جایی که آرزوها جامه عمل میپوشنداردوان روزبهardavan.roozbeh@gmail.comبرای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید. در بخش اول این گزارش به جوانانی پرداختیم که سودای زندگی بهتر را داشتند و بانگ هجرت نواختند و سر از دبی، این اروپای کوچک که به دوری و گرانی آن هم نبود، مهاجرت کردند. اما این سرزمین فقط برای آنها نقطه پرش نبوده در بخش دوم گریزی به قسمتهای دیگر داستان دبی خواهیم زد. اینک شما میتوانید بسیاری از چهرههای علمی و نخبه را در این شیخنشین و سایر بلاد امارات متحده عربی ببینید. اکثر این افراد جوانان صاحب اندیشه و توانمندی هستند که از ایران رفتهاند و اینک با کار در یکی از شرکتهایی که عموما در حوزههای فن آوری اطلاعات، ارتباطات و تکنولوژیهای پیشرفته فعال هستند، توانایی خود را بروز میدهند.
از سویی در ایران با استقرار دولت جدید، این رشد مهاجرت نیز افزایش داشته است. شاید تشدید بحران هستهای نیز نقش پر رنگی در فرار سرمایههای علمی و مادی از کشور داشته باشد. چندی پیش اتاق بازرگانی و صنعت دوبی نیز اعلام کرد که تعداد شرکتهایایرانی به ثبت رسیده در امارات تا پایان ماه سپتامبر ۲۰۰۵ بیش از ۶۵۰۰ شرکت بوده اند. عبدالعزیز بدری مسئول فعالیتهای مالی كشورهای خاورمیانه در دوبی، در همین زمینه به «فیگارو» گفته بود که: «سه ماه است روزانه پنج تا شش نماینده كمپانیهای مهم ایرانی به دفتر من مراجعه میکنند و تقاضای انتقال كمپانیهای خود به دوبی را دارند». «علی.م» یکی از ایرانیان نخبهای است که در کشور امارات شاغل است. او که با ثبت چهار اختراع در کشور به عنوان یکی از برگزارکنندگان جشنواره خوارزمی فعال بود، سه سال قبل به کشور امارات متحده عربی مهاجرت کرد و اینک در مرکز تکنولوژیکی موسوم به «مدیا سنتر» فعالیت میکند. او اینک در آستانه ثبت چند نرمافزار تولید خود در این کشور است. علی اشاره میکند: شما ممکنه در ایران صد میلیون تومان هم در بیارید اما جایی برای خرج کردنش نداشته باشید. من اینجا میتوانم امتحان بدم و به راحتی در دانشگاه درس بخوانم، کلاس انگلیسی برم و ورزش کنم. توی ایران یک امتحان ساده ماکروسافت که بخواهی بدهی هزار تا مسئله داری. به نوعی امکانات همه کشورها اینجا جمع شده. من اینجا توانستم با کارت اعتباریم تعداد زیادی کتابهایی را بخرم که چون چاپ آمریکا بود به کشور ما نمیآمد و در ایران آرزو اش را داشتم». او در جواب اینکه آایا بستر برای فعالیت در حوزههای تکنولوژیک فراهم شده میگوید: «دبی یک هاب بیزنس است. هنوز در واقع زیر ساخت علمی ندارد. اما دارد سعی میکند بوجود بیاورد تا از صرف فعالیت تجاری خارج بشود و بحثهای علمی را مطرح کند. مثلا اخیرن منطقه آزادی به نام «سیلیکون اوآسیس» در اینجا تاسیس شده که دقیقا «سیلیکون والی» آمریکاست. این مجموع سعی میکند شرکتهای تحقیقاتی و هایتک را به این منطقه بکشاند و بودجههای مخصوص تحقیقاتی بدهد». در حین تهیه این گزارش با سلمان جریری نیز آشنا شدم. اولین وبلاگ نویس ایرانی و کسی که باعث و بانی «یلدا بازی» شد. او نیز در مدیا سیتی کار میکند و شاید به دلایلی نه چندان دور از دلایل علی به این کشور مهاجرت کرده است. واقعیت این است که در ایران ما آمار درستی از این خروج سرمایههای علمی نداریم، مثل بسیاری از موارد دیگرمان.
بازار داغ فروش زنان در آنسوی آب افزایش حضورایرانیان در دبی، افزایش تقاضا در بازار هدف، قیمت بالایی که برای زنان ایرانی پرداخت میشود و از سویی فشارهای اقتصادی و اجتماعی حاکم در ایران از عمده دلایل بهره کشیهای جنسی دراین شیخ نشین است. سال پيش يک خبرگزاری داخلی گزارشی از حراج دختران ايراني در امارات متحده عربي منتشر کرد که همزمان با واکنش به آن، مقامات قضايي و انتظامي کشور آن را تکذيب و حتا منبع انتشار اين خبر را مدتي به خاطر نشر اخبار کذب و تشويش اذهان عمومي، بازداشت کردند. در حالی که این یک حقیقت بارز و روشن بود. بهای دختران ایرانی که به شکلی خاص مورد توجه عربهای ساکن این سرزمین قرار میگیرند گاهی اوقات برای یک شب تا ۲۰۰۰ درهم، معادل پانصد هزار تومان میرسد. اینک تنفروشی یکی از فرصتهای شغلی است که افرادی که تخصص و یا هنری ندارند از این طریق میتوانند امرار معاش کنند. برخی گزارشات تایید نشده حاکی از آن است کهاین کار برای ایرانیان از طریق شبکههایی که در ایران افراد را پیدا و در اختیار طرفها در دبی قرار میدهند انجام میشود. این روزها هر کسی که مشتری است کافیست سری به میدان عبدالناصر بزند تا بتواند از بین زنان روسی و آسیای جنوبی شرقی انتخاب کند، اما اینجا بیشتر دختران ایرانی از طریق کابارهها و شبکههای ارتباطی که به وجود آمده با مشتریان خود تماس برقرار میکنند. برخی نیز مشتریان متمول ایرانی دارند که بدلیل فضای داخل کشور هر از چند گاهی به دبی میآیند و با طرف خود تماس میگیرند. عفو بین الملل سال گذشته اسامی هشت ایرانی را اعلام کرد که در کار قاچاق دختران به کشور امارات فعال بودند و یا نمونههائی مانند خانه ريحانه در کرج، که حدود سه سال پيش دادگاه متهمان آن برگزار شد،این موارد از نشانههای وجود جریانی برنامهریزی شده در صدور دختران به دبی است. اين ماجرا در سال ۱۳۷۹ خورشیدی در جريان پيگيريهاي خانواده يک دختر فراري به وسيله ماموران اطلاعاتي ایران فاش شد. ماموران پس از دستگير و اعتراف دو تن از ماموران محلی به مرکزي به نام "خانه ريحانه" رسيدند که براي اسکان موقت دختران فراري تاسيس شده بود. يکی از قضات دادگاه انقلاب اسلامی کرج و مسوول خانه ريحانه در تحقيقات بعدی دستگير و محکوم شدند. به هر صورت شاید برخی موارد این دختران با توجه به افقهایی که در این کشور برای خود متصورند و یا با وجود مشاغل کاذب پای بر خاک آن میگذارند. اما قریب به اتفاق از طریق شبکهها و یا گروههای هدفمند و با علم به این که برای چه کاری بهاینجا میآیند وارد خاک آن میشوند. از طرفی دراین کشور مجازات سنگینی نیز برای خود فروشی در قانون قضایی دیده نشده و به صورت عمده در صورت احراز جرم، در نهایت نسبت به ابطال اقامت و اخراج از کشور اقدام میشود.
آنچه شما میخواهید «جیتکس» نامی است که برای هر کسی که سر و کار با فن آوریهای رایانهای دارد ارزش دیدن دارد. هم اکنون در دبی سالیانه چندین نمایشگاه تخصصی در زمینههای مختلف برگزار میشود. جراحان پلاستیک که آنسوی دنیا بودند امروز چراغ حجره را اینجا روشن کرده اند و هر روز در همین آگهینامهها مینویسند که عمل بینی و سینه و هزار جای دیگر را ارزانتر از ایران در دبی انجام میدهند. حتا کمی وسوسه انگیزتر این که با تعیین وقت قبلی عمل در بیمارستان آمریکاییها اتومبیل «لیموزین» هم در فرودگاه به دنبالتان خواهد آمد. خرید زمین با اقساط چند ساله، آپارتمانهایی رو به زمین گلف، طرح عظیم «پالم» و هر ناممکن دیگر، حتا راه اندازی پیست اسکی در ساختمان فاخر «امارات مال». این یعنی فرصت، فرصت برای اینکه چیزهایی که شما شاید در کشورتان نمیتوانستید بدست بیاورید، میتوانید اینجا «انتخاب» کنید. اینگونه میشود که شما در دبی هم آمریکاییها و اروپاییهایی را میبینید که با مایوی دو تکه در «جمیره بیچ» حمام آفتاب میگیرند و هم خانمهای ایرانی کاملا محجبهای که با چادر و مقنعه در بین جوانان انگلیسی که با شورت و لباس کوتاه هستند، میگردند و خرید میکنند. این همان فاکتوری است که فکر میکنم طراحان انگلیسی این کشور به دنبالش بودند: امنیت برای همه. نقل است که این کشور دستگاه پلیس مخفی یا اصطلاحن «CID» بسیار پر قدرتی دارد. اما همین پلیس مخفی نیز به قول یک محقق نه در پی دانستن این است که چه میکنی بلکه به دنبال آن است که کاری که میکنی برای امنیت دیگری خللی ایجاد نکند. شاید چشم آبیها این نظام را با رویکرد «امنیت برای همه» بنیان گذاشته اند. اما آنچه که شما نمیخواهید این تاجر میگوید: «امارات سکهاش دو رو دارد. یک روی آن را کسانی میبینند که میآیند و چند روزی مسافرند و میروند و روی دیگر آن برای کسانی است که در این کشور زندگی میکنند. این کشور امنیت دارد اما همهاش آن امنیتی نیست که مردم خیال میکنند. در این کشور نیز زندانهایی وجود دارد که شاید برای مسافری که سه، چهار روز میآید باور کردنی نباشد. در محاکم قضایی ممکن است هر راییی صادر شود. بسیاری از تلفنها کنترل میشود. برخی شرکتها که آمریکا اعلام کرده تعبیر «صوری» بودن از آن میشود، مورد بازبینی و بررسی قرار میگیرد. به روایتی همان نظام طایفهای که در گذشته نیز بوده در این کشور حاکم است. هنوز سیستم و حکومتی مردانه در این جامعه به چشم میخورد. شاید بتوان گفت اینجا یک ویترین خوب است که با مساعدت کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا چهرهای اروپایی پیدا کرده اما در اصل همان حکومت طایفهای و نگرش عربی که بوده وجود دارد». این مهندس ایرانی در نهایت خود نیز معترف است که امنیت در سرمایهگذاری، امکان ارتباطات اقتصادی به شکلی جهانی و بستر مناسب برای بهرهبرداری از خدمات تجاری از عمده دلایلی است که باعث شده او نیز پایگاهی در این شیخنشین برای خود ایجاد کند. مطلب پیشین: حیاط خلوتی شلوغتر از خانه
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
گزارش خواندنی اما تاسف باراست . تاسف ازاینکه دراین بازارمکاره، کالائی که ایران برای فروش عرضه می کند،دختران ایرانی هستند ،یعنی خواهران ودختران نوعی همه مامردم . چه انقلابی ! چه دستاوردی ! چه افتخاری ! کلاهمان را بالاتربگذاریم !
-- محمد ازآلمان ، Mar 23, 2007گزارش بسیار جالبی تهیه کرده اید .. اما فکر نمی کنید بهتر بود اشاره ای و مقایسه ای هم از دبی و ایران سال 1357 می کردید ؟
-- منوچهر ، Mar 23, 2007اگر چب و راست و مذهبی (شاید هم بدون سوءنیت ) دست به دست هم نداده و کور کورانه همه دستاوردهای مثبت رژیم قبل را به صرف تبلیغات دشمنان به لجن نمی کشیدند امروز از آن افسوسی که بوی آن از این گزارش مشام را می آزارد خبری نبود .
منصفانه دبی و ایران سال 1357 را با امرئز این دو کشور مقایسه کرده و منصفانه قضاوت کنید . چه دستگیرتان خواهد شد؟
این رو زها شاید روز های خوبی برای دبی باشد .. هر روز ایران گرفتار تر دبی آباد تر . آقایون هم که سرمایه ها رو راهی اونور اب کردن دیگه نگرانی ندارن. گزارش جامعه ای بود . ممنون
-- لاله ، Mar 24, 2007بهتر است كمي هم از تلويزيون هاي فارسي زبان در لس آنجلس بنويسيد كه اينقدر با آب و تاب از دبي مي گويند و در حقيقت باعث فاسد شدن دخترهاي ايراني در آنجا شدند و آن خواننده كه بتازگي شروع كرده به خواندن كه :
-- iran...@gmail.com ، Mar 24, 2007ميريم دبي چه جايي بود و .............
با درود لطفا آدرس ايميل مرا حذف كنيد چون شما قيد كرديد كه (نشانی ایمیلتان نزد ما مانده، منتشر نمیشود) ولي از من گذاشتيد؟!
-- بدون نام ، Mar 24, 2007----------------------------------
زمانه: شما به اشتباه ايميل خود را در محل نام کامنت گذار گذاشته ايد و به همين دليل ديده می شود. به هر صورت تصحيح شد
دوبار به دوبي سفر كردم، واقعأ متاسفم كه هرگز آزادي هاي ديگر كشورها در كشور ما نيست.هر بار كه به اين كشور همسايه سفر كردم از برگشتن به كشور خودم نفرت داشتم!
-- ش.و از تهران ، Sep 9, 2007