زمانی که دور از آتن در مقدونيه بود، نوشته و بعد از مرگ او در ميان دستنوشتههايش يافته شد. مانند بيشتر نمايشهای يونان باستان در باره اساطير يونان و شهر تب است. کشمکش اصلی نمايش بين ديونيزوس خدای شراب و پنتئوس پادشاه سرزمين تب است. شروع نمايش بسيار غافلگيرکننده و جذاب است. ديونيزوس با پوشش و آرايشی زنانه با طناب از سقف بر صحنه فرود میآيد و به دنبال او گروهی از رقصندگان زن سياه پوست که با خود از شرق آورده، از راه میرسند. ديونيزوس خواهان به رسميت شناخته شدن از سوی پنتئوس و مردم تب به عنوان خداوندگار سرزمين تب است اما مردم تب به رهبری پنتئوس حاکميت خداوندی از نژاد و سرزمين ديگر را نمیپذيرند.
ديويد کريگ با اقتباس خود از اين نمايش و بازنويسی آن، درونمايههای اجتماعی معاصر آن مثل نژادپرستی، زنستيزی و خشونت را برجستهتر ساخته است. کارگردانی جان تيفانی و بازی بازيگران نمايش خصوصاً بازی آلن کامينگ بازيگر برجسته تئاتر اسکاتلند در نقش ديونيزوس چشمگير و تأثيرگذار است. اجرای موزيکال تيفانی و استفاده او از موسيقی پاپ و گاسپل و رقص مدرن فوق العاده است. صحنههايی مثل جاری شدن شراب بر کف صحنه و يا آتشی که ناگهان از ديوارهای صحنه شعله میکشد و تماشاگران را میترساند، از نظر اجرايی حيرتانگيز است. نمايش اورفئوس کار مشترک رينده اکرت (آهنگساز و نويسنده متن) و رابرت وودروف (کارگردان) و دنيس ماريکا (فيلمساز ويديو) نيز نسخهای مدرن از اسطوره اورفه را با تکنولوژی جديد و صحنهآرايی مدرن روايت میکند. ترکيبی از تصاوير ويديوئی، موسيقی راک و فرم های اپرايی. اورفه در اين نمايش يک ستاره راک است که بعد از مرگ معشوقش در يک تصادف رانندگی، سکوت پيشه میکند. بعد از آن تمام تلاش او اين است که اوريديس را از جهان زيرين به روی زمين بياورد. نمايش سنتکاترين (St Catherine of Siena) نمايشی تک بازيگر در باره مصلوب شدن سنتکاترين و راهبههای جزاير دومينيک است که نانسی موری خواهر بيل موری (بازيگر مشهور سينما) که خود يک راهبه است، در کليسای سنتپل ادينبرا اجرا میکند. نانسی موری تنها فرد از خانواده موری است که آموزش تئاتر و بازيگری ديده و آن را برای تبليغ مسيحيت به کار میگيرد. او بر خلاف برادرش از اين راه پول درنمیآورد و درآمدش را وقف کليسا و کودکان فقير میکند.
به علاوه نمايش هايی که تحت تأثير اوضاع فعلی جهان و رويدادهای سياسی امروز نوشته شده، بخش مهمی از کارهای ارائه شده در فستيوال را تشکيل میدهد. از آن جمله نمايشنامه دمشق اثر ديويد کريگ است که بر اساس حوادث خاورميانه نوشته شده و نمايشنامه تکذيب (Denied) نوشته جودی دیسوزا که در باره اسلام و بنيادگرايی اسلامی در بريتانيای امروز است. به نظر میرسد ترس از بنيادگرايی اسلامی به امری درونی و جزئی از ناخودآگاه جمعی ملت بريتانيا تبديل شده است. کمدی های ايرانی از ايران هيچ کاری در فستيوال شرکت نکرده (نه در بخش فيلم و نه در بخشهای ديگر) اما کمدينهای ايرانی مقيم بريتانيا حضور فعالی در فستيوال امسال ادينبرا دارند. شاپی خرسندی دختر هادی خرسندی کمدين مشهور ايرانی مقيم لندن که اکنون چهره شناخته شدهای در ميان کمدين های بريتانيايی است، با نمايش استند آپ کمدیاش در فستيوال حضور دارد. شاپی هنرمند خلاقی است که رنگ تازهای به کمدی بريتانيايی داده. او به زبان انگليسی برنامه اجرا میکند و مسائل سياسی و فرهنگی و اخلاقی ايرانيان مهاجر را دستمايه کار خود قرار داده است. جودی کمالی و پاتريک موناهان (از پدری ايرلندی و مادری ايرانی) از کمدينهای ديگر نسل دوم ايرانيان بريتانيا هستند که در فستيوال امسال برنامه اجرا میکنند.
موسيقی سروانتس
دوخوانی مونتسرا و دخترش آريانا ساوال (که چنگ هم مینواخت) با انجام حرکاتی موزون بر صحنه بسيار جذاب و تماشايی بود. يوردی ساوال همچنين اپرای ارفئوس اثر کلوديو مونته وردی آهنگساز ايتاليايی را (که يک شاهکار موسيقی باروک است) در فستيوال اجرا میکند. ساوال خود نوازنده چيرهدست ساز ويولا دگامباست و در طی ساليان اخير بيش از 170 کنسرت در شهرهای بزرگ جهان برگزار کرده و يکی از بزرگترين و خلاقترين آهنگسازان امروز جهان به حساب میآيد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|