خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > «به در گفتند تا دیوار بشنود» | |||
«به در گفتند تا دیوار بشنود»اردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comخبر توقیف سهروزه خبرگزاری فارس در هفته گذشته، به نوعی فضای سیاسی و رسانهای کشور را در بهت فرو برد. حتا خبرگزاریهای خارجی نیز با تاکید بر اینکه دولت احمدینژاد، رسانهی نزدیک به خودش را هم تحمل نکرد و توقیف کرد؛ این خبر را پوشش دادند. در مورد این مساله با عیس سحرخیز، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی گفت و گو کردم.
آقای سحرخیز، فارس خبرگزاری نزدیک به دولت است. حالا دولت این خبرگزاری را دولت توقیف کرده. اما ازطرفی با این مساله مواجه میشویم که خبرگزاری برای مدت سه روز، آن هم بهصورت موقت در ایامی که کشور ایران در تعطیلی بهسر میبرد، توقیف میشود. تحلیل شما از این نوع برخورد با خبرگزاری فارس چیست؟ اولین نکته این است که ما باید بین دولت ایران و حکومت ایران تفاوت قایل شویم. یعنی ما نباید هر چیزی را که نگاه اقتدارگرایانه یا محافظهکارانه دارد، دولتی یا نزدیک به دولت بدانیم. طبیعتاً خبرگزاری فارس هم در این چارچوب میگنجد و در یک نگاه کلی، در مسیر خواستهها و تمایلات اقتدارگرایان قرار دارد. اما در درون جبهه اقتدارگرایان و رقابتی که این وسط وجود دارد، طبیعتاً در جاهایی که این تضادها و چالشها بالا میگیرد، ما شاهد این نوع برخوردها و این نوع رقابتها و درگیریها هم میتوانیم باشیم. بههرحال اگرچه خبرگزاری فارس به جریان راستگرای ایران تمایل دارد و بهویژه در انتخابات اخیر هم شاهد بودید که اخبار دست اولی را هم داشته، اما در بسیاری از موارد حتی اخبار هیات دولت را پیش از اینکه دیگران متوجه بشوند، به بیرون درز داده یا بهعنوان یک خبر رسمی اعلام کرده است. این نشان میدهد که فارس با دولت در جاهایی تنش دارد و طبیعتاً نوع برخوردی که انجام شد و تعطیلی آن هم که توسط وزارت ارشاد صادر شد؛ نشان میدهد که این تضادها و این تنشها بالاست. هرچند تصور و نگاه من این است که سبب بهانه توقیف و تعطیل این رسانه شد، خبر دروغی نبوده و تشویش اذهان عمومی هم در آن نبوده است. بلکه اخباری بوده که پیش از هنگام منتشر شده و به تضادی پرداخته که وجود دارد. تضادی بین آقای مظاهری که تصمیم دارد استعفا ندهد و دولتی که در برکناری ایشان، ملاحظه دارد. چنین خبری، طبیعتاً نگرانیهایی را ایجاد کرده که دستور توقیف آن را دادند. اما این دستور توقیف در ایام تعطیلات، همانطور که شما هم اشاره کردید، یک تصمیم نمادین است. به این معنا که میخواستند پیغامی بدهند و حتی میخواستند به در بگویند که دیوار بشنود، خبرگزاری فارس را در ایامی که هیچ خبری، غیر از اخبار رسمی مراسم ارتحال امام خمینی نیست، تعطیل میکنند. طبیعتاً اخبار این روزها، بسیار رسمی است و نبود خبرگزاری فارس در شرایطی که ایرنا و صدا و سیما کار میکنند، موضوعیتی ندارد. در عین حال که تنبیهش کردند ولی تنبیه، آسیبی به فارس نزده است. حتی در حاشیهها ما میبینیم آقای احمدینژاد هم بهنوعی واکنش نشان میدهد.
این یک جنگ زرگری است. نمیخواهم دقیقاً این کلمه را بهکار ببرم، یک تنش داخلی است که به زودی هم حل میشود. اما این پیامد را میتواند داشته باشد که در موارد دیگر بهانه داشته باشند و بگویند که ببینید، ما در جریان درونی خودمان هم اینگونه برخورد میکنیم و دستور توقیف و تعطیلی موقت را میدهیم. این جای نگرانی است که بخواهند با با این بهانه، با روزنامههای دیگر برخورد بکنند. شما فکر میکنید که این شیوه برخورد راه را برای برخوردهای بعدی با دیگر رسانههایی هم که حتی تا این حد به دولت نزدیک نیستند، باز میکند؟ و یا این یک تسویهحساب داخلی است؟ میتواند هر دو باشد در فضایی که رسانه آزاد و مستقلی نمانده که بخواهد از مرزهای سانسور و خودسانسوری بگذرد و تاکید بکند که من میخواهم در چارچوبی که قانون به من اجازه میدهد فعالیت بکنم، و در شرایطی که همین آقای جوانفکر رسانههای مستقل و اصلاحطلب را برانداز میداند؛ طبیعتاً چنین مسالهای میتواند هشداری باشد که اگر فتیلهها را بیشتر پایین نکشید، بهویژه بخواهید درباره مسایل اقتصادی اینگونه دامن بزنید، سانسور و خودسانسوری را اعمال نکنید، نه تنها که کمک مالی به شما نمیدهیم، با شما برخورد خواهیم کرد، شما را تعطیل خواهیم کرد. همینطور میتواند چشماندازی باشد برای برخوردهای تندتر و تعطیلیهای بیشتر رسانههای مستقل و اصلاحطلب و آزادیخواه. اگر فرض را بر این بگذاریم که این یک شروع باشد، نتیجهی آن و افقهایی را که پیشرو خواهد بود به چه ترتیب ارزیابی میکنید؟ من فکر میکنم روندی را که در این چند سالهی بعد از اصلاحات یا حتی اواخر اصلاحات شاهد آن بودیم، با شدت و حدت بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. یعنی گروهی از رسانهها با توجه به راهبردی که برای بقا انتخاب کردند و حاضرند که به صرف زنده ماندن و ادامه فعالیت هرگونه سانسور و خودسانسوری را اعمال بکنند، در مقابل اعمال فشار حکومتی، هیچگونه واکنشی نشان نمیدهند و مقاومت نمیکنند. طبیعتاً گروه دیگر روش دیگری را خواهند رفت و آن چیزی است که تا الان اتفاق افتاده است. بخشی از این حرفه کنار میروند. یعنی رسانه و روزنامهنگاری را کنار میگذارند یا نهایتاً در سطح فعالیت در روابط عمومیها کار خواهند کرد. عدهای دیگر به رسانههای نیمهرسمی یا جدید که با فنآوریهای جدید کار میکنند روی خواهند آورد و به سمت سایتهای خبری خواهند رفت. سایتهایی که بههرحال آنها هم با مشکل مواجه هستند و دائم فیلتر میشوند. عدهای به سمت و سویی خواهند رفت که به شکل وسیعتر در وبلاگها کار کنند یا حداقل رویکردی دوگانه داشته باشند. در عین حال که در رسانههای دولتی و حکومتی و تحت سانسور و خودسانسوری کار میکنند، حرف دلشان و آن چیزی را که فکر میکنند ملت باید بدانند، در وبلاگ خودشان بیان کنند. یا نه، به سمت و سویی میروند که صددرصد این کار را انجام بدهند که باز هم در اینجا شاهد این مساله هستیم که با اینها هم برخورد میکنند، وبلاگها را فیلتر میکنند و بعضی را هم دستگیر میکنند. عدهای به سمت و سوی فعالیت و کار با رسانههای صوتی و تصویری و همینطور سایتهای خارج از کشور خواهند رفت که عمدتاً سعی میکنند با نامهای مستعار در این سایتها کار بکنند. ولی من فکر میکنم در این جنگ فرسایشی و سخت، پیروزی از آن کسانی است که تن به روزنامهنگاری حکومتی نمیدهند، سعی میکنند با حفظ استقلال و هویت خودشان، از طریق فنآوریهای جدید و رسانههایی که دیگر نوشتاری و چاپی نیستند و امکان دسترسی را فراهم میکنند، فعالیت بکنند و وظیفه اطلاعرسانی خود را دنبال بکنند. نتیجتاً دولت و حکومت در میانمدت و بلندمدت بازنده اصلی خواهد بود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اين آقاي سحر خير تو خواب و خيال خودش حرف ميزنه
-- اردشير ، Jun 9, 2008اون چيزي كه مسلمه اينه كه اينا ميخوان ثابت كنن كه با كسي شوخي ندارن و اين بهترين روشه
آقاي خاتمي و دار و دسته اون فقط دنبال لاس زدن سياسي با اين و اون بودن
مملكت با لاس زدن و اين حرفا نميشه درست بشه بايد كمي هم محكم بود اين اقاي سحر خير حرفاي صد من يه غاز خيلي داره
ولش كنيد به حال خودش
اون که لاس میزد اینجوری به مملکت گند نزده بود
-- بدون نام ، Jun 10, 2008