خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > اعدامی یکبار میمیرد و منتظر اعدام، بارها | |||
اعدامی یکبار میمیرد و منتظر اعدام، بارهااردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comشاید لازم باشد در مقدمه بگویم از حدود ۱۰ ماه پیش که از صدور حکم اعدام برای بهنود شجاعی مطلع شدم تا امروز نزدیک به ۱۰ گفت و گو و گزارش از شرایط او تهیه کردهام. هر بار به هر علتی از وکلای او خواستم تا مخاطبان رادیو زمانه را در جریان گردش پرونده او قرار بدهند که صادقانه باید بگویم آنچه ممکن بود آنها در گفتنش دریغ نکردند. بهنود شجاعی متهم است که در سال ۱۳۸۴ و زمانی که ۱۷ ساله بوده، در یک درگیری فردی را به قتل رسانده است. وی طی ماههای گذشته، چندینبار به پای چوبهدار برده شده، اما هربار با دستور توقف حکم از سوی ریاست قوهی قضاییه اعدامش اجرا نشده است. چیزی که برای من در این نزدیک به ۱۰ گزارش اهمیت داشت و شاید دلهرهآور، این بود که معمولاً با شنیدن خبر احتمال اجرای حکم بهنود، تمام وجودم را ترس میگرفت. نمیدانم شاید حتا تصور اینکه به جای او بخواهم تا پای چوبه دار بارها بروم و برگردم نه تنها سخت، بلکه تا حد زیادی غیر قابل تصور بود.
نوجوانی بارها است که تا مرگ میرود و برمیگردد. راستش نمیدانم آیا این خود نوعی مرگ برای او نیست؟ هر بار مردن و زنده شدن. به هر حال با اطلاعرسانی یکی از وکلای بهنود شجاعی یعنی محمد مصطفایی، مطلع شدم که با تایید شعبه مربوطه و ابلاغ به اجرای احکام در چهارشنبهای که گذشت بهنود شجاعی نوجوانی که در سن ۱۷ سالگی در یک نزاع موجب قتل نوجوانی دیگر شده بود، باید اعدام میشد. فارغ از اشکالات ماهوی وارد بر پرونده، از جمله عدم توجه به نظریه پزشکی قانونی دال بر اینکه ضربه بهنود به صورت منفرد منجر به قتل نوجوانی به نام مهرداد نشده، بحث بر سر این است که با توجه به تماسهای برخی هنرمندان با خانواده مقتول، آنها حاضر به رضایت شده بودند. هنرمندان نیز در پاسخ به این حسن توجه خانواده مقتول، به دنبال قبول رضایت اولیای دم با افتتاح حسابی در تلاش بر آمدند با پرداخت دیه، کار آنها را جبران کنند که این حرکت با احضار آنان به قوه قضاییه و برخی تهدیدها مسکوت ماند. چندی بعد نیز خانواده مقتول، اظهار رضایت خود را علیرغم شهادت شهود انکار کردند. لذا اجرای حکم به اجرای احکام ابلاغ شد. اما در خبرهای روز سه شنبه به نقل از روزنامه اعتماد آمده بود حکم اعدام بهنود شجاعی که قرار بود روز چهارشنبه اجرا شود، به دستور دادستانی تهران متوقف شده است. اینبار هم به سراغ محمد مصطفایی رفتم تا برای برای مخاطبان زمانه توضیح بدهد دلایل عدم اجرای حکم اعدام موکلش چه بوده است:
در ابتدا دادستان تهران یک نامه به اجرای احکام نوشتند که در به پیوست، فیلمی بود که نشان میداد (اولیای دم مقتول) در حضور چند نفر از شهود رضایت دادهاند. نسخهای از فیلم و این نامه هم به دادگاه کیفری استان، شعبهی ۷۴ ارسال شد. این در حالی بود که شعبهی ۷۴ در مورد این موضوع، بدون دیدن فیلم اظهار نظر کرده بود و گفته بودند ما آن عفو از قصاص را قبول نمیکنیم و باید پرونده به اجرای احکام برود و اجرا شود. لذا همین کار را هم کردند و پرونده را به اجرای احکام فرستادند. به نظر من، عدم اجرای این حکم بیشتر به این دلیل بوده که اینها زمان زیادی نداشتند که مقدمات اجرای حکم را فراهم کنند. هنوز نباید فراموش کرد بهنود شجاعی در معرض خطر اجرای حکم قرار دارد و هر لحظه احتمال دارد که او اعدام شود. در این بین، در خصوص بهنود، استفتایی از آقای مکارم شیرازی کردم. به این صورت که به ایشان عرض کردم، اگر اولیای دمی در جلسهای به صورت شفاهی عفو بدهند و بعد منکر این رضایت شوند یعنی از رضایتشان عدول کنند، آیا این انکار قابل استماع است؟ وضعیت این رضایت به چه شکلی خواهد شد؟ که ایشان در پاسخ من گفتند «اگر شهود عادل باشند و در حضور شهود این کار انجام شده باشد و عفو داده باشند، دیگر انکارشان قابلیت اجرا ندارد و اثری در قضیه نخواهد داشت.» بنابراین به نظر من، اگر درخواست بررسی مجدد را نپذیرند و بهنود شجاعی اعدام شود. صرفنظر از ایراداتی که در پرونده وجود دارد و صرفنظر از اینکه کنوانسیون حقوق کودک این اجازه را به دولت ایران نمیدهد که اطفال زیر ۱۸ سال را اعدام کند. به دلیل گذشتی که اولیای دم کردهاند، از لحاظ شرعی، این اعدام، مخالف شرع و حتا قانون است.
با توجه به اینکه حقوق جزا در ایران بر اساس قوانین فقهی است. اشاره میکنید یک فقیه مجتهد به شکل رسمی با اجرای این اعدام، اعلام مخالفت میکند و قابل اثر نمیداند. اما قاضی پرونده اعدام را قابل اجرا میداند. این تضاد در چیست؟ متأسفانه این تضاد را در کشورمان داریم. آن چیزی که در اجرای احکام اهمیت دارد، نظر قاضی است. با توجه به استفتایی که گرفته شده است، باید پرونده را به نظر ایشان برسانند و ایشان پرونده را ملاحظه کنند. در مادهی ۱۸ قانون اصلاح تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، این مسأله منعکس شده که اگر تعارضی در جایی وجود داشته باشد که حقوق متهم در معرض خطر قرار دارد و میخواهند جان یک نفر را بگیرند، لازم است تحقیقات مجددی صورت پذیرد و از اجرای حکم جلوگیری شود. نکتهای که در مورد این پرونده هم باید لحاظ شود، اظهار نظر مجتهد جامعالشرایط است و در قانون قضایی جاری کشور از فتاوی آنها استفاده میکنند. به هر حال استفتاء از آیتالله مکارم شیرازی و پاسخ به آن از سوی ایشان، دلیل محکمی برای من است که حکم اجرا نشود. در روند پرونده در مقطعی به رضایت خانوادهی مقتول اشاره میشود. اما بعد رضایتشان را انکار کردهاند، شما چه دلیلی را برای این انکار فرض میکنید؟ در ابتدا بعد از اینکه با تلاشهایی رضایت گرفته شد، چند نفر از هنرمندان، برای اینکه بتوانند به اولیای دم، دیه پرداخت کنند، از مردم خواستند کمک کنند تا مبلغی فراهم شود که این مبلغ به عنوان دیه به اولیای دم داده شود. بعد از این موضوع با توجه به احظار آنها به دادسرا و فشارهای وارده، این روند متوقف شد. دوم، شاید اولیای دم بخواهند رضایت بدهند ولی اطرافیانشان مانع میشوند. فکر میکنم بیشتر تحت تأثیر اطرافیان است و از طرفی احتمال دارد مسدود شدن آن حساب برای پرداخت دیه، دلیلی بر عدم رضایت باشد. در همین رابطه: • توقف مجدد حکم اعدام بهنود شجاعی • کفنپوشی برای اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی • تعویق دیگر بار اعدام بهنود شجاعی و محمد فدایی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نمی دانم از فیلم "دم صبح" ساختهء حمید رحمانیان مطّلع هستید یا نه؛ همین داستان است.
-- بدون نام ، Dec 29, 2008