تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

مايکل نای‌من: «هيچ هنرمندی آزاد نيست.»

پرويز جاهد

در برنامه‌ی اين هفته بخش‌هايی از موسيقی فيلم‌های شوهر آرايشگر، گرسنه، جادوی کارآمد، پايان يک رابطه و ادعا از ساخته‌های مايکل نای‌من موسيقی‌دان انگليسی را می‌شنويد.


مايکل نای‌من

برای شنيدن برنامه «اينجا» را کليک کنيد.

يک بار يکی از منتقدان موسيقی فيلم بی‌بی‌سی به مايکل نای‌من گفت که موسيقی فيلم يک هنر واقعی نيست چون آهنگساز در آن آزاد نيست آنچه را که می‌خواهد بيان کند بلکه بايد تحت تأثير چيزهای ديگری بنويسد. نای‌من در پاسخ گفت: از اين نظر هيچ هنرمندی آزاد نيست. به اعتقاد او اين حقيقت ندارد که يک آهنگساز سمفونيک با يک صفحه‌ی کاغذ می‌نشيند و آنچه را که می‌خواهد می‌نويسد چراکه برای او هميشه مسئله‌ی زمان مطرح است. هميشه اين سؤال مطرح است که کدام ارکستر می‌خواهد کار او را اجرا کند.


پوستر فيلم «شوهر آرايشگر»

نای‌من که آهنگساز سمفونيک است در موسيقی فيلم‌هايش همان سبکی را دنبال کرده که در موسيقی سمفونيک و مجلسی داشته است. شوهر آرايشگر (The Hairdresser’s Husband) به کارگردانی پاتريس لاکونته، فيلمساز فرانسوی، يکی از معدود همکاری‌های نای‌من با فيلمسازان اروپايی غيرانگليسی است. فيلمی که در آن آرايشگری به نام آنتوان خاطرات دوران کودکی خود و عشق‌اش را به يک زن آرايشگر زيبا به نام ماتيلده روايت می‌کند. عشقی که بعدها در ميان‌سالی با زن آرايشگر ديگری تحقق می‌يابد. موسيقی اين فيلم يکی از آثار مينی‌ماليستی نای‌من است. هارمونی ثابت، تکرار موتيف‌های کوتاه و تأکيد بر ريتم‌های متناوب و منظم، و تأثير موسيقی ملل ديگر(در اينجا موسيقی خاورميانه) از مهم‌ترين عناصر مينی‌ماليستی موسيقی فيلم همسر آرايشگر است.

گرسنه (Ravenous) ساخته‌ی آنتونيا برد فيلمی در ژانر ترسناک و درباره‌ی آدم‌خواری در کاليفرنيای آمريکا در دهه‌ی 1840 است. در زمان جنگ بين آمريکايی‌ها و مکزيکی‌ها، سربازان آمريکايی مجبور می‌شوند برای اين‌که زنده بمانند گوشت دشمنان خود را بخورند. آنها زنده می‌مانند اما اسطوره‌ای مکزيکی می‌گويد آنها از اين پس آدم‌خوار باقی خواهند ماند. موسيقی اين فيلم را مايکل نای‌من به طور مشترک با ديمن آلبارن (Damen Albarn) ساخته است. کاری که وی آن را به‌رغم ميل خود و با اکراه انجام داد چرا که ديمن 60درصد ترک‌ها را ساخته بود و بقيه‌اش را تهيه‌کننده به نای‌من واگذار کرد. در واقع هيچ نوع همکاری بين او و آلبارن در ميان نبود اگرچه نای‌من همواره کار آلبارن را ستوده است. موسيقی اين فيلم مطابق با فضای دلهره‌آور فيلم، لحن و مايه‌ای ترسناک دارد.


پوستر فيلم «پايان يک رابطه»

پايان يک رابطه (The End of the Affair) نام فيلمی است که نيل جوردن، فيلمساز ايرلندی، آن را در 1999 بر اساس رمانی از گراهام گرين، نويسنده‌ی انگليسی، ساخت و نای‌من برای آن موسيقی نوشت. رمانی که ماجرای آن در پايان جنگ جهانی دوم در لندن می‌گذرد و ادوارد ديمتريک نيز در 1955 فيلمی از روی آن با شرکت دبورا کر، ون جانسن، و جان ميلر ساخته بود. داستانی عاشقانه و رمانتيک از مثلثی عشقی بين يک زن و شوهر و نويسنده‌ای به نام موريس بندريکس که عاشق زن می‌شود.
موسيقی نای‌من در اين فيلم تفاوت‌هايی با سبک اصلی موسيقی او دارد خصوصاً با آنچه که در فيلم‌های گرين اوی شنيده شده است و بيشتر به سبک موسيقی رمانتيک سنتی نزديک است.

پايان يک رابطه فيلمی بود که نای‌من نمی‌توانست تجربيات و گرايشات مينی‌ماليستی‌اش را در آن به کار گيرد. در واقع اين کارگردان نبود که موسيقی رمانتيک را از او می‌طلبيد بلکه فضا و سبک رمانتيک فيلم ايجاب می‌کرد که نای‌من موسيقی را بدين گونه بسازد.

مايکل وينترباتم، فيلمساز انگليسی، تنها فيلمسازی است که مايکل نای‌من پس از پايان همکاری خود با گرين اوی، همکاری دائمی با او داشته است. وينترباتم يکی از پرکارترين فيلمسازان انگليسی است که کارهايش تنوع بسياری از نظر ژانر دارد و موسيقی‌هايی که نای‌من برای آنها ساخته نيز طبيعتاً بسيار متنوع‌اند.


پوستر فيلم «ادعا»

ادعا(Claim)، سرزمين عجايب و کد 46 از جمله فيلم‌های وينترباتم است که نای‌من موسيقی آنها را ساخته است. ادعا، فيلم عاشقانه وسترنی است که وينتر باتم آن را بر اساس رمان شهردار کستربريج
(The Mayor of Casterbridge) نوشته‌‌ی توماس هاردی ساخته است. اين دومين اقتباس وينترباتم از رمان‌های توماس هاردی بود. او قبلا فيلم جاد (Jude) را بر اساس رمان هاردی ساخته بود. با اين حال ادعا شباهت چندانی به رمان هاردی ندارد. موسيقی ارکسترال نای‌من که در حجم وسيعی اجرا شده، تمی رمانتيک و عاشقانه دارد و دارای ويژگی‌های سبکی آثار اوست.



غول(The Ogre)، ساخته‌ی فولکر اشلندورف، کتاکا(Cattaca) ساخته‌ی آندرو نيکول و خاطرات آن فرانک از ساخته‌های ديگر مايکل نای‌من در سينماست.

نای‌من در سال‌های اخير همکاری تنگاتنگ و نزديکی را با تئاتر الميدا(Almeida) لندن آغاز کرده است و برای بسياری از نمايش‌های روی صحنه موسيقی نوشته است. من يک باکره کامل بودم(I was a total Virgin)، نوشته‌ی حنيف قريشی از آخرين کارهای او برای صحنه بوده است.

وی هم اکنون سرگرم نوشتن کنسرتو پرکوشن (Percussion Concerto) برای کالين کاری (Colin Currie) و يک سلو کنسرتو(Cello Concerto) برای نينا کوتاواست.

قسمت پيشين اين برنامه درباره‌ی همين آهنگساز:
مايکل نای من، آهنگ‌ساز مينی‌ماليست.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)