تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

بحث بر سر روسری نیست، حکایت تحقیر است

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

درست چند روز پیش بود که داشتم از اتفاقی که در آریاشهر تهران افتاده بود با کسی صحبت می‌کردم. داستان نحوه برخورد نیروی‌انتظامی با دختری که به زعم آنها بد‌حجاب محسوب می‌شده. دستگیری و مثل بعضی برخورد‌های دیگر که ما قبلن شنیده بودیم منجر به درگیری و رویارویی عوامل انتظامی با مردم.

در ماه‌های گذشته نیز مواردی داشتیم که خبر از همین رویارویی داشتند. در میدان هفت تیر، خیابان ولی عصر و جاهای دیگر. اگر یادتان باشد ماجرا مربوط به آریاشهر تهران چند روز پیش به شدت در فضای اینترنت پیچید.

در یک تصادف ساده با دختری به نام مهناز، 24 ساله، تهرانی و دانشجوی سال آخر روانشناسی آشنا شدم که درست در همان روز که موضوع آریاشهر و مساله‌ی نحوه‌ی برخورد نیروی انتظامی با مردم برای امنیت اجتماعی و گشت ارشاد مطرح شد، توسط نیروی انتظامی دستگیر شده بود. مهناز برایم توضیح داد که چطور دستگیر شده و چه اتفاقاتی برایش افتاد.

Download it Here!

دستگیری در جریان طرح امنیت‌اجتماعی موضوعی است که این روزها زیاد از آن صحبت می‌شود، ظاهرن تو هم شاهد چنین صحنه‌ی مشابه بودی برایم بیشتر توضییح می‌دهی؟
ماجرا در چهارراه عباس آباد برایم پیش آمد، داشتم راه خودم را می‌رفتم، سرم پایین بود و متوجه ماشین گشت ارشاد نبودم که از آن سمت خیابان داشت می‌آمد. بعد یک‌دفعه دیدم ماشین پلیس کنار من نگه داشت و گفت که؛ خانم کجا؟ برگشتم و دیدم که آنها من را از آن سمت خیابان دیده‌اند. من هم چون خیلی عجله داشتم به آنها گفتم که اگر می‌خواهید از من تعهد بگیرید، اگر ممکن است همین الان این کار را بکنید به خاطر این‌که من عجله دارم و باید جایی بروم.

به محض این‌که من این حرف را زدم، چهار نفر از ماشین پیاده شدند، دو نفر خانم و دو نفر آقا؛ من را گوشه دیوار محاصره‌ام کردند و دو خانم بازوهای من را گرفتند طوری که من احساس کردم شاید دزدی کردم و یا شاید قتلی انجام دادم که این‌طوری در گوشه‌ی دیوار من را محاصره کردند. به من گفتند که نه، تو باید سوار ماشین بشوی. به من خیلی برخورد و گفتم: دزد که نگرفتید، سوار می‌شوم.

حالا شما فرض کنید که من خودم دارم سوار می‌شوم، دو تا خانم هم آنجا هستند که اگر من بخواهم مثلا فرار کنم یا هر اتفاقی بیفتد، این دو نفر خانم بتوانند من را بگیرند. آقایی هم که آنجا بودند، موقعی که من داشتم سوار ماشین می‌شدم، من را از پشت هل دادند. من خیلی عصبانی و ناراحت شدم و برگشتم و سر آنها داد زدم که اگر قرار است که مساله‌ی زن و مرد و مسائل اسلامی رعایت بشود، شما به چه حقی، روی چه منطق و حسابی به من دست زدید؟

این آقا شروع کرد به فحاشی و داد و بیداد و تهدید که من اصلن امشب تو را در بازداشتگاه نگه می‌دارم. گوشی موبایلم را درآوردم که به برادرم زنگ بزنم و اطلاع بدهم که من را گرفتند. به محض این‌که من به برادرم گفتم من را گشت ارشاد گرفته، آن آقا پریدند، گوشی را از دست من گرفتند و گفتند که تو حق نداری تماس بگیری.

او به من می‌گفت که مشکل شما این است که فکر می‌کنید که فقط گشت ارشاد نامحرم است. من هم به آنها جواب دادم که نه؛ مشکل این است که بعضی‌ها فکر می‌کنند قرار است توی قبر بعضی‌های دیگر بخوابند و بعد سر همین حرف من، ایشان خیلی عصبانی شدند و مدام هم تماس می‌گرفتند اینور و آنور که بتوانند هماهنگ کنند، من را شب در بازداشتگاه نگه دارند.

کمی جلوتر، خانم دیگری را هم گرفتند و سوار کردند و آن خانم هم بدون هیچ بحث و جدل و مقاومتی سوار ماشین شد؛ منتها موقعی که سوار ماشین می‌شد به یکی از این خانم‌ها گفت که من آمده بودم تا سر خیابان که فقط خرید کنم که شما من را گرفتید، الان دختر شش ساله‌ی من در خانه تنها است. فقط اجازه بدهید من یک زنگ بزنم، یک نفر برود او را بردارد که من خیالم راحت باشد. اما به او اجازه ندادند. این خانم هرچه گریه و زاری کرد و ما هرچه التماس کردیم که بگذارند به یک نفر زنگ بزند که برود دخترش را بردارد، اجازه ندادند این خانم زنگ بزند. به او می‌گفتند که بهتر است که آن بچه بمیرد، ولی تو بزرگش نکنی.


عکس تزیینی است.

یادم هست خانمی که مامور گشت ارشاد بودند وسط خیابان و جلوی آن آقایان، فحش‌های رکیکی به زبانش می‌آمد که هیچ آدم عاقل و باحیا و سالمی، آن حرف‌ها را با آن صدای بلند، به هیچ‌کسی نمی‌گوید. به خاطر فحش‌هایی که به من داد، من هیچ وقت آن خانم را نمی‌بخشم. بالاخره ما به پایگاهی که در اختیارشان گذاشته بودند، رسیدیم. در ابتدا مثل قاتل‌ها و دزدها، گردنمان تابلو های کد دار آویزان کردند و از سه جهت مختلف از ما عکس گرفتند، بعد از ما تعهد گرفتند و فرمی را هم به دست‌مان دادند با سوالاتی که، مثلن آیا شما برای خوردن غذا به رستوران می‌روید؟ یا آیا به نظر شما حجاب، یک اجبار اجتماعی است؟

من جواب دادم که با رفتاری که شما با ما دارید، غیر از این فکر می‌کنید؟ بعد ما با خانواده‌های‌مان تماس گرفتیم تا برای ما لباس بیاورند که ما لباس عوض کنیم و برویم. در اتاقی منتظر بودیم تا این‌که من صدای جیغ و هوار یک آقایی را شنیدم. از اتاق آمدم بیرون و سرک کشیدم اما با صحنه‌ای روبرو شدم که فوق‌العاده باعث تعجب و تحیر من شد.

ماموران داشتند سر یک پسر 18 – 19 ساله‌ به زور کتک چادر و مقنعه می‌کردند و از او عکس می‌گرفتند و به او می‌گفتند که تو باید برای ما برقصی. این صحنه من را داشت عصبانی می‌کرد چرا که این پسر جوان داشت گریه می‌کرد و با ساز این‌ها می‌رقصید. مامور‌ها تا دیدند من آمدم بیرون به سرم فریاد زندند که: خانم برگرد تو اتاق.

به هر حال برای این‌که من را بترسانند که می‌توانستند مرا نگه دارند ولی حالا داریم به تو رحم می‌کنیم، از برادر من هم تعهد گرفتند و اجازه دادند که ما از آنجا بیرون بیاییم.

من این خاطره را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم چون در مملکتی که دوران باستانش، زن ارج و قربی داشت، حالا به نظر من زن بودن یک ناامنی بی‌برو و برگرد است. مامور گشت ارشاد به من دست می‌زد. به من فحاشی می‌کند. بدترین فحش‌ها را من از ماموران گشت شنیدم. ناامنی یعنی چه؟

آن خانم مامور به شما فحاشی می‌کرد؟
بله.

می‌شود بگویید چه جمله‌هایی به‌کار می‌برد؟
من واقعن نمی‌توانم آن کلمات را اینجا به زبان بیاورم. بدترین کلماتی که شما می‌توانید فکرش را بکنید که به یک زن گفته بشود.

چه کلماتی؟
یعنی از من انتظار دارید آن کلمات را به زبان بیاورم؟ بهتر از این اشاره چه اشاره‌ای می‌توانم بکنم. بدترین کلمه‌ای که شما می‌توانید به یک زن بگویید و با آن کلمه حرمت آن زن را زیر سوال ببرید.

اولین بار بود که شما دستگیر می‌شدید؟
بله، من دفعه‌ی اولم بود که دستگیر می‌شدم.

آیا چون روی شما به خاطر برخوردتان حساسیتی بوجود آمده با شما این‌طور برخورد شد یا با همه اینجوری برخورد می‌کنند؟
قبل از این هم در مورد دیگران دیده بودم. یادم هست موقعی بود که هنوز گشت ارشاد جا نیفتاده بود. یعنی به اسم گشت ارشاد در خیابان‌ها نمی‌آمدند. یکی دو ماه اولی که آقای احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری انتخاب شده بودند.

یادم می‌آید که در خیابان صادقیه، بین فلکه اول و دوم، من توی ماشین نشسته بودم و صحنه‌ای دیدم که تا یکی دو ساعت، دست و پایم داشت می‌لرزید. یک پراید بود که نه علامتی داشت و نه آژیر، کسانی که در آن ماشین بودند هم لباس فرم نداشتند. آن‌ها دوتا خانم را به زور گرفته بودند و داشتند سوارشان می‌کردند. آقایی که می‌خواست آنها را سوار ماشین کند، چون خیلی مقاومت و جیغ و داد می‌کردند و کمک می‌خواستند محکم با لگد می‌زد به زانوی آن خانم‌ها. جوری آن خانم را گرفته بود و بغل کرده بود و هلش می‌داد داخل ماشین که لباس‌های یکی از آن خانم‌ها، دکمه‌هایش کاملن باز شده بود.

راستش من نمی‌دانم این دیگر چه مدلی است. آن خانم‌ها به نظر من، مورد خاصی هم نداشتند. تنشان همان لباس‌هایی بود که تن من هم بود.

برداشت شما از حجاب چیست؟
آنچه که باعث جلب توجه نشود. من به عنوان یک زن دوست ندارم بصورت نامشروع جلب توجه بکنم ولی دوست دارم که ظاهر آراسته‌ای داشته باشم. من آرایش را دوست دارم، چون یک زن هستم. لباس زیبا و تمیز را دوست دارم، چون یک زن هستم. زن بودن من این‌ها را ایجاب می‌کند. نمی‌توانم قبول کنم که مثلن اگر موهای من بیرون است و اگر مانتوی من کوتاه است، دلیل بر این است که من جلب توجه می‌کنم و آدم بدحجابی هستم. راستش من اصلن روسری را به عنوان حجاب قبول ندارم.

روزی که دستگیر شدید، آیا خودت هم احساس می‌کردی از نظر حجاب با مشکلی مواجه هستی؟
واقعن شما فکر می‌کنید اگر یک آدم از سلامت فکر برخوردار باشد، اگر بداند که مشکلی در ریخت و قیافه‌اش هست، ظاهرش با اعتقاداتی که دارد، منافات دارد، بیرون می‌آید؟

راستش این موضوع مقنعه سر کردن این پسر جوان از ذهنم بیرون نمی‌رود، این صحنه دقیقن به همین شکل بود؟
بله داشتند چادر مقنعه سر او می‌کردند. البته من زیاد نتوانستم موضوع را بفهمم. بین خانم‌های دستگیر شده هر کسی چیزی می‌گفت، یکی می‌گفت شاید دوجنسی است و من گفتم چه دلیلی دارد که این‌طوری تحقیر بشود. هر دلیلی که آنها داشتند برای این کار، نمی‌تواند به هیچ عنوان یک دلیل منطقی باشد.

به نظر من کسانی که از سلامت عقل و روان برخوردار باشند، حتا به اندازه‌ی یک سر سوزن، هیچ وقت به فکرشان نمی‌رسد که سر یک پسر 18 – 19 ساله، به زور کتک چادر مقنعه سر کنند و بعد مجبورش کنند که برای آنها برقصد و از او عکس بگیرند و در حالی که او گریه می‌کند، این‌ها شاد باشند و بخندند. به قول خودشان برای خودشان تفریحات سالم راه بیندازند.

اگر فرض کنیم در قوانین جاری کشور، مساله‌ی حجاب برداشته بشود، تو شخصن روسری را از سرت برمی‌داری؟
بله برمی‌دارم. چون اصلن آن را قبول ندارم. فکر نمی‌کنم که اگر آن را بردارم، بی‌حجاب هستم. یا فکر نمی‌کنم که اگر روسری‌ام را بردارم دیگر خدا من را دوست ندارد و من یک فرد گناهکار و کافر هستم و دیگر مسلمان نیستم.

من مسلمانم و به مسلمان بودنم هم افتخار می‌کنم. اما این شرایط را نمی‌توانم قبول کنم چون این رفتار را برای خودم یک توهین می‌دانم. چون اجبار است. چون من آن را انتخاب نکرده‌ام.

به عنوان یک شهروند ایرانی می‌توانی بگویی در تعریف حجاب از تو چه خواسته شده؟
چیزهایی که من شنیدم این است که شلوار، کوتاه نباشد. بدن و موها بیرون نباشد. آرایش‌ غلیظ نباشد. مانتوی کوتاه و تنگ نباشد.

اما سوالم این است که آیا به‌صورت مشخص می‌دانی قانون مدون در مورد حجاب چیست؟
نه. نمی‌دانم. کسانی هم که مرا دستگیر کردند، جز فحش و بد و بیراه و رفتار توهین آمیز کاری نکردند.

برادر تو بعد از این دستگیری نگاهش نسبت به این موضوع چه بود؟
از این بابت که چرا من طوری بیرون آمدم که آنها بتوانند من را بگیرند و به من توهین بکنند، ناراحت بود. ولی خودش هم به هیچ عنوان موافق این موضوع نبود.

خیلی‌ها معتقدند لباس تنگ یا کوتاه پوشیدن، باعث فساد در جامعه، گسترش ارتباطات ناسالم می‌شود. تو چه تعبیری از این جمله داری؟
ببخشید البته، ولی به نظر من حرف احمقانه‌ای است. به خاطر این‌که زمانی فساد رواج پیدا می‌کند که به آموزش و فرهنگ فقط بگویند نکن. همه می‌دانند که خصلت آدم از بچگی تا بزرگسالی و دم مرگش این است که وقتی به او می‌گویند به این دست نزن، می‌خواهد برود دست بزند.

وقتی که من خودم عقل دارم، سواد دارم، آدم عاقل و بالغی هستم که می‌فهمم خوب و بد چیست کسی حق ندارد به من بگوید تو آن کار را نکن. خودم می‌توانم برای زندگی خودم تصمیم بگیرم. کسی چه حقی دارد که به من بگوید که چه لباسی تنت بکن، چه کتابی بخوان، کدام مطلب را در اینترنت ببین، کدامش را نبین، چه فیلمی ببین، چه فیلمی نبین. تو چه کار بکنی گناهکاری یا چکار نکنی آدم خوبی هستی.

اصلن این‌ها چیزهایی نیست که کسی برای کسی بتواند تعیین کند. به نظر من فساد زمانی رواج پیدا می‌کند که کسی بخواهد روی این مسائل انگشت بگذارد و بی هیچ فرهنگ‌سازی و یا ارزش‌یابی محدودیت ایجاد بکند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

فقط می تونم بگم بی شرف ها
اما واقعا چه باید کرد با این گرگای گشته؟

-- مژده ، Feb 28, 2008

"من مسلمانم و به مسلمان بودنم هم افتخار می‌کنم."Why are u proud of being Muslim ? I really want to know the reason. .

-- Ali Esfahani ، Feb 28, 2008

پیشنهاد میکنم کتاب شیعه گری مرحوم احمد کسروی را بخوانید تا ریشه ها را کمی دریابید و بدانید ما گرفتار چه موجوداتی هستیم

-- پیمان ، Feb 28, 2008

diruz sare kelass dars budam tu sydney (Master of engineeing
Ye harfe jalebi lecturer zad: tarikh sabet kardeh ke momkeneh ye hokumat ghanun haee ro tahmil koneh vali bishtar az yek nasl ya do nasl nist va avaz misheh inha ham dorashun be sar miad va khod ya farzandaneshun ghorbani eshtebahateshan khahand shod.

-- sina ، Feb 28, 2008

وقتی ما هنوز نتوانستیم موضوع ساده حجاب را در این کشور حل کنیم بحث های دیگر چه فایده دارد؟ مکتب و حکومتی که هویت انسانی را نفی می کند و بی حجابی را برای دوام خدا و مذهب خطرناک می بیند چه جوابی برای نسل آینده دارد؟
من می خواهم سوال کنم آقایان حکومتی که هر ساعت عازم سفرهای خارجی هستند به چه حقی با بانوان غیر محجبه دیدار می کنند و خوش و بش می کنند؟ در حالی که دختر بچه های ما در حسرت نمایش زیبایی هایشان هستند؟پرسش دیگرم این است که چطور در کشورهایی مثل لبنان و بقیه که اسلامی هستند خبری از حجاب نیست و اقایان ... براحتی رفت و آمد می کنند و ...؟

-- بهروز ، Feb 28, 2008

فقط متاسفم. هوا بس ناجوانمرد است...

-- احسان ، Feb 28, 2008

شما چه مسلمان هستی که حجاب را قبول نداری به گفته ی مسلمين قران کلام خدا و وحی مستقيم
الّله به پيامبرش هست در سوره نساء و همچنين نور و همچنين صافات به صراحت بيان شده که بايد
زن مسلمان خود را بپوشاند و پيروی نکردن از اين دستور پيروی نکردن از دستور خداست مشکل اين هست
که شما قران را نخوانديد و نميدانيد هيچ چيزی.نميشود بگويد من مسلمانم ولی قران را به عنوان کلام خدا
قبول ندارم يا من مسلمانم ولی اين مسائل را نميپذيرم.حجاب اجباری هست که برايه زن مسلمان از جانب
خدا به طور صريح مشخص شده اگر قبول نداريد مسلمان نيستيد يک دين برای خودتان داريد.

-- Emad Irani ، Feb 29, 2008

چه وحشتناک......
واقعا این رفتارها در چه دین و مسلک و مرامی مورد تایید است؟
من هم مثل شما اون پسر هیجده ساله از ذهنم بیرون نمیره. اون دیگه امکان نداره این صحنه از ذهنش بیرون بره و شاید همون باعث بشه که تبدیل به یک فرد جانی یا روانی بشه
خیلی رفتار غیر انسانی و وحشیانه است ...
باور کنید اصلا دلم نمیخواد دیگه این نوع گزارش ها را بخونم چون واقعا تا مدت ها حالم بد میشه و اذیت میشم...
گرچه همیشه برای کارهای اردوان عزیز ارزش قائلم ولی این درد جامعه ماست...

-- اختر ، Feb 29, 2008

شما به اسلامی که در ذهن دارید مباهات میکنید اما نمیدانید که آنها از نظر چهارچوب های اسلامی بدعت در دین است و حکم بدعت گذاران مرگ. من 10 سال در حال کار با این قوانین هستم اما چیزی به عنوان رافت اسلامی نیافتم. این که اجرا میشود حکم خداست. از شما عاجزانه خواهش میکنم راجع به اسلام بیشتر تحقیق کنید شاید آنوقت نظرتان تغییر کند

-- مهدی ، Feb 29, 2008

آن‌چه به حجاب تعبیر شده، نه به‌صورت اجبار، در یک آیه قرآن (سوره نساء) آمده است و تکراری هم برای الزام و وجوب آن (که در موارد دیگر در قرآن وجود دارد) نیامده است. اول ببین حرف‌هایی که زدند، درست هست بعد نقل کن. دوم، شروط دین اسلام 3 تا است، حالا اگر شما مایل هستید حجاب رو هم اضافه کنید، پیشنهاد بدید، شاید قبول شد. البته مطمئنا از جانب مردم سوریه، لبنان، بوسنی، مالزی و ... رای چندانی نصیب شما نخواهد شد. با سه جمله یکی را کافر و خودتون رو مسلمون می‌کنید!

-- یک نفر ، Feb 29, 2008

MADE IN ISLAM

-- IRAN ZAMIN ، Feb 29, 2008

در جواب آن دوست که گفتند اگر مسلمانی را با حجاب قبول ندارد برود به یک دین دیگر من نظرم این است که این کار را نکند چون برای بد حجاب فقط تمسخر می شود اما برای تغییر دین مهدور الدم می شود. به هر حال خوشبختانه فکر همه جا را کرده اند!

-- hatami ، Feb 29, 2008

واقعاً انسان از خواندن اين مطالب دچار تاسف و تاثر مي شود.
چرا بايد با يك دختر دانشجو چنين برخوردي بشود؟
يا چرا بايد تن يك پسر جوان مقنعه و چادر كنند؟
هر انساني براي خودش شخصيت و غروري دارد. چرا بايد شخصيت يك نفر اينطوري خرد شود؟
مگر چه جرم نابخشودني مرتكب شده اند كه اينگونه با آنها برخورد مي شود؟
مگر نه اين است كه حضرت علي در مورد قاتلش فرمود كه با او به خوبي رفتار كنيد و اگر من از دنيا رفتم، او را فقط با يك ضربه شمشير قصاص كنيد.
يعني اين افراد كاري بدتر از قتل انجام داده اند يا اينكه آقايان دين جديدي ابداع كرده اند؟
به نظر من مساله نوع پوشش افراد كاملاً موضوعي شخصي است و به خود فرد مربوط است و به هيچ عنوان نبايد براي كسي تعيين تكليف كرد و كسي را مجبور به پوشيدن لباس خاصي نمود.

-- بدون نام ، Feb 29, 2008

من در انگلستان زندگی می کنم. بگذریم که دولت اینجا هم به لباس شما کار دارد اما از آن بالاتر به قیافه شما کار دارد. قیافه ات شبیه مسلمانها و خاورمیانه ای ها باشد اصلاً ممکن است توی مترو هشت تا گلوله را بدون هیچ هشدار توی مغزت خالی کنند. لابد خبرش را دارید. اما نکته جالب در مورد لیبرالیسم این است که در تئوری لیبرال است و در عمل فاشیست. باز پلیس ما حداقل بر خلاف پلیس انگلیس و کانادا و آمریکا آدمها را در خیابان نمی کشد. حداکثر تحقیر می کند. باز خدا پدرشان را بیامرزد. روسری را هم می شود کاریش کرد اما قیافه و رنگ پوست رامی خواهی چه کنی؟

-- مجید ، Feb 29, 2008

بدعت تنها در اصول دین حرام است.

-- بدون نام ، Feb 29, 2008

مسلمان بودن با حجاب یا بی حجاب اثبات یا نفی نمیشود. ما اول انسانیم بعد دین دار. و انسانیت بر هر اسلامیت مرجح است. چه جوهره ادیان بزرگ دعوت به رفتار انسانی و اخلاق است و نه خشونت و تعصب احمقانه. انسان آزاد آفریده شده و آزاد است روش زندگی اش را خودش با علم و آگاهی انتخاب کند و نه از روی اجبار و کتک و زور اسلحه و چماق.

-- مهدی ، Feb 29, 2008

دوست عزیزمان معتقدند چون پلیس کانادا و یا آمریکا مردم را با گلوله می کشند پس خوشحال باشیم که اینجا فقط توهین می کنند و لابد فقط روسری و چادر سر پسر مردم می کنند. شکر که گیر پلیس ابله افتاده ایم نه قاتل. چرا برخی هنوز فکر می کنند انتقاد از عمل غلط کسی تایید عمل خلاف دیگری است. این ها همه مثل هم خطا کارند و بی قانون. قانون باید در همه جای دنیا رعایت شود. چه آن بی رحمی که در کانادا می کشد. چه این که با تمسخر انسانیت یک فرد به او توهین می کند.

-- ایران دوست ، Feb 29, 2008

یکی باید به این سوال اساسی پاسخ بدهد: مگر می شود با جبر به آدم ها آموخت که خوب چیست. انسان هیچ وقت نمی تواند آنچه که به زور تفهیمش کرده اند، ارزش بداند.

-- مهتاب روحانی ، Feb 29, 2008

به هر حال، آمده ایم که شما را به زور لگد به بهشت ببریم!

-- محمد ، Feb 29, 2008

به نام خدا. برادر مسلمان برداشت خودت را به نام قران تمام نكن زيرا قران تاكيد به پوشش دارد نه انچه مورد نظر توست سعي كنيم اسلام را براي همه بخواهيم نه با تنگ نظري همه را دين گريز كنيم

-- mmnoroz ، Feb 29, 2008

باور می کنید من معتقدم انسان های شریفی در نظام هم هستند که از این رفتار های ناپسند خون دل می خورند. همه اش اشکال در نظام نیست. اشکال در ساختار اجتماع هم هست. مگر همان مامور یا پاسبان عموی شما و یا دایی من و خاله دیگری نیست؟ مردم خودشان نظام ها را می سازند. باید عوض شود اما با کمک مردم. حتمن در نظام هم کسانی هستند که با این شیوه برخورد موافق نباشند.

-- ریاضی ، Feb 29, 2008

به آن آقایی که گفته اند اگر قوانین این دین را قبول ندارید بروید یک دین دیگر انتخاب کنید عرض می کنیم که ما همان کار را هم نمی توانیم بکنیم.لااقل اینجوری یک کتکی می خوریم اما اگر دین امان را تغیر بدهیم سرمان را می دهیم. دوست عزیز،برادر مسلمان من،والا ما سالهاست که میخواهیم دینمان را عوض کنیم، از اول هم نمی خواستیم و نخواستیم این دین شما را،1400 سال است به ما انداخته اید این دین را.همان اول هم نمیخواستیمش قربان.ما دین خودمان را داشتیم.فرهنگ و زبان خودمان را داشتیم.نان خودمان نمک خودمان را داشتیم.ز مین امان غصب نشده بود.زندگیمان را می کردیم.قربانت گردم.ما اگر این دین را نخواهیم باید یقه کی را بچسپیم؟شما بگو ما چه کنیم؟ تضمین می کنید که در زمین خودمان، درخانه خودمان سرمان را بر باد ندهیم؟شما تضمین می کنید؟لطفا مرحمت فرموده ما را مس کنید.

-- بدون نام ، Feb 29, 2008

سرزمینی که انسان ها در آن حق زندگی ی دیگران را نادیده میگرند،
سرزمینی که در آن زنانش ظلم را نه به چشم بلکه با قلب میبینند،
سرزمینی)که در آن دین را دام کردند، و خدا بازیچه بچه گانه ای است
....

به چه دل خوشم در وطن،
خوشا بی وطن دور از وطن
در تنم ترنم آزادی
آشنایی در غربت
و این سرزمین را با تمام
دین دارانش و خدا پرستانش
به حال خود وانهاد
و رفت که رفت

-- کاوه ، Feb 29, 2008

اسلام همین است

-- امید ، Feb 29, 2008

mishe lotfan befarmayeed dar kojaye ghoraan amade aadame mosalman bayad in raftarhaye zesht ro dar morede yek nafar e gige dashte bashe va esmesh o bezare mosalmani? yani faghat bayad hejab dasht ta mosalman bood ya mosalmani sharayet e digar ham lazem dare?

-- بدون نام ، Feb 29, 2008

باز این پسره (اردوان روزبه رو میگم) گل کاشت. بچه بشین اینقدر از اون بالا خاک نریز. تو ظاهرن نمیشه دو دقیقه گیر ندی. هنوز مطلب سازمان مجاهدینت زیر دندونمه...

-- خواننده ، Feb 29, 2008

حتما روزی از آن مملکت خراب شده فرار کن بگذار گرگها خودشان خودشان را بخورند

-- ایرانی ، Feb 29, 2008

.آقايان خودتان را گول نزنيد قران کلام خداست از ديد شما مسلمانان کلام خدا
تغيير پذير نيست حجاب اصل نه تغيير پذير ان هست سوره احزاب آيه 58 يا ايها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنين يدنين عليهن من جلابييبهن ذلک ادنی ان يعرفن فلايوذين و کان الّله غفورا يعنی ای پيامبر به زنان و دختران خويش و زنان مومنان بگو روی خويش را با روپوشهای خود بپوشانند که اين کار برای اين هست
که مورد ازار واقع نگردند و شناخته نشوند و خدا بسيار بخشنده ميباشد اين ترجمه ی الهی قمشه ايی هست که غلط هم دارد و به طور صحيح برگردن نکرده همچنين در سوره نور آيه ی 30 که بسيار طولانی هست از عبارت عربی خود داری ميکنم و در اينجا نيز به صراحت و با لفظ اجبار بيان ميدارد که زنان بايد مقنعه بپوشند که منظور پارچه ايی هست که از سر تا سينه را بپوشاند و از هر گونه آرايش و زينت به جز برای شوهران و پسران و ديگر محارم خود داری کنند و لفظ بايد را بکار برده و در اين آيه بيان ميدارد که زن مومن بايد همه ی بدن به جز گردی صورت
و مچ دست و پا را بپوشاند از قران هم بگذريم که يک مسلمان نميتواند بگزرد زيرا کلام تغيير ناپذير خدايش هست
رساله ی عمليه ی آقايان علما را بخوانيد حتی در رساله منتظری که مدرن هست و صانعی اين اجبار در مورد حجاب
به وضوح ديده ميشود رجوع کنيد به مساله ی 2437 صانعی و مسايل 2558 و 2560 منتظری حال ديگر آيات اعظام جای خود دارند !شما ميخواهيد بگوييد که اين آقايان که 80/90 سال از عمر شريفشان در حوزه های علميه گذشت
و از صبح تا شب ريش خود را به قران و کتب مذهبی ماليدند از شما کمتر اسلام را ميشناسند و شما که حتی قران را هم نخوانديد از پاپ کاتوليک تر شده و قران شناس شديد؟ شما حتی يک واژه عربی هم بلد نيستيد چه برسد به
فهميدن قران که الان خود آعراب هم به دليل تغيير زبان از فهميدن ان عاجز هستند!بد نيست انسان بی تعصب فکر
بکند و مغزش را کمی کار بيندازد.

-- Emad Irani ، Feb 29, 2008

من حالم از همه این مملکت بهم میخوره.به قول علی سنتوری هممونو دوایی کردن. اینجوری فقط مرگ خودشونو نزدیک میکنن همه شدیم یه مشت موجود خشن و عقده ای

-- sheida ، Feb 29, 2008

آبدعت گذاري در اصول دين اسلام موجب محدور الدم شدن مي شود.كه حجاب جزو اصول دين نيست كه هيچ حتي جزو فروع دين هم نيست.ثانيا اگر بدعت گذاري در اصول دين موجب محدور دم شدن مي شود.پس چگونه است كه الان سي سال است كه سران نظام جمهوري اسلامي در اصول دين دست برده وخميني را به عنوان امام به ملت قالب كرده اند.درحالي كه طبق نظر شيعه امامت جزو اصول دين است.وطبق تمام روايات رسيده ، امامان شيعه تنها و تنها دوازده نفرند.پس چرا هيچكدام از سران نظام به اين خاطر كافر ومحدورالدم شناخته نمي شود.اما دختري كه روسري را قبول ندارد از نظر شما وامثال شما كافر وبي دين ومحدور الدم شناخته مي شود.بهتر است اول اسلام را بشناسيم وبعد در مورد ديگران حكم اعدام صادر كنيم.جهالت هميشه وهمه جا موجب ويراني و نابودياست

-- piano ، Feb 29, 2008

من تا قبل از اينكه اين جريانات راه بيفته ديد مثبتي به حجاب و چادر داشتم حتي تو فكر چادري شدن بودم اما الان نه تنها از حجاب بلكه از دين و مذهبم هم متنفر شدم !

-- سوفي ، Mar 1, 2008

na agha,man man nottingham zendegi mikonam,hich az in khabarha ham nist un berezili ham ke to metro mord eshtebah bod va police mohakeme shod...yadet rafte to metroie karaj pesare javan ro koshtand va mohakeme ham nashodan.

-- azhi ، Mar 1, 2008

دین حکومتی اصولا وسیله است برای کنترل آدمها. امر به معروف و نهی از منکر مفهومی است عقب افتاده و ناقض ابتدایی ترین حقوق انسانها، یعنی حق تصمیم گیری و اختیار. تا وقتی که دین وسیله ای شخصی باشد برای تذهیب نفس چیز بسیار خوبی است ولی دین دولتی و زوری ره به جایی نخواهد برد.

-- سیاوش ، Mar 1, 2008

چرا کامنت من رو تایید نکردید؟!!! واقعا از این حرکتتون متعجب شدم و هم متاسف.
نگید هنوز ندیدیش چون زمانی که من کامنت گذاشتم یک سوم این کامنت هایی که اینجاست هنوز اینجا نبوده.
از این رادیو هرگز انتظار چنین رفتاری نداشتم که با یکی از شنونده ها و خواننده های همیشگیش چنین رفتاری کند. حرف غیرمنطقی توی اون کامنت نبود. اولین بار است که دارم فکر می کنم به این رسانه هم شک کنم، مثل اینکه بعضی جریانات خیلی هم بی دلیل و بی ریشه نبوده!
. . . . . . . . . . . . . . . . . .
زمانه ـ در کامنت قبلی شما البته که حرف غیر منطقی نبود. دلیل انتشار نیافتن آن طولانی و بلند بودن متن آن بود. چیزی در حد یک یادداشت مستقل یا مقاله ای کوتاه.
محل اظهار نظر، متاسفانه گنجایش مطالب خیلی بلند را ندارد.
. . . . . . .

-- شهرزاد ، Mar 1, 2008

خواستی دوایی شدی. سهم توست. مملکت زندگی کار حق توست. بجای این که حسرت بخوری و گوشه نشینی و دوایی شدن و حل از مملکت بهم خوردن برو وسط درستش کن. چرا همیشه شعار. رژیم سفاک رژیم بی رحم اینا همش بهانه است.
بیا وسط حق خواهی کن آنقدر که برسی. گاندی جنبش نمک راه انداخت تو چه کردی مبارز؟

-- سمیه ، Mar 1, 2008

بنام خداوند بخشنده و مهربان
آیا موضوع " ربا " را در قرآن مطالعه فرموده اید؟ خداوند تاکید کرده اند که شخص رباگیر " دشمن خداوند " است. حالا، با دشمن خداوند چه رفتاری باید داشت؟ آیا جزای آنها جز مرگ نیست؟ ولی در ایران با آنها چگونه رفتار می کنند ؟ حتی به آنها نمی گویند که بالای چشمتت ابرو است !
خداوند در قرآن دستور میدهند که احتکار و گرانفروشی نکنید ولی در حال حاضر با محترکین و گرانفروشان چگونه رفتار میشود؟ خداوند در قرآن واجب دانسته اند که به فقیران و نیازمندان کمک شود ولی چرا 70% از جمعیت ایران با فقر و تنگدستی مواجه هستند و بدون هیچ شکی خداوند دستور حجاب را برای زنان در قرآن صادر فرموده اند و این دستور با شدت تمام در ایران به انجام گذاشته می شود چرا که دیواری کوتاهتر از دیوار زن پیدا نکردند،چراکه موجودی ضعیف تر از زن پیدا نکردند یا به قول معروف سنگ مفت و گنجشگ مفت و با این عمل باید مسلمانی خودشان را ثابت کنند. مسلمان یا مسلم شخصی است که تسلیم دستورات خدا باشد نه اینکه خیلی از دستورات را زیر سیبیلی رد کند چونکه در آن منافع دارد و بچسبد به دستوری که در آن برایش منفعتی نیست.انشاالله بزودی تمام دستورات خداوند در ایران اجرا خواهد شد و ما خواهیم دید که مسلمان کیست و منافق کیست.

-- محمود ، Mar 1, 2008

خیلی پست فطرت هستند...

-- زهرا ، Mar 1, 2008

این دین بسیار بسیار شریف را به ما نینداختند بلکه برخی از اجداد محترممان سالهای سال قبل برای فرار از روحانیت مغ آن را پذیرفتند گرچه عده بسیاری از همان ابتدا با آن مخالف بودند.
می خواهیم دینمان را عوض کنیم که چه بشود عده ای احمق تر از این مسلمانها نصیبمان شوند؟
شنیدید گفتند: از ماست که بر ماست؟
حکایت ایران حکایت غریبی است! مردم عجیبی هستیم. تا به مرگ نزدیک نشویم حاضر به تغییر شرایط موجود نمی شویم
من زنم! تا وقتی هم جنسهای من به این دین افتخار می کنند و با خرافات مزخرف آن فرزند تربیت می کنند ایران همین است و جز این نخواهد بود.
من زنم ! من باید از حق خودم دفاع کنم که نمی کنم خودم را به دست شمشیر برنده همان علی سپردم که در چند جمله کوتاه و قصار! زن و زنیتم را به لجن کشیده .
آری به اسلام و به این همه تحقیر افتخار کنید
گاهی برای کشورم دلم می سوزد( البته تنها برای خاکش و یادگار هایش!!) و گاهی فقط دلم می خواهد بروم و این مردم را فراموش کنم! تا زنان این کشور انسان نشوند امیدی به آینده ایران نیست.
یک زن!

-- نسرین ، Mar 1, 2008

هرچی که میکشیم از دین و مذهب و اسلامه !
تا کی باید شاهد چنین برخوردهایی با مردممون باشیم ؟ چرا ما خفه شدیم و صدامون در نمیاد ؟
ننگ بر این دیو صفتان

-- saeed ، Mar 1, 2008

ااین همه حرف ونظر ولی پشیزی کسی به منطق وحرف اهمیت نمی دهد

-- بدون نام ، Mar 1, 2008

این ادّعا که "دین ما آخرین دین است و پیامبر ما آخرین ‏پیغمبر" پیش از اسلام هم سابقه داشته و در چندین جای قرآن از چنین طرز فکر انتقاد ‏شده است. ‏

-- جمشید ، Mar 1, 2008

انروزی که دوتا دختر را داشتن می کردند تو ماشین باید وای مستادی - حتی به ساده ترین صورت !

-- بدون نام ، Mar 1, 2008

آیاخودتان شخصا آیه حجاب را قرائت کرده اید؟ یا متمسک به تفاسیر دیگران شده اید؟ واقعا با چه جراتی خود را (نعوذ بالله) در جایگاه قادر متعال قرار داده و در مورد دین وایمان قلبی دیگران داوری و پیشداوری میکنید؟ آیا تصور میکنید ذات مقدس پروردگار، که عظیم و رحمان و علیم بذات الصدور است، مانند ذهن کوچک و محدود بنده و شما از روی علائم ظاهری در مورد کفر و ایمان ؛ شقاوت و دینداری؛ و رستگاری و بد فرجامی بندگان قضاوت میکند؟ آیا این دیدگاه شما بنوعی کفر نسبت به علم مطلق پروردگار نیست؟ گیریم که تمام فرمایشات شما درست،اما ای دوست محترم،آیا عملی نادرست را باید با عملی صدها برابر شنیع تر و نادرست تر پاسخ گفت؟! آیا نمیپذیرید که پروردگار از مومنین اکیدا خواسته که دروغ نگویند؟با ما نه، که با خود صادق باشید، آیا در عمر خود دروغ نگفته اید؟! شما در عمر خود هرگز مرتکب اشتباه نشده اید؟ مسلما چرا! پس آیا من نوعی باید شما را به الحاد و زندقه و بدعت در دین محکوم کنم؟!! ...بیایید از تعصب کور دست برداریم و لااقل با خود صادق باشیم.

-- علوی ، Mar 1, 2008

سلام
دروغ که کنتور نمي اندازه.تا دلتون مي خواهد ببنديد به ناف ملت.
در ضمن خوشحال مي شم با شما همکاري کنم

-- طه ، Mar 3, 2008

سلام ، به عنوان يه زن اصلا نميدونم چيكار بايد بكنم .. يه روزي معتقد بودم هر كسي بايد زندگيشو فداي خاكش كنه... زندگيمو ، فكرمو ، جوونيمو فدا كردم اما حتي مليتمو ازم گرفتن ميگن يا اينكه ما ميگيم يا برو.... بدي مهاجرت توهيني هست كه ممكنه يه نژاد پرست بهت بكنه ... اما تو وطن خودت بهت توهين بشه ....
چي بگم ...

-- بيتا ، Mar 5, 2008

خانه از پایبست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است.

-- maheman ، Mar 6, 2008

فايل صوتي رو گوش دادم. كاملم گوش دادم. ولي نميدونم خيلي تابلو بود كه داره متني رو كه قبلا حفظ كرده ميخونه. خيلي جاهاشم نميتونه از قالب كتابي بياد بيرون
اگه ميخواي معضلات رو بگي كه كسي نفي نميكنه كه هست خوب چرا غيرواقعي؟

-- ثالث ، Mar 6, 2008

وقتی رئیس جمهور رسما زیر حرفش می زند از زیر دستانش چه انتظاری داریم که قانون سازی و قانون شکنی نکنند؟
زنده باد سید محمد خاتمی حامی آزادی و آزادگی در ایران اسلامی

-- unknow ، Mar 24, 2008

به نظر من تمام مشکل از دین اسلام هستش دینی که برای هر جنایتی آیه ای داره !
مردم تا کی خواب هستید!
و به مسلمان بودن افتخار می کنید ؟

-- sahar ، Mar 25, 2008

جزاینکه بگم واقعا متاسفم که این چیزها رو در ایران می بینم و خجالت می کشم به کسی بگم من یک ایرانیم کاش مردم از خواب غفلت بیدار بشن و بتونن اسلام واقعی رو که دروغ. خیانت . ریا . زنا . غیبت . مال مردم خوردن . قتل و تمام اینها رو منع کرده در ایران ایجاد کنن کاش تمام مشکل مردم در ایران پوشش و حجاب بود کاش مردم در رفاه و آسایش کامل بودند اما حجاب می گذاشتند و می تونم بگم خیلی خیلی خوشحالم که در ایران زندگی نمی کنم و تا زمانی که این ظالمان حاکمند هیچگاه دلتنگ مملکتی چون ایران نخواهم شد.

-- darya41940@yahoo.com ، Apr 17, 2008

کاش مردم از خواب غفلت بیدار بشن و اسلام واقعی که دروغ ریا زنا غیبت مال مردم خوردن قتل و دزدی را منع کرده ایجاد کنند کاش مشکل مردم ایران حجاب بود. با دیدن این مطالب خیلی خوشحالم که در ایران نیستم و هیجگاه دلتنگ چنین مملکتی نخواهم بود.

-- دریا ، Apr 17, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)