خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > «کنترل تندرویها به نفع خود نظام است» | |||
«کنترل تندرویها به نفع خود نظام است»اردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comهنوز بعد از گذشت چندین ماه از جریان تخریب حسینه دراویش نعمت الهی در بروجرد، در رسانهها از این ماجرا و تبعات آن میشنویم و میخوانیم. آنهم درست در روزهایی که جامعه جهانی بخشی از رویکرد خود را در مورد ایران مسئله حقوق بشر قرار داده است. چنانچه وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سال ۲۰۰۷ خود تاکید میکند: وضعيت آزادیهای مدنی و حقوق بشر در ايران طی سال ۲۰۰۷ وخیمتر از گذشته شده است. در بخشی از این گزارش به اعمال فشار بر گروههای مذهبی و قومی اشاره شده است. چندی پیش در امیدیه، شهری در نزدیکی اهواز بار دیگر به یکی از محافل دراویش با بمب دستساز آتشزا (کوکتل مواوتوف) حمله شده است. در طی این حمله که توسط گروهی موسوم به منصورون دو انجام گرفته، تاکید شده است که در صورت ادامه برگزاری این جلسات برخورد شدیدتری خواهند کرد و تا تابودی آنها پیش میروند. اگرچه هیچ گزارشی وجود ندارد که این گروهها، که تاکنون مسجد دراویش را در قم و بروجرد تخریب و اینک درویشان امیدیه را تهدید میکنند، از سوی دولت ایران تایید شوند، اما عدم برخورد با این افراد شائبه اتفاق نظر را به وجود آورده است. شرح این واقع را از زبان غلامرضا هرسینی، وکیل درویشهای نعمتالهی بخوانید:
بعد از اینکه در روز جمعه جلسه تمام میشود، میآیند و کولتل مولوتوف پرت میکنند در آن محلی که شبهای جمعه درویشها جمع میشوند. این باعث میشود که یکسری از اثاثیه بسوزد. یک اعلامیهای هم میگذارند که این کار را منصورون دو انجام دادهاند. در صورتی که خود بنده اول انقلاب دیدم که بچههای گروه منصورون در واقع بچههای باصفایی بودند و رفتند در جبهه و غالبن هم شهید شدند. در نتیجه فکر نمیکنم حالا آنها دیگر آنقدر کارشان به کوچکی کشیده شده که از جبهه و مقاومت در مقابل دشمن بیایند در یک شهر کوچک که چهار پنج نفر، ده بیست نفر دور هم جمع میشوند و ذکر خدا میکنند و یاد خدا میکنند، این کار را بکنند. دراویش امیدیه به عنوان وکیل دادگستری از من راهنمایی خواستند و من هم به آنها توصیه کردم که شما به دادستان آنجا یک شکواییه بنویسید و بخواهید از آن قاضی که به این پرونده رسیدگی کند و این پرونده را به اطلاعات و امنیت بفرستد و آنها هم قطعن این گروه را میشناسند و انشاالله آنها را دستگیر میکنند و جلوی این گونه تهاجمات را میگیرند.
الان همه بزرگان کشور دارند میگویند که اگر ما خلیفهکشی را باب کنیم یک روز هم خلیفه به حق مسلمین مثل حضرت علی را میکشند. اگر آنها حسینیه ما را در قم و بروجرد خراب کردند و حسینیه شیراز هم از آن محروم نماند و یا در امیدیه و جاهای دیگر ارعاب و تهدید کنند، خب قطعن این کوکتل مولوتوف که پسر خاله او نیست که تنها در حسینیه یا محل تجمع درویشهای امیدیه منفجر بشود، ممکن است در یک جمعیت دیگری هم منفجر بشود که آنها برای اینهایی که الان حاکم هستند و قدرت دارند آن وقت خیلی شکننده و ناراحت کننده باشد. بعد هم مملکت امنیت میخواهد، نیاز به حفاظت دارد. اگر خدای نخواسته بشود مثل عراق و افغانستان و پاکستان؛ آن وقت تکلیف چیست؟ سعدی شعر بسیار قشنگی دارد که میگوید: سر چشمه شاید گرفتند به بیل اگر این کوچکها را جلویش را بگیرند انشاءاله درست میشود. البته هنوز از نتیجه رسیدگی و تعقیب و دستگیری متهمان ما خبری نداریم و آنها مشغول رسیدگی هستند. باید دانست گزارش ایالات متحده تنها اشاره به موضوع حقوق بشر در ایران نیست. ديويد ميليبند، وزير امور خارجه بريتانيا نیز در دهمین گزارش سالیانه خود به موضوع حقوق بشر در ایران اشاره میکند. در صفحات ۱۵۱ تا ۱۵۴ این گزارش نیز به مسئله نقض آزادیهای فردی، قومی و مذهبی تاکید شده است. این وزیر با اشاره به عدم توافق با ایران، در مورد رفع موانع حرکت در چهار چوب برنامههای سازمان ملل در برابر ایران در سیاستهای بریتانیا را متذکر شده است. وکیل دراویش نعمتاللهی جریان امیدیه را برنامهریزی شده و از قبل تعیین شده میداند. او ادامه میدهد: در بروجرد هم همین کار را کردند. موقعی که میخواستند حسینیه بروجرد را خراب کنند آن گروه لباس شخصیها که به هیچ قانونی پایبند نیستند با وجودی که ما از طریق دیوان عدالت اداری حکم داشتیم که اینها به حسینیه ما تجاوز نکنند، آمدند و تخریب کردند. اما روز قبل از آن آمدند و کوکتل مولوتوف انداختند و اعلامیه پخش کردند. ما آن اعلامیه را به فرماندار، دادستان و مقامات امنیتی دادیم و گفتیم اینها این برنامه را دارند. خب جلوگیری نکردند و حسینیه بروجرد تخریب شد. ولی ما دیدیم که به هرحال تنها حسینیه بروجرد نبود. در شیراز هم اتفاق افتاد و جاهای دیگر هم ممکن است اتفاق بیفتد. معمولا این یک پیش درآمدی است برای تهاجم بعدی. هرسینی همچنین در مورد وضعیت یکی دیگر از حسینیههای این دراویش در کرج که اینک در معرض تخریب قرار دارد، هشدار میدهد: در مورد کرج جناب مردانی که شیخ آنجا هستند و جلسات را دائر میکنند، از حدود ۵۰ تا ۶۰ سال پیش در کرج این جلسات درویشی را اداره میکنند. بنابر توسعهای که جلسات پیدا میکرد، خانههایی که همسایه و همجوار بودند داوطلبانه میفروختند. یا ایشان میخرید و تا وقتی که ممکن بود ضمیمه میکرد. با یکی دو خانه جلسات اداره میشد. حال باز مقداری مردم بیشتر علاقهمند به عرفان و درویشی شدند و به هرحال توسعه پیدا کرده و لذا آمدند و چندتا خانهای خریدند و تجمیع کردند. یعنی رفتند اداره ثبت اسناد و اینها را دادند و یک سند تجمیع شده شامل تمام این پلاکها گرفتند. با اجازه خود ماموران شهرداری و ماموران دولتی دیوار کشیدند، سقف زدند و غیره. حال بعد از ۱۲-۱۳ سال سکوت، یک دفعه یادشان آمده که این بنا تخلف ساختمانی دارد. این پرونده را در کمیسیون ماده صد مطرح کردند. کمیسیون ماده صد معمولا نماینده طرف را دعوت میکند و اظهارات او را میشنود. متاسفانه به بنده که به عنوان وکیل از طرف متولی موقوفه حسینیه باید آنجا شرکت کنم، گفتند نه آقا! این پرونده ویژه است و نمیشود شما شرکت کنید. گفتم پرونده ویژه و غیرویژه ندارد. مگر در این قانون ماده صد گفتند که پرونده اگر ویژه بود وکیل نیاید و اگر غیر ویژه بود بیاید. خلاصه اجازه ندادند که ما برویم. یک رای همانطور که خواستند دادند، بدون اینکه بدانند چه کار دارند میکنند. هرچه مدارک هم ما دادیم که نباید اینجا خراب بشود، نباید تغیر داده بشود و باید با همین وضع بپذیرند نپذیرفتند. حال شکایت ما رفته دیوان عدالت اداری. گویا اینک اینها قصد دارند که احتمالن همان کارهایی که در بروجرد و قم پیش آمده انجام بشود. به هرحال چشم و همچشمی شده. مثلن قم این کار را کرده حتمن مدال گرفته و بروجردیها هم این کار را کردند، جایزه گرفتهاند و حالا اینها میخواهند از آن جوایز و غنیمت عقب نمانند. میخواهند به آنها نشان بدهند که تنها نیستند و ما هم میتوانیم این کار را بکنیم. من خواستم او روشن کند که آیا رسمن دولت جمهوری اسلامی فعالیت آنها را منع کرده است یا خیر؟ مطلقن. ما همیشه وقتی میرویم در این مراجع قانونی، میگوییم آنچه که بین ملت و حاکمیت وجود دارد قانون مجازات اسلامی است. قانون مجازات اسلامی منع نکرده، بلکه ما هیچ اختلافی با آنها نداریم. ما میگوییم شیعه اثنیعشر هستیم. حال اگر با توجه به گزارشهای بینالمللی، دولت ایران، حتا یکی از موانعی که در کنار دیگر مشکلات موجب انزوای روز افزون این کشور شده را بتواند رفع کند، دستکم برای مردم قدمی برداشته است. این کم توجهیها به هر حال هر کدام میتواند مخاطرات خود را داشته باشد. مخاطراتی که بیشک مردم ایران از آن بینصیب نخواهند ماند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|