خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > از نشریه توقیف شده «شمس تبریز» تا زندان | |||
از نشریه توقیف شده «شمس تبریز» تا زنداناردوان روزبهa.roozbeh@radiozamanej.comدر حالی که قریب به چهل روز از دستگیری نقی احمدیآذر، روزنامهنگار، فعال مطبوعاتی و نویسنده و شاعر آذربایجانی میگذرد، فعالان مدنی هنوز اعلام میکنند که از سرنوشت او اطلاعی در دست ندارند. نقی احمدیآذر، عضو هیأت تحریریهی نشریهی توقیف شدهی «شمس تبریز» و مورخ و شاعر آذربایجانی است که در تاریخ پانزدهم فروردینماه ۱۳۸۸ بازداشت شده است و علیرغم گذشت نزدیک به چهل روز، هنوز در بازداشت بهسر میبرد. خانوادهی احمدی، علت بازداشت وی را کتابها و دستنوشتههای او میدانند.
برادر نقی احمدی دربارهی وضعیت او چنین میگوید: او نویسنده، روزنامهنگار و مورخ است. ما علت دستگیری او را همین موارد میدانیم. آیا قبل از دستگیری تهدیدی شده بود؟ چند سال قبل، گاهی ادارهی اطلاعات او را میخواست. با او صحبت میکردند و بعد رهایش میکردند. اما اکنون، حدود چهل روز است دستگیر شده. یک بار هم همسر و پسرانش با او ملاقات کردهاند. آیا تاکنون، دادگاهی برای برادرتان تشکیل شده است؟ خیر. فعلاً در این مورد اطلاعی نداریم. به نظر من، به خاطر نوشتههایش در زمینهی فرهنگی و ادبی دستگیر شده است.
برخی دیگر نیز وجود دستنوشتهها و رفت و آمدهایش به محافل ادبی جمهوری آذربایجان را یکی از دلایل دستگیریاش اعلام میکنند. اما مسئولین قضایی از اعلام جدی جرایم او سر باز میزنند. به گفتهی خانوادهی احمدیآذر، آنها تنها یک بار اجازهی ملاقات با وی داشتهاند. خانواده او پس از این ملاقات وضعیت جسمی او را چندان مطلوب توصیف نکردند. احمدیآذر نویسنده و مترجم چندین کتاب در حوزهی زبان، ادبیات و تاریخ آذربایجان است. یاشار حکاکپور، مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ)، علاوه بر وضعیت نقی احمدیآذر، به دستگیری هفت شهروند ارومیهای اشاره میکند که در بازی میان تیمهای فوتبال ایران و جمهوری آذربایجان، به دلیل شعار دادن و تشویق تیم جمهوری آذربایجان، دستگیر شدهاند. یاشار حکاکپور، مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان میگوید: آقای نقی احمدیآذر مقدم، روزنامهنگار و فعال مدنی و مطبوعاتی آذربایجانی از روز پانزدهم فروردین ۸۸ دستگیر شده است. اطلاعاتی که خانوادهاش طی یک تماس تلفنی از وی گرفتهاند، این بوده که وضعیتش جالب نیست و مسئولان قضایی از دادن اطلاعات در مورد اتهامات ایشان، امتناع میکنند. در مورد دیگری، هفت تن از فعالین مدنی آذربایجانی در ارومیه که هنگام مسابقهی فوتبال بین تیمهای آذربایجان و ایران، در محل ورزشگاه ارومیه حضور داشتهاند و اقدام به تشویق تیم جمهوری آذربایجان کرده بودند، دادگاه انقلاب خواسته و به شش ماه حبس تعزیری و سی ضربهی شلاق محکوم کرده است. اسامی این افراد به قرار زیر است: یاور شریفی، سعید محمودی، محمد شریفی، سعید رسولپور، مجتبی کهریز، غلامرضا دامنه و علی اکبری. دادگاه این افراد را در شهریور ماه ۸۷ به خاطر حمل پرچم آذربایجان در مسابقهی فوتبال دوستانه ایران و آذربایجان (در جریان مسابقات تورنمنت چهارجانبه مابین کشورهای آذربایجان، ترکیه، عراق و ایران) و تشویق این تیم، به شش ماه حبس تعزیری و سی ضربه شلاق محکوم کرده است. آقای احمدیآذر هماکنون در چه شرایطی به سر میبرد؟ آقای احمدیآذر از فعالین استان آذربایجان شرقی است که از تاریخ پانزدهم فروردین ۸۸، دستگیر شده است. خانوادهی ایشان طی مراجعات مکرر، به دادسرا و ادارهی اطلاعات تبریز، تا کنون نتوانستهاند هیچ اطلاع دقیقی از اتهامات وی داشته باشند. اتهامات ایشان تاکنون اعلام نشده و دادسرا و مسئولان قضایی از دادن اطلاعات در مورد اتهامات ایشان خودداری میکنند. اجازهی ملاقات به خانواده داده نشده است. فعلاً ایشان وکیلی ندارد. منتها، خانواده به دنبال وکیل هستند تا پیگیر کارهای قضایی ایشان باشد. خانواده و نزدیکان به خانوادهی آقای احمدیآذر میگویند که اتهامات وی بر اساس نوشتههایی بوده است که قبلاً در مجلهی «شمس تبریز» انتشار میداده است و همچنین در بعضی از نشریات استان آذربایجان شرقی مطالبی مینوشته است. ایشان کتابهایی در مورد تاریخ و فرهنگ آذربایجان دارد. او در زمینهی اجتماعی و سازمانهای غیر دولتی نیز فعال بود و همچنین اشعاری را که به زبان آذری و خط لاتین در جمهوری آذربایجان نوشته شده بود، به الفبای عربی تبدیل و در تبریز منتشر کرده بود. با شعرای جمهوری آذربایجان نیز ارتباط داشت. خانوادهی آقای احمدیآذر، دلایل دستگیری ایشان را این مسایل میداند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
تا کی باید شاهد این حق کشی ها و اجحاف ها در حق ملت آذربایجان باشیم و دم برنیاوریم؟
-- اوختای بابایی ، May 16, 2009از مسئولین رادیو زمانه به خاطر پوشش اخبار آذربایجان سپاسگزارم.
-- ائلمان نوری ، May 16, 2009اینجا تو آذربایجان فشار های حاکمیت خیلی زیاده و ما آذربایجانیها از داشتن اولین حقوق انسانی مان یعنی آموزش به زبان مادری و گرامی داشتن فرهنگ و زبانمان محرومیم.
حکومت ایران به خطر ترک بودنمان ما را از نظر اقتصادی عقب نگه داشته است و نویسندگان و روزنامه نگاران و دانشجویان و دیگر اقشار و طبقات جامعه آذربایجان هرگاه سخن از حقوق ملی شان می گویند دستگیر و شکنجه و بعضا نیز کشته می شوند
به عنوان یک ایرانی از فشارهایی که حکومت ایران بر آذربایجانیها می آورد شرمگینم
-- مصطفی طاهری ، May 16, 2009سیاست راسیستی آریاپرستی که پایه های آن در دوران سیستم استبدادی پهلوی مستحکم گردیده بعد از انقلاب ۵۷ نیز همچنان ادامه یافته است . بعبارتی دیگر برای ما ترکهای ایران گذشته و زمان حال هیچ تغییری نیافته است . چرا که نه ؟ کسانیکه به دولت فعلی جهت داده و سیاستهای آنرا تعیین مینمایند ، خود را از نژاد آریایی و اصیل فارس دانسته و بدان افتخار میکنند . ملی گرایان فارس خود را صاحب سرزمین ایران و نظام حکمرانی آن دانسته و در تلاشند تا بهر طریقی ملتهای غیر فارس را در بنیه خود آسیمیله و استحاله نمایند . این افراد که خود را برتر از دیگر ملل ساکن ایران میدانند بهر طریقی دست میزنند تا عقده های بجا مانده از گذشته دور و نزدیک را ارضاء نمایند. اقداماتی همانند عقب نگاهداشتن مناطق ترک نشین و بازداشت و شکنجه نویسندگان و مورخان آذربایجانی...
-- اختر ، May 16, 2009من نمیفهمم داشتن حق آموزش به زبان مادری، در کنار فارسی مگر به کسی ضرری می رساند؟
-- eX ، May 16, 2009از رادیو زمانه به دلیل انتشار اخبار نقض حقوق مردم بدون توجه به افکارشان تشکر میکنم.
-- saeed ، May 16, 2009آموزش به زبان مادری و پاس داشت فرهنگ ، زبان و یادگار های به جای مانده از نیاکان یکی از ابتدایی ترین حقوق انسان هاست . در عین حال حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور از وظایف حاکمیت .متأسفانه در طی سال های بعد از انقلاب رژیم جدید که باید بر خلاف رژیم گذشته فرهنگ ها و زبان های مختلف را حداقل بر اساس نص قرآن کریم می پذیرفت و به آنها امکان رشد می داد ، غیر فارس بودن و نوشتن به زبان مادری و پاس داشت فرهنگ قومی را اقدامی بر علیه امنیت ملی تلقی نموده است و با افزودن فشار بر فعالان قومی سبب شده است تا آنها نیز مطالبات خود را افزایش دهند و دیگر خود را ایرانی ندانند و بخش عظیمی از آنها در پی استقلال باشند که این امر مجددا فشار رژیم بر این فعالان را افزایش می دهد .
-- علی ، May 16, 2009حال آن که با نگاهی در تاریخ متوجه می شویم که آذربایجانی های مقیم آذربایجان شمالی ( جمهوری آذربایجان ) که در زمان قاجار از ایران جدا شد خود را ایرانی می پنداشتند و زبان فارسی در بین نویسندگان و روشنفکران آنجا رواج داشته است و برخی اقدامات حاکمیت های پهلوی و جمهوری اسلامی از جمله حمایت از ارمنستان و ممانعت از برگزاری کلاس های آموزش زبان ترکی در مدارس سبب شد تا برخی از آذربایجانی های مقیم آذربایجان های شمالی و جنوبی خود را جدا از ایران بدانند که نمونه اش را در مطلب بالا مشاهده می کنیم که واقعا جای افسوس دارد .