تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با مهرداد خوانساری، کارشناس مرکز مطالعات خاورمیانه در لندن:

«اوباما و مک‌کین، طرفدار مذاکره با ایران هستند»

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

مساله‌ی گشایش دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران که از سه ماه پیش در رسانه‌های آمریکایی مطرح شد و مقامات وزارت خارجه‌ی این کشور تلویحاً این پیشنهاد را تایید کردند اکنون بار دیگر به یک مساله‌ی طرح تبدیل شده است.

دیروز خبرگزاری آسوشیدپرس به نقل از دو دیپلمات آمریکایی نوشت که این طرح پس از انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور موکول خواهد شد.

اما امروز کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه‌ی آمریکا گفت که این طرح هنوز در دست بررسی است و دولت بوش، آن را با توجه به تاثیر بر روابط ایالات‌متحده با مردم ایران مورد توجه قرار می‌دهد.

از سوی دیگر مساله‌ی روابط ایران و آمریکا، یکی از مسایل مهم در مناظره‌های انتخاباتی دو کاندیدای ریاست جمهوری در آمریکا است.

در گفت‌ و‌ گویی با مهرداد خوانساری، کارشناس مرکز مطالعات خاورمیانه در لندن، ابتدا این مساله را در میان گذاشتم که چه موانعی می‌تواند گشایش دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران را به تاخیر بیندازد.

Download it Here!

به عقیده من دلایلی که الان می‌تواند باعث تاخیر این گشایش باشد‌، سفر آخر آقای احمدی‌نژاد به نیویورک آمریکا و حرف‌هایی است که او در ملا‌عام زد.

چون ایشان حرف‌هایی را مطرح کرد که برای مقامات آمریکایی به هیچ عنوان قابل باور نبود و با صدور اجازه برای تاسیس دفتر حافظ منافع امریکا در این زمان، دولت فعلی قصد این را ندارد که تاسیس دفتر به یک نوع مشروعیتی تعبیر شود که به دولت فعلی می‌دهد. در حالی‌که همین کار را در زمان دولت آقای خاتمی انجام نداد.

از همه مهم‌تر ایران در این زمان به قطعنامه‌های متعدد شورای امنیت بی‌توجهی کرده، تاسیس این دفتر می‌تواند به ترویج این الگو بینجامد که ایران به نوعی پاداشی را در قبال عدم همکاری‌اش با شورای امنیت، از دولت آمریکا دریافت کرده است.

به این طریق که دولت آمریکا حضور خود را علی‌رغم این مشکلات، به جای آن‌که کمتر بکند، در اصل بیشتر کرده است.

نهایتاً مساله‌ای که همیشه مد‌نظر مقامات آمریکایی بوده این است که شرایط در درون ایران باید طوری باشد که مقامات آمریکایی باید این تضمین را داشته باشند که مثلاً امر گروگانگیری بار دیگر از سوی مقامات یا نهادهای غیر دولتی که در ایران فعال هستند و دولت مدعی است که روی آن‌ها نفوذ دارد، مجدداً صورت نمی‌گیرد. یعنی یک نوع ماجرای گروگانگیری جدید با اعزام تعدادی دیپلمات امریکایی از سر گرفته نمی‌شود.

از طرف دیگر آقای باراک اوباما در مناظره‌ی انتخاباتی‌اش با آقای مک‌کین تاکید کرد که منظورش از مذارکره با ایران، لزوماً مذاکره با آقای احمدی‌نژاد نیست و گفت آقای احمدی‌نژاد هم بالاترین مقاوم و صاحب قدرت در ایران نیست.

صحبتی که آقای اوباما مطرح شد و مساله‌ای که امروز در مباحث داخلی آمریکا جریان دارد این است که آیا باید با ایران وارد مذاکره‌ي دو جانبه شد یا نه.

این مساله با مساله‌ی افتتاح دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران به کلی متفاوت است و ارتباط مستقمی با هم ندارند. چون ضمن این‌‌که ممکن است دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران فعلاً تاسیس نشود، ولی این امکان وجود دارد که مثلاً در دور بعدی اجلاس کشورهای ۵+۱ مذاکراتی مستقیم بین مقامات ایرانی و آمریکایی صورت بگیرد.

این مساله الزاماً عقب نمی‌افتد و آن صحبتی که آقای اوباما کرده، همان‌طور که در گذشته ابراز کرده بود، این است که حاضر است با رییس‌جمهور وقت و رییس حکومت بنشیند و صحبت کند، الان عقب‌نشینی کرده و گفته است باید زمینه‌ی این‌کار آماده شود.

هم او و آقای مک‌کین گفته‌اند که مذاکرات در سطوح پایین‌تر می‌تواند از هم اکنون آغاز شود تا زمینه‌های لازم فراهم شود و در صورت نیاز، مساله به سطوح بالاتر هم ارتقا پیدا کند.

ولی دفتر حفاظت در ایران هدفش این است که اتباع ایرانی بتوانند در ایران روادید و ویزا بگیرند، به جای این‌که به دوبی یا کشور‌های دیگر بروند.

هدف این است که دولت آمریکا از همان شرایطی در تهران برخوردار شود که هم اکنون دولت ایران در واشنگتن از آن برخوردار است و سال‌ها‌‌ست که دفتر حفاظت ایران در پرتو سفارت پاکستان در واشنگتن مشغول فعالیت است.

آیا در مجموع می‌توان ارزیابی کرد که سیاست ایالات متحده نسبت به ایران بیش از ماه‌های گذشته در چارچوب راه حل سیاسی گام برداشته است؟

بله، به نظر من امروز این مساله دارای اهمیتی فوق‌العاده زیاد است که قبل از اقدام یا قدم برداشتن به سوی هر راه حل غیر‌دیپلماتیک، این مساله برای مردم آمریکا و مردم جهان روشن باشد که حداکثر تلاش برای تماس‌های دیپلماتیک و پیدا کردن راه حل به ایران صورت گرفته باشد.

این مساله تا زمانی‌که آمریکا آمادگی مذاکرات مستقیم با ایران را نداشته باشد نمی‌تواند آن مراحل را طی بکند. آمریکا مذاکرات مستقیم را منوط به این کرده بود که ایران غنی‌سازی اورانیوم را متوقف بکند.

امروز فشار روی دولت است و دولت بوش هم تا حدودی در نشست قبلی کشورهای ۵+۱ در ژنو با اعزام آقای ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه این مساله را تغییر داد. یعنی آمادگی نشان داد بدون این‌که ایران بخواهد غنی‌سازی را متوقف کند، وارد مذاکره شود.

این موضعی است که امروز هر دو حزب در آمریکا به آن اولویت می دهند و خواستار این هستند که دولت ایران این شانس را داشته باشد که در ازای این‌که بحران اتمی ایران و جامعه بین‌المللی را از طریق دیپلماتیک به پایان برساند، گام‌های مثبتی را از غرب ببیند.

ولی بدیهی است که اگر این راه‌حل نتواند آنان را به آن نتیجه که می‌خواهند برساند‌، راهی جز گزینه نظامی برای آمریکا و متحدانش باقی نمی‌ماند.

Share/Save/Bookmark

صفحه ویژه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مک‌کین کی گفت که مذاکرات در سطوح پایین‌تر می‌تواند از هم اکنون آغاز شود؟ پس چرا ما نشنیدیم؟

-- پیام ، Oct 7, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)