خانه > حسین علوی > مسایل ایران > «کابینه پیشنهادی دهم، کابینهای دردسرساز است» | |||
«کابینه پیشنهادی دهم، کابینهای دردسرساز است»حسین علویalavi@radiozamaneh.comمذاکرات و مجادلات چند روز گذشته مجلس، بین موافقان و مخالفان کابینهی دهم، روشنایی بیشتری بر هویت نامزدها و ترکیب اعضای کابینهی پیشنهادی دهم انداخته است. در گفت و گو با حسین باستانی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی میپرسم که این ترکیب و دلایل ارائه آن از سوی آقای احمدینژاد را چگونه میبیند؟
ببینید، همانطور که بعضاً نمایندگان جناح محافظهکار هم در مجلس عنوان کردند، ظاهراً مهمترین چیزی که برای آقای احمدینژاد مدنظر بوده در هنگام معرفی این افراد، رابطهی شخصیاش با آنها و مطیع بودن آن افراد در مقابل رییس جمهور بوده است. اگر نگاهی به خاستگاه این افراد بیندازید، آن طور که خودشان در سوابقی که برای خودشان متذکر شدهاند، میبینید که خیلی از اینها به دلایل مختلف رابطهی شخصی با آقای احمدینژاد داشتهاند، حالا یا در جاهایی که آقای احمدینژاد دارای سمتهایی بوده یا اینکه در واقع بخشی از عمر خودش را در آنجا گذرانده است. یکی از مهمترین اینها دانشگاه علم و صنعت است. شما میبینید که آقای حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، آقای مهدی غضنفری، وزیر بازرگانی، آقای علیاکبر مهرابیان، وزیر صنایع و معادن، آقای کامران دانشجو، وزیر علوم، که البته همهی اینها وزیرهای پیشنهادی هستند، آقای عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر پیشنهادی امور اجتماعی و آقای علی نیکزاد، وزیر مسکن، همه اینها علم و صنعتی هستند. تعدادیشان با آقای احمدینژاد در زمان مسئولیتهای وزارت کشوریاش آشنایی داشتند و همکار بودند که مشخصاً در استانداری اردبیل که آقای مهرابیان، وزیر صنایع و معادن و آقای علی نیکزاد که علاوه بر علم و صنعتی بودن در استانداری اردبیل هم همکار آقای احمدینژاد بوده، از این جمله هستند. تعداد دیگرشان به اصطلاح شهرداری چی هستند یعنی زمانی که آقای احمدینژاد در شهرداری سمت داشته است با او همکاری کردهاند که آقای عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر کار و امور اجتماعی که حالا بهنوبهی خودش علم و صنعتی هم بوده. آقای علیآبادی، وزیر پیشنهادی نیرو و آقای بهبهانی، وزیر پیشنهادی راه و ترابری، ازجمله اینها هستند. و البته مانند دولت قبلی تعداد زیادی از وزرای پیشنهادی هم دارای سابقهی سپاهی هستند که این هم البته یک ربط دیگری است به سوابق آقای احمدینژاد، گذشته از این که ایشان شخصاً هم به سپاه مدیون است. هم به خاطر دور اول انتخابشدنش برای ریاست جمهوری و هم دور دوم که هردو جز با دخالتهای نهادهای نظامی امکانپذیر نبود.
بهجز وابستگیها و روابط شخصی با آقای احمدینژاد، نمایندگان مخالف روی عدم تخصص و تجربهی کار حرفهای در زمینههایی که برای وزارت این نامزدها پیشنهاد شدهاند هم تأکید داشتهاند. ولی شدت مجادلات درون مجلس نشان میدهد که مسایل اصلیتر یا به هر حال مهمتری هم هستند که نمایندگان مجلس با آقای احمدینژاد دارند ولی صریحاً مطرح نمی کنند. شما نگاهتان به این مجادلات چگونه است؟ ببینید، اولاً آقای احمدینژاد در هنگام معرفی کابینه مثل خیلی از موارد دیگر در ارتباط با مجلس یک برخورد کاملاً تحقیرآمیز داشته است. یعنی یکجاهایی ایشان میتوانسته با کمی تغییر در مشی خودش مجلس را تحقیر نکند، ولی اساساً برایش مهم نبوده و رفتار تحقیرآمیز را انتخاب کرده است. نمونهی خیلی واضحش این است که ایشان آمد و ابتدا در یک برنامهی تلویزیونی یکسری از وزیرهای مدنظرش را اعلام کرد. این برای اولینبار صورت میگرفت که برخلاف همیشه که اول باید نمایندهها مطلع میشدند و بعد میباید به اطلاع افکارعمومی میرسید، ایشان ترجیح داد که اول در یک برنامهی تبلیغاتی اسامی آنها را اعلام کند و نمایندگان هم بنشینند پای تلویزیون و تماشا کنند، یعنی وزرایی را که قرار است به آنها رأی بدهند. یا این که برخلاف تمام دورههای دیگر دولتهای ایران بعد از انقلاب، ایشان برنامهی کاری دولتش را به مجلس ارائه نکرد. گذشته از این که این یک امر جاافتادهای بوده که همیشه، گذشته از برنامههایی که تک تک وزرا ارائه میکنند، دولت هم باید برنامهی کلی خودش را در اختیار مجلس بگذارد. و یک نمونه دیگر از رفتار تحقیرآمیزش در خصوص نمایندگان هم که البته خیلی توسط نمایندگان مورد اشاره قرار میگیرد، این است که مشورت با نمایندگان نکرد. البته رییس جمهور ملزم نیست که به نظر نمایندگان عمل کند، ولی رسمهایی هم تا حالا وجود داشته که شخص اول قوه مجریه میآمده و نظر نمایندگان را در خصوص وزرایی که میخواسته پیشنهاد بکند میگرفته یا حداقل با آنها صحبتی میکرده است. در این دوره آقای احمدینژاد این کار را هم حاضر نشد بکند که بهنوبهی خودش واکنشهای زیادی هم از طرف نمایندگان داشت. با فرض این که کابینهی پیشنهادی با رأی عدم اعتماد به چند نفر مواجه بشود و بعداً باز افراد جدیدی معرفی بشوند و به هر حال رأی اعتماد از مجلس گرفته بشود، چشمانداز کار مجلس را با دولت آیندهی آقای احمدینژاد چگونه میبینید؟ یعنی تأثیر تنشهایی که میتواند ادامه داشته باشد و احتمالاً برخی از آنها هم مربوط به انتخابات و رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات است! ببینید، آقای احمدینژاد به هر حال دارد وزرایی را پیشنهاد میکند که این وزرا برای مجلس بسیار حاشیهآفرین خواهند بود. توجه داشته باشید وقتی مثلاً موردی مثل آقای کردان رخ میدهد در دولت نهم آقای احمدینژاد، این امر تمام نمایندگان را هم درگیر میکند. به خاطر این که آنها به اصطلاح فحشش را باید در حوزهی انتخابیشان بخورند. آقای احمدینژاد سر کسی ایستادگی کرده و او را میخواهد مثلاً بهعنوان وزیر خودش به مجموع حکومت تحمیل بکند، با پشتوانه و حمایتی که مثلاً از طرف آقای خامنهای دارد. اما به هر حال نمایندگان هم در حوزههای انتخابی خودشان باید رأی بگیرند. درست است که انتخابات برای قوه مقننه انتخاباتی آزاد نیست، ولی بین خود محافظهکاران رقابتهایی وجود دارد و آنها در این مواقع و در خصوص یک چنین موضوعاتی مورد پرسش قرار میگیرند و در معرض دردسر واقع میشوند. شما نگاه کنید، در همین کابینهی جدیدی که آقای احمدینژاد پیشنهاد کرده است، تعداد قابل توجهی از وزرا از همین حالا مشکلات جدی حیثیتی دارند برای مجموع حاکمیت. اعم از پروندهدارها، یعنی کسانی که اصلاً پروندهی قضایی دارند. مثلاً آقای مهرابیان که خب در واقع ایشان تقلب کرده است در ثبت اختراع و این قضیه در دادگاه هم به اثبات رسیده که در واقع اختراع کسی دیگر را بهنام خودش ثبت کرده است. یا مثل خانم آجرلو که به هر حال سابقهی محکومیت چهارونیم ساله دارد سر پروندهی آقای پالیزدار. مثل آقای بهبهانی که در جریان این بحث های مربوط به رأی اعتماد افشا شد که به شیوه غیر قانونی و متقلبانه، هم از دانشگاه و هم از وزارت خانه حقوق دریافت کرده و می کند. آقای کامران دانشجو نیز که لنگه آقای کردان هست و از همین حالا معلوم شده که مدرک دانشگاهی ادعایی او دروغ هست. همه اینها به هر حال هزینه ایجاد میکند برای مجموعه حاکمیت و برای نمایندگان هم. بعد میشود تصور کرد که یک چنین وزرایی که تنها خاصیتشان سرسپردگی به شخص رئیس جمهور است و همه آنها حتا دارای پروندههای شخصی مختلف هستند، اینها آن چیزی که مد نظر قرار میدهند، در درجه اول، تعامل با بقیه قوا نیست و حالا احترام به قانون که اساساً خیلی وقت است که جدی تلقی نمیشود در مجموعه دولت، ولی حتا تعامل با بقیه قوا را هم خیلی مد نظر نخواهند داشت و آن چیزی که برایشان مهم خواهد بود، تبعیت از شخص رئیس جمهور است. طبیعتاً اینها باعث میشود که کار دولت با مجلس بیش از پیش گره بخورد. یک نمونه خیلی واضح آنکه فقط به عنوان مثال عرض میکنم، یعنی یک نمونه از صدها نمونه مشابه که در دوره دولت نهم رخ داد و میشود انتظار داشت که چنین وزرایی با چنین پیشینههایی تکرار بکنند چنین تجربیاتی را، ماجرای واردات غیر قانونی دو میلیارد دلار بنزین بود که وقتی که نمایندگان وزیر مربوطه یعنی وزیر نفت را مورد سوال قرار دادند، که بدون اجازه مجلس شما چطور یک چنین کاری انجام دادید؟ ایشان به صراحت جواب داد که آقای احمدینژاد به من دستور دادند که این کار را انجام بدهم و من انجام دادم. البته آقای احمدینژاد هم بعداً در جای دیگری گفت که مجوز این کار را از رهبری گرفته بود. در همین رابطه: • فردا؛ اتمام بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی • صلاحیت هفت وزیر پیشنهادی بررسی شد • بررسی صلاحیت شش وزیر پیشنهادی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|