خانه > پرویز جاهد > فستيوال فيلم > نخل طلای کن برای جين فوندا | |||
نخل طلای کن برای جين فونداپرویز جاهدجين فوندا بازيگر کهنهکار آمريکايی، جايزه نخل طلای شصتمين دوره فستيوال کن را به خاطر يک عمر فعاليت هنری دريافت کرد. اين جايزه از زمان تأسيس فستيوال کن تا کنون تنها به سه نفر اهدا شد که هر سه يعنی ژان مورو، آلن رنه و ژرار اوری فرانسوی بودند. ژيل ژاکوب مديرفستيوال کن، اين جايزه را در يک مراسم شام و بعد از نمايش فيلم دوازده مرد خشمگين ساخته سيدنی لومت که هنری فوندا پدر جين فوندا در آن بازی می کرد، به او اهدا کرد. ژيل ژاکوب هنگام اهدا جايزه با لحن کنايهآميزی گفت: «هرگز تصور نمیکردم که فستيوال کن به يک نفر که زير نظر افبیآی بوده و بيش از 20 هزار صفحه پرونده در افبیآی دارد اين جايزه را اهدا کند». در واقع حرف ژاکوب به فعاليتها و مبارزات جين فوندا عليه جنگ ويتنام و حمله آمريکا به عراق اشاره داشت.
جين فوندا نيز پس از دريافت جايزه گفت: «احساس میکنم پدرم امشب در کنار من است. تمام خانواده فوندا از شما تشکر میکنند. پدرم عاشق فيلمهای مترقی و فيلمهايی بود که به من مفاهيم مهمی مثل دمکراسی و عدالت را میآموخت. من به ميراثی که او برايم گذاشته افتخار میکنم.» نخل طلای بهترين فيلم جين فوندا همچنين جايزه نخل طلای کن 2007 را به کريستين مونگيو(Cristian Mungiu) کارگردان رومانيايی فيلم 4 ماه، 3 هفته و 2 روز اهدا کرد. مونگيو فيلمساز 39 ساله اهل رومانی با دومين فيلم خود رقبای بزرگی چون برادران کوئن، کوئنتين تارانتينو، امير کاستاريکا و ديويد فينچر را در اين فستيوال ناکام گذاشت. اين فيلم که با بودجهای کمتر از 600 هزار يورو ساخته شده، درباره سقط جنين غير قانونی در زمان کمونيسم در رومانی است و مورد استقبال وسيع منتقدان کن قرار گرفت و جايزه فيپرشی (فدراسيون بينالمللی منتقدان فيلم) را نيز دريافت کرد. داستان آن مربوط به دختر دانشجويی است که در يکی از شهرهای کوچک رومانی میخواهد از شر کودکی که در شکم دارد خلاص شود. به نوشته روزنامه ديلی تلگراف، فيلمساز تصوير تکان دهندهای از اين ماجرا ارائه کرده است. ورايتی نيز آن را يک افشاگری خوانده است. مونگيو کارگردان فيلم میگويد خواسته است فضای تيره و تار دهه 80 رومانی و دوران سياه حکومت نيکلای چائوشسکو را تصوير کند. وی پس از دريافت نخل طلا گفت: «اين فيلم برای من کمی شبيه داستانهای پريان است. برای داستان گفتن حتما نبايد بودجه و ستارههای بزرگ داشته باشيد.»
دوربين طلايی کن جايزه دوربين طلايی کن به بهترين فيلم اول يک کارگردان یعنی عروس دريايی (Meduzot) ساخته فيلمسازان اسرائيلی ادگار کرت و شيرا جيفن تعلق گرفت. اين فيلم در بخش هفته منتقدان به نمايش درآمد. در اين بخش همچنين جايزه ويژهای تحت عنوان چشمان جوان به فيلم هلندی کنترل ساخته آنتوان کوربين اهدا شد. جايزه ويژه هيئت داوران جايزه ويژه هيئت داوران کن که يکي از جوايز مهم اين فستيوال است نيز به طور مشترک به فيلمهای پرسپوليس ساخته مرجان ساتراپی و نور خاموش ساخته کارلوس ری گاداس تعلق گرفت. نخل طلای بهترين فيلم کوتاه جايزه نخل طلای بهترين فيلم کوتاه به فيلم تماشای باران (Watching it rain) ساخته فيلمساز مکزيکی اليزا ميلر رسيد. اين جايزه را جيا ژانگ رئيس هيئت داوران بخش سينه فونداسيون و فيلم کوتاه به کارگردان اهدا کرد. نيکی کريمی از ايران نيز در اين بخش داور بود. به علاوه دو جايزه افتخاری نيز به فيلمهای کوتاه مادربزرگ ساخته آنتونی چن و بدو (Run) ساخته مارک البيستون تعلق گرفت. جايزه ويژه شصتمين دوره فستيوال کن گاس ون سنت به خاطر پارک پارانویا (Paranoid Park) جايزه ويژه شصتمين دوره جشنواره کن را دريافت کرد. وی در سال 2003 نيز به خاطر فيلم فیل، برنده نخل طلای کن شده بود. ون سنت در فيلم جديد خود به زندگی نوجوانان آمريکايی پرداخته است. جايزه بزرگ فستيوال کن (Grand Prix prize) نيز به فيلم ژاپنی جنگل عزا تعلق گرفت. فيلم XXY ساخته لوسيا پوئنزو از آرژانتين نيز جايزه بزرگ هفته بينالمللی منتقدين کن را به دست آورد. مرتبط:
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سلام
-- حسين يوسفي ، May 28, 2007پرسپوليس هم جايزه گرفت چشم ما روشن !حالا فك كنم تو سينماي جهان حرفي براي گفتن داشته باشيم :)
از اينكه اليزا ميلر جايزه گرفت خوشحالم -به هر حال بعد از هر جشنواره مصيبت مصبيت زدگاني مثل من شروع ميشود البته مشكلي كه خيلي ها دارند يا بايد انقدر صبر كنم كه فيلمها قديمي شود تا صدا و سيما با سانسور 90 دقيقه اي ان را پخش كند يا بايد منتظر بمانم تا اين فيلمها روي پرده سينما هاي ايران بيايد (خيلي احمقانه حرف زدم) ويا اينكه به خارج از ايران سفر كنم كه اينهم با جيبمان نميخورد !پس بايد برم سراغ فروش cd هاي قاچاق و اونجا دنبالش بگردم بدبختي اينه كه فيلمها مثل مردعنكبوتي هم نيست كه راحت گير بياد تا به كي بايد حسرت فيلم ديدن بخوريم نميدانم !!!در كشوري كه حتي براي تهيه يك فيلم بايد انقدر فلاكت كشيد همون بهتر كه پرسپوليس هم جايزه بگيره تا داغ دل ما بيشتر شود!
فکر میکنم در متن شماجمله«اين فيلم برای من کمی شبيه داستانهای پريان است. ..»(که ترجمه نقل قول فیلم ساز است)اشکال دارد.اگر سخنان این فیلمساز را بر روی صحنه هنگام دریافت جایزه شنیده باشید متوجه میشوید که اشاره او به« این فیلم»نیست بلکه به«این لحظه»یا « این افتخار»است که نصیبش شده،برای همین این جمله با جمله بعد نمی خواند.
-- پدرام ، May 28, 2007پدرام عزيز
حق با شماست. من خارج از کانتکست ترجمه کردم و اشتباه است. منظور ايشان دقيقا مراسم آن شب است نه فيلم خودش. اشتباه در تنظيم خبرهايي از اين دست که به سرعت انجام مي گيرد گاهي اجتناب ناپذير است.
-- پرويز جاهد ، May 30, 2007ممنون از توجه شما.
بگذاریم همه حرفاشونو بزنن .چرا ما یاد نگرفتیم .گفتمان تولید کنیم ؟ چرا ما هر حرفی که به نفعمون نباشه را با افترا ،توهین ،هو و.....جواب میدیم ؟ ما ،ما باید در خیلی چیزها تجدید نظر بکنیم و....
-- زرعه دار ، Jun 12, 2007