جواد یساری: حالا ترانههای مرا میگویند موسیقی پاپاردوان روزبهardavan.roozbeh@gmail.comبرای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید. سالها است سوژه خیلی از تیپهایی که یک جورهایی میخواهند فاصله فکری خود را از عموم جامعه نشان بدهند «جوادیت» است. بهقول این تیپ آدمها، جوادها نسل جوانهایی هستند که شلوارهایشان هنوز ساسوندار است، کفش مشکی ورنی پاشنه تخممرغی پا میکنند و کاپشن خلبانی تنشان میکنند. موتور سیکلت هوندا سوار میشوند و پیکانهای سفید یخچالی با شیشههای دودی و آینههای دراز و شاسیخوابیده دارند. به خانمها میگویند «آبجی» و «عرق سگی» میخورند و حسن شهرستانی و جواد یساری گوش میکنند.
واقعا نمیشود فهمید که در فرهنگ عامه، «جوادیت» کی شکل گرفته و یا از کی این عنوان به گردن تیپ خاصی از جامعه افتاده است؟ بعضی میگویند عنواناش ریشه در خاستگاهش، یعنی «کوچه جوادیه» تهران دارد. گرچه اگر سری به این محله بزنی، زیاد از این تیپها میبینی. اما نمیشود این تیپ را محدود به یک محله کرد. به هر حال بعضیها که این جواد بودن یا به نقلی «جوات» بودن را بهانه خوبی برای تمسخر دیگران و البته تثبیت شخصیت خود میدانند، زیاد به پر و پای این تیپها میپیچیدند که به موقع در یک گزارش مبسوط به آن خواهیم پرداخت. اما همین قدر بس که بسیاری از همین «جوات»ها اهل مراماند و معرفت و یک پایه خصلتهایشان مردانگی است. حتا در شکل و قالب «جوادی». با هر کدام از این تیپها صحبت که میکردم، در بین خوانندهها از «جواد یساری» یاد میکردند. این مصاحبهای است با جواد یساری که البته بهقول دوست پزشکی که حداقل ظاهرش «جوات» نیست: «جواد یساری را وقتی توی حساش باشی گوش کنی، وسط ترانههاش چیزهای خوبی پیدا میکنی». این یک مصاحبه است با خوانندهای که بیشتر «نماد» یک قشری از جامعه چند رنگ ماست. هتل «ساندراس»، طبقه اول، کاباره کوچینی در دبی، ساعت ۶ بعد از ظهر: کاباره کوچینی را روز اول محمد خردادیان بعد از این که حکم تبعیدش به ایران لغو شد در دبی راه انداخته است. این کاباره را امروز کسی به نام «حاج احمد» میگرداند. اگرچه چهرهاش مثل حاج آقاهایی که ما در ولایتمان میشناسیم نیست، اما به هر حال حاج احمد است. پیشنهاد میکند شب جا برایم رزرو کند. آبادانی است و گرم، اما فرصت نیست که بخواهم تا شب کاباره کوچینی باشم.... میشه خودتونو کامل معرفی کنید؟ من جواد یساری مازندرانی هستم. (چون گفتین کامل خودتو معرفی کن) متولد ۱۳۳۳، الان هم در خدمت شما هستم. آقای یساری شما از کی میخونید؟ من از سال ۵۲ شروع کردم. البته منظورم پنجاه و دو ایرونیه که که با قبلش روی هم نزدیک چهل سالی میشه. اولین آهنگی که خوندین یادتون مییاد چی بود؟ بله. «پول سیاه» یا راه بازه و جاده دراز. تو ایران فقط تا قبل از انقلاب خوندین؟ من تا قبل از انقلاب پنج تا کاست دادم بیرون که آخرینش هم «سپیده دم» بود که بعدش انقلاب شد و دیگه نخوندم. اما کارای شما خیلی جنبههای ناجوری نداشت، چرا مجوز خوندن ندارید؟ والله تهران که اجازه خوندن به من ندادن، فعلا بدون دلیل که ممنوع الصدا هستم. خیلی هم خواهش کردم دلیل بیارین، چیزی نگفتن. لابد مصلحتشون ایجاب میکنه که من نخونم. در حالی که من کارام همه خانوادگی بوده. من عین این جوونا بلد نبودن از اون جور کارا بخونم. من تو اون زمونا یه آهنگی خوندم به نام «بچهها». موقعی که این آهنگ در آمد، خیلیها نامه نوشتن به مجله جوانان که ایشون کیه که این آهنگ رو خونده، ما میخوایم صورت ایشونو ببینیم. زن و شوهرا زنگ میزدن و میگفتن باهم آشتی کردیم، بچهمون الاخون والاخون بوده با این آهنگ زندگیمون دوباره شروع شده. رفتم جوانان، اون موقع رئیساش آقای اعتمادی بود (خدا حفظ اش کنه هرجا هست). گفت صد هزار تا نامه اومده از بچهها. این آهنگ بچهها چیه؟ براش گذاشتم، گریه کرد. از اون روز که این آهنگ رو تو تاتر پارس لالهزار میخوندم، خونوادهها هم مییامدن. روزای قشنگی بود. این بچههایی که پدر مادارشون آشتی کرده بودند مییامدن بالا ماچم میکردن. خیلیها می گن آهنگهای شما از نسل موسیقی کوچه و بازاره، نظر خودتون چیه؟ ما هم از گندم ری شدیم و هم از خرمای بغداد. نه اون دوره میذاشتن تو رادیو برنامه داشته باشیم، نه این دوره. اسمی هم که میتونستن رو ما بزارن این کلماتی بود که باهاش تقریبا مارو کوچیک کنن. روح نعمتالله آغاسی شاد. ایشون کاری کرده بود که رادیو تلوزیون التماس میکرد که بیاد و نرفت. همین که انقلاب شد همین آقایون سطح بالایی رادیو تلوزیون اونور آب، شروع کردند آهنگهای مارو خوندن. دیگران هم مثل خانم مهستی سپیده دم منو خوندن و زنده یاد سوسن دو تا از آهنگهای منو خوند، شهرام صولتی هم که دوست ماست، یکی دیگه از آهنگامو خوند. بعد دیدم خیلی از اینهایی که برای ما میگفتن، همونا رو خوندن منتها اسم آهنگهاشون رو گذاشتن مردمی (پاپ). به نظر من هنرمند باید مردمی باشه. فکر میکنم این از همه بهتره. ترانه سرای شما کیه؟ همشو استاد سعید مهناویان محبت میکردند، سپیده دم مال سعید خوشرو بود اما بیشتر شعرام مال آقای مهناویان بود. خودتون ترانه هم میگید؟ نه من خوندنو دوست دارم. چی شد سراغ خوندن آمدید؟ چه سوال قشنگی. من اون زمونا کشتیگیر بودم. خیلی علاقه داشتم تو مردم باشم. با کشتی موفق نشدم، پاهام ایراد پیدا کرد، الان هم آرتوروز دارم، پاهام خیلی ناراحته. بعد یه ته صدایی داشتیم، با حسن شهرستانی غزل خوندم. جای اونم خیلی خالیه چون هم الان حتما از رادیوتون صدای منو میشنوه. شنیدم هلنده یا سوئده، با کامیون کار میکنه. خلاصه از غزل خوندن شروع کردم که دوستای آهنگساز آمدن دنبالمون که بعد شروع کردیم به آهنگ خوندن. اولیش هم از علی نودوست اجرا کردم. بعدش استاد بدر و بعد اگر موفقیتی هم دارم از سعید مهناویان بود. اون آهنگ اول یادتون هست؟ ساده میخونم براتون: من دلمو میدم برای خودت. خودت میدونی و خدای خودت. دلی که دادم پس نمیگیرم دیگه... این آهنگ بود. الان مورد پسند امروزهایها نیست. اونا کار نو میخوان. الان کجا میخونید؟ هتل «سندراس» میخونم، تو میدون عبدالناصر، کاباره کوچینی. روز اول اینجا رو آقای خردادیان شروع کردند که منم در خدمتشون بودم، بعد هم دوستان عزیز دیگه که آمدند. تقریبن اینجا یه چهار ماه و یه شیش ماه خوندم و الان هم تا عید خدمتشون هستم. فضای دبی چه جوریه؟ خیلی بوی ایران رو میده. خیلی ایرانی اینجا هست. احساس نمیکنم که زیاد غریبم. همه دوستان میان حال و احوال میکنن، اون استقبالی که میکنن بیشتر برام ارزش داره و روحیه به من میده. شده کسی برای دیدن شما و تجدید خاطرات از ایران اینجا بیاد سراغتون؟ اینا همه با همین خاطرات میان اینجا، بچهها، بر مزار مادر، سپیده دم که جاودان موسیقی شد و تو کتاب موسیقی به نام من ثبت شد. بالاخره خوانندهشون بودم. من دوست دارم ببینم جوونا چی میگن. الان کارای قدیمام رو که دوتا سیدی امروزیش کردم و دوباره خوندم، انگار میکنم که خود منم هفده، هجده ساله شدم. همین جوونا میان سراغم. این جوونا چقدر میشناسنتون و از گذشته کاریتون خبر دارن؟ همش میگن بابام تو رو دوست داره، بابام دربارت گفته. مامانم گفته بچهها رو خوندی ... خودشون بیشتر از زبون بابا ننشون صحبت میکنند. گفتم، غیر از این دوتا سیدی که با تصویره، هیچکسی منو به صورت نمیشناسه. اما تا فامیلی منو میگی، میپرسن چه کاره فلانی هستی، فکر نمیکنن من جواد یساری هستم. اون موقع یه عکس بدون روتوش کوچولو میزدن. روی هم رفته یه مقداری تقریبا خواننده گمنامی هستم. چون اینجا میخونید؛ ایران که بر میگردید مشکلی براتون پیش نمییاد؟ نه خیر. تا حالا با من کار نداشتن. معمولا من عجیب تو خودمم. جای شلوغ نمیرم. این هتلی که من اینجا زندگی میکنم، شاید اتاقش دوازده سیزده متر باشه، اندازه حموم خونه من. اما یهو میبینی سه روز بیرون نیامدم، اما به موسیقی علاقهمندم. دوست دارم هر شب میکروفن دستم باشه. عشقه دیگه. پدر عشق بسوزه که خیلی خانمانسوزه. شما شغل دیگری هم دارید؟ بله. من اصلا بچه میدان شاپور سابقم که الان شده وحدت اسلامی. خیابون مهدی خانی مغازه دارم. چهل ساله که کار اصلیم لوازم منزله. اگه بخواهید یه حرف به مردم بزنید چی میگید؟ والا برای گفتن خیلی چیزا هست. اما اگر بخوام خلاصه بگم؛ می گم: همدیگر رو سفت داشته باشین. شاید این مصاحبه با یه تیکه که خودتون از ترانهای که دوست دارید بخونید کامل بشه، یه دهن میخونید؟ خوب من، قبل از همه پیشاپیش عید رو به هم وطنا تبریک بگم و انشا الله این سالی باشه که تمامی کشت و کشتار و خونریزیها تموم بشه... (به اطرافیانش اشاره میکند که میخواهد بخواند و میگوید: موزیک کو؟ و بعد با خنده ادامه میدهد: نه بابا خودم میخونم، بدون موسیقی هم ما مشکلی نداریم). یه تیکه کوچک سپیده دمو میخونم: سپیده دم اومد و وقت رفتن.. حرفی نداریم ما برای گفتن.. هرچه که بوده بین ما تموم شد.. اینجا برام نیست دیگه جای موندن.. من میرم از زندگی تو بیرون.. یادت باشه خونمو کردی ویرون.. خونمو کردی ویرون.. اول آشناییمون یادم میاد یادم میاد.. گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد.. رو سادگی حرفتو باورم شد.. تو عاقبت زندگیمو دادی به باد.. دادی به باد.. من میرم از زندگی تو بیرون .. یادت باشه خونمو کردی ویرون خونمو کردی ویرون.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سپیده دم اومد و وقت رفتن
حرفی نداریم ما برای گفتن
حرفی که بوده بین ما تموم شد
این جا برام نیست دیگه جای موندن
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه،خونمو کردی ویرون ...خونمو کردی ویرون...
میخوام برم نگو که دیوونهای
برای موندن ندارم بونهای
وقت خداحافظیه تو گلوم، حلقه زده بقض غریبونهای (2 بار)
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
اوّل آشناییمون یادم میآد... یادم میآد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد...خیلی زیاد (این بیت هم 2 بار تکرار)
رو سادگی حرف تو باورم شد
تو عاقبت زندگیمو دادی به باد...دادی به باد
من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون ...خونمو کردی ویرون
نکته : این موسیقی متن،برای خواندن همزمان این گفتوگو، توصیه میشود!
-- حسین ، Mar 14, 2007(از همان چشمکهای مبتذل یاهو مسنجری)
www.karaa.blogfa.com
اون موقعها آهنگ كوچه بازاري گوش نميكرديم. كسر شان ميدونستيم. اما وقت خوشحالي يا غمگيني ميديدم چقدر به دل ميشينه اين آهنگهاي كوچه بازاري. دليلش اين بود كه خيلي ساده و روان و بدون شيله پيله ساده ترين احساسات و مشكلات انساني رو به آهنگ ميكشيدند. براي همين آهنگهايي مثل سپيده دم اينطور ماندگار شدند.
-- رضا ، Mar 15, 2007Mosahebeye Jalebi bood. Mosalaman Javad va javadha ham haghe hayat dar donyaye khodeshan ra darand. Javade Yasari dar sabko siaghe khod Honarmande bozorgist. Pas bozorgash nakhanand ahle kherad, har anke name bozorgan be zeshti barad.
-- Javad ، Mar 16, 2007Lotfan sedaye ein mosahebe ro ham begzarid.
به نظر من جواد یساری یکی از خواننده های بسیار مهم ایرانه.جواد یساری حسی تو صدا و آهنگ هاشه که لااقل من یکی رو بیش از حد سرذوق میاره.بی تعارف بگم من همه جور موسیقی گوش میدم...ایرانی،غیر ایرانی،پاپ،سنتی،بومی، موسیقی ملل، کلاسیک...(البته بگذریم از رپ که واقعا هر سبکیشو گوش کنید منوتون و یکنواخته!)خلاصه اینکه خودمو تو موسیقی به سبک خاصی محدود نمی کنم اما همه اینها رو که گوش دادم و دیگه هیچی نموند که روحیه امو عوض کنه میرم سراغ یساری.نه بتهوون،نه شجریان، نه شوپن!فقط جواد یساری!راستی نپرسیدین این کنسرتی که چند سال پیش داد بیرون و همه اش داره وانمود می کنه( یا به هر حال به نظر میاد)که تو لوس آنجلس برای«هم وطنای عزیزم»خونده واقعا قضیه اش چیه؟چون من شنیدم اینو تو یه زیر زمین تو جنوب شهر تهران پر کرده وهمه اون صداهای زمینه و دست زدن ها و تشویق ها ساختگیه.البته اگه این کارو کرده باشه(یعنی تو ایران خونده باشه و به اسم خارج قالب کرده باشه)که دمش گرم و باید به احترام ذهن خلاقش کلاه از سر بر گرفت.بعدا شنیدم یه کار هم برادران انصار حزب الله بهش سفارش دادن که می گن فیلمش هست و خیلی هم با حاله.لطفا اینا رو دفعه بعد ازش بپرسین.هرچند شاید دوست نداشته باشه وارد بعضی مقولات بشه.خلاصه سلام ما رو به ایشون برسونید
-- امیر ، Mar 16, 2007جواد یساری خیلی هواخواه داشت نه فقط تو کوچه و بازار. دلیل اش هم این بود که آهنگاش همه رو می گرفت، حتی خوش سلیقه ها رو و درسخونده ها رو. همونی بود که بود و ادعای اضافی نداشت. نمونه ش همین ترانه «سپیده دم» که محشره و شاید چند ملیون از خلایق اون رو از بر باشن. نکته ش اینه که پیش از انقلاب رونق بود، تنوع و پویایی بود در موزیک پاپ و سبکهای جورواجور هی از هم فاصله می گرفتن یا به هم نزدیک می شدن.
اما من اسم جوادی رو واسه خواننده های مردمی توهین می دونم، بخصوص از طرف کسایی که چیز بهتری بجاش نیاوردن. اگه بخوایم از جوات بازی در موسیقی ایران بگیم باید اتفاقا گیر بدیم به آهنگهای امروزی که موج جواتنو یا پُست جوادیسم رو راه انداختن. نوحه خون های پایین شهر شدند ترانه خونهای بالا شهر و جوونهای مثلا امروزی که تریپ مدرن میان با کارای اینا فاز می گیرن. نمونه اش هم این بنیامین. آه و ناله رو با تکنو قاطی کرده با زد و بند می ده به خورد ملت. نه ارزش موسیقایی داره کاراش نه صدا داره خودش، متن هم که دوزار نمی ارزه.
آره، اینجوریاست روزگار. این فوفولا ریگِ کفش داش جواد هم نمی شن. ناز نفس اش، ناز نفس قدیمیها که تو دل ما جا دارن.
-- مخلص داش جواد ، Mar 17, 2007با درود به تمام کسانی که زندگی خود را وقف مردم و این فرهنگ کردند.
-- maziar ، Mar 17, 2007yadame dah davazdah saale boodam hodoode saale shasteo yek shasto doo. avalin navare music zendegim ra az dayeem hedyeh gereftam, akharin alboom javad yasari ghabl az enghelab, hamoon sepideh dame maroof. kheili ba in ahang ha hal mikardam. yeki az doostam goft ke in navar ra be man ham bedeh, man navar ra bordam madreseh va mikhastam sare kelas bedam behesh ke ye dafeh az bad shansi moaleme parvareshi az birooneh panjereh navaro did. ye chizi hodoode yek hafteh nagzasht beram sare kelas va be man migoft ke khanevadat agar mosalmane vaghyee boodan nemizashtan to in ahanga ra goosh koni. kholase gozasht va az on zamoon tanafor man az in adama bishtar shod, amma hanooz ham ke hanooze javade yasari yeki az behtarin haye zendegi man ast, yeki do saal bad az on ettefagh man dobarteh hamoon navar ra zabt kardam va be goosh kardan edameh dadam. saalha bad shayed hadoode saale haftado panjo shesh, ye rooz babam on aghaye moalem parvareshi ra to khiaboon did va behesh shoro kard be fohsh dadan ke folan folan shode on kari ke to ba bache dah davazdah saale man kardi in adam ra az hame chiz bizar kardi, yaroo shoro karde bood be mazerat khahi amma digeh kheili dir bood. alabateh man hala bayad az on agha tashakor konam ba on harekatesh kheili zod mano motovajeh sakht va bizaram kard. We all love you javad yasari!!!
-- Reza ، Mar 17, 2007Kheili chakeram, ghroboone too,...ostad javad yasari az tahe ghalbesh mikhoone vase hamin be del mishine, khanande khosh seda o mardomi o varzeshkar..ishallah beresim pa boos, khanande bayad mesle ostad sedash sooz dashte bashe va khaste bashe,
-- بدون نام ، Mar 18, 2007ya hagh
با درود،
نوع کار جواد یساری نوعی مشخص از کار به اصطلاح کوجه و بازاری است.
این سبک از موسیقی برای ایرانیانی که صرفا اهل موسیقی کلاسیک غربی یا سنتی اصیل ایرانی یا پاپ غربی ایرانیزه شده اند اصلا جالب نیست. اما معنایش این نیست که این سبکی بی اصالت است.
به واقع، اگر بخواهیم بین این سبک کار و مثلا سبک کار بنیامین یکی را اصیل تر بنامیم گمان کنم کار جواد یساری اایرانی تر باشد تا کار بنیامین. (البته نمیتوان با تجربه اندوزی هم مخالفتی داشت. بالاخره کار بنیامین هم نوعی کار است.)
به عنوان نگارنده این سطور هرچند از نوجوانی بیشتر به موسیقی کلاسیک چه از نوع غربی یا شرقی آن علاقمند بوده ام و همچنین انواع درست و اصیل موسیقی پاپ ایرانی یا خارجی اما باید اعتراف کنم از بعضی کارهای سوسن و آغاسی خوشم می آمد هرچند که آن را بطور جدی دنبال نمی کردم.
سالها بعد این کار "بچه ها" از جواد یساری بود که دوباره توجهم را جلب کرد. نه تنها محتوی احساساتی آن که نوع خواندن جواد یساری هم.
آنچه که بسیاری از اهل موسیقی "جدی" یا کلاسیک و مانند آن در هنگام گوش دادن به کارهای کوچه بازاری معمولا در نظر نمیگیرند، تکنیک نسبتا خوب این نوع موسیقی است بویژه تکنیک صدای خوانندگان آن. شاید این خوانندگان را از جنبه توانایی تکنیکی نتوان با بزرگان موسیقی سنتی مقایسه کرد اما در نوع خود از صدای کاملا درست و به اصطلاح "کوک" برخوردارند و معمولا ارکسترهایشان هم با آنها به خوبی همراهی می کنند.
بعضی از آثار این خوانندگان هم به حق خود حال و هوای خاصی دارند. به گمانم همانطور که گاهی مردم کوچه و بازار با بعضی از کارهای کلاسیک و پاپ یا سنتی اصیل ارتباط خوبی برقرار می کنند، اهل موسیقی "جدی" یا "سنگین" هم گاهی با موسیقی کوچه بازاری مرتبط شده و از آن لذت می برند.
به عنوان آدمی با یک "سلیقه باز" بیاد دارم که همیشه نوار "بچه ها"ی جواد یساری هم در میان نوارهای گوناگون من بود. هر از چندگاهی به آن گوش می دادم و از آن خوشم می آمد بخصوص آن قسمت که صدای خواننده اوج می گیرد و از رفتار خشن و بی رحم نامادری با خواهر کوچک راوی سخن می گوید: "خواهر کوچولوی نازینم / اون که مامان شونه می زد به موهاش / زن بابا آتیش میذاره تو دستاش ..." (هنوز پس از تقریبا سی سال آن را به خوبی به خاطر دارم!)
هم محتوای ترانه با همه سادگی کودکانه خود به شدت تاثیرگزار بود و به راحتی بغص انسان را در می آورد (با اینکه من با نامادری بزرگ نشدم و در رفتار خانوادگی ما خشونت وجود نداشت) و هم صدای خواننده که در این قسمت با مهارت و ظرافت خاصی اوج می گرفت. ناگفته نماند که اجرا و آهنگ این موسیقی هم، با وجود تکراری بودن نوع آن (معمولا در دستگاه نوا) اما به زیبایی و درستی اجرا شده است.
جای داشت همانطور که از خود آقای یساری و ترانه سراهایشان در این جا یاد شده است یادی هم از آهنگ سازان آثار ایشان می شد.
یاد آن روزها به خیر! آقای یساری، خانم ها فیروزه، سوسن (که یکی دو تا از کارهایش بسیار به یاد ماندنی و با ارزش هستند) یا جناب آغاسی و دیگران که متاسفانه نامشان را به یاد ندارم.
همچنین اجازه می خواهم از این فرصت بهره جویی کرده و از درگذشت غم انگیز سوسن، جند سال پیش، در غربت یاد کنم. گویا در فقر از این دنیا رفت! و البته از دست این روزگار بی خیال و بی مرام هم راحت شد. یادم می آید در اواخر دوران پیش از انقلاب کانون هایی برای حمایت از هنرمندان یا وجود داشت یا در حال به وجود آمدن بود که متاسفانه چندان شکل درستی به خود نگرفت یا اگر هم گرفت، بعضی ها همچون خانم سوسن ظاهرا از آن بی نصیب ماندند ...
شاید بد نباشد آنان که توانایی راه اندازی چنین مراکزی را دارند یا می توانند کاری برای هنرمندان پیر و گاهی از یاد رفته انجام دهند دست به کار شده و تا از این دیر تر نشده ماندگان احیانا درمانده را دریابند.
به امید خداوند یکتا، خداوند جان و خرد.
- شپ
-- شرمین پارسا ، Mar 18, 2007کاملا مخالفم با این نظرات. واقعیت این است که آقای جوادیساری و دوستان همنوای ایشان به زیرفرهنگی تعلق داشتند که لمپنیزم را در ایران رواج می دادند و سواد موسیقی یا بینش و پشتوانه ی لازم را برای فرهنگسازی دارا نبودند. اینکه عوام الناس یا عده ای از اقشار مختلف مردم چندتا از ترانه های ایشان یا آغاسی را دوست داشتند نمی تواند دلیلی بر کیفیت کارشان باشد، چرا که این نوع موسیقی لمپنی و معادل سینمایی اش یعنی فیلمفارسی تاثیری ویرانگر بر فرهنگ عوام گذاشت که خنوز هم هست.
سلیقه ی هنری مردم را در مملکت ما تا حد زیادی رسانه های حکومتی تعیین می کنند و بازار حکومتی. زمان شاه لمپنیسم و جاهل بازی را آگاهانه ترویج می دادند تا هنرمندان اصیل را که سخنی و هنری داشتند از میدان بدر کنند و به جای اعتلای فرهنگی مردم، آنها را در سطحیات بی معنا و جهالت نگه دارند.
اینگونه بود که در عرصه ی موسیقی، فرهیخته گانی مردم دوست چون قمرالملوک وزیری و بنان از رادیو و تلویزیون کنارگذاشتند و امثال جواد یساری ها جای آنها را داشتند می گرفتند که انقلاب شد و به مرور نوع دیگری از لمپنیزم و جاهلیت عرصه ی فرهنگ و موسیقی ما را در تسلط خود گرفت که شاهدش هستیم.
شباهت گذسته به حال را در این بیت از آهنگهای همین داش مشتی ها ببینید، می گوید: « بدنام برو از همه دورشو! بدنام برو طعمه ی گور شو!» مگر معنای این آواز جاهلی چیزی غیر از صدور حکم عليه زنی ست که قربانی کامجویی های جاهلان شده است؟ چرا باید از خوانندگان آوازی چنین غیرانسانی تقدیر کرد و گذاشت گناهان خود را در مصاحبه با جوانی ناوارد مخفی کنند. وآیا اگر عده ای متعصب، جاهل و بی خیال از چنین آهنگهایی خوششان آمد باید گفت که جهالت خوب است و یا اینها لمپن نیستند؟ کسی که چنین اراجیفی را دوست دارد خود نیز در اعماق جهالت است. رسانه های آزاد و روشنفکرانه نباید بدون نقد بنیادین این افراد و جریانها تریبونی در اختیار اینها بگذارند. اینها بروند همان میدان شاهپور برای رفقایشان بخوانند.
-- میرزا ، Mar 18, 2007Aghaye Amirza
-- Reza ، Mar 19, 2007Ey baba, ki goft ke goosh kardane ahange javad yasari va aghasi be manaye in ast ke nabayad mosighiyeh banan va ghamar molok va ... ra goosh kard. har kodam az in sabk mosighi ha yek sabke khodash ra darad va zaman khod ra talab mikonad. ki gofteh ke shoma bayad ranandeh treili bashi ta ba javad yasari ons dashteh bashi. besyarand kasani ke tahsilate bala daran, besyar ham be mosoghiyeh asil va sonatii va ... alaghemand hastan amma dar kenare an ba javad yasari ha va aghasi ha ham hal mikonanad. magar aghaye aziz shoma hamash ye jor ghaza mikhori, ye rooz chelookabab ye rooz ham noon va tokhme morgh ye rooz ham noono panir mikhori. har kodom ye safaye khodesh ra dareh va hale khodesh ra dareh. man nemidoonam shoma kojaye donya hasti va cheghadr donya ra didi, amma bayad behet begam ke hame jaye donya hame jor khanade yee hast. ba tammame ehterami ke man baraye aghaye banan ghayel hastam bayad begam ke shoma nemitoonin ahange banan ra to ye aroosi pakhsh konin, ye aroosi ye ahange shad mikhad, dar avaz ye vaght ke tanha hastin mikhahin ye aramesh roohi peyda konin, yasari bedard nemikhoreh va banan va ghamar va parisa va ... hastan ke be dard mikhoran. magar aghaye aziz zaman ghabl az enghelab in hame kasethaye golhaye rangarang nabood ke be bazar miomad. magar in hame golpa nabood ke to radio mikhond. magar shoma yadetoon rafteh. pedaram migoft ke sarbaz boodan to padegan sobh saat chahar panje sobh az boland go golpa va elahe pakhsh mikardan. khob har ahangi be darde ye jayee mikhoreh. zemnan man albateh ahle meydoon shapour nistam vali midoonam ke mohem nist ke shoma ahle kojaye shahri, mohem ine ke ensan bashi. kheili az behtarin haye in share tehran az hamin meydoon shapour ha boland shodan, kheili bishtaraz chizi ke shoma fekr mikoni. aghaye Amirzaye man fekr konam ke shoma bayad yek baz negari koli dar aghayedetoon bokonin.
Aghaye admin mohtaram chera javab man be in aghaye Amirza ra post nemikonid, nakoneh shoma ham ba ishon ham aghideh hastid!! Agar injor ast pas chera mosahebeh mikonid!!!!
-- reza ، Mar 19, 2007این آدم خیلی از از ادمهای پر ادعایی مثل اندی، افشین، اسی، قیصر و ... بهتره. لااقل جایگاه خودشو میدونه.
-- سعید ، Mar 20, 2007ما به عشق مرام و معرفت داش جواد چندتا از كاراشونو لب زديم. مرام داش جواد يه چيز ديگس. خواننده جوادي زياده (عباس قادري و ايرج حبيبي و..) اما داش جواد با همين مرامش همه رو اسير كرده. اينم آدرس سايت ماس. www.javadha.com
-- علي ، Mar 21, 2007ما نه جوادیم نه شلوار پیلی دار داریم به مشروبم عرق سگی نمی گیم .اگه بعضیام چشمشون به تحصیلات اونم داریم بیشتر از خیلیا ولی بدون صدای جواد یساری نفس نمی تونیم بکشیم . من و همه دوستام که طرفدار جواد یساری هستیم از موقعی که چشممونو باز کردیم میشناسیمش همه هم جوونیم . فقط ما ایرانیا اگه رو بزرگترین خواننده تبلیغات نباشه بهش جواتی و از این مزخرفا ... بسه دیگه ما فقط بلدیم به چند تا آدم که قمپز در میکنن بگیم استاد . شاید سادگی و رو راستی جواد یساری به روحیه دغل باز ما ایرانیا نمی خوره و ما لیا قت آدمای ورزشکار و سالمو نداریم همون باید بریم دور بر خواننده هایی که موادشونو تا پشت کنسرت می یارن . ما ایرانیا از کدوم آدم درست حسابی دفاع کردیم که این دومیش باشه.اینم حال و روزمونه از هر نظر.
به وبلاگ ما سر بزنید
-- مریم ، Mar 21, 2007http://www.zendegitarane.blogfa.com/
در جواب رضا که موسیقی را با غدا مقایسه کرده: آیا غذای مضر را هم خورد؟
-- میرزا ، Mar 22, 2007آمیرزا آخر عاقبت این کلاسای کاذب ایرانیای خود گم کرده می شه وضعیت الانمون
-- مونا ، Mar 26, 2007موسيقي كوچه بازاري نيز بخشي از تاريخ موسيقي ايران است اگرچه ممكن است كه اين موسيقي به دائقه ي من خوش نيايداما يك واقعيت است كه نمي شود آن را انكار كرد در واقع تاريخ پشتش خوابيده است و به همين دليل گاهي ترانه هاي يساري ها ما را به گذشته و خاطرات آن زمان مي برد و لبخندي برگوشه لب
-- س مبنا ، Apr 3, 2007ما مي نشيند وحسرتي كه نشانگر جواني است.
اهنگهای جوادیساری رابگذارید
-- بدون نام ، May 26, 2007دمت گرم با مصاحبت حال کردم عزت زیاد با این حال کاف لام
-- محمد ، Feb 14, 2010