تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
مروری بر موسیقی موج نو افغانستان

مقاومت سنت‌ها در برابر موسیقی مدرن افغان

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

به نظر من فقط بازار موسیقی پاپ و نو و خبرهایش از ینگه‌ی دنیا نیست. هر بار سراغ خبر می‌روم می‌بینم فارسی‌زبانان هر روز خبری از پاپ و هیپ‌‌هاپ دارند. وقتی می‌گویم فارسی زبانان فکر می‌کنم در آن ظرافتی وجود دارد. یعنی آنانی که فارسی‌زبان هستند و ایرانی نیستند. این‌بار صحبت از همسایه‌ی شرقی ایران یعنی افغانستان است.

وقتی برای بار اول شبکه تلوزیونی طلوع، برنامه‌ای با عنوان ستاره افغان به راه انداخت، در عمل موج نو و منتظر موسیقی در افغانستان خودش را نشان داد. جوان‌هایی که از دوران طالبان خاطرات بد داشتند و از گذشتگانشان، بنابر ضرورت‌های قومی و اعتقادی یاد گرفته بودند کمتر بخوانند و با در مورد دختران که بهتر که نخوانند.

اما این داستان با ستاره افغان پوست انداخت و آن‌هایی که اهل موسیقی بودند و جوان و جویای نام به خود جرأت دادند و پا به این عرصه گذاشتند به‌طوری که این رقابت‌ها چنان جدی شد که در دور اول این مسابقات کار بالا گرفت و تبدیل به یک جنجال شد.

هراتی‌ها معتقد بودند ستاره برتر افغان، خواننده جوانی از هرات است و اما منتخب کسی دیگر بود.

به هر حال این‌ها آغاز پوست‌اندازی نسل نو افغان بود. آن‌هایی که می‌خواستند روزهای طالبان را جبران کنند و به روش نسل خود زندگی کنند. این شد که امروز خیلی‌ها می‌خوانند و دست‌کم تلاششان را برای ورود به این عرصه می‌کنند. خب به هر حال مگر احمد ظاهر‌ها و فرهاد‌ دریا‌ها و قاسمی‌ها و یا استاد مهوش‌ها در این عرصه چه طور وارد شدند؟

بعضی از دوستان نقل می‌کنند که ستاره‌های جدیدی وارد موسیقی افغانستان می‌شوند، اما جامعه مقاومت می‌کند. موسیقی تازه‌ای با تم رپ و هیپ‌هاپ و پاپ. آیا این پوست‌اندازی با طبیعت این مردم سازگار است؟

با مسعود حسن‌زاده، روزنامه‌نگار و آهنگساز افغانستانی در این مورد گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

چه خبر از موسیقی پاپ در افغانستان امروز؟

در مجموع وضعیت موسیقی که در ایران به آن، پاپ و در افغانستان، آماتور یا آماتوری می‌گویند، پیشرفت‌های خوبی داشته و در این سال‌ها تعداد خواننده‌‌ها خیلی زیاد شده‌اند.

البته ما شاهد تنوع هم هستیم. اما مشکل اساسی این است که - در دهه‌ی ۴۰ و ۳۰ هم کشور با آن روبه‌رو شد - آن هنگامی که موسیقی پاپ در ایران مطرح شد و خیلی طرفدار پیدا کرد، این موسیقی متأثر بود.

مسأله این است که چگونه می‌توان مایه‌های موسیقی بومی را با این موسیقی تلفیق کرد و چیزی را ساخت تا به آن معنای آکادمیکش، باز باشد و از یک جهت مایه‌هایی از موسیقی بومی هم داشته باشد.

در این سال‌ها هنوز هم بیشتر خواننده‌هایی که توانسته‌اند کار تأثیرگذار انجام بدهند، متعلق به دهه‌ی ۶۰ هستند. مثلاً فرهاد دریا یا وحید قاسمی کسانی هستند که توانستند به آن نوع موسیقی پاپ نزدیک شوند.

ولی امروز به صورت عام در افغانستان حالت انفجاری به وجود آمده است و گروه‌های مختلف موسیقی شکل گرفته‌اند که آهنگ می‌سازند و می‌خوانند. این باعث شده که ما شاهد یک نوع هرج و مرج هم باشیم.

ولی من امیدوارم که تلاش‌های افرادی که تازه شروع به فعالیت کرده‌اند و در صدد الگوبرداری از موسیقی پاپ هستند، نمایان شود.

موسیقی ما از جاهای مختلفی تأثیر گرفته است که بخش عمده‌ی آن در شهرهایی مانند هرات است. اما این نوع موسیقی در کابل بیشتر مورد توجه بوده و آن موسیقی پاپی است که از پاپ هندی تأثیر گرفته است که البته اشکال گوناگونی هم دارد.

در موسیقی افغان ما با گویش های مختلف هم روبه‌رو هستیم. به عنوان مثال آیا رشد موسیقی پاپ در گویش پشتون با دری برابر بوده است؟

یک اتفاق در زبان فارسی و در عرصه‌ی موسیقی افغانستان اتفاق افتاده است که اصلاً قابل مقایسه با سایر زبان‌ها نیست.

این به آن معنا نیست که زبان‌های دیگر سعی نکرده‌اند. ما در زبان پشتو که موج جاافتاده‌ای است، شاهد یک‌سری تلاش‌ها هستیم، ولی به هیچ عنوان در تناسب با پیشرفتی که در عرصه‌ی موسیقی فارسی صورت گرفته نیست.

افرادی در دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ در موسیقی پاپ پشتو خوب کار کردند، ولی این خیلی کم است و در تقابل با آن‌چه که در زبان فارسی در عرصه‌ی موسیقی صورت گرفته، کم است و اصلاً قابل بحث نیست.

اما زبان ازبکی هم هست. جدیداً یک نوع موسیقی پاپ به زبان ازبکی در افغانستان دارد راه می‌افتد. ولی به هیچ وجه بحثی که در زبان فارسی اتفاق افتاده و در بین خواننده‌هایی که با زبان فارسی می‌خوانند؛ اصلاً قابل مقایسه نیست. تعداد زیادی از خواننده‌های موسیقی و خواننده‌های پشتو هم وقتی وارد موسیقی پاپ خصوصاً در دهه‌ی ۶۰ شده‌اند، به زبان فارسی می‌خواندند.

موجی در موسیقی فارسی به وجود آمده که شاید بشود به آن گفت هیپ‌هاپ، آیا در افغانستان هم خبری هست؟

تقریباً سه سال قبل خواننده‌ای در افغانستان مطرح شد که با موسیقی هیپ‌هاپی که شما از آن یاد کردید، آشنایی پیدا کرده بود و سعی کرده بود با زبان فارسی کابلی بخواند. شما می‌دانید که موسیقی هیپ‌هاپ به لحن وابسته است. لحنی که‌ با آن اجرا می‌‌شود.

در افغانستان هم شخصی به نام بیژن ‌قوندوزی، یکی از خواننده‌های تازه‌ی ما است که سعی کرده است در این عرصه کار کند.

در افغانستان اسم‌های مختلفی به آن می‌دهند، مثل موسیقی هیپ‌هاپ، کلامی و رپ. ولی این در عرصه‌ی موسیقی افغانستان خیلی تازه است و هنوز به درستی جا نیفتاده است.

می‌دانید کشورهایی مثل افغانستان، با توجه به وضعیت اجتماعی که دارند، اگر روی موسیقی هیپ‌هاپ کار کنند، می‌توانند موفق شوند؛ چون این نوع موسیقی خیلی راحت بین مردم و جوانان رواج پیدا می‌کند.

مثلاً آهنگی از بیژن‌ قوندوزی مرتب از تلویزیون پخش می‌شود که کلماتش مد روز شده و بر زبان همه است.

این نشان می‌دهد که ظرفیت جا افتادن این موسیقی، حداقل بین طیف نوجوان وجود دارد. ولی هنوز کار جدی در این عرصه صورت نگرفته است و ما منتظریم ببینیم که نمونه‌های بعدی و استفاده از ظرفیت‌های زبانی در افغانستان چگونه است.

آیا جامعه‌ی سنتی افغانستان، مانعی برای موسیقی نو افغانستان به حساب می‌آید؟

کاملاً. در جهانی که به درست یا غلط، نام پست‌مدرن را بر آن گذاشته‌اند، انواع موسیقی می‌توانند در کنار هم کار کنند. در مورد موسیقی پاپ افغانستانی برخی اینک مشغول بازسازی موسیقی فلکور با سازو کار موسیقی پاپ هستند و سعی می‌کنند که به سبک امروز یک موسیقی فلکور بازسازی شده را اجرا کنند.

از یک جهت شاید بشود گفت که دیدگاه‌های سنتی درباره‌ی موسیقی، مانع است. گروه‌های جدی به هر حال صلاحیت و قدرت دارند و همه مربوط به گروه‌های سنتی افغانستان هستند.

اما الان ما در شرایطی هستیم که در عین حالی که موسیقی نو مطرح می‌شود، موسیقی سنتی هم بازسازی و خوانده می‌شد.

عیب در این است که ما با نهادهای آکادمیک موسیقی در افغانستان تعامل کمی داریم و تنها یک دانشکده‌ی هنر در کابل هست که بخش موسیقی هم دارد که تازه موسیقی در آن، رشته‌ای فرعی است. دیگر نهادها، شخصی هستند که بیشتر فاقد آن امکانات برای آموزش علمی موسیقی هستند.

> این ساخته را از این‌جا بشنوید.

در همین گفت و گو ما یکی از آخرین ساخته‌های این آهنگ‌ساز و روزنامه‌نگار جوان را هم شنیدیم.

او می‌گوید: «این ترانه را دوست خوبم رفیع بهروزیان خوانده و تنظیم کرده است. من آهنگسازش هستم و کامپوز و ملودی‌هایش را هم ساخته‌ام.

شعر آن از شایان فریور، از دوستان شاعرم در پل‌خمری است. این کار تلاشی است برای نزدیک کردن مایه‌های موسیقی مدرن افغانی با کانتری موزیک. موسیقی مدرن ما یعنی همان پاپ، در حال حاضر آشفته‌بازار بی‌هویتی شده است.»

مسعود ادامه می‌دهد: «بهروزیان، نوازنده‌ی خوب پیانو است که در ایران آموخته است. ظاهراً مدت زیادی هم در ایران صدای او را با محمد‌نوری اشتباه می‌گرفتند.»

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)