خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > کور سوی امید، اعدام کودکان متوقف میشود؟ | |||
کور سوی امید، اعدام کودکان متوقف میشود؟اردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comروزهای چهارشنبه آخر هرماه روز های خوبی برای منتظران اجرای حکم اعدام نیست، چرا که دایره اجراییات احکام قوه قضاییه، در این روز معمول اقدام به اجرای حکم اعدام میکند. خبرهای اعدام همیشه بد است، حتی اگر منتظرش هم باشید. این خبرها معمول یکباره و بهتآور است و یکی از مسائلی هم که در پی دارد این است که محکومان به اعدام در این چهارشنبهها منتظرند تا به انفرادی منتقل شوند و دستی که از زمین و آسمان کوتاه است. چرا که در اجرای حکم قصاص دیگر فرصتی برای اصلاح و برگشت حکم وجود ندارد. در هفتهای که گذشت یک بار دیگر باز تشویش اعدام یک نوجوان دیگر رسانههایی را که اخبار حقوق بشر را در ایران دنبال میکنند فرا گرفت. پدر محمد رضا حدادی با مراجعهای که به اجرای احکام دادسرای شیراز داشت متوجه شد که اجرای احکام برای اجرای حکم قصاص فرزندش که از پانزده سالگی به اتهام قتل عمد بازداشت شده در روز چهارشنبه ششم خرداد در محوطه زندان عادل آباد شیراز وقت گذارده و در این روز حکم اجرا خواهد شد. در حالی که این حکم به وکیل او ابلاغ نشده بود. محمد رضا در سال ۸۲ با وعده چند همدست دیگرش مسوولیت یک قتل را پذیرفته بود. چند روز پس از جلسه محاکمه، مادر محمد رضا به ملاقاتش میرود و محمد رضا به او میگوید که آیا به وی پولی پرداخت نمودهاند یا خیر؟ مادرش به وی جواب منفی میدهد. پس از آنکه ایشان متوجه می شود که فریب دیگر متهمین را خورده است طی نامهای در تاریخ ۸۲/۸/۱۳ به دادگاه اعلام میدارد که یکی از متهمین وعده پول و دیگر وعدههای واهی را داده و به این طریق فریب، دیگر متهمین که از لحاظ عقلی و فکری وسنی بزرگتر از موکل بودهاند را خورده است در حالیکه در ارتکاب جرم قتل هیچ نقشی نداشته است. حدادی بعد از این که وعدههای دوستانش عملی نشد؛ اظهاراتش را پس گرفت، اما حکم قصاص برای او صادر شده بود. در نهایت دادگاه در تاریخ ۸۲/۱۰/۱۶ سلب حیات مقتول توسط محمد رضا حدادی را مسلم دانسته و با استدلالاتی به صرف اقرار محمدرضا وی را به قصاص نفس محکوم و به استناد ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی به لحاظ شرکت در آدم ربایی به تحمل ۱۵ سال حبس و به استناد ماده ۶۳۶ همان قانون به تحمل یک سال حبس، به لحاظ مخفی کردن جسد مقتول، محکوم و دیگر متهمین را نیز به حبسهای طولانی مدت به اتهام آدم ربایی و مخفی نمودن جسد و جنایت بر میت محکوم مینماید. متهمین به دادنامه صادره اعتراض میکنند که با ارجاع پرونده به شعبه ۴۲ دیوانعالی کشور، قضات شعبه، دادنامه صادره را فاقد اشکال موثر دانسته و ابرام مینمایند. (به نقل از وبلاگ محمد مصطفایی) پس از آنکه دادنامه صادره به محمدرضا ابلاغ شد، چون حقش را تضییع شده انگاشته بود با بدست آوردن دلایل جدید از جمله اقرار دیگر متهمین بر بیگناهیش تقاضای اعمال ماده ۱۸ مبنی بر اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد را مینماید که شعبه سوم تشخیص دیوانعالی کشور درخواست وی را مردود اعلام میکند، در حالی که جا داشت به دلیل ارزش جان آدمی، تحقیقات مفصلی در این خصوص انجام میداد. محمدرضا بارها اعلام نموده است که متهمین وی را اغفال کرده و پیشنهاد پرداخت وجه به خانوادهاش را دادهاند، از طرفی یکی از آنها به وی قول داده است که اگر قتل را به گردن بگیرد سعی میکند دختر عمهاش را برای وی خواستگاری کند، چون محمدرضا به این دختر علاقه داشته و از طرفی وضعیت مالی خود و خانوادهاش بسیار ضعیف بود، لذا بنا به دلایل فوق و به علت کم عقلی و صغر سن، ارتکاب جرم قتل را به عهده میگیرد. این جکم بنا بر پیگیری وکیل این متهم روز چهارشنبه به اجرا در نیامد. با پیگیری سخنگوی قوه قضاییه و دستور آقای شاهرودی اجرای حکم متوقف شد. در طول سه ماه گذشته این چندمین حکمی است که در مورد اعدام کودکان متوقف میشود. محمد مصطفایی اشاره دارد که یا تصویب برخی قوانین احتمال آن میرود که از اعدام کودکان جلوگیری شود. در مورد توقف اعدام این نوجوان و لایحهای که به تازگی در مجلس منتظر تایید است با محمد مصطفایی، وکیل و فعال مدنی صحبت کردم. به تازگی براساس اصلاحاتی که کمیسیون قضایی در لایحه مجازات انجام داده است، مجازات سنگسار و مواد مربوط به نحوه اجرای آن به دلیل اینکه تصویر سیاهی از جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی ایجاد میکند، بهطور کلی از لایحه حذف خواهد شد.
آقای مصطفایی، در روز چهارشنبه، ششم خرداد حکم اعدام موکلتان، آقای محمدرضا حدادی در عادلآباد شیراز، انجام نشد. دلیل توقف حکم چه بود؟ همانطور که میدانید، در مورد اعدام افراد زیر هجده سال، حساسیتهای زیادی در کشور ما وجود دارد. صرفنظر از این که در مورد ماهیت پروندهی محمد رضا حدادی ایرادهای زیادی وجود دارد که اصلا اجرای حکم را با مشکل مواجه میکند، بحث اعدام افراد زیر هیجده سال به گونهی دیگری است. یعنی به آن اندازه که فعالان حقوق اجتماعی در مورد این موضوع حساسیت نشان میدهند و مسئولین نیز به تبع آنها حساس شدهاند، در ارتباط با اعدامهای دیگر، این حساسیت کمتر است. هرچند به نظر من، باید در مورد همهی اعدامها این حساسیت را داشته باشیم، ولی بالاخره میخواهیم قدم مثبتی در راه اعتلای حقوق بشر در کشورمان برداریم. در مورد محمدرضا حدادی، قرار بود امروز (چهارشنبه) این حکم اجرا شود. من دیروز صبح برای اطمینان از قرار اجرای حکم، به زندان عادلآباد شیراز و اجرای احکام شیراز زنگ زدم و متوجه شدم که متاسفانه، حقیقت دارد. خیلی هم اعتراض کردم که چرا زمان اجرای حکم به من ابلاغ نشده و آنها هم جوابهای، به نظر من، غیرمنطقی دادند.
در هر صورت، ناچار شدم نامهای به رییس قوهی قضاییه بنویسم. از طرفی هم از آقای جمشیدی که به دلیل سخنگو بودن و معاونت آقای شاهرودی به ایشان نزدیک هستند، خواستم که مساعدت کنند. آقای جمشیدی هم خیلی تلاش کردند و همین جا لازم است که از ایشان تشکر کنم. حکم در حال حاضر متوقف شده و دیوان عالی کشور در شعبهی هفده هم پروندهی حدادی را خواسته است که مطالعه و در مورد آن اظهارنظر کند. امیدوارم که این اتفاقات روزنهی امیدی برای محمدرضا حدادی باشد. در حال حاضر، دو قانون در کمیسیون حقوق قضایی مجلس در حال بررسی است؛ یکی «قانون مجازات اسلامی» که خیلی از مواد آن به تصویب رسیده و دیگری، «لایحهی رسیدگی به جرایم اطفال» است. اگر آنچه در کمیسیون حقوقی قضایی مجلس و اعضای این کمیسیون اعلام کردهاند صحت داشته باشد، اعدام اطفال زیر هیجده سال دیگر در قوانین ما وجود نخواهد داشت، مگر این که اثبات شود یک نفر واقعاً رشید و نسبت به عملکرد خود آگاه بوده است. در غیر این صورت، اعدام اطفال زیر هیجده سال نداریم. از سویی یک خبر ناراحت کننده از همین زندان عادلآباد شیراز شنیدم، مبنی بر این که پسری که در هفده سالگی مرتکب جرم شده بود، هفتهی گذشته در این زندان به دار آویخته شده است. متاسفانه اسم کامل او را ندارم. فقط میدانم که در خبرها نام او «ع.ح» نوشته شده است. جا دارد با توجه به این که خبرگزاریها منشاء اطلاعات هستند و اطلاعات را منعکس میکنند، این تذکر را به همهی مسئولین اجرای احکام بدهم که اگر یک نفر از کسانی که در سن کمتر از هیجده سال مرتکب جرم شدهاند، پای چوبهی دار بروند و حکم آنها اجرا شود، چون در هیج کشور دیگری اینگونه احکام اجرا نمیشود، باعث میشود کشور ما چهرهی ناموجهی در بین کشورهای دیگر پیدا کند. مراقب رفتار و اعمال خودشان باشند. سعی نکنند احکام قصاص یا اعدام را به سرعت اجرا کنند، چشمهایشان را ببندند و به هیچ واقعیتی نگاه نکنند. باید تمام واقعیتها را ببینند، همانطور که خیلی از مسئولین دیگر ما این کار را میکنند. اگر آقای جمشیدی دستور توقف اجرای احکام چند موکل من را از آقای شاهرودی گرفتهاند، به این دلیل است که حساسیتها را بهتر از خیلیها میتوانند درک کنند. بنابراین، خواهشم این است که این مسئولین به خیلی از مسایلی که در اطراف ما اتفاق میافتد، توجه کنند و چشمبسته حرکت نکنند. آیا موکل شما بازهم باید در انتظار رضایت خانوادهی مقتول بماند؟ در همهی پروندههای کیفری یک «بزهدیده» و یک «بزهکار» داریم. یک نفر شاکی است، یک نفر متهم و یا مجرم است. آن کسی هم که شاکی است حق و حقوقی دارد. نمیخواهم بگویم شاکی بدون حق و حقوق است. بحث رضایت گرفتن، بحث دیگری است و بحث مسایل انسانی نسبت به یک پرونده هم بحث دیگری است. ما در صدد این هستیم و خواهیم بود که از اولیای دم رضایت بخواهیم و با توجه به این که خانوادهای که من دیدم و با آنها صحبت کردم، انسانهای خیلی موجهی هستند، امیدوارم رضایت بدهند. نه تنها این خانواده، خیلی از کسانی که عزیزشان را از دست دادهاند، با این دید نگاه کنند که وقتی یک نفر مرتکب جرم میشود، شرایط و موقعیت زمانیاش با زمانی که ما در آن هستیم، تفاوت دارد. اولیای دم هم دوست دارند که اگر کسی بیگناه است، اعدام نشود. از قدیم گفتهاند: اگر هزار گناهکار در جامعه آزاد باشند، بهتر از این است که یک بیگناه پای چوبهی دار برود و اعدام شود. اخیراً، اشاره میشود که مجلس شورای اسلامی اجرای حکم سنگسار را نیز متوقف کرده است. آیا این مصوبه، ابلاغ قانونی شده است؟ آیا بعد از این قضات حکمی برای سنگسار صادر نخواهند کرد؟ امیدوارم چنین باشد و چه مجلس شورای اسلامی، چه شورای نگهبان این دیدگاه را داشته باشند که قصد منتفی کردن حکم سنگسار را داشته باشند. چرا که سنگسار، مجازات انسانی نیست و حکمی نیست که الان بخواهد در کشور ما جاری و ساری شود. من شنیدهام که مجلس شورای اسلامی بحث سنگسار را از قوانین ما منتفی دانسته، اما هنوز این پروسه تکمیل نشده است. مضافا بر این که اگر مجلس شورای اسلامی مصوبهای را بگذراند، باید حتماً به نظر شورای نگهبان برسد و دوازده نفر از اعضای شورای نگهبان نسبت به مغایرت یا عدم مغایرت آن مصوبه با قانون اساسی و شرع، اظهارنظر کنند. امیدوارم که دیدگاههای اعضای شورای نگهبان هم به گونهای باشد که به آنچه که جامعه میپسندد و به خواستههای فعالین حقوق بشر که خواستههای معقولی هم هست، اعتنا کنند و با دید سنتی به این قضیه نگاه نکنند، خشونتطلبانه نگاه نکنند. انشاالله که حکم سنگسار هم از قوانینمان زدوده شود، نه این که اعدام جایگزین آن شود. چون خیلی بدتر خواهد بود و در این مورد نظرات سلیقهای خیلی پیش خواهد آمد و باعث میشود نوعی هرج و مرج در سیستم قضایی بهوجود بیاید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|