تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
تجليل از همايون خرم در لندن

خالق ريتم‌های ماندگار

پرويز جاهد

گزارش را از اینجا بشنوید.

شب جمعه، بيست‌وپنجم ماه مه، سالن برونای گالری دانشکده‌ی مطالعات شرقی و آفريقايی دانشگاه لندن (SOAS) محل گردهمايی ايرانيانی بود که در کنار انگليسی‌های علاقه‌مند به موسيقی و فرهنگ ايران مقام استاد همايون خرم، آهنگساز و نوازنده‌ی ويولون برجسته‌ی ايرانی، را گرامی داشتند.


عکس‌ها از پرويز جاهد، زمانه.

برنامه‌ای که از سوی انجمن ايران (Iran Society) در لندن با همکاری اتاق بازرگانی ايران و انگليس در تجليل از يک عمر فعاليت هنری همايون خرم و خدمات او به موسيقی و فرهنگ ايران برگزار شد. موسيقی‌دانی که بدون ترديد يکی از خلاق‌ترين و خوش‌ذوق‌ترين آهنگسازان تاريخ موسيقی ايران است و ترانه‌های ماندگار و خاطره‌انگيزی را که برای خوانندگانی چون الهه، بنان، پروين، حميرا، مرضيه، قوامی، ايرج، مهستی، و بسياری ديگر ساخته است هرگز از خاطر شيفتگان موسيقی ملی ايرانی محو نخواهد شد.
تنها خلق ترانه‌ای زيبايی چون سرگشته (تو ای پری کجايی) با صدای حسين قوامی، غوغای ستارگان (امشب در سر شوری دارم) با صدای پروين و رسوای زمانه با صدای الهه کافی است که نام همايون خرم برای هميشه در تاريخ موسيقی ايران زنده بماند.


همايون خرم

در آغاز برنامه سوسن فرخ‌نيا، بازيگر ايرانی مقيم لندن و مجری برنامه، همايون خرم را اين‌گونه معرفی کرد: «هنوز طنين صدای پروين که می‌خواند امشب يک سر شوق و شورم، گويی از اين عالم دورم و امواج صدای گلپايگانی که گلبانگ می زد بهار آمد، بهار آمد که عالم بوی جان گيرد و دستی و کمانی که آن نواهای ماندگار را می‌پروريد و می‌آفريد در گوش جان طنين‌انداز است. کدام محفل دل است که با رسوای زمانه آشنا نباشد و کدام چشم بيناست که نگاه آن عاشق دل‌سوخته را به ياد نياورد که اندوهگينانه می‌گفت آمد اما در نگاهش آن نوازش‌ها نبود. اشک او در کلام بيژن ترقی هويدا شد و پری او در حنجره‌ی قوامی نمايان گرديد و ساغرش به دست زمانه شکست. مهستی را در بستر غم نشاند و بر گيسوی الهه گره‌ی اشتهار بست. هايده را نوا به آوا آورد و بهشت را در آرشه‌ی متين و تصوير دلنشين تصوير کرد.»


دکتر رضا قاسمی

آنگاه دکتر رضا قاسمی، دبير کانون ايران در لندن، سخنانش را با خواندن چکامه‌ای از بيژن ترقی ترانه‌سرای نامی ايران در ستايش از همايون خرم آغاز کرد:
نه هرکه در غم خويش است محرم هنر است که شور و شوق اگر هست در غم هنر است

مگر به ساز همايون دلم شود خرم که خود نشانه‌ای از روی خرم هنر است

دکتر قاسمی ضمن ارائه‌ی زندگی‌نامه فشرده و کوتاهی از همايون خرم، در اهميت برگزاری مراسم تجليل از بزرگان هنر و ادب در زمان حياتشان گفت: «تجليل از بزرگان علم و ادب در زمان حياتشان شيوه‌ی پسنديده‌ای است چرا که شخصيت مورد تجليل در دوران زندگی‌اش پاداش معنوی خود را از جامعه‌ای که از ميان آن برخاسته است دريافت می‌کند و احساس غرور می‌کند که جامعه قدر او را شناخته است و در صدر نشانده است و لذا به جاودانگی نام و آثار خود اميدوار می‌شود.»

دکتر قاسمی قريحه‌ی آهنگسازی خرم را در تاريخ موسيقی سنتی ايران کم‌نظير شمرد و داشتن روح طلبگی را از مهم‌ترين خصوصيات او و عامل موفقيت و پيشرفت او دانست. وی آنگاه به بيان خاطره‌ای از دوران کودکی خرم پرداخت: «همايون از 11سالگی به مکتب استاد ابوالحسن صبا می‌رفت. صبا او را چنان تربيت کرد که از 14سالگی به راديو راه يافت. می‌گويند يک روز در راديو مشغول نواختن ويولون بود و زنده‌ياد حسين تهرانی هم در طبقه‌ای ديگر نشسته بود و با شنيدن صدای ساز گفت مگر صبا امشب برنامه دارد؟ گفتند نه يکی از شاگردان اوست. بعد تهرانی از پله‌ها بالا می‌رود و خرم را به گرمی در آغوش می‌گيرد.»


لوح تقديری از سوی انجمن ايران به همايون خرم اهدا شد.

پس از دکتر قاسمی، نوبت به سخنرانی لرد تمپل موريس، رئيس انجمن ايران، رسيد. لرد تمپل پس از ابراز عشق و علاقه‌اش به زبان، شعر و موسيقی ايرانی، برگزاری چنين رويدادهايی را در توسعه‌ی روابط دو ملت ايران و بريتانيا مؤثر دانست و گفت به نظر او مهندس همايون خرم تاريخ و فرهنگ يک ملت بزرگ را نمايندگی می‌کند.
يکی از ويژگی‌های جالب اين برنامه، انتخاب اشعاری بود که شاعران غزل‌سرای معاصر ايران در رثای همايون خرم سروده بودند و سوسن فرخ‌نيا آنها را در قسمت‌های مختلف برنامه اجرا می‌کرد:

همايون خرم نوازنده‌ای است
که سازش صدای خدا می‌دهد

بسی شور و حال است در پنجه‌اش

چه شور و چه حالی به ما می‌دهد

مهندس عبدالحميد اشراق، موسيقی‌شناس ايرانی مقيم پاريس و از ياران همايون خرم، سخنران ديگری بود که با خود پيام شادباشی را از سوی غزاله صبا، دختر بزرگ ابوالحسن خان صبا، از فرانسه برای خرم آورده بود.


ارکستر نيوفيلارمونيک لندن

اشراق در سخنان خود بر ويژگی‌های برجسته‌ی اخلاقی همايون خرم تأکيد کرد و يکی از کارهای مهم خرم را اجرا و ثبت رديف اول و دوم صبا و چهارمضراب‌های او دانست. وی با بيان خاطراتی از روزهای شکل‌گيری راديو در ايران، از رنج‌ها و محروميت‌هايی گفت که هنرمندانی مثل خرم برای رشد و تعالی موسيقی ايران کشيدند.

آنگاه نوبت به ارکستر نيوفيلارمونيک لندن رسيد که برخی از آهنگ‌های ساخته‌ی همايون خرم را با تنظيم فرنوش بهزاد، آهنگساز و رهبر ارکستر ايرانی مقيم لندن، اجرا کند. در اين بخش از برنامه ترانه‌های زيبا و به‌يادماندنی امشب در سر شوری دارم (پروين)، نيمه شبان تنها (مرضيه)، و اشک من هويدا شد (مرضيه) اجرا شد که اگرچه تفاوت‌های زيادی با اجراهای قديمی و اصيل آنها داشت اما خاطره‌ی آنها را در ذهن حاضران زنده کرد.


فرنوش بهزاد

ايرج جنتی‌عطايی، ترانه‌سرای نامدار ايرانی، نيز که در تور شعرخوانی اروپا به سر می‌برد سفرش را ناتمام گذاشت تا در اين جلسه حاضر شود و به گفته‌ی خود به عنوان يکی از نمايندگان ترانه‌ی طغيان و ستيز نسبت به همايون خرم ادای احترام کند. جنتی پس از سخنان کوتاهی در ستايش از آثار همايون خرم تعدادی از ترانه‌های عاشقانه خود را برای حاضران قرائت کرد از جمله ترانه‌ی معروف کمک کن (پل) را که برای همسرش سروده بود و گوگوش آن را اجرا کرد:

برای خواب معصومانه‌ی عشق
کمک کن بستری از گل بسازيم

برای کوچ شب هنگام وحشت

کمک کن با تن هم پل بسازيم

جنتی عطايی با اينکه قول داده بود در اين مجلس فقط شعر عاشقانه بخواند و از خواندن ترانه‌های خشم‌آلودش پرهيز کند اما به عهد خود وفا نکرد و ترانه‌ای خواند که درونمايه‌ی آن بيشتر سياسی بود تا عاشقانه:

صدايی که خنجرش رو به خداست
صدايی که توی بهت شب وحشت

نعره‌ای نيست ولی اوج صداست

رقص دست نرمت ای تبربه‌دست

با هجوم تبر گشنه و سخت

آخرين تصوير تلخ بودنه

توی ذهن سبز آخرين درخت


ايرج و بيژن مرتضوی

پس از شعرخوانی جنتی‌عطايی، پيام ويدئويی تورج نگهبان، ترانه‌سرايی که همکاری دراز و پرثمری با همايون خرم داشت، پخش شد. تورج نگهبان در پيام خود به نکته‌ی تازه‌ای در سوابق خود و همايون خرم اشاره کرد که کمتر بدان اشاره شده است و آن ساختن موسيقی برای برخی از فيلم‌های فارسی بود. وی در ستايش از مهندس خرم گفت: «آهنگ‌های همايون خرم در ريتم‌های بسيار ظريف و حساب‌شده و در يک بستر گسترده ساخته شده و مهر و امضای او را دارند.»

بيژن موتضوی، آهنگساز و نوازنده‌ی ويولون مقيم لس‌آنجلس نيز از کسانی بود که با سخنان و اجرای موسيقی‌اش به تجليل از همايون خرم پرداخت. مرتضوی گفت با اينکه هيچگاه افتخار شاگردی خرم را نداشته اما از آثار او تأثير گرفته است. وی آنگاه يکی از قطعات ساخته‌ی خود را با همراهی ارکستر فيلارمونيک فرنوش بهزاد اجرا کرد که قطعه‌ای بسيار تند و پرهيجان بود و تناسبی با فضای برنامه نداشت. شيوه‌ی نواختن مرتضوی و نوع ويولونی که استفاده می‌کرد (سفيدرنگ) نشان می‌داد که برخلاف ادعای او (حداقل در اين قطعه) چندان از شيوه‌ی خرم تأثير نگرفته است. در واقع مرتضوی بيشتر در اين جلسه خواست تکنيک و سرعت نوازندگی خود را به رخ حاضران بکشد تا اينکه به استاد ادای دين کرده باشد.


همايون خرم

پس از آن نوبت به همايون خرم رسيد که به روی صحنه رفته و با کلام خود به ابراز احساسات و قدرشناسی حاضران پاسخ دهد: «ای کاش می‌توانستم احساسم را به صورت نت بر روی کاغذ بياورم. هر وقت با هم‌وطنانم در خارج از ايران ملاقات داشتم حالی به من دست می‌دهد که نام آن را وصال بعد از هجران می‌گذارم و برايم خيلی شيرين است. از ساز تک‌تک اين دوستان و کلام همه عشق می‌باريد.»

خرم آنگاه به نقل خاطره‌ای از همکاری خود با ابوالحسن ورزی بر سر ترانه آمد اما در نگاهش... که بنان آن را خواند، پرداخت: «يک روز ورزی به من گفت شعری گفته‌ام تو برايش آهنگ بساز: آمد اما در نگاهش آن نوازش‌ها نبود/ چشم خواب‌آلوده‌اش را مستی رؤيا نبود/ لب همان لب بود اما بوسه‌اش گرمی نداشت.
ديدم شعر خوب است و ايشان خيلی علاقه دارد. خيلی کار کردم نشد. يک شب خواب بودم. ساعت چهار صبح از خواب پريدم و ديدم مثل اينکه باران نت می‌بارد. تمام آن چيزهايی را که در بيداری نمی‌توانستم به روی کاغذ بياورم در خواب به من الهام شده بود.»


همايون خرم و بيژن مرتضوی

پس از آن خرم با همراهی پيانوی بيژن مرتضوی به اجرای يک چهارمضراب و چند ترانه‌ی قديمی خود پرداخت از جمله ترانه‌های "از آن شبی که برنگشتی" و "امشب در سر شوری دارم" (هر دو با صدای پروين).
اما صدای ساز خرم آن صدا و طنين هميشگی را نداشت و آنی نبود که همه انتظارش را می‌کشيدند چراکه خرم سازش همراهش نبود و با ويولون مرتضوی نواخت و کاملاً مشخص بود که با آن ويولون راحت نيست. ويولونی که با سيم به بلندگو وصل بود و سيمش به دست و پای خرم گير می‌کرد و صدايش گاهی گوش‌خراش و آزاردهنده می‌شد. اما با اين حال خرم، بار ديگر مهارت و تسلط‌ خود را در نوازندگی ويولون به‌رغم کهولت سن نشان داد.


بيژن مرتضوی با اجرای موسيقی از همايون خرم تجليل کرد.

و سرانجام در پايان مراسم لرد تمپل، لوح تقديری از سوی انجمن ايران را به خاطر شصت سال خدمات مهندس همايون خرم به موسيقی و فرهنگ ايران به او اعطا کرد.
ايرج، خواننده‌ی سرشناس ايرانی، که به تازگی برای اجرای برنامه‌ای به ياد فردين و آوازهای فيلم‌های او در لندن به سر می‌برد نيز از حاضران در اين مراسم بود که همايون خرم پس از اطلاع از حضور او در سالن، اظهار خوشحالی کرد و از همکاری خود با او و برنامه‌های به‌يادماندنی مشترکشان خصوصاً مخالف سه‌گاهی که با تار جليل شهناز و آواز ايرج اجرا شد، ياد کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام
تو اين سايت فقط مطالب شما رو ميخونم بقيه اش به غير از نمك روي زخم ملت پاشيدن هيچ سودي نداره اقا سينمايي بنويس لطفا با اينكه خودم تخصص اصليم موسيقيه اما خوب تو موسيقي نميشه زياد حرف زد و به قولي جاي فرياد زدن توي سينماست:-) يك مطلب در مورد مشكلات سينماي ايران بنويس و يا يك مطلب از سينماي هنگ كنگ كه اخيرا خيلي پيشرفت داشته بنويسيد ممنون

-- حسين يوسفي ، Jun 2, 2007

جاودانه های هنر ایران و....برگهای بوی پائیز شنیده ....

-- مزرعه دار ، Jun 9, 2007

افرين به اناني كه هنرمندان بزرگ را در زمان حياتشان ارج مي نهند نه بعد مرگشان. درود بر اسطوره هنر موسيقي سنتي مهندس همايون خرم.

-- ش دبيري ، Jun 11, 2007

جای این نيست كه هنرمندان بزرگی همچون جليل شهناز , ايرج , گلپايگانی , قوامی را استاد خط‌اب كنید.

-- شهریار ، Jun 11, 2007

من عطا رو بيشتر دوست دارم
از اون بنويسيد و لطفا" خبرم كنيد

-- Mostafa ، Jun 25, 2007

این عنوان برای مطلب چندان درست نیست. بهتر بود می نوشتید خالق نغمه های ماندگار که به واقع چنین است. بحث ریتم به گستردگی نغمه نیست و خیلی کم پیش می آید که یک آهنگساز ریتم جدیدی خلق کند. در واقع با گنجینه ریتم های موجود است که آهنگسازان ما دست به آفرینش می زنند. هر چند برخی از آهنگسازان ایرانی ریتم های بدیعی نیز خلق کرده اند که این مورد در باره استاد خرم مصداق ندارد، چرا که موسیقی دهه های 20 تا 50 خورشیدی، اصولاً موسیقی نغمه گرا بوده و کمتر در پی تولید ریتم های جدید بوده است.

-- هوشنگ سامانی ، Jul 29, 2007

اگر نت از آهنگهاي ويولن داري بزار

-- رضا ، Aug 17, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)