خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > قانون می گوید همه حق تحصیل دارند | |||
قانون می گوید همه حق تحصیل دارنداردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comامسال بازهم در مورد داوطلبان بهایی برای شرکت در کنکور و ادامهی تحصیل ابهامهایی مانند سال های پیش وجود دارد. با این که در سال گذشته به بهاییان اجازهی شرکت در کنکور داده شد، اما به دلایل مختلفی نظیر نقص در پروندهی تحصیل و یا مواردی مشابه اجازهی ثبتنام به آنها داده نشد. برای پیگیری این مشکل از سال گذشته بهاییان ایران کمیتهای تحت عنوان «کمیته پی جویی حق تحصیل بهاییان» که شاخه ای از مجموعه فعالان حقوق بشر به حساب می آمده است، تشکیل دادند. توضیح این که بعدها این کمیته با توجه گسترش فعالیت در مجموعه فعالان حقوق بشر به «کمیته حق تحصیل» آن پیوسته است. در خصوص تشکیل این کمیته با نوید خانجانی یکی از مؤسس های این کمیته گفت و گوی کردهام:
با توجه به روند محرومیت از حق تحصیل بهاییان که روند جدیدی هم نبوده و مربوط به دولت خاصی هم نیست، امسال هم تکرار شد و میشود پیشبینی کرد که این روند ادامه داشته باشد. بارها هم در مجامع بینالمللی به این مصوبه اشاره شده است. اما نکتهای که هست، مسوولان نظام و دبیرخانهی شورای انقلاب فرهنگی به طور کلی این مصوبه را رد میکنند و میگویند چنین مصوبهای با چنین شمارهای وجود خارجی ندارد. اما در نامههای محرمانهای که از طرف حراست وزارت علوم منتشر شد، این مصوبه با چنین شمارهای در آن نامههای محرمانه ذکر شده است و در آن دلیل محرومیت جوانان بهایی از تحصیل دانشگاهی استناد به این مصوبه اشاره است. در خصوص این که حالا آیا در قانون اساسی بهاییان میتوانند در دانشگاه شرکت کنند و میتوانند از حق تحصیل بهرهمند بشوند یا نه، باید بگویم که مطابق اصل ۳، ۱۹، ۲۳ و ۳۰ قانون اساسی دولت موظف است آموزش و پرورش را برای همه، بدون هیچ گونه تبعیضی، در تمام سطوح فراهم کند. نکتهی دیگر نظارت بر اجرای صحیح قانون اساسی است که شامل دولت و ریاست جمهوری نیز میشود و ما شاهد هستیم که هم دولت و هم ریاست جمهوری در این خصوص کوتاهی کرده و در دورههای مختلف، چه در دورهی اصلاحات و چه در دورهی آقای احمدینژاد، این قضیه درست نشده است. بچههای ما تا سال ۸۳ به طور کلی اصلاً نمیتوانستند کنکور بدهند. یعنی ما بعد ازانقلاب فرهنگی تا سال ۸۳ با توجه به گزینهی ستون مذهب در فرم ثبتنام اصلاً اجازهی کنکور نداشتیم. آنها پس از این که دیپلمشان را میگرفتند، قبل از کنکور متوقف میشدند و کنکور هم نمیتوانستند بدهند. اما با توجه به فشارهای بینالمللی که وارد شد، جمهوری اسلامی مجبور شد که گزینهی مذهب را از فرم ثبتنام بردارد و این راه را گذاشت که بچهها توانستند کنکور را امتحان بدهند. از سال ۸۳ که بچهها توانستند کنکور را امتحان بدهند، ما در هر سال در حدود هزار نفر داوطلب داشتیم که در سال ۸۳ بچهها به طور کل همه محروم شدند. یعنی نتایج کنکور آنها آمد، اما بعد برایشان در کارنامه دین اسلام قید شد و آنها نتوانستند ادامه بدهند و در ثبتنام دانشگاه شرکت کنند. در سالهای بعد هم همین روند تکرار شد، تا سال ۸۵ که یکسری معدود از بچهها در دانشگاه ثبتنام و وارد دانشگاه شدند. این تعداد از بچهها هم که در حدود صد و خردهای نفر بودند، بتدریج در طی یکی دوماه از دانشگاههای مختلف اخراج شدند. در رابطه با این اخراجها هم دوباره مسوولان دانشگاهها استناد میکردند به مصوبهای که از سوی وزارت علوم به آنها ابلاغ شده است. از بهمن سال گذشته ما کمیتهای در ایران به راه انداختیم که توسط جوانان بهایی محروم از تحصیل تأسیس شد. هدف این کمیته دفاع از حق تحصیل جوانان بهایی بود تا بتوانیم به نحوه گسترده با فعالیتهای این کمیته محرومیت ورود جوانان بهایی به دانشگاههای ایران را به منظور روشن ساختن افکار عمومی نسبت به این نقض گستردهی سیستماتیک انعکاس دهیم. محرک و انگیزهی تشکیل این کمیته هم منظم ساختن فعالیتها در جهت پیگیری حق تحصیل دانشجویان بهایی برای احقاق حقوقشان بود. آیا با تشکیل این کمیته شما توانستید راهکارهای قانونی برای ادامهی تحصیل دانشجویان بهایی پیدا کنید؟ در خصوص این قضیه باید بگویم که محرومیت بهاییان براساس قانون نیست. یعنی طبق قانون جوانان بهایی باید از حق تحصیل بهرهمند باشند و طبق قانون اساسی و طبق اساسنامههای بینالمللی اصلاً بهاییان از حق تحصیل محروم نمیشوند. بنابراین فعالیتهای ما بیشتر فقط جنبهی انعکاس بوده است. در خصوص فعالیتهایی که ما داشتهایم، اثراتش این بوده که امسال، سال ۸۸، تعداد نقص پروندهها و کسانی که نتایج کنکورشان داده نشده خیلی کمتر شده است. چون در سالهای گذشته، یعنی در کنکور سال ۸۶ و ۸۷، بچههای بهایی اکثراً در کارنامهی نتایجشان نقص پرونده اعلام شد و هرچقدر هم پیگیری میکردند دلایل این نقص پرونده مشخص نمیشد و بعضاً گفته میشد این نقایص به دلیل دیانت شما است و شما نمیتوانید ادامهی تحصیل بدهید و این نقص پروندهها رفع شدنی نیست و پیگیری نکنید. امسال با پیگیریهایی که از زمستان سال پیش شد، تعداد نقص پروندهها خیلی کاهش پیدا کرد و اکثر بچهها با نتایجی که در ۱۰ مرداد اعلام شد، نتایج قبولیشان آمده است و حالا معلوم نیست که در انتخاب رشته دوباره به چه شکل بشود. پس این شرکت کنندگان در شرایطی قرار گرفتهاند که میتوانند به ادامهی تحصیل بپردازند؟ گاهی که برمیگردد به دههی ۶۰ و ۷۰، اصلاً اجازهی کنکور به آنها داده نمیشود. و گاهی هم به این شکل بچهها وارد دانشگاه میشوند و... مثلاً من خودم به شخصه چند دوره محرومیت داشتم. انواع مختلف محرومیت را داشتم. یک دوره برای من نقص پرونده زدند، یک دوره برای من اصلاً کارنامه صادر نکردند و یک دوره هم اجازهی ثبتنام در دانشگاه ندادند و به انواع و طرق مختلف بود. یعنی در رابطه با بچهها هیچ چیزی مشخص نیست. هیچ امنیت تحصیلی ندارند، حتا اگر الان انتخاب رشته هم کنند و وارد دانشگاه هم بشوند. ابتدا در خصوص دانشگاه دولتی و آزاد توضیح مختصری بدهم. بچههای ما اصلاً در دانشگاه آزاد هنوز امکان کنکور ندارند. یعنی نمیتوانند در دانشگاه آزاد شرکت کنند و فقط امکان شرکت در آزمون کنکور سراسری دانشگاههای دولتی است. در دانشگاههای دولتی ما در حدود ۱۷۸ نفر دانشجو داشتیم که اکثر اینها اخراج شدهاند، اما هنوز تعدادی هستند. هنوز تعدادی در حال تحصیل هستند، اما هیچ وضعیت مشخصی ندارند و هنوز کسی از سال (۸۷) هم که وارد شده، درسش تمام نشده که ببینیم آیا مدارکش داده میشود یا نمیشود. یعنی شما میگویید قبل از سال ۸۵ ما هیچ دانشجوی بهایی در کشور نداشتهایم؟ اصلاً! بعد از انقلاب فرهنگی تا سال ۸۵ دانشجویان بهایی وارد دانشگاه نتوانستند بشوند. یا قبل از کنکور و یا موقع ثبتنام در دانشگاه متوقف میشدند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
حکومتهای اسلامی وجوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کردهاند و به خدای یگانه اعتقاد دارند مانند بهائیان دچار مشکل فراوان بودهاند چرا که از یک سو نمیتوان پیروان این آئینها را همانند پیروان ادیان چند خدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است.
-- بدون نام ، Aug 10, 2009جناب آقای آقای بدون نام،
-- ایوب ، Aug 12, 2009بسیار نیکو اشاره کردید، اما باید توجه داشت که امام زمان مسلمانان شیعه نیز، خود ختمیت حضرت محمد را نفی می کند.
با تشکر