تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

نقطه مرگ

اردوان روزبه
ardavan.roozbeh@gmail.com

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.


گروه متال لحظه مرگ | عکسها از اردوان روزبه

ساعت هفت شب، یکی از پس کوچه های خیابان بعثت در مشهد. امشب بنااست گروهی موسوم به "PONIT OF DEATH" یک کنسرت زیر زمینی برگزار کند. من به خاطر اینکه قبلا کارهای این گروه را در برنامه "منهای یک" که به معرفی گروه های موسیقی زیر زمینی می پرداخت، معرفی کرده بودم به این کنسرت دعوت شدم.

کلی به دنبال آدرس می گردم و برای همین دیرتر به محل می رسم. فکر می کنم یک کنسرت با سر و صداهایی که دارد باید آسانتر ازاین پیدا شود. اما یادم می آید این یک کنسرت زیر زمینی با یک سبک کاملا غربی است و اینجا هم مشهد است. اتفاقی که هنوز راه زیادی تا پذیرش در جامعه ایرانی و خصوصا شهری مثل مشهد دارد.

آدرس را پیدا می کنم اما درب سالن بسته است کمی که گوش می خوابانم صدای درامز را که بلندتر از بقیه است می شنوم. هر چه در می زنم کسی درب را برایم باز نمی کند. به نظرم می رسد که اصلا جالب نخواهد بود اگر مجبور شوم این گزارش را از پشت دربهای بسته تهیه کنم. تقصیر خودم است به هر حال این هزینه دیر رسیدن است. خدا به دادم می رسد چون میهمانی نیمه راه، برنامه را رها کرده و می خواهد برود از این فرصت استفاده می کنم و لای درب خودم را می چپانم. می گوید: "آقا تروخدا درو ببند این جا رسم نیست نصفه ی برنامه تو کسی رو راه بدن" او در جواب چرایی اش به امنیت برنامه و "مامور بازار" و از این حرف ها اشاره می کند. 24 پله تا بالا، بالاخره به کنسرتی با طرف داران موسیقی "heavy metal" در مشهد می رسم.

داخل همه مدعوین ایستاده اند و با گیتار بیس همراهی می کنند. بعضی "هد" می زنند و چند نفر با زنجیرهای درشت و زمخت و آرم های اسکلت و صلیب که بر روی لباس و مچ دست وگردن آویزشان می نماید با حرکات دست موسیقی را همراهی می کنند. یک آهنگ درخواستی از "متالیکا" در حال اجرا است. از آلبومی که یک بار در کنسرت مشترک این گروه با ارکستر نیویورک شنیده بودم. کاری عجیب از تلفیق موسیقی متال و کلاسیک. فضا برایم دیسکو "آرنا" را تداعی می کند که یک بار در آمستردام به آنجا رفته بودم. البته با اندکی اختلاف در اندازه و آرایه. به نظر می آید متال های مشهدی کم از متالیست های دیگر ممالک نمی آورند. آهنگ بعدی، صلیب شکن کاری از خود گروه خوانده می شود.


اعضای گروه متال "لحظه مرگ" در یک عکس یادگاری بعد از کنسرت

حامد با صدایی خشن که به نظرش از ملزومات متال است می خواند، روزبه گیتار باس می زند وعلی، جاوید، امین وحسین که درامز و گیتار بیس و کی برد و برنامه ریزی و تدارکات را روبه راه کرده اند همه روی سن هستند. نورهای قرمز و سبز که از دو پروژکتور انتهای سالن بر روی سن می تابد همه چیز را با کنتراست بیشتر نشان می دهد، جمجمه حیوانات و پرده ای که نام گروه بر روی آن نوشته شده و پوکه های خالی فشنگ و گیتارها و درامز همه در روشن و خاموش نورها با رنگی دیگر خود نمایی می کنند.

فریادها تا بلند تر می شود مسوول سالن نگرانی در چشمانش موج می زند همه را دعوت به آرامش می کند. یکی داد می زند: "آخه با متال که نمیشه آروم دست زد..."
شروع به عکس گرفتن می کنم چند نفر حساس می شوند، از جمله همان مدیر که با نگرانی می گوید عکس نگیرید. حتی کسی جلوی دوربینم را می گیرد، اما حامد اشاره می کند که بگذارند عکسم را بگیرم. نور کم است ومجبورم حساسیت دوربین را بالا ببرم و با سرعت پایین عکس بگیرم اما این جمع پر از حرکت مجال کار نمی دهند. در این لابلا یکی از بچه های گروه می گوید: "برای اینکه بتوانیم امشب متالرهای مشهد را دور هم جمع کنیم سه ماه است که داریم سعی می کنیم، دوست داشتیم با این فکر که توانایی هایمان را نشان بدهیم کنار هم باشیم، این برنامه شاید کوچک است اما برای ما خیلی ارزش دارد".

حسین یکی دیگر از کسانی است که این گروه را در برنامه همراهی کرده، می گوید: "ما می خواستیم با این اجرا فقط یک سبک موسیقی را ارائه کنیم و کاری با سیاست و برداشت های اجتماعی و مسائل جنبی نداریم، دوست داریم دیگران بدانند ما هم حرفی برای گفتن داریم". می خواهم سوال کنم اما بقیه بچه ها بجای پاسخ دادن بیشتر دنبال سوال کردن هستند. آنها برنامه کنسرت گروه های زیر زمینی را در آمستردام که با حمایت رادیو زمانه برگزار شده بود لحظه لحظه دنبال کرده اند و دوست دارند بدانند آیا رادیو زمانه از آنها حاضر است برای برگزاری یک کنسرت در آمستردام حمایت کند؟ و یا اینکه گروه های زیر زمینی ایرانی چطور توانسته اند در این برنامه شرکت کنند و سوال های این چنینی که شاید بعضی از آنها را بهتر بود از مدیر رادیو می پرسیدند.

متال ها به قول خودشان معترضند به بی توجهی ها و "بدهای جامعه" و این سبک بیان آنهاست: صدای آهن و پرکاشن و ریتم های تند که در همین کنسرت کوچک هم به نظر می رسد کم طرفدار ندارد. اما چیز دیگری در این کنسرت وجود دارد که آنرا جالب تر می کند. این برنامه در محلی که متعلق به پدر یکی از این بچه ها است برگزار شده. همان آقایی که در ابتدا نگران عکس گرفتن من بود و بعد با صمیمت مرا به گفتگو دعوت کرد.


روزبه با گیتار باس، او تازه به گروه پیوسته است

برای من جالب است که مردی با دونسل اختلاف سنی، موسیقی متال را می پذیرد و ارتباط با آن برقرار می کند، چیزی که کمتر در ایران اتفاق می افتد. چون نمی خواهم برایش تهیه این گزارش مشکلی ایجاد کند، بنا می شود از اسم و رسمش چیزی نپرسم. می رود سر اصل مطلب: "واقعیت این است که جوانان ما کمبودهای زیاد دارند و ظاهرا قرار بر این است که نباید آنها را هم درک کرد. موسیقی موضوع مورد علاقه این نسل است. اما برداشت این است که موسیقی آنها باید فقط در یک قالب مشخص باشد در حالی که این نیست و سبک های مختلفی وجود دارد که آنها به آن علاقه مند هستند. خوب، یکی هم متال. موسیقی همیشه خوب است و ما موسیقی بد نداریم، اگر هم بد از کار در می آید ما در قالب از آن بد استفاده می کنیم. هیچ اشکالی ندارد که اجازه ابراز احساسات به جوانان بدهیم. کلام قشنگ بر روی هر موسیقی قشنگ است. انتظار نداشته باشیم که همه از تار و دف خوششان بیاید. جوان امروز خواسته ها و علایق خودش را دارد. اگر ما نتوانیم جای درست این علایق را پیدا کنیم فرصت برای اشتباه را فراهم کرده ایم. من فکر می کنم اگر بتوانم شرایطشان را درک کنم و بتوانم ارتباط برقرار کنم خواهم فهمید که نگرانی هایشان چیست و با این شرایط دیگر نکته نهفته ای نخواهد بود. ما با تعصبمان راه اشتباه را جلوی پای آنها می گذاریم".

او در جواب اینکه آیا نگران برگزاری این کنسرت نبوده، می گوید:" نه ! نهایت اش چه خواهد شد؟ می آیند بهم می ریزند، خوب ما که به این کار عادت کرده ایم".

کنسرت تمام می شود وبرای جلوگیری از حوادث احتمالی میهمان ها با دسته های کوچک تر کم کم خارج می شوند. بچه ها باید سن را جمع کنند و وسائلشان را ببرند تا اینجا دوباره برای کار روزانه فردا آماده شود. پارچه روی سن که کنار می رود می بینم از چند جعبه خالی نوشابه و یک تکه چوب درست شده، تا عکس می گیرم، همه می خندند و می گویند " آقا آبروی مارو نبر".

از سالن بیرون می آیم، به ساعتم نگاه می کنم از ده شب گذشته، از داخل چند ماشین عبوری صدای بلند موسیقی می آید. سر راه از جلوی کافی شاپی که پاتوقم است عبور می کنم، هوس یک قهوه توی یک صندلی کنج آن سرازیرم می کند ، از موسیقی که همیشه پخش می شد خبری نیست، می پرسم چرا موسیقی امشب تعطیل است؟ مدیر کافی شاپ می گوید: "اماکن گیر داده، گفته خاموش کنید".

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

khabaret kheily jaleb bod va Jadid
lotfan age mishe filo ye uploader up koni kheily behtare

rapidshare.com

-- Mohammad ، Dec 31, 2006

salam man amir az mashahd.be bandaye cannibal,deicide,amon amarth zendegi mikonam .valy ontoori ke entezar dashtim khabare in konserto be ma naresoondin.age man mifahmiadam 10,20 nafar az baciha ro jam mikardam.kheyly heif shod ke tahal man konsert naraftam

-- amir ، Feb 9, 2007

bacheha dametoon garam shoma ayandeye metale iranin khaste nashin va be rahetoon edame bedid motman bashin yerooz natijeye zahmatatoono migirin ghol midam va inke death/thrash yan iPOINT OF DEATH

-- masooddeath ، Feb 10, 2007

zemn arze dorud va khaste nabashid khedmate aghaye ardavane aziz man ali reza sarparast va ahangsaz va leadere point of death hastam mamnun hastam be khatere hameye zahamate shoma baraye rock music ba arezuye salamati baraye shoma!

-- ali reza ، Mar 16, 2007

mer30 mer30 bacheha kareton kheyli ghavi va khob bod va hich farghi ba bandaye khareji nemikone faghat fekr mikonam yekam tanzima zaefe ,led guitar kheyli bahale haha ali damet garm delam mikhad karaye digatonam beshnavam....keep the f**king metal

-- hassan ، Mar 16, 2007

با تشکر از سایت خبری رادیو زمانه.
من حامد هستم .وکال و از پایه گذاران اصلی و سرپرست باند دث متال point of death . خواستم بگم کسانی که با کار خوب گروه من حال میکنن و از طرفدار های کار من هستند این نوید رو بدم که در آینده نه چندان دور شاهد کارهای قوی تر و بهتری از من خواهند بود.
به امید روزی که واقعا بتونیم این سبک موسیقی ریشه دار و اصیل رو به همه کسانی که ذهنیت درستی از این سبک ندارند بشناسونیم تا بتونن درکش کنن.

-- حامد ، Mar 21, 2007

با تشکر از سایت خبری رادیو زمانه.
من حامد هستم .وکال و از پایه گذاران اصلی و سرپرست باند دث متال point of death . خواستم بگم کسانی که با کار خوب گروه من حال میکنن و از طرفدار های کار من هستند این نوید رو بدم که در آینده نه چندان دور شاهد کارهای قوی تر و بهتری از من خواهند بود.
به امید روزی که واقعا بتونیم این سبک موسیقی ریشه دار و اصیل رو به همه کسانی که ذهنیت درستی از این سبک ندارند بشناسونیم تا بتونن درکش کنن.

-- حامد ، Mar 21, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)