خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > اندر حکایت گرفتارشدن سرمایههای ایرانی در دبی | |||
اندر حکایت گرفتارشدن سرمایههای ایرانی در دبیاردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comدر روزهای پایانی نوامبر بحرانی که اقتصاد آمریکا را در نوردیده بود و کشورهای غربی را در حالت آمادهباش نگه داشته بود، سر از بازارهای پررونق کشوری که در حاشیه جنوبی خلیج فارس سالها نقطه اتصال سرمایههای ایرانی و حتا محل خرج کرد پولهای بینشان بود، در آورد. در هفته گذشته شاخصهای بورس در این کشور باز هم از رشد منفی برخوردار بود. و کاهش ارزش سهام را در سال جاری میلادی به یک تریلیون دلار نزدیکتر کرد. شرکتهای ساختمانی که در گذشته آپارتمانهایشان را بر روی نقشه میفروختند و رونق ساخت و سازشان را موضوع بحثهای روز اقتصاد میکردند، اینک یک به یک کار خود را متوقف کردهاند. روند رو به رشد اخراج کارگران در این کشور آغاز شده است و سرمایهگذاران خارجی از بیم عدم بازگشت سرمایه پرداخت پول خود را متوقف کردهاند. البته دولت امارات هم بیکار ننشسته و اعلام کرده است، برای کنترل این وضعیت ۱۹ میلیارد دلار در بازار تزریق خواهد کرد. بسیاری معتقدند با توجه به ادامهدار بودن این روند و اکثریت سرمایههای خارجی در دبی این رقم نمیتواند گرهگشا باشد. از سویی دیگر اشاره شده دولت دبی اعلام کرده است که اجازه خروج سرمایههای خارجی را نخواهد داد. اما نکته دیگر این که با حجم بالای سرمایههای ایرانی در دبی، سرنوشت آنها در این آشفتگی چه خواهد بود. دکتر هادی غنیمیفرد تحلیلگر اقتصادی در این مورد اشاره میکند.
بالاخره بحرانهای مالی غرب به دبی رسید، میخواهم بدانم که به نظر شما تاثیر این بحرانها بر سرمایهگذاریهای ایرانی در دبی چیست؟ در وحله اول باید بگویم متاسفانه چون دبی به اقتصاد کشورهای بحرانزده خیلی وابسته است، این بحران فوقالعاده در اقتصاد آنها موثر خواهد بود. من وقتی برای دوستانمان در ایران راجع به بحران و آثار آن در اقتصاد صحبت میکردم این بحران را به این شکل توصیف کردم که اگر بقال محل ما با من قهر کند و به من کالا ندهد، من یک فکری برای خودم میکنم. اگر این بقال ورشکست شود، من میگویم به جهنم که ورشکست شد، چون من قبلاً گرفتاریهایم را حل کردهام و دیگر به آن بقال نیازی ندارم، میخواهد ورشکست شود و یا میخواهد موفق شود. امروز بحران مالی در برابر اقتصاد ما در ایران، این مساله را دارد. در مورد بحران چون به دلیل تحریم، ما با مسائلی روبرو بودهایم، بسیاری از مسایل اقتصادی به ما منتقل نشد. ولی به کشورهایی مثل دبی که وابستهی اقتصاد امریکا و کشورهای صنعتی جهان است این بحران فوقالعاده روی آنها تاثیر گذاشته است. من انتظار عمیقتر شدن این بحران را در دبی دارم. چون ساختمانهایی که بیوقفه در دبی ساخته میشود و همینطور به دلیل بلندمرتبهسازی ارتفاع دبی دارد چندین متر از دریا بالاتر میرود معلوم نیست که این ساختمانهای مرتفع مشتری داشته باشد یا خیر. این همان بحرانی است که آمریکا را از پا درآورده است و من نمیدانم که در دبی چه وضعی پیدا خواهد کرد. در دبی این ساختمانها و سرمایهگذاریها در حالی صورت گرفته است که مشخص نیست مشتری لازم را داشته باشد؛ به خصوص که با این هزینههای سنگین تبلیغات الان تمام رسانههای مختلف دنیا دارند برای فروش اینها تبلیغ میکنند و پول میگیرند و این به شدت به بحران مالی و کمبود نقدینگی دامن میزند. باید اشاره کنم شدت بحران در عربستان سعودی از دبی کمتر خواهد بود، چون آنها اقتصادشان را به این شکل درگیر این کشورها نکردهاند. عربستان مقداری پول داشته است که در بانکهای دنیا گذاشته و مقداری هم کارهای توسعهای در کشورش میکند که فکر نمیکنم بحران در آن چندان تاثیری بگذارد. البته در بحث نفت چون عربستان از نظر مقدار نفت صادراتی در مقام اول قرار دارد از نظر زیانی که به این شکل به این کشور وارد میشود، مقام اول را خواهد داشت. چون هم مقدار صادراتش بالا است و هم قیمت مقدار زیادی تنزل کرده است. تاثیر این بحران را بر سرمایههای ایرانی در دبی چگونه میبینید؟ بله فکر میکنم که ۴۰ درصد سرمایهی مشغول کار در دبی متعلق به ایرانیهاست. بیشک بنابر شرایط موجود تاثیری که بحران بر سرمایهگذاران ایرانی میگذارد بیشتر است. چون این یک قانون است که هر کس به دبی میرود باید با یک نفر از اهالی امارات شریک باشد و ۵۱ درصد به این فرد بدون پرداخت هیچ سهمالشرکه بدهد. این باعث میشود که آن آقا که چیزی نداده زیان نکند اما این سرمایهگذار که هم باید سهمالشرکهی او را بدهد و هم مال خودش را بدهد، لذا با توجه به تعداد شرکتهای ایرانی در دبی عمده زیانهای این بحران به سرمایهگذار ایرانی تعلق میگیرد. چرا این سرمایهها سر از دبی در آوردند؟ متاسفانه اشتباهاتی از نظر سیستم بانکداری ما وجود داشت. اول اینکه گرفتن تسهیلات خیلی مشکل بود. دوم از نظر مقررات در کشورمان که مقداری ارث از حکومت گذشته هم داشتیم، سختگیریهایی که در دادن مجوز و غیره بود باعث شد که مردم اینجا مقداری دچار دردسر شوند. دیگر اینکه بعد از انقلاب بدون دلیل فکر میکردند که اموال همهکس مصادره میشود و هر کسی پول داشته باشد مورد غضب دولت خواهد بود. که به نظر من چنین چیزی واقعیت نداشت. رسانههای داخلی و خارجی به این مسایل دامن میزدند و محافل و آدمهایی که شایعپراکن بودند باعث شدند که این تصور پیش بیاید که اگر پولمان را ازایران ببریم بیرون، میتوانیم راحتتر با آن زندگی کنیم. خب! نزدیکترین راه به ایران هم دبی بود که مردم پول خود را برمیداشتند و میرفتند به آنجا، چون با ۲ ساعت پرواز میتوانستند به تهران برگردند و بستگان خود را هم ببینند. فکر میکنید که گسترش بحرانهای اقتصادی در غرب، کشور جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ همین الان هم تحت تاثیر قرار داده است، اما تاثیرش بیشتر بر روی قیمت نفت است. قیمت نفت هم با ارزان شدن مواد اولیه و کالاهای استراتژیک وارداتی ما مقداری جبران میشود. اما ما به دلیل آنکه در تحریم قرار داشتیم، آنجوری که باید بحران اذیتمان نکرد. البته ضرباتی هم به اقتصاد ایران وارد شد و همچنان هم وارد خواهد شد. چون من فکر میکنم که این بحران هم اقلاً تا حدود ۷-۸ ماه به شدت و بعد با شدت کمتری ادامه خواهد داشت. فکر نمیکنید که افزایش نرخ تورم در ایران خود یک بحران باشد؟ افزایش تورم متعلق به دیروز و امروز نیست. ما افزایش تورمی را که در ایران داریم از افزایش تورم در آمریکا کمتر است. بیشترین لطمهای که ما میبینیم از آموزش آمریکایی در ایران است. بیشتر بانکداران ما کسانی هستند که در آمریکا و کشورهای غربی تحصیل کردهاند ولی متاسفانه این تحصیلات متعلق به ۴۰-۵۰ سال قبل است و تمام تئوریهایی که از آنجا برای ما آوردهاند، کارکرد ندارد. در حالیکه میبینیم آمریکا در شرایطی که در حساسترین نقاط بحران قرار دارد یک درصد بهرهی بانکی را پایین آورده است. یک درصد یعنی ۲۵ درصد بهرهای که تا آن موقع داشت. بهره ۴ درصد را به ۳ درصد تبدیل کرد. ولی متاسفانه در کشور ما بهرهی بانکی ۱۹ درصد است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
in agha chon va,basteh be systeme edari,ye iran ast va az sarane in systeme eghtesadi ast bishtar sho,ar,haye aghaye ahmadi,nejad ro dade va motezad harf zadeh,,ishan be khatere vabasteh bodan be inja reside,,na be khatere hosh va eghtesad-dani,,be harfesh tavaj konid,,bahreh dar usa 1% pain amadeh vali dar iran 19% ast va bank-dar,haye ma dar usa dars khondand,,,,yani bayad dar iran ham pain biyad,,? bayad az arbestan bank dari khondeh bashand ? koja in dars,haye dorost ro midand keh berand anja,? va va va
-- بدون نام ، Nov 27, 2008""ما افزایش تورمی را که در ایران داریم از افزایش تورم در آمریکا کمتر است""
-- ali ، Nov 28, 2008vaghan jaye taassof dare ba in ettelaate kheili ghalati ke be khanandeganetoon mid. har kas koochektarin daneshi dashte bashe mifahme ke in ye dorooghe kheili bozorge
این آقای دکترهم تحلیل اش کوچه بازاری است که!!.
-- بدون نام ، Nov 28, 2008در سوالی پرسيده شده است "کشور جمهوری اسلامی"!!!قابل ذکر است که ما کشوری به عنوان جمهوری اسلامی نداريم بلکه کشوری به نام ايران با رژيم جمهوری اسلامی داريم.
-- ايمان ايزدی ، Nov 28, 2008---
اردوان: از راهنمایی شما ممنون در واقع نکته ویرایشی بود و کلمه ایران از قلم افتاده بود
جوابي كه به سووال آخر داده شده را جدي نگيريد.
-- خشايار ، Nov 28, 2008معلوم نيست براساس كدام آمار نرخ تورم (يا افزايش نرخ تورم!!!) در آمريكا بالاتر به نظر آقاي غنيمي فرد آمده است. در كدام بانك ايران بهره نوزده درصدي به مشتري مي دهد؟ بر فرض هم بدهد، نرخ بهره با توجه به نرخ تورم و ارزش پول ملي به طور اخص و ميزان رونق اقتصادي و مسايل جزيي تر ديگر محاسبه مي شود و نوزده يا چهار در آن متن قابل بررسي است.
قسمت اقتصاد آمريكايي و اقتصاد دان غربي هم كه نمك ماجراست. ايشان يا ساير مدعيان اقتصاد شرقي و اسلامي و غيره، قبول زحمت بفرمايند يك جزوه ي مختصر در مورد اين گونه تئوري ها منتشر كنند تا دست كم در حوزه ي نظري حرفي زده باشند و گرنه حوزه عمل كه اقتصاد ويران فعلي است كه حتمن به قول ايشان با تبليغات منحرف و شايعات !!!استكبار به اين روز درآمده است...
با احترام
من به تمام سرمایه گزارهای ایرانی مستقر در دبی توصیه میکنم سرمایه هاشان را به مناطق آزاد ایران همچون منطقه آزاد انزلی و ارس و چابهار و ... منتقل کنند. از جمهوری اسلامی هم نترسند این یک اصل است که در هر جای دنیا حکومت خدمتگزار سرمایه است.
-- مرتضی ، Nov 28, 2008من به تمام سرمایه گزارهای ایرانی مستقر در دبی توصیه میکنم سرمایه هاشان را به مناطق آزاد ایران همچون منطقه آزاد انزلی و ارس و چابهار و ... منتقل کنند. از جمهوری اسلامی هم نترسند این یک اصل است که در هر جای دنیا حکومت خدمتگزار سرمایه است. قدرت در دست سرمایه است.
-- مرتضی ، Nov 28, 2008مناطق ازاد ایران فرصتی طلائی برای سرمایه گزاری است و چشم انداز بی نظیری دارد. خوب فکر کنید و نترسید.
ایشان از اساس در اشتباه هستند در نتیجه تحلیل هایشان هم مبتنی بر توهمات است .
-- فرزین ، Nov 28, 2008آنچه که در دوبی ساخته شده متعلق به سه شرکت سرمایه گذار اماراتی بنحوی دولتی است . از 90 ملیارد دلار اعتبارات بانکهای دولتی امارات برای ساختمان سازی اعم از تجاری و مسکونی فقط حدود 2 ملیارد دلار آن
به خارجی ها داده شده . سرمایه ایرانیها عمدتا در خرید آپارتمان و ویلا بکار رفته کسانیکه در ابتدا ی موج ساختمان سازی خرید کردند با افزایش اجاره و قیمت مسکن سود کلانی کرده کماکان هم اجاره واحدهای معمولی غیر لوکس (آنچنانی ) با لاست
میماند آنها که پیش پرداخت داده به امید دریافت وام و از روی نقشه خانه خریده اند .
کسیکه میگوید 40 درصد سرمایه در امارات متعلق به ایرانیان است بنظر من ابتدائی ترین
آشنائی از قوانین حقوق مالکیت در امارات ندارد . ایرانیان عمدتا در صادرات مجدد به ایران مشغولند میوه های وارداتی به ایران از انگور شیلی گرفته تا سیر چینی از امارات میایند
سلام و خسته نباشید. یک موضوع ناب را یک کارشناس ناوارد از مزه می اندازد.
-- Pooria ، Nov 28, 2008جناب روزبه از شما مصاحبه های خوبی خوانده بودم . این یکی انتخاب خوبی برای مصاحبه نبود.
-- کورش ، Nov 28, 2008---
اردوان: دوست بزرگوار من احساسم این است که باید از تک صدایی پرهیز کرد. این هم یک نظر بود و بی شک قابل نقد از طرف خوانندگان. توجه به کامنت های این مطلب خود شاید نشان از همین موضوع داشته باشد.