تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر حسن منصور، کارشناس اقتصاد انرژی:

«اروپا می‌خواهد اقتصاد ایران را فلج کند»

حسین علوی

آمریکا به همراه کشورهای موثر اتحادیه اروپا یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان اعلام کرده‌اند که قصد دارند تحریم‌های علیه ایران را در آن‌چه نقاط آسیب‌پذیر اقتصاد ایران می‌نامند و به‌ویژه در بخش انرژی، تشدید کنند.

هم‌چنین نمایندگان ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا روز جمعه در یک نشست تصمیم گرفتند تا محدودیت‌های مالی و تجاری بیشتری، خارج از چارچوب قطعنامه‌های شورای امنیت را به‌منظور تغییر در سیاست هسته‌ای ایران به اجرا بگذارند.

در گفت و گویی با دکتر حسن منصور، کارشناس اقتصاد انرژی مقیم لندن، ابتدا این مساله را در میان گذاشتم که منظور از نقاط آسیب‌پذیر اقتصاد ایران بیشتر شامل چه زمینه‌هایی است؟

Download it Here!

منظور از این نقاط آسیب‌پذیر آن‌جا‌ست که از نظر استراتژیک اقتصاد ایران را عملاً فلج می‌کند و با توجه به این‌که هدف این تحریم‌های هوشمند این است که حداکثر فشار را به دستگاه اجرایی و دولت وارد بیاورند و حداقل فشار را بر روی مردم؛ به این ترتیب بخش‌های معینی برای اعمال تحریم انتخاب می‌شود.

در این زمینه منظور جلوگیری از سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی است که اقتصاد ایران به شدت به آن‌ها متکی است، از جمله بخش نفت.

همه می‌دانند که اقتصاد ایران امروز بیش از هر زمان دیگری متکی به نفت است و این دست و دلبازی حکومت، بر مبنای درآمد کلان نفتی است و اگر درآمد نفتی رو به کاهش بگذارد و حتی در شرایط امروزی اگر فقط قیمت نفت به هفتاد دلار برگردد، دولت عملاً از انجام بسیاری از کارهای ضروری خودش ناتوان خواهد شد و در نتیجه در برابر فشار مردم قرار خواهد گرفت و این درواقع هدفی است که این تحریم‌های هوشمند دنبال می‌کنند.

در نتیجه این‌ها می‌خواهند جلوی سرمایه‌گذاری در بخش‌های نفت و گاز را بگیرند که عملاً تامین‌کننده‌ی زندگی روزمره‌ی کشور است.

کشورهای اتحادیه اروپا هم در اجلاسی در روز جمعه تصمیم گرفتند تحریم‌هایی جدا از مصوبات شورای امنیت را در عرصه‌ی اقتصاد به اجرا بگذارند. اساساً این ۲۷ کشور اروپایی بر اجرای چه طرح‌هایی می‌توانند توافق داشته باشند و شامل چه عرصه‌هایی می‌تواند بشود؟

کشورهای اروپایی یعنی این ۲۷ کشور عملا می‌دانید که سیاست خارجی واحد ندارند بلکه دستگاه هماهنگ کننده سیاست خارجی دارند و یک آقای سیاست خارجی دارند که آقای خاویر سولانا باشد.


دکتر حسن منصور، استاد اقتصاد انرژی

هر کدام از این‌ها وزارت خارجه خودشان را دارند، سفارتخانه‌های خودشان را دارند و فقط یک هماهنگی در اصول کلی انجام می‌گیرد و هدف این است که در آینده این‌ها به هم نزدیک‌تر و نزدیک‌تر بشوند تا جایی که بتوانند یک وزارت خارجه اروپا داشته باشند، همان‌طوری که آمریکا دارد.

ولی اکنون در جوار قطعنامه‌های سازمان ملل، اروپا تصمیم می‌گیرد یعنی این ۲۷ کشور که عملاً کشورهای هدایت‌کننده‌ی آن که وزن مخصوص بسیار بالاتری دارند در درون اروپا، یعنی در آن‌جا آلمان و بریتانیا و فرانسه و بعد ایتالیا و بعد اسپانیا وزن‌های بیشتری در اروپا دارند. به‌ویژه کشورهایی که جدید به آن‌ها ملحق شدند، کشورهای کوچک و فقیری هستند.

ولی اروپا، ‌خود بزرگ‌ترین بلوک تجاری جهان است و بزرگ‌ترین مرکز مالی جهان است. به این ترتیب اروپا و آمریکا بر نظام مالی جهانی تسلط دارند و در این زمینه کشورهایی که حامی ایران هستند به‌صورت مستقیم و غیر‌مستقیم نظیر چین و روسیه؛ این‌ها توان مقابله با این بلوک بزرگ را ندارند.

این‌ها تصمیم گرفتند که قدم دیگری در جهت تشکیل این تحریم‌ها بردارند ولی هنوز به توافقی نرسیدند که مثلاً بخش نفت و گاز ایران را تحریم بکنند. چنین برنامه‌ای به علل استراتژیک وجود ندارد و می‌خواهند فقط سیگنال‌هایی بفرستند به مسوولان ایران که در آن جهت دارند حرکت می‌کنند.

در مرحله‌ی کنونی گفتند که نهادهای مالی اروپایی در تامین مالی پروژه‌های ایرانی در تامین اعتبار و تجارت با ایران، اعطای اعتبارها، ضمانت‌ها و بیمه‌ی صادرات به ایران باید محتاط باشند. به‌ویژه وسایل نقلیه‌ای که برای ایران کالا حمل می‌کنند در درجه‌ی اول، هواپیمایی ایران ایر کار را زیر نظر داشته باشند.

نیروهای نظامی و انتظامی این کشورها اجازه گرفتند در بعضی موارد اجازه شبیه دستور گرفتند که وسایل نقلیه‌ای را که عازم ایران است کنترل بکنند تا کالاهایی که به گسترش برنامه‌ی هسته‌ای ایران کمک می‌کند، به ایران وارد نشود. به این ترتیب این را باید قدمی میانی تلقی کرد در جهت تشدید این تحریم‌ها.

تحریم در بخش انرژی تا چه حد می‌تواند تاثیر سیاسی بر ایران داشته باشد، چون ظاهرا آسیب پذیری‌ها دوگانه است و خود شرکت‌های غربی هم از اعمال تحریم‌ها در بخش انرژی متضرر می‌شوند؟ تحقیقی که اخیراً یک مرکز پژوهشی بریتانیایی به نام چاتن هاووس کرده، گفته دلیل افزایش سرسام‌آور بهای نفت، ناشی از کمبود سرمایه‌گذاری در منابع نفتی در کشورهای نفت‌خیز است. این آسیب‌پذیری دوگانه را چگونه می‌شود توضیح داد؟

در بازار نفت این نوع نظرپردازی‌ها فراوان است. کسانی که بازار نفت را به‌صورت فنی تخصصی می‌شناسند، این‌ها بهتر می‌دانند که بازار نفت به علت ویژگی‌های خودش به مقدار عرضه و تقاضا حساسیت دارد.

امروز از نظر عرضه و تقاضا در بازار نفت، مشکلی وجود ندارد. یعنی کسانی که در این تحلیل به بنیادهای بازار نفتی توجه می‌کنند‌، معتقد هستند که امروز باید قیمت نفت در حدود هفتاد و هشتاد دلار باشد.

این‌که امروز قیمت‌ها بسیار بالاتر نوسان کرده و بعد از سقوط این هفته گذشته از ۱۴۵ دلار به ۱۱۵ دلار رسیده؛ دلایلی دارد غیر از عرضه و تقاضا.

دو دلیل عمده دارد. یکی دلیل ژئوپولیتیک و استراتژیک است که عمدتاً حول محور مسایل امنیتی و خطر ناآرامی در مورد ایران چرخ می‌زند و به لحاظ ناآرامی بین‌المللی، نگرانی پدید می‌آورد.

دلیل دوم آن، سقوط ارزش دلار بوده است که عملاً سرمایه‌گذاران کلان بازار سرمایه را به خرید کالاها از جمله طلا و نفت سوق داده است. با اقدام‌هایی که انجام می‌گیرد، هنوز مشکل فراوان است، ولی اعتماد به بازار برمی‌گردد،‌ جریان این دلارها به‌سوی کالاهای دیگر سرازیر می‌شود و بسیاری از سرمایه‌گذاران که از دلار گریزان بودند، به‌سوی دلار رومی‌آورند. پدیده‌ای که در هفته گذشته در بازارهای مالی قابل مشاهده بودند.

این نکته آخر را اضافه بکنم که تمامی اقداماتی که می‌گذرد متاسفانه ایران را به لحاظ استراتژیک سوق می‌دهد به‌جایی که برگشتن از آن مشکل است. یعنی ایران را سوق می‌دهد به دامن روسیه و چین و درآمدن از این دام هم به لحاظ فنی هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ وابستگی‌های سیاسی که پیدا می‌کند، در آینده‌ی نزدیک، بسیار مشکل است.

Share/Save/Bookmark

خبر مرتبط:
اعمال تحریم‌های جدید اروپا علیه ایران
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مصاحبه ی اخیر البرادعی با الزمان اینکه ایران میتواند در مدت شش ماه تا یکسال صاحب بمب اتمی شود خطری ست برای ایران که غرب قویا روی آن عکس العمل نشان خواهد داد حتی روسیه نیز از داشتن بمب اتمی ایران بسیار نگران خواهد شد این احساس عدم امنیت جهانی رویکرد جامعه جهانی را به سمت خطرناکی سوق خواهد داد حمله ی روسیه به گرجستان برگ سبز حمله به ایران است . ایران هنوز این خطر را حس نمیکند اما ماههای آینده زائیده ی حوادث بسیاری خواهد بود .

-- فرهاد- فریاد ، Aug 10, 2008

نيازي به اين كار نيست! تا محمود هست، هيچ نيازي نيست!!

-- مهدي ، Aug 10, 2008

آمار نشاندهنده رشد اقتصادی و تبدیل شدن ایران به کشوری صنعتی است
فشار ایجاد شده در جامعه نیز از نشانه های عبور از این مرحله است
سخته اما داره میشه
شاید در ایران صنعتی ،خیلی از کسانی که به روشهای قدیمی کسب درآمد میکردند دیگر نتوانند در بازار رقابت باقی بمانند
احتمال تغییر ات گسترده نیز قابل پیش بینی است اگر دقت کنیم پدران ما متعصب و کم سواد (علمی و مذهبی ) بودند اما نسل سوم هم از لحاظ علمی قویتر می باشد هم بدون تعصب دارای سواد بالای مذهبی می باشد
عده ای از جوانان نیز این وضعیت را درک نکردند و الاف لاوبالی یا حتی معتاد شده اند بعضی از جوانان نیز وارد بازار شده اند و در زمینه های دیگر رقابت میکنند
جمعیت جوان ایران زمینه های شدید رقابت را ایجاد کرده و سرعت تغییر در همه زمینه ها را باعث شده است
در این زمان تحریمها بهترین موقعیت برای نوآوری و بیرون آمدن از وابستگی است
انتضار میرود با ورود نیروهای جوان و تفکرات جدید به صحنه اقتصادی و اجتماعی ایران این روند شدیدتر نیز شود
غرب نمی تواند جلوی این روند ایستادگی کند و فقط خودشان را تحریم کرده اند و جالب اینجاست که نسل جدید در موقعیتی وارد اقتصاد و سیاست میشود که دشمنانی برای همیشه در حافظه خود میسازد
فرصت دوستی امروز تضمین ارتباط در آینده است و دشمنی امروز رقابت سخت و انتقامجو در آینده است
غرب به شدت پس رفته است چون شرایط را درک نکرده است
در آمریکا نیز عقلایی وجود دارند که همیشه راه درست را با تاخیر زمانی حس میکنند - امیدواریم حداقل تغییر را حس کنند
پیشبینی آینده تضمین آینده است
در ایران هدف مشخص است مسیر نیز آماده است و جالب اینکه ناخواسته همه چیز به نفع ایران تغییر میکند

-- منصور ، Aug 11, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)