تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت‌ و ‌گو با وحید قره‌باغی، سخنگوی سازمان حمایت از زندانیان ترک

با دستگیری فعالان ترک، یاد ستار‌خان گرامی داشته شد

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

جمشید زارعی، ۳۱ ساله و از فعالان مدنی در تبریز، ظهر روز سه‌شنبه، بیست‌ و هشتم آبان‌ماه‌ در محل کارش توسط ماموران اداره‌ی اطلاعات شهر تبریز بازداشت شد.

او در ۲۱ اردیبهشت امسال هم در تبریز بازداشت شده بود و حدود سه ماه را در بازداشتگاه اداره‌ی اطلاعات تبریز و زندان عمومی شهر به سر برد. شایان ذکر است، نامبرده در اردیبهشت ٬۸۷ نیز هم‌زمان با دومین سالگرد اعتراضات خرداد ۱۳۸۵ آذربایجان دستگیر و سه ماه در بازداشت موقت بود.

در آخرین روزها هم حکم شش ماه حبس تعزیری در این خصوص برای وی صادر شده بود. این فعال پس از تحمل نه روز بازداشت موقت پنج‌شنبه، هفتم آذر‌ماه به قید وثیقه ۲۰ میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شد.

در همین زمینه پیش از آزادی او با سخنگوی سازمان حمایت از زندانیان ترک، وحید‌ قره‌باغی گفت و گو کردم.

Download it Here!

آخرین اخبار در ارتباط با وضعیت بازداشت جمشید زارعی چیست؟

جمشید از روز سه‌شنبه، بیست‌ و هشتم آبان‌ماه در تبریز بازداشت شد و کماکان بازداشت ایشان ادامه دارد. به دنبال این بازداشت، خانواده‌ی او به ارگان‌های امنیتی و جزایی در خصوص اتهام وی و محل نگه‌داری‌اش مراجعه‌ کردند‌.

اما هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌‌اند و هیچ‌کس پاسخ‌گوی خانواده‌ی وی نبوده است و آقای زارعی در مکان نامعلومی به سر می‌برد. البته این برای اولین بار نیست که ایشان بازداشت شده است.

آقای زارعی فعالی هستند که سابقه‌ی فعالیت ایشان به پیش از این برمی‌گردد. وی امسال و با توجه به اعتراضات خرداد ۸۵ در دومین سالگرد آن ۲۰ اردیبهشت‌ماه بازداشت شده و بعد از سه ماه بازداشت موقت به قید وثیقه آزاد شده بود.

اشاره به گسترش دستگیری‌ها ‌کردید، می‌توانید توضیح بدهید؟

بله، در این ایام دستگیری‌های گسترده‌‌ای صورت گرفته است. در تهران و کرج هم بوده و اکثر فعالان روزنامه‌نگار و دانشجویان را دستگیر کرده‌اند.

مثلاً خانم شهناز غلامی دستگیر شده‌ و روز ۱۹ آبان به دنبال بازداشت وی خانه‌اش مورد بازرسی قرار گرفته و کتاب‌ها و کامپیوتر او را بردند. یک هفته بازداشت خانم غلامی تبدیل به زندان شده است‌.

اما در تهران دستگیری فعالان ادامه دارد: قاسم برزگر، حسین حسینی، سیروس حسین‌نژاد از جمله فعالانی هستند که طی روزهای گذشته در کرج دستگیر شده بودند و هم‌چنان در بازداشت به سر می‌برند. اتهام آنان هنوز اعلام نشده و از ملاقات و داشتن وکیل نیز محروم هستند.

ما احتمال می‌دهیم دستگیری این‌ها در ارتباط با مراسم یادبود ستارخان بوده است. چون از سه چهار سال پیش آذربایجانی‌ها مراسم یادبود ستارخان را در شاه‌عبدالعظیم برگزار می‌کنند و خواسته‌هایی را هم مطرح می‌کنند مثل پذیرش زبان ترکی و مواردی از این دست که نگاه مثبتی به آن نمی‌شود.

یکی دیگر از فعالان نیز سیروس یوسفی است که از شنبه، ۲۵ آبان در بازداشت به سر می‌برد. احتمالاً این فعالین در بند ۲۰۹ اوین حضور دارد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

ستارخان به قنسول روس که خواستار پناهنده شدن او به سفارت روس شده بود گفت: می‌خواهم هفت کشور جهان زیر بیرق ایران باشند حال چگونه خود زیر بیرق بیگانه روم.
دست‌اندرکاران رادیو زمانه جناب اردوان بس است دیگر حمایت از این تجزیه‌طلبان. یک ذره‌ از میهن‌پرستی و ایران‌دوستی ستارخان در خون این آقایان پان‌ترکیست تجزیه‌طلب وجود ندارد. من خودم آذربایجانی‌ام و به هموطنانم می‌گویم که حساب اینها را از آذربایجانی ها جدا کنند.
جناب روزبه شما هم خجالت بکشید و بس کنید این تفرقه افکنی را.
---
اردوان روزبه: با احترام به نظر شما. نمی دانم، آیا انعکاس رفتار نابه هنجاری که بی شک در چهار چوب برخورد منطقی و کلامی با این افراد هم نیست تفرقه افکنی است یا اصل ماجرا؟
اشکال از این جا آغاز می شود که بسیاری به دنبال این نیستند که ریشه رفتار های غیر منصفانه را در کشور که محدود به فقط این قشر هم نیست، بیابند و از بین ببرند بلکه انعکاس آن را تفرقه افکنی می دانند.
به هر حال از نظر شما سپاس گذار هستم اما در بین مصاحبه هایی که با تمامی فعالان ترک داشتم حتا یک بار هم نشنیدم از جدایی خواهی ذکری به میان بیاورند. .

-- رضا عظیم‌زاده ، Dec 2, 2008

تمامي اينها در باطن و در گفتگوهاي خصوصي
هدفي جز استقلال و تجزيه ايران ندارند.
----
اردوان روزبه: با پوزش من هیچ گاه نتوانستم در گفت و گو های خصوصی این دوستان شرکت کنم. سندی هم در این زمینه ندارم. در حال برای من مستندات اقرار به زبانی است که اهل قضا هم به آن پایبندند، چه رسد به این حقیر روزنامه نگار.

-- عليرضا ، Dec 3, 2008

نکته ای که آقای رضا عظیم زاده اشاره کرده چیز جالبی است. خشونت در مورد روزنامه نگار های ترک، دانشجویان و فعالان اجتماعی مجرمانه نیست اما انعکاس این رفتار های ناجور جرم است. این هم نوبر است والا!

-- حامی ، Dec 3, 2008

شاید لازم باشه نظر شخصی خودم رو در این جا بگم. کامنت می زارم چون یک نظر شخصی و بیرون از بخش حرفه ای من است.
به دغدغه آقای رضا عظیم زاده احترام می زارم و صحبت های آقای علی رضا رو هم ناشی از دل نگرانی برای ایران می دونم. اما من هم دوست دارم بگم در تمامی روزهایی که به دنبال انعکاس نظر اقلیت ها در کشور بوده ام هیچ نگاهی و هیچ امیدی جز ارائه تصویری از آن چه رخ داده نداشته و ندارم. من هیچ گاه موافق با تحزیه ایران بزرگ نیستم. من هیچ گاه خاری از خاک آن سزرمین مادری را به خرواری آسایش ترجیح نداده و نمی دهم. آن کس که بدنبال دوری وجبی از خاک این سر زمین باشد برای من حکم دوست ندارد و دست کم بر رفتار او صحه نخواهم گذاشت.
اما باور می کنم ایران یعنی کرد، ترک، لر، بلوچ و عرب. مام وطن خشنود از هم سرایی تمام مردم ایران با هر لهجه و زبان است.
اگر کمی آن هایی که سکان کار دستشان است از بد فهمی هایشان بکاهند نه تنها ایران را یک پارچه کرده اند بلکه هم دلی را دو صد چندان کرده اند.
از راه دوری نیامده ام. من هم نوجوانی ام را در همان سرزمین، در طلایه و ایستگاه حسینه و پاوه بوده ام و من هم یادمان هایش را دارم.
نفروخته ام و نمی فروشم و نخواهم فروخت.
هنوز هم می اندیشم:
همه ی جان و تنم، وطنم وطنم وطنم

-- اردوان روزبه ، Dec 3, 2008

دوستان چرا هر دفعه به آقای اردوان حمله می‌کنید؟ او تنها یک روزنامه‌نگار است و وظیفه خود را انجام می‌دهد. وقتی هم به مساله ملیتها تو ایران می‌رسیم باید هدف و تمامی تلاشهای ما رعایت دموکراسی و حقوق بشر باشد. اگر فردی از جامعه آذربایجانی در ایران بخواهد که آذربایجان از ایران جدا شود و کشوری باشد مستقل این یکی از حقوق های ذاتی اوست طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر. این همان حقی است که در کانادا و دیگر جاهای دنیا برای انسانها قائل هستند. اما او هنوز این خواست را هم نخواسته شما حکم اعدام اش را می‌دهید. چون متاسفانه شما می ترسید از حق تعیین سرنوشت ملیتهای غیر فارس در ایران حق زبانی را هم برای آنها قائل نیستید و فکر می کنید که سبب تجزیه خواهد شد. اما باید گقت که این استدلال درستی نیست . این همان استدلال دیکتاتوری و نژادپرستی است دیکتاتورها از دادن آزادی ها به مردم می ترسند چون فکر می کنند دادن آزادیهای کوچک سبب آمدن دیگر خواستها و طلب آزادیهای بیشتر می شود. اینرو هم از یاد نبریم که خواست استقلال تفکر شخصی قسمتی است و افراد زیادی هم در ایران هستند از آذربایجانیها که به فدرالیست اعتقاد دارند. این را در آخر باید ملت در یک فضای کامل و آزاد تصمیم بگیرند. در اینجا از شما سوال می کنم آیا یک موقع ای در ایران آزاد شرایط همه پرسی پیش بیاید که در آنجا آذربایجانیها رای بدهند به آنچه چطور می خواهند زندگی کنند شما به آن احترام خواهید گذاشت ؟ با در نظر گرفتن اینکه آذربایجان دارای یک جغرافیایی تاریخی برای خود است.

آیا شما حقوق بشر را رعایت خواهید کرد و آنفرد ترک خواهد توانست تفکر و خواستهای خود را بطور مدنی بیان کند؟ چرا نمی توانید حقوق بشر را آنطورکه است بپذیرید ؟ چرا فکر می کنید که کشور باید یک زبان رسمی داشته باشد و آنهم فارسی !! چرا نمی خواهید در آینده کشوری چون کانادا را ترسیم کنید . بدون نقض حقوق کسی و احترام به تمامی ملتها ! این نوع فکر کردن برای بشریت مفید است و دیگر عصر نژاد پرستی به پایان رسیده اروپا - آلمان همانی نیست که در قرن ۱۸ و ۱۹ است. پس ایران هم ایران آندوره نیست. متاسفانه بخاطر اینکه در ایران حکومت سالمی در عصر گذشته، عصر احترام به حقوق بشر نبوده ما انتظاری بیش از این را باید نداشته باشیم که تعغیراتی داده شده باشد.

با پوشیدن روی مساله نمی‌توان به نتیجه‌ای رسید چنین برخوردهای به ادامه حیات فضای ناسالم در جامعه ختم می‌شود.

-- ائل آی ، Dec 3, 2008

دست اندرکاران محترم رادیو زمانه، هدف این آقایان هرچه باشد، تریبون دادن به دستشان درست نیست. این افراد ستارخان را که برای کل ایران و نه فقط آذربایجان مبارزه کرد مصادره به مطلوب می کنند که اقدامی غیراخلاقی است و اگر رسانه ها در دامشان بیفتند خدا می داند کار به کجا بکشد. خودشان به اندازه کافی وب سایت و رادیو و تلویزیون و وبلاگ دارند که برایشان تبلیغ کند. خواهشمندم شما هم مانند دیگر رسانه ها از افتادن در دامشان حذر کنید. در ضمن پیش از طرح اتهام از طرف این حضرات یادآوری می کنم که من هم خودم ترک ایرانی ام و به ترک بودنم به اندازه ایرانی بودنم افتخار می کنم.

-- بشیر از لندن ، Dec 3, 2008

جناب آقای روزبه:
آیا انتظار آن است که شما یا کسی دیگر بگوید:
"من همیشه موافق با تجزیه ایران بزرگ هستم." که شما میگویید نیستم.
----
اردوان روزبه: گاهی توضیح مبرهن ها هم لازم می شود آقای عمید عزیز. لازم ...

-- عمید ، Dec 3, 2008

مگه در ایران تنها فارس زبانها زندگی مب کنند که فرهنگ، زبان، تاریخ، موسیقی و...آنها حاکم باشد. چرا باید ایران آباد در اصفهان - یزد - شیراز و کرمان خلاصه شود؟ مگه ملت فارس صاحبخانه و بقیه مستاجر هستند؟ اگه ایرانی هست امروز در سایه رشادتهای تورکهای آذربایجانیها بوده است مگر غیر از آن است که تنها بعد از اسلام آنها هزار سال تو ایران حکومت کردند ؟ آیا آنها زبان فارسی را قدغن کردند؟ بر عکس بیشترین خدمت را به این زبان همان تورکها کردند. چرا انقلاب مشروط و رشادتهای غیور مردان آذربایجان فراموش باید گردد؟ آیا آن جوانان تورک نیودند که ۸ سال مقابل صدام ججنگیدند؟ هزاران هزار انسان فرهیخته به ایران داده آذربایجان . اینطوری از آنها قدردانی می کنید؟ تا کی با نام جلوگیری از تجزیه ایران، طرح ملت واحد ، ملتی با تاریخ مشترک ، ملتی با دین مشترک ، ملتی با زبان مشترک ، با نژاد مشترک و ... را در پیش خواهید کشید و گام پیش گذاشته و ملتهایی که در ایران زندگی می کنند را " ملت "نخواهید دانست. بلکه آنها را اقوام و اقلیت های قومی خواهید شمرد که ایرانی نیستند و در ایران بی ریشه اند. لابد ترکها از نسل مغولان و تاتار یا نوعی فارس و آریایی و ... هستند . چرا سعی می کنید تا نشان دهید که ایران جزو کشورهای کثیرالملت نیست . یک ملت با یک زبان ولی با لهجه های مختلف ، با نژاد آریایی ، با دین اسلام یا دین قدیم تر ایرانی (زرتشت) در این خاک و جغرافیایی که ایران نامیده می شود زندگی می کنند و هر کس در فکر امتیاز خواهی و حق و حقوق طلبی باشد تجزیه طلب است . تجزیه طلب هم خائن و عامل خارجی است . حکم خائن و عامل خارجی هم معلوم است و باید بمیرد ! اما اگر بیش از یک نفر یا قوم باشند ، گول دشمن یا کشور خارجی را خورده اند و یا جزو اقوام وحشی مهاجم به ایران هستند و حقی در این آب و ملک ندارند و باید سرکوب شوند ...

به هر حال ما ایرانیان ( از هر نژادی ) در طول تاریخ ، بارها به خاک ملتهای دیگر هجوم برده و بر توسعه ارضی خود ، اقدام کرده ایم و بارها نیز در مقابل استقلال خواهی آنها کوتاه آمده و عقب نشسته ایم . نمی توانیم این بسط و قبض سیاسی و ارضی را نادیده بگیریم و انکار کنیم . به عنوان نمونه ، تاجیکستان ، ترکمنستان ، ارمنستان ، آذربایجان ، افغانستان، هندوستان ، بخشهایی از پاکستان کنونی ، بارها در زیر چکمه مهاجمان ایرانی مانده اند و بار ها هم به ایران ما حمله کرده و خود را از یوغ ما ایرانیان آزاد کرده اند.

-- رحمان ، Dec 4, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)