تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگوی ايندپندنت با رامين صديقی، مدير شرکت موسيقی هرمس

بزرگ‌ترين مشکل ما نداشتن کپی رايت است

ويژه‌نامه‌‌ی هنری روزنامه‌ی ايندپندنت (Arts & Books Review) که روزهای جمعه منتشر می‌شود و به نقد و بررسی کتاب‌ها، فيلم‌ها، سی‌دی‌ها و دی‌وی‌دی‌های هفته می‌پردازد، گفت‌وگويی دارد با رامين صديقی، نوازنده و مدير شرکت موسيقی هرمس در ايران.


رامين صديقی

فيل ميدلی، نويسنده‌ی ايندپندنت، در ديدار خود با صديقی در تهران در باره‌ی اهداف و انگيزه‌های او از تأسيس اين شرکت و نوع فعاليت‌های آن با او گفت‌وگو کرده است. ميدلی رامين را جوانی از يک خانواده‌ی تحصيل‌کرده معرفی می‌کند که انگليسی را خيلی خوب و سليس حرف می‌زند.

رامين می‌گويد قبل از تأسيس هرمس، مشاور شهرکتاب بود و در زمينه‌ی واردات نوارها و سی‌دی‌های موسيقی از کشورهای مختلف جهان با آن‌ها همکاری می‌کرده است. به گفته‌ی رامين اين نخستين بار بعد از انقلاب بود که سی‌دی‌های موسيقی وارداتی به صورت قانونی در ايران عرضه می‌شد. او برای شهر کتاب، آلبوم‌هايی را پيشنهاد می‌کرد که با ذائقه‌ی ايرانی بيشتر جور درمی‌آمد و در ضمن مخالف سياست‌های رژيم ايران نبود: «من موسيقی جز، بلوز، نيو ايج (new age)، اکسپريمنتال، کلاسيک، الکترونيک و همه نوع موسيقی را که می‌توانست در ايران مجاز باشد، سفارش می‌دادم. به جز موسيقی پاپ و راک غربی که پس از انقلاب در ايران ممنوع شد.»

رامين بعد از انتشار آلبوم Passion پيتر گابريل و چند آلبوم موسيقی جهان (world music) و استقبال عمومی از آنها از خود پرسيد که چرا ايران نبايد از اين نوع موسيقی داشته باشد. از اين رو به فکر تأسيس شرکتی برای توليد و پخش موسيقی‌های اکسپريمنتال و موسيقی ترکيبی ايرانی افتاد: «شرکت ما روی موسيقی اکسپريمنتال و موسيقی جهان متمرکز شد. من ارتباط خوبی با موسيقی‌دانان محلی داشتم و خودم هم موسيقی می‌نواختم. اواسط دهه‌ی نود بود و تنها ژانرهای متداول در ميان مردم، موسيقی سنتی ايرانی، موسيقی کلاسيک و موسيقی پاپ به سبک ايرانی بود. در اين ميان شکافی وجود داشت که بايد با موسيقی اکسپريمنتال و موسيقی از نوع موسيقی جهان پر می‌شد.»

رامين می‌گويد از زمان تأسيس اين شرکت تا کنون مرتباً درگير توليد، ضبط موسيقی و برگزاری کنسرت بوده است: «صادقانه بگويم که نمی‌توانم نام ژانر خاصی را بر روی کاری که ما داريم می‌کنيم بگذارم. هدف من توليد موسيقی‌ای بود که جدا از جريان غالب موسيقی ايرانی باشد، نه الزاماً موسيقی کلاسيک ايرانی. چون اين راهی بود که قبلاً ديگران پيموده بودند. ضمن اين‌که به طبع من نزديک نبود.»

رامين به ايندپندنت می‌گويد امسال هفتمين سال تأسيس هرمس را جشن می‌گيرند. آنها در سال گذشته جايزه‌ی بهترين شرکت توليدکننده‌ی موسيقی از جشنواره فجر را دريافت کردند. آنگاه او از مقررات سانسور و مشکلاتی که در اين زمينه برای موسيقی‌دانان ايران وجود دارد، حرف می‌زند: «ما در ايران قوانين خاصی داريم که در کشورهای ديگر وجود ندارد. به عنوان مثال ما بايد برای انتشار موسيقی از وزارت ارشاد مجوز بگيريم. در آنجا بخش خاصی برای کنترل نوارها و سی‌دی‌های موسيقی وجود دارد. خصوصاً موسيقی آوازی چون شعر ترانه‌ها برايشان خيلی مهم است. آنها مراقب‌اند که مبادا اين شعرها عليه نظام باشد که قدغن است. به علاوه ما از سال 1979 تابوهايی در رژيم جديد داشته‌ايم. به عنوان مثال حرف زدن در باره‌ی سکس يا هم‌جنس‌گرايی، که ممنوع است.»

اما به نظر می‌رسد که هرمس کمتر با سانسور مواجه بوده چرا که اغلب آثاری که توليد يا عرضه کرده، موسيقی سازی بوده يا بر اساس ترانه‌ها و اشعار قديمی يا فولکلوريک ايرانی ساخته شده است.
رامين می‌گويد بزرگ‌ترين مشکل آنها در حال حاضر نبودن کپی رايت در ايران است: «کپی رايت از ما حمايت نمی‌کند. و بازار سياه در اينجا حاکم است. اينجا هيچ قانونی وجود ندارد. از اين رو شبکه‌های تلويزيونی و راديويی بدون اينکه پولی به ما بپردازند کارهای ما را پخش می‌کنند. ما هيچ سيستم حقوقی دقيقی نداريم. از اين رو تنها درآمد ما از راه فروش سی‌دی‌هاست، که معمولاً به صورت تک‌فروشی حدود 2.5 پوند است و نيز برگزاری کنسرت.»

رامين در پايان ديدار با خبرنگار ايندپندنت از تصور غلط دنيای غرب از ايران و سوءتفاهمی که در اين زمينه وجود دارد حرف می‌زند: «درباره‌ی ايران پيش‌فرض‌هايی وجود دارد. من دوستان خارجی زيادی دارم که به محض ورود به ايران، تصوری کاملاً متفاوت با آنچه که قبلاً از طريق رسانه‌های گروهی داشته‌اند پيدا می‌کنند. برخی حتی از اينکه می‌بينند ما موسيقی داريم متعجب می‌شوند. بعضی‌ها هم گمان می‌کنند هر ايرانی يک چاه نفت دارد. از سوی ديگر بيشتر آنها فکر می‌کنند که همه‌ی ما تروريستيم يا داريم سلاح هسته‌ای قاچاق می‌کنيم. البته که اينها حقيقت ندارد. يک نمونه از باورهای اشتباه درباره‌ی فرهنگ ما فيلم جديد 300 است که در باره‌ی ايرانيان و اسپارت‌ها ساخته شده. اين فيلم کاملاً عليه تمدن ايرانی است. آنها ما را مثل وحشی‌ها تصوير کرده‌اند. اگر اين فيلم را ببينيد می‌فهميد ما کی هستيم. فقط بايد آن را 180درجه بچرخانيد.»

هرمس تا کنون سی‌دی‌های زيادی منتشر کرده است و در ميان محصولات آن آثاری از حسين عليزاده، عليرضا مشايخی و بهزاد رنجبران ديده می‌شود.
يکی از شاخص‌ترين کارهای اين شرکت، انتشار آلبوم به تماشای آب های سپيد (Endless Vision) ساخته‌ی مشترک حسين عليزاده و ژيوان گاسپاريان، آهنگساز ارمنی، بود که نامزد دريافت جايزه‌ی گرامی سال 2006 شد.



آلبوم سمفونی شماره 3 عليرضا مشايخی نيز از جمله محصولات قابل توجه اين شرکت است که شامل 3 قطعه سمفونيک از ساخته‌های اين آهنگساز برجسته‌ی ايرانی در دهه‌ی هفتاد است. يکی از اين قطعات باله‌ی بوف کور نام دارد که مشايخی آن را با الهام از بوف کور هدايت ساخته و سال‌ها قبل از انقلاب، ارکستر سمفونيک تهران به رهبری فرهاد مشکوه آن را اجرا کرده است.

يکی از کارهای جالب و درخور تحسين رامين صديقی و شرکت او انتشار ساوند ترک‌های مربوط به فيلم‌های ايرانی است. کاری که تا پيش از آن در ايران اصلاً روال درست و منطقی نداشت. من که مدتی است در کار ساختن برنامه‌ی موسيقی فيلم برای راديو زمانه‌ام، مدت‌ها به دنبال سی‌دی‌ها يا نوارهای مربوط به موسيقی فيلم‌های خوب ايرانی، خصوصاً برخی از آثار مربوط به سينمای قبل از انقلاب بوده‌ام؛ اما متأسفانه جز تعدادی کاست ناقص و با کيفيت بد چيزی نيافتم. از اين رو ترجيح دادم که فعلاً به موسيقی فيلم‌های ايرانی نپردازم. از اين رو انتشار آلبوم‌هايی از آثار آهنگسازان فيلم در ايران مثل احمد پژمان، محمدرضا عليقلی و پيمان يزدانيان اقدام شايسته‌ای است.



هرمس تا کنون آلبوم های گذر از کارهای پيمان يزدانيان (شامل موسيقی فيلم‌های گاهی به آسمان نگاه کن، ساخته‌ی کمال تبريزی، چهارشنبه سوری، ساخته‌ی اصغر فرهادی، سيمای زنی در دوردست، ساخته‌ی علی مصفا و پرنده‌باز کوچک، ساخته‌ی رهبر قنبری)، مجنون از ساخته‌های احمد پژمان (شامل يک بوس کوچولوی فرمان آرا و بيد مجنون مجيدی) و چهره‌نما، شامل مجموعه‌ای از قطعات کامران رستگار برای سه فيلمساز فلسطينی، را منتشر کرده است. کامران رستگار که برای من نام تازه‌ای در زمينه‌ی موسيقی فيلم است، اين قطعات را با الهام از داستان‌های کوتاهی که در مجله‌ی چهره‌نما در مصر منتشر شده، ساخته است. چهره‌نما مجله‌ی فارسی‌زبانی بود که در فاصله‌ی بين 1904 تا 1950 به زبان فارسی و با هدف آزادی و اصلاحات در ايران، در قاهره منتشر می‌شد.

جديدترين آلبوم هرمس، آلبا نام دارد که در خرابه‌های 1600 ساله قلعه‌ی اردشير بابکان در اطراف شيراز اجرا و ضبط شده است. آلبا که با نظارت کريستف رضاعی، آهنگساز ايرانی مقيم فرانسه، تهيه شده، مجموعه‌ای از ترانه‌های کردی، ايرانی، اسپانيايی و آوازهای گرگوری است.

برای آشنايی بيشتر با رامين صديقی و فعاليت‌های شرکت هرمس می‌توانيد به وب‌سايت هرمس مراجعه کنيد.

منبع: ايندپندنت، چهارم مه 2007.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

اصلاح می کنم: مدیر انتشارات موسیقی هرمس رامین صدیقی است ، نه صادقی.

-- elham ، May 9, 2007

با تشکر از الهام. اشتباه از من بود که Sadighi را صادقي خواندم. در متن اصلاح مي شود.

-- پرويز جاهد ، May 9, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)