موسیقی فیلم پالپ فیکشن
کلکسیون پاپ و راک اند رول تارانتینو در پالپ فیکشن
پرویز جاهد
برنامه موسیقی فیلم را از اینجا بشنوید.
برنامه اين هفته موسيقی فيلم اختصاص دارد به موسيقی فيلم پالپ فيکشن(Pulp Fiction) ساخته کوئنتين تارانتينو. اين برنامه با آهنگMisirlou و گيتار ديک ديل(Dick Dale) که مربوط به تيتراژ فيلم است شروع میشود و با آهنگ If love is a red dress با صدای ماريا مک کی(Maria McKee) پایان مییاید.
کوئنتين تارانتينو يکی از غيرمتعارف ترين فيلمسازان سينمای آمريکاست که در دهه نود ظهور کرد. موقعيت تارانتينو در سينمای امروز آمريکا مثل موقعيت اورسون ولز در سينمای دهه چهل اين کشور است. فيلمسازی که به خاطر نوآوری هايش در شيوه روايت و قصه گويی در سينما و روش های خاص ديالوگ نويسی و شخصيت پردازی، از جايگاه ويژه ای در سينمای آمريکا برخوردار است تا حدی که برخی از مورخان ونظريه پردازان فيلم، تاريخ سينما را به دو دوره ماقبل تارانتينو و مابعد تارانتينويی تقسيم می کنند.
تارانتینو یک کارگردان متفاوت
در ميان فيلم های تارانتينو، پالپ فيکشن(1994) به خاطر شيوه روايت غير خطی، شکستن زمان و ناديده گرفتن منطق سينمای کلاسيک، اهميت بيشتری دارد. ساختار روايتی پيچيده ای که هر رويداد الزاما دنباله رويداد قبلی يا ادامه رويداد بعدی نيست. بر اين اساس ساختار روايتی پالپ فيکشن می تواند نقيضه(parody) ساختار روايتی کلاسيک هاليوود باشد همانطور که پالپ فيکشن به عنوان نقيضه ژانر گانگستری هاليوود نيز مطرح است.
فيلم متشکل از سه داستان مجزا و در عين حال مرتبط است که در پنج اپيزود با شخصيت های مشترک در طی دو روز و بدون ترتيب زمانی در لوس آنجلس امروز اتفاق می افتد.
خشونت مفرط، لحن سرد و غير عاطفی و ديالوگ های جذاب و هوشمندانه از خصوصيات برجسته اين فيلم است که اگرچه متاثر از سينمای گانگستری ملويل بود اما معيارهای تازه ای در ژانر گانگستری بنا کرد.
دلبستگی به فرهنگ پاپ و ارجاعات آگاهانه به فيلم های رده ب(B Movies) دهه شصت و هفتاد آمريکا از ويژگی های ديگر پالپ فيکشن و فيلم های ديگر تارانتينوست.
پالپ فيکشن يا پالپز(Pulps) به معنی داستان های جذاب و عامه پسندی است که در فاصله سالهای دهه بيست و پنجاه در مجلههای ارزان قيمت با کاغذ مقوايی در آمريکا منتشر میشد و همه گونه داستان در ژانرهای مختلف از جنايی و کارآگاهی گرفته تا علمی تخيلی، ترسناک، ملودرام و وسترن در آن ها به چاپ میرسيد. داستانهايی که منبع الهام بسياری از فيلمهای نوآر و فيلم های رده ب هاليوود بودند. تارانتينو نيز فيلم خود را ادای دينی به آن نوع ادبيات و آن نوع فيلمها دانسته است.
درک دلبستگی شخصی تارانتينو به فرهنگ و موسيقی پاپ کليد اصلی درک موسيقی فيلم پالپ فيکشن است. موسيقی ای که در واقع کلکسيونی از آهنگ های مختلف پاپ، راک، سول(Soul)، راک اند رول و سرف (Surf) است که در دهههای شصت و هفتاد مطرح بودهاند و تارانتينو آنها را بر اساس علاقه شخصی خود گردآورده و بر روی صحنه های مختلف فيلم قرار داده است.
تارانتینو می گويد که قبل از پرورش ايده يک فيلم و نوشتن سناريو، در ميان کلکسيون صفحههای قديمی خود میگردد و آهنگهای محبوب خود را پيدا میکند و بارها به آنها گوش میدهد. او میگويد که اين آهنگ ها او را به درون داستان فيلم میبرد و به او کمک میکنند تا ريتم فيلم و شخصيت های آن را پيدا کند.
تارانتينو در فيلم قبلی خود يعنی سگدانی(Reservoir Dogs) نيز از آهنگهای مختلف به عنوان موسيقی فيلم استفاده کرده اما تفاوت سگدانی با پالپ فيکشن در اين است که در سگدانی تارانتينو از اين آهنگها به عنوان موسيقی زمينه(source music) استفاده میکند يعنی مثلا آهنگها از راديوی اتومبيل شنيده میشوند اما در پالپ فيکشن اينطور نيست و آهنگها منبع خاصی ندارند.
به علاوه اين آهنگ ها در بسياری مواقع آنچه را که بر پرده ديده می شود عينا توصيف نمی کنند بلکه حتی بر خلاف آن عمل می کنند و جنبه ای طعنه آميز دارند.
تارانتينو میگويد وقتی آهنگها را انتخاب میکنی و روی صحنهها میگذاری، اين سينمايیترين نوع کاری است که میتوانی بکنی، فقط بايد درست ترين ترانه را روی درست ترين صحنه بگذاری. تاثيرش اين است که پس از شنيدن آن آهنگ در فيلم، ديگر نمیتوانی به آن آهنگ گوش کنی و آن تصوير را به ياد نياوری چون آن تصوير بلافاصله در ذهنت شکل می گيرد.
در صحنهای از فيلم ميا (اوما ترمن) و وينست وگا(جان تراولتا) به رستورانی میروند که به سبک دهه پنجاه تزئين شده و گارسنها مثل ستارههای آن دوره (جيمز دين و مريلين مونرو) لباس پوشيدهاند و خوانندهای که ادای ريکی نلسون را درمیآورد همراه با گروه کوچکی از نوازندگان يکی از آهنگهای او را با عنوان Lonesome Tone زمزمه میکند که يکی از آهنگهای محبوب دهه شصت و يکی از آرام ترين آهنگهای فيلم است و با گيتار اجرا میشود. در ادامه همين صحنه وينسنت و ميا در يک مسابقه رقص که در همان رستوران برگزار میشود شرکت میکنند. آنها کفشهايشان را در میآورند و روی پيست رفته و رقص تويست زيبايی را با آهنگ You Never Can Tell چاک بری آغاز میکنند.
تارانتينو عشق زياد و قدرشناسی خاصی نسبت به موسيقی دهه هفتاد و ژانرهای متنوع آن خصوصا ژانر موسيقی سرف دارد. به همين دليل بيشتر آهنگهايی که در فيلم پالپ فيکشن شنيده میشوند از اين نوع اند. خود میگويد هيچگاه رابطه اين نوع موسيقی را با موج سواری(Surfing) نفهميده اما اين نوع موسيقی برای او حکم موسيقی راک اندرول وسترن اسپاگتی را دارد. آهنگ کومانچی(Comanche) با اجرای گروه رولز(Revels) نمونهای از ژانر موسيقی سرف است. موسيقیای بدون کلام و سرشار از انرژی که با گيتار اجرا میشود.
با اينکه تارانتينو از آهنگ های قديمی دهههای شصت و هفتاد به عنوان موسيقی فيلم خود استفاده میکند اما هدفش اين نيست که آن دوره تاريخی را موسيقی معرفی کند. به اعتقاد او« اين کار خيلی پيش پا افتاده و آزاردهنده است که چون حالا فيلم مربوط به دهه شصت است پس موسيقی دهه شصت بگذارم. من سعی میکنم از اين کار پرهيز کنم و به جای آن هرچه دلم میخواهد و با فضای فيلم جور است میگذارم».
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
سلام
-- سید مهدی طاهری ، Jul 21, 2007آقا دست مر یزاد!