تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
بررسی حادثه سد عباسپور و مرگ ۱۰ شهروند مسجد سلیمانی

مردم باید بمیرند تا مدیری به فکر بیفتد

اردوان روزبه
ardavan.roozbeh@gmail.com

گزارش را از «اینجا» بشنوید

چند روز قبل سرپرست سازمان پزشكی قانونی كشور از كاهش ۱۳.۷ درصدی مرگ ناشی از تصادفات رانندگی و افزایش ۷.۲ درصدی مرگ ناشی از غرق‌شدگی در كشور در شش‌ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابه پارسال خبر داد.

محمد‌حسن عابدی گفت: «بر اساس آخرین آمار موجود در سازمان پزشكی قانونی كشور، تعداد افرادی كه در شش‌ماهه امسال بر اثر غرق‌شدگی جان خود را از دست دادند، ۹۶۴ نفر بودند كه ۸۲۴ نفر آن‌ها مرد و ۱۴۰ نفر زن بودند. این آمار در مقایسه با مرگ ناشی از غرق‌شدگی مدت مشابه سال گذشته كه ۸۸۹ نفر بود حدود ۷.۲ درصد افزایش نشان می‌دهد.»

وی اشاره کرد که در شش‌ماه دوم سال گذشته نیز ۲۶۱ نفر بر اثر غرق‌شدگی در كشور جان خود را از دست دادند كه ۲۰۴ نفر آن‌ها مرد و ۵۷ نفر زن بودند و البته بیش‌تر این غرق‌شدگی‌ها در كشور مربوط به دو استان مازندران و گیلان است.

درست چند روز بعد از این که سرپرست سازمان پزشکی قانونی از رشد ۷.۲ درصدی غرق‌شدگی می‌گفت، یک حادثه دیگر در پشت سد شهید عباسپور در نزدیکی مسجد سلیمان به قربانیان این حوادث افزود:

بر اثر برخورد یک فروند قایق مسافرتی، به یک تخته‌سنگ در دریاچه سد شهید عباس‌پور، هشت تن از شهروندان مسجدسلیمانی تنها به دلیل نبودن جلیقه نجات و امکانات ایمنی در قایق، جان خود را از دست دادند.

از ۱۶ سرنشین این قایق که پس از برخورد به یک تخته‌سنگ واژگون شد، فقط شش نفر توانستند با گرفتن خود به یک ظرف ۲۰ لیتری پلاستیکی نجات یابند و بقیه به دلیل عدم توانایی در شنا کردن، ضربه وارده در حین تصادم و غرق‌شدگی جان خود را از دست دادند و تا کنون به رغم تلاش‌های تیم‌ جستجوگر غواص، اجساد آنان به دست نیامده است.

دو تن از سرنشینان این قایق که به شدت مجروح شده بودند، به دلیل جراحات وارده پس از انتقال به بیمارستان، جان باختند. برای بیشتر دانستن از این حادثه سراغ یکی از داغ‌دیدگان رفتم. سودابه دو فرزند برادرش را در این حادثه از دست داده. او می‌گفت:
«قایق‌ها هیچ‌گونه تجهیزات ایمنی نداشتند. حتی متأسفانه با سهل‌انگاری و کم‌کاری مسئولان منطقه، جلیقه نجات هم نداشتند. ما این حادثه را از چشم آن‌ها می‌بینیم.

من خودم دیروز از صبح تا بعدازظهر آن جا بودم. غواص آوردیم. حتی بخشدار منطقه هم نیامد. گفتند که بخشدار از آن قسمت بالا از دور نظاره کرده و برگشته است. فقط من یک دهیار آن جا دیدم که خیلی زحمت کشید. البته دهیار هم کاری از دستش بر نمی‌آید؛ ولی در حد توانش خیلی زحمت کشید و ابراز تأسف کرد. این‌ها برای ما دردی را دوا نمی‌کند.

۱۵ نفر همراه با قایق‌ران، سوار قایقی که ظرفیت آن ۱۰ نفر است، شده‌اند؛ بدون این‌که مسئول یا بازرسی داشته باشد و اجازه ندهند که بیشتر از ظرفیت سوار کنند.

چند دقیقه بعد از این‌که قایق حرکت می‌کند، می‌خواهد از وسط دو صخره که به شکل تنگه بوده، رد شود که نمی‌تواند و با صخره‌ها برخورد می‌کند. ظاهراً سرعت زیادی هم داشته است.

شاهدها فقط پنج نفر از سرنشینانند که زنده مانده‌اند؛ ولی در شوکند و هنوز این مسأله برایشان قابل درک نیست و نمی دانند که دقیقاً چه اتفاقی برایشان افتاده است. به هر حال قایقی در این شرایط به صخره برخورد می‌کند و متلاشی می‌شود و نزدیک به ۱۵ نفر همراه قایق‌ران، که خود اهالی می‌گویند بیشتر سرنشینان آن جوان بودند، همه به ته رودخانه یا سد می‌روند.

فقط پنج نفر همراه با قایق‌ران توانستند نجات پیدا کنند. آن هم به کمک یک بشکه ۲۰ لیتری پلاستیکی که برایشان انداختند. خود قایق‌ران می‌گوید که یک بشکه ۲۰ لیتری انداختم و سه نفر که زن هم بودند، به بشکه دست گرفتند و روی آب ماندند.»

سمیه و سلمان فروتن یکی ۲۴ ساله دانشجوی سال آخر و دیگری ۲۰ ساله که آماده اعزام به خدمت سربازی بوده است؛ اینک حتی جنازه‌شان را غواصان نتوانسته‌اند از زیر آب بیرون بکشند.

یکی دیگر از قایقران های این سد درست در فاصله چند هزار متری حادثه بوده. قایقران می‌گوید که: «من دیدم که آن‌ها واژگون شدند؛ ولی بنزین نداشتم که خودم را به آن‌ها برسانم. با پارو زدن خودم را به آن‌ها رساندم؛ ولی دیر شده بود. فقط توانستم پنج نفر با قایقران را نجات دهم.»

از سودابه پرسیدم که آیا دستگاهی به کمک این حادثه‌دیدگان آمد؟ گفت: «اصلاً. آن جا ما فقط دریا را می‌دیدیم. همه کسانی که در آن جا عزیزانشان را از دست داده بودند، نشسته بودند و فقط نگاه می‌کردند. ما با تلاش‌های شخصی خودمان غواص آوردیم.

فقط از استانداری یک نفر آمد و پیگیری کرد و غواص فرستاد. فرماندار مسجد سلیمان متأسفانه هیچ نوع همکاری نکرد. ما واقعاً همه‌ی این‌ها را از چشم آن‌ها می‌بینیم.

اگر همه‌ی سرنشینان جلیقه نجات داشتند، از ۱۶ نفر، شش نفر زنده نمی‌ماندند. از ۱۰ نفری که غرق شدند، تا کنون اجساد چهار نفر را در آورده‌اند و شش نفر دیگر من‌جمله دختر و پسر عموی من هنوز حتی جنازه‌شان پیدا نشده.

دخترعموی من ۲۵ ساله بود. ترم آخر دانشگاه و امسال فارغ‌التحصیل می‌شد و پسر عموی من تازه دیپلم گرفته بود و عازم به خدمت بود.این‌ها آرزو داشتند، نه؟»

شهروندان منطقه برای رفتن به منطقه امامزاده سلطان ابراهیم، مسافت ۵۵ کیلومتری را با قایق از دریاچه سد شهید عباسپور طی می‌کنند. اما قایق‌هایی که در این منطقه به مردم سرویس عبور در سطح دریاچه می‌دهند، فاقد جلیقه نجات و وسائل امدادی هستند که تا کنون همین مسأله باعث بروز تلفات جانی و غرق شدن مردم منطقه و گردشگران شده است.

این زن داغ‌دار ادامه می دهد:
«از هفت – هشت صبح با تمام اعضای خانواده‌ام و دیگر عزیزان، چون ما تنها نیستیم و خیلی دیگر از عزیزان هستند که کاری از عهده‌شان بر نمی‌آمد، منتظریم. رودخانه و سد شهید عباسپور کم نیست. شما باید از نزدیک آن را ببینید. در اینجا اصلاً اسکه وجود ندارد و فقط ساحل و شن است. حتی اسکله‌ای که با چوب بسته باشند که قایق‌ها پهلو بگیرند، نیست.

درست در جوار همین قایق‌ها، ویلاهایی وجود دارد که فقط مسئولان مملکتی و شهر از آن استفاده می‌کنند. شاید اگر توجهی می‌کردند، اوضاع بهتر بود.غواص‌ها هنوز تا این لحظه اجساد را پیدا نکرده‌اند. از اهواز خواسته‌ایم تا اجازه بدهند که فردا را هم بمانند تا شاید پیدا کنند.»

سمیه و سلمان جزو کسانی هستند که هنوز جنازه‌شان از پشت سد شهید عباسپور پیدا نشده است. مردم دعا می‌کنند که شاید غواصان بتوانند حداقل جنازه‌ فرزندانشان را به آن‌ها برگردانند.

«...غواصان متأسفانه چون دیر آمدند نتوانستند چیزی پیدا کنند. یک هلیکوپتر هم نبود که سریع‌تر برسند. آن‌ها را با ماشین آوردند. چون از آن جا تا سد شهید عباسپور یک تا یک و نیم ساعت، راه هست. نمی‌دانم که ما تا کی باید عزیز از دست بدهیم تا به خود بیاییم و متأسفانه به خود هم نمی‌آییم»

سودابه در جواب سؤالم که «این بار چندمی است که چنین حادثه‌ای رخ می دهد؟» می‌گوید: «حتماً باید اتفاقی بیفتد که مسئولین اقدامی بکنند که متأسفانه نکردند. اگر این مسأله اولین بار هم باشد، باز برای مسئولین قابل توجیه نیست»

«...هنوز مادر سمیه در شوک است، عموی من که دیروز آمده بود واقعاً زبانش بسته شده بود. بعد از این اتفاق دیگر حرف نمی‌زد و فقط و فقط به رودخانه نگاه می‌کند و منتظر است غواصان برگردند. امروز صبح کپسول اکسیژن غواص‌ها تمام شده بود و ما با هزینه شخصی خود برای پر کردن آن اقدام کردیم.

هیچ مسئولی نگفت که غواصان، شما که به دنبال اجساد هستید، آیا تجهیزات دارید یا نه؟ ما غواص می خواهیم، تجهیزات می‌خواهیم که بتوانند اجساد را بیرون آورند.»

«...ما به قایقران‌ها گفتیم که چرا ۱۶ نفر را سوار قایق کردند؟ گفتند قایق زیاد بود، ولی ما بنزین نداشتیم و ظاهراً این آقای قایقران که بنزین داشته، ۱۶ نفر را با هم برده است. ما حتی بنزین غواصان و مسئولین را خودمان تهیه کردیم؛ از بنزین شخصی خودمان»

بار دیگر حادثه پیام می‌دهد. آیا مردم همچنان باید فدای بی‌برنامگی، کم‌اهمیتی و هزاران اما و اگر دیگر باشند؟ اینک، به نظر می‌آید فقط به تعداد آماری که سرپرست پزشکی قانونی خواهد داد، اندکی اضافه شده. همین.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

khabar besiyar dardnak bood

-- Reza ، Nov 18, 2007

چقدر هم تو ایران این بدبخت ها رو تحویل گرفتن

-- نازنین خانیکی ، Nov 19, 2007

تکان دهنده و غم انگیزه. یعنی یه جلیقه نجاتم تهیه اش اینقدر سخته. کو نظارت؟

-- محمودی ، Nov 19, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)