خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > «ایران مقتدر، بیشک موجب ناخشنودی اعراب است» | |||
«ایران مقتدر، بیشک موجب ناخشنودی اعراب است»a.roozbeh@radiozamaneh.com
خلیج فارس، این آبراه اقتصادی، تجارتی و استراتژیکی جنوب ایران، مدتها است به عرصه بازیهای سیاسی و نظامی از سوی همسایگان عرب ایران و نیز دولتهای غربی مبدل شده است. نامهای جعلی خلیج یا خلیج عربی و یا خلیج اسلامی هم در ارتباط با کسب منابع سرشار نفت و گاز و منابع دیگر آن در این سالها به میان آمده است. به بهانه روز جشن خلیج فارس با دکتر هرمیداس باوند، استاد دانشگاه تهران درباره خلیج فارس گفتگو کردم. موضوع این گفتگو حول محور سکوت دولتمردان ایرانی در برابر این تمامیتخواهیهای اخیر در شمال و جنوب ایران توسط همسایگانش بود. در ابتدا از او پرسیدم سکوت فعلی دولت جمهوری اسلامی ایران را در برابر این جریانها ناشی از چه میدانید:
باید گفت در مورد خلیج فارس از ابتدا در ایران همیشه خلیج همیشه فارس یادآوری میشود. اما ایرادی که گرفته میشود، این است که در ابتدای نظام جمهوری اسلامی متأسفانه اشخاصی ندانسته یک اظهار نظرات سخیغی کردند و حتا وزرا را ترغیب میکردند که آنان نیز اینگونه باشند. حتا در آن زمان از سوی وزارت خارجه ایران که آن موقع آقای دکتر کریم سنجابی بود، شدیدن اظهار شد که این اشخاص هیچ صلاحیتی ندارند و فاقد اطلاعات لازم هستند. خلیج فارس عنوان تاریخی است. اما این حرکت از سوی کشورهای عربی متأسفانه به یک استراتژی زدودن روانی فرهنگی تاریخی ایران در خلیج فارس برمیگردد؛ استراتژیای که انگلستان در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ پیگیری میکرد و این از تجلیهای آن بود که در یک اجلاس اتحادیه عرب به پیشنهاد کویت که هنوز مستقل نشده بود، این اسم مجعول گذاشته شد. در اسناد سازمان ملل متحد این واقعیت و این اسم خلیج فارس رعایت شده؛ ولی برخی شرکتهای خارجی که معاملات و تعاملاتی با کشورهای عربی دارند، برای پیشبرد مقاصد سودجویانهشان این عنوان را بیان میکنند و اینک خود عربها هم در بسیاری از محافل بینالمللی عنوان خلیج را ذکر میکنند و برخی از کشورهای خارجی و اروپایی هم فقط به ذکر عنوان خلیج قناعت میکنند. ظاهرن این برای پرهیز از یک نوع برخورد که ممکن است صورت بگیرد، رعایت میشود. ولی اخیرن برخی مقامات ایرانی بر یک اساسی تأکید دارند که سابقه اشتراک فرهنگی بین ایران با اعراب وجود داشته است. آقای جلیلی در یک مصاحبه گفته بودند با توجه به تقویت زمینههای دوستی، خلیج فارس باید خلیج دوستی عنوان بشود. لذا از این سکوت از نظراتی جنبههای ارزشی دارد. آیا اعراب هم ارزشی برای این موضوع قایل هستند؟ جریانهای ارزشی ثابت شد که بیپایه است؛ چون جنگ هشتساله نشان داد که تمام کشورهای عربی به اضافه سوریه، بنا بر دلایل خاص خودش از دولت متجاوز حمایت و مشارکت کردند. چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ تبلیغاتی و سیاسی و دادن تسهیلات لجستیکی مثل امکان استفاده از جزایر بوبیان از سوی کویت یا پایگاه هوایی از سوی عربستان برای عراق. ولی متأسفانه این سوابق و این تجارب تلخ نتوانسته این اثر لازم را برروی برخی از تصمیمگیرندگان نظام جمهوری اسلامی ایران به جای بگذارد. ما میبینیم هر بار این ادعاها تشدید و قویتر میشود. نکته قابل توجه این است که شخصیتهای ایرانی در اجلاسهایی شرکت میکنند که نقشه خلیج عربی در آن است یا در اجلاس خلیج فارس، اجلاس اتحادیه عرب به عنوان عضو ناظر حضور پیدا میکنند که در آنجا دبیر کل اتحادیه عرب از ادعاهایی نسبت به جزایر ایرانی سخن میگوید و لیبی پیشنهاد ارجاع به دیوان لاهه میکند. بالاخره خود اتحادیه بیانیهای برای تصمیم شورای امنیت صادر میکند و وزیر خارجه ایران با سکوت که گهگاهی هم در حقوق بینالملل سکوت به عنوان رضا تلقی میشود، برگزار میکند و بعد از چند روز اظهار نظری میکند که ارتباطی با آن اجلاس ندارد. آیا این سکوت فقط ریشه در استراژی همکاری منطقهای دارد؟ متأسفانه اشخاصی که آن پرسپکتیو تاریخی و تمدن ایران را ندارند و یک جهانبینی واقعی و درک واقعیت منطقه و نگرش همسایگان نسبت به منافع حیاتی ایران را ندارند، موضعهایی میگیرند که در هر حال خلاف منافع ملی است. به عنوان مثال در مورد دریای مازندران متأسفانه با عمل انجام شده روبهرو شدند؛ از نظر تاکتیک و استراتژی کوتاهی صورت گرفته و بعد هم چون به اصطلاح روابطی در زمینههای خاص با برخی از کشورها مثل فدراسیون روسیه دارند، بر آن هستند که مواضعی اتخاذ نکنند که بر این روابط که به نظر من تمام و کمال به نفع روسیه بوده، مخصوصن با این تصمیات اخیری که در اجلاس کشورهای ساحلی دریای مازندران گرفته شد، خدشهای به روابط با روسیه وارد نشود. در صورتی که اتحادیه فدراسیون روسیه برخوردش با ما برخوردی ابزاری است و استفاده تاکتیکی میکند. این کشور از لحاظ استراتژیک، رابطهای نزدیک با کشورهای غرب و آمریکا دارد؛ چنان که در تصمیمات نهایی همسو با آنها است. هم استفاده اقتصادی از ما میکند و هم استفاده ابزاری. آیا مشکلات با دادن امتیاز در مسأله خلیج فارس و سهم ما از دریای مازندران تمام خواهد شد؟ ببینید در مسأله خلیج فارس و جزایر ایرانی، دولت امتیازها و گذشتهایی نسبت به طرف مقابل کرده است. اما متأسفانه رویه ما به نحوی بوده که آنها، یعنی جهان عرب، ادعای خودشان را روز به روز گستردهتر و گستاخانهتر میکنند. در این طرف هم دولت به جای اینکه ادعای واقعی خودش را مطرح کند، مثلن از نظر حقوق بینالملل وقتی ما مسأله غرامت را در طول جنگ هشتساله که این صدمات بزرگ جانی و مالی و فرهنگی به ایران وارد شد و کشورهای عربی مشارکت داشتند، مطرح نکرده و نادیده میانگاریم، آنها به خودشان اجازه میدهند در این مسائل هم که مربوط به حقانیت ایران است، گستاختر باشند. اگر ایران آن نکات را مطرح میکرد و یک ابزار فشار واقعی در دست داشت، آنها به خودشان جرأت نمیدادند که این مسائل را مطرح کنند. همیشه گذشت کرده، نادیده انگاشته، از آن طرف هم در هر مسألهای هم که مربوط به ایران است، کشور ما دچارش بشود، خوشحال هستند. چون آنها از یک ایران مقتدر، همواره ناخشنود هستند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
arabha chon hamashun past va haghir hastand va tamame tarikheshun por az hegharate cheshme didane iran ro nadaran.khak bar sare hokumate arab paraste velayate faghi
-- alireza ، May 13, 2008بادرود
-- يك كاربر ، May 14, 2008من به عنوان خبر نگار بارها با دكتر باوند گفت و گو كرده ام .افزون بر اين هر جا مطلبي از ايشان ديده ام خوانده ام ؛ ولي هيچ جا نديده ام با اين ادبيات حرف بزند ؛ همان بند اول اظهارات منسوب به ايشان را نگاه كنيد؛آدم فكر مي كند كه دارد خاطرات يكي از "نيروهاي ارزشي" را در باره اوايل انقلاب مي خواند . گذشته از اين از آنجا كه دكتر باوند با رويكردي علمي مسائل را تحليل مي كنند و باوجود ميهن دوستي فزاينده دچار احساتگرايي نمي شوند .ادبيات آقاي ايشان هميشه روشنگر موضوع مورد بحث است؛حال آن كه در اين جا كاركردي وارونه يافته است.در هر صورت مطلب نشر يافته آن اندازه به نظر م مغشوش آمد كه به ناچار به فايل صوتي متوسل شدم و ديدم تفاوت هاي فاحشي ميان اين دو وجود دارد وآن غلط تايپي در اول نوشتار غلط خيلي معناداري است.
ba tashakor az shoam baraye in mosahebeh.va dorood be in ostade bozorgvar.
-- بدون نام ، May 15, 2008khahesh mikonam az in mosahebeha bishtar az radio pakh konid ta hamehe mardom beshenavand ke chi dare be sare iranemoon miad.
alan vaghaan vaghte oone ke hameh be fekre hefze iran bashim.pish az yek torkaman chaye dige.
-- بدون نام ، May 15, 2008ما که نفهمیدیم این جناب یک کاربر بالاخره دردشان چی بود. یعنی مصاحبه کننده آقای باوند را احساساتی کرده است؟ یا آقای باوند کلا آدم احساساتی نیست و این یارو از خودش گفته؟ یا اصلا شاید این مصاحیه با دکتر باوند این آقای یک کاربر خبرنگار که بارها با آقای باوند صحبت کرده نبوده!
-- کاربر دوم ، May 16, 2008بعدش ما نفهمیدیم این جریان غلط معنا دار دیگه چه صیغه ای بود. آقا جان مشکل بخشی از مردم ما اینه که همیشه دوست دارن اظهار نظر کن.