تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با هادی زمانی پیرامون گزارش بانک مرکزی از وضعیت اقتصادی ایران

«آقای احمدی‌نژاد مانند یک راننده ناشی است»

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

Download it Here!

بانک مرکزی ایران اخیراً گزارش مفصلی از وضعیت اقتصادی ایران منتشر کرده و در آن به مقایسه درآمدهای نفتی و غیرنفتی و واردات و صادرات ایران طی سه سال گذشته پرداخته است.

در گفت و گویی با هادی زمانی، استاد و کارشناس اقتصاد در لندن نظر وی را درباره‌ی ابعاد مختلف این گزارش و مشکلات اقتصادی دولت احمدی‌نژاد جویا شدم.


بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

آیا می‌شود این گزارش را بیان‌گر وضعیت اقتصادی، به ویژه در ارتباط با عملکرد دولت آقای احمدی‌نژاد دانست؟

به اعتقاد من این گزارش یک ارزیابی از عملکرد اقتصادی دولت آقای احمدی‌نژاد است که در مجموع منفی بوده و این گزارش هم بیان‌گر این حرف است.

طبق آماری که خود بانک مرکزی در این گزارش ارائه داده، درآمد ایران از محل صادرات نفت در عرض سه سال گذشته نزدیک به دو برابر شده است؛ یعنی از ۳۶ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۳ به رقمی نزدیک به ۶۲ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۵ رسیده است.

علی‌رغم این دو برابر شدن درآمد نفت، شاخص‌هایی که بانک مرکزی ارائه داده، بیان‌گر این است که نرخ رشد اقتصادی ایران چشم‌گیر نبوده و همین طور نرخ بیکاری هم‌چنان بسیار بالا است و تأثیر این افزایش درآمد عمدتاً افزایش بسیار شدید تورم، افزایش واردات و کمابیش رکود سرمایه‌گذاری بوده است.

اگر به مسأله‌ی اشتغال نگاه بکنید، می‌بینید طبق آمار بانک مرکزی، نرخ بیکاری هم‌چنان در حدود ۱۲ درصد است که تازه این نرخ یک عدد بسیار محافظه‌کارانه‌ای است و عدد واقعی احتمالاً بسیار بیشتر است.

در مقابل تورم بسیار شدید است. قرار بوده که تورم به زیر ۱۰ درصد برسد که در حال حاضر و مطابق این گزارش، نزدیک به ۱۹ درصد است و تخمین‌هایی که اقتصاددان‌های دیگر دارند، حاکی از این است که احتمالاً نرخ واقعی تورم، چیزی متجاوز از ۲۵ درصد است. علت این هم تزریق بی‌مورد و حساب‌نشده پول در اقتصاد ایران و افزایش رشد شدید نقدینگی است.

به این ترتیب در فضای اقتصادی کنونی با توجه به گزارش بانک مرکزی، طرح تحول اقتصادی که آقای احمدی‌نژاد مطرح کرده و در مرکز آن، نقدی کردن یارانه‌هاست، چه وضعیتی می‌تواند پیدا بکند و تا چه حد می‌تواند واقع‌بینانه باشد؟

این مساله‌ی اصلاح یارانه‌ها، امری است که می‌تواند درست باشد. اما اصلاح سیستم یارانه‌های ایران مثل هر سیاست دیگر، هر چه قدر هم لازم و درست باشد، باید به شیوه‌ی درستی انجام بشود.

مشکلی که ما در زمینه‌ی اقتصاد با دولت آقای احمدی‌نژاد داریم، این است که سیاست‌هایی که اتخاذ می‌کنند، نسنجیده است و کارهای کارشناسی روی آن‌ها انجام نشده و عمدتاً بر محور تزریق درآمد نفت به مردم است که سیاست‌هایی پوپولیستی است و توجه لازم را به اصلاح ساختار اقتصادی ایران نمی‌کند.

دائم پایش را روی گاز می‌گذارد و اقتصاد هم مثل یک اتومبیل است که همه بخش‌های آن باید درست کار کنند و فقط این نیست که شما دائم ماشین را گاز بدهید؛ بلکه بخش‌های موتور هم باید درست کار کند و اگر درست کار نکند، آن بنزین شما به هدر می‌رود و برای موتور شما هم مشکلات زیادی به وجود می‌آورد.

سیاست اقتصادی آقای احمدی‌نژاد هم مانند یک راننده ناشی است. دائم انرژی به اقتصاد تزریق می‌کند؛ در حالی که آن موتور مشکلات ساختاری دارد و نمی‌تواند حرکت بکند.

در مجموع این گزارش بانک مرکزی هیچ جای تعجبی ندارد. یک چیز بدیهی را که کمابیش همه می‌دانند و از آن اطلاع دارند و بدون توجه به این‌که از کدام دیدگاه اقتصادی (پیروی می‌کنند) این تأکید کرده که سیاست دولت احمدی‌نژاد در عرصه‌ی اقتصاد بسیار نامناسب بوده است.

از سوی دیگر صندوق بین‌المللی پول گزارشی در مورد تاثیر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران تهیه کرده و آن‌ها را موجب صدمه‌ی زیاد به اقتصاد ایران دانسته و پیشنهاد این صندوق این است که برای مقابله با این وضع، ایران باید انضباط در زمینه پولی داشته باشد. چنین انضباطی در وضعیت کنونی، که بانک مرکزی به ویژه باید برنامه‌هایی را در این زمینه پیاده بکند، چه قدر عملی است؟

متأسفانه مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران آن‌چنان در هم تنیده شده‌اند که به صورت یک کلاف سردرگم درآمدند که هر قسمت از آن را که برمی‌دارید، بقیه‌ی کلاف هم با آن برداشته می‌شود و بلند می‌شود و سخت می‌شود این‌ها را از هم‌دیگر تفکیک کرد.

همان ذهنیت، همان مدیریتی که در عرصه‌ی سیاست خارجی موجب بحران و تنش شده، همان ذهنیت و همان افراد هم در زمینه‌ی سیاست‌گزاری‌ها اقتصاد، سیاست‌های نادرستی را در پیش می‌گیرند.

ولی به لحاظ ذهنی و تئوریک می‌شود نشان داد که حتی در شرایطی که تحریم‌ها ادامه پیدا کنند، چنان‌چه دولت سیاست‌های درست‌تری را در پیش بگیرد، می‌شود نرخ تورم را پایین آورد و می‌شود وضعیت اقتصادی مناسب‌تری را به وجود آورد.

البته باید تأکید کرد که در بلندمدت با وجود این تنش در سیاست خارجی ایران و با وجود ادامه‌ی تحریم‌ها و ادامه‌ی بحران هسته‌ای، سخت می‌شود این دشواری را کاملاً حل کرد.

می‌شود این دشواری‌ها را با سیاست‌های درست‌تر تخفیف داد؛ ولی حل نهایی آن، مستلزم رفع بحران در عرصه‌ی سیاست خارجی ایران و رفع تحریم‌ها خواهد بود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)