تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با علی دهقان، روزنامه‌نگار اقتصادی:

«مشکل دولت، بی‌برنامگی است نه یارانه‌ها»

حسین علوی

پس از نشست مشورتی اخیر رییس جمهوری اسلامی ایران با صد اقتصاد‌دان درباره طرح موسوم به تحول اقتصادی؛ اکنون برخی مطبوعات ایران به آسیب‌شناسی این طرح پرداخته‌ و به‌ویژه بر استفاده نادرست از افزایش درآمد نفت در اقتصاد کشور تاکید کرده‌اند. علی دهقان، روزنامه‌نگار اقتصادی در تهران، در این زمینه می‌گوید:

Download it Here!

اگر بخواهیم به‌طور کلی در مورد این مساله صحبت بکنیم باید بگوییم که ماجرای هدفمند کردن یارانه‌ها، در اقتصاد ایران بحثی تاریخی است. منتها آقای احمدی‌نژاد از روزی که روی کار آمدند معمولاً از یک انقلاب اقتصادی صحبت می‌کردند و این‌که اقتصاد ایران به یک انقلاب احتیاج دارد.

انقلاب تعریف خاص خودش را دارد و به نظر می‌رسد ما نمونه انقلابی‌گری در اقتصاد ایران را طی سه سال گذشته دیدیم. منتها طرح تحول اقتصادی که از آن دارند صحبت می‌کنند، به نحوی همان الگوی تاریخی اقتصاد ایران است و رویکرد اصلی آن هم هدفمند کردن یارانه‌هاست.

اما باید توجه داشته باشیم که طی سه سال گذشته بینش نفتی در دولت نهم، نسبت به دولت‌های قبل آن‌قدر پررنگ شده و می‌شود گفت که نفت، جای خودش را در اقتصاد ایران، برای ارتقای شاخص‌های باز کرد که خیلی از اتفاقات ناگوار در اقتصاد ایران رخ داد.

هدفمند کردن یارانه‌ها شاید پیش، از هر چیز نیازمند یک نظام مالیاتی صحیح و درست است که ما آن را نداریم. الان دهک‌های اجتماعی ایران دچار اغتشاش شدند. یعنی اولین چیزی که دولت برای هدفمند کردن یارانه‌ها به آن احتیاج دارد، می‌شود گفت که طرح مشخصی از دهک‌های اجتماعی است که ما چنین چیزی را نداریم و به نظرم می‌رسد که این به یک برنامه‌ریزی منسجم و کارآمد نیاز دارد تا دوباره آن دهک‌های بالایی از طرح هدفمند کردن یارانه‌ها منتفع نشوند.

نکته قابل توجه این است که طرح هدفمند کردن یارانه‌ها با بحث نقدی کردن یارانه‌ها متفاوت است. این دو تا با همدیگر یک خط‌کشی دارد و به نظر می‌رسد که یک مقدار این‌جا خلط مفهوم به‌وجود آمده است. چون نقدی شدن یارانه‌ها، به نوبه خودش می‌تواند برای اقتصاد ایران مشکل‌ساز هم باشد.

همان‌طور که اشاره کردید چون یک معضل تاریخی اقتصاد در ایران است؛ آیا اساساً اقتصاد‌‌دانان مستقل از دولت روی این مساله که به هرحال چگونه می‌شود که یارانه‌ها در ایران متعادل و از لحاظ اقتصادی معقول باشد؛ کار نظری انجام داده‌اند یا تا الان کار اقتصادی کارشناسی شده؟

رویکردی که وجود دارد بیشتر براساس یک نگاه کارشناسی نشات می‌گیرد. یعنی اگر آقای احمدی‌نژاد را یک کارشناس، نه به عنوان یک رییس جمهور بشنویم باید بگوییم که بحث‌های وی از این نظر مورد قبول بوده، اما به عنوان یک رییس جمهور که باید راه‌بردهای اجرایی داشته باشد، مورد انتقاد قرار گرفته است.

درواقع می‌شود گفت بحثی که ایشان دارند یک بحث نظری و ساختاری است که ریشه تاریخی دارد و هیچ‌کسی هم این را رفع نمی‌کند.

هیچ‌کس مخالف ‌هدفمند کردن یارانه‌ها نیست. اما این بساط اقتصادی که در سه سال گذشته به‌وجود آمده، یک مقدار مشکل ایجاد می‌کند و موجب شده خیلی از کارشناسان و تحلیل‌گران نگران بشوند.

اولین اتفاقی که برای اقتصاد ایران رخ داد این است که از محدوده‌ی برنامه‌پذیر بودن خارج شده و این یک بحران است.

به نظر من اگر بخواهیم به اقتصاد ایران نگاه بکنیم، باید بگوییم چالش اصلی آن، همین است. این‌که اقتصاد ایران برنامه‌پذیر نیست و این خیلی خطرناک است. از قدیم همیشه می‌گفتند برای این‌که بخواهیم فلسفه را رد بکنیم یا بپذیریم، برای هر دو باید به فلسفه مسلط باشیم. این مثال خوبی است برای اقتصاد.

اگر ما معتقد باشیم که اقتصاد نیاز به برنامه ندارد، نیاز به برنامه داریم و اگر معتقد باشیم که برنامه‌پذیر باید باشد باز هم برنامه داشت. منتها اقتصاد ایران از چارچوب برنامه‌پذیر بودن خارج شده و این یک مقدار مشکل ایجاد می‌کند و نگرانی در مورد به‌وجود آورده است.

نقدی کردن یارانه‌ها به‌واسطه این‌که ما برنامه‌ای ‌برای شناخت دهک‌های متفاوت جامعه نداریم، می‌تواند مشکل ایجاد بکند. درواقع می‌شود گفت چالش اصلی این است که اقتصاد ایران از مدار برنامه‌پذیری خارج شده است. بنابراین نگرانی اصلی این است که در این بساط هر حرف و نظر پذیرفته شده‌ای به عنوان تئوری اقتصادی، می‌تواند در حوزه اجرا باعث نگرانی بشود.

برخی از منتقدان طرح‌های اقتصادی آقای احمدی‌نژاد مطرح می‌کنند که این طرح‌ها هدف‌های سیاسی دارد. اساساً طرح چنین برنامه‌های اقتصادی چگونه می‌تواند پیامدهای سیاسی مطلوبی برای دولت داشته باشد؟

اگر می‌شد به اقتصاد نگاه سیاسی نکرد، خیلی خوب بود. اما الان حتی در این نگاه هم می‌شود گفت که مشکل ایجاد شده و نمی‌شود به راحتی بین اقتصاد و سیاست فاصله ایجاد کرد.

آقای احمدی‌نژاد وقتی مهر ۸۴ کار خودشان را شروع کردند، ۵۰ نفر از اقتصاددانان نامه نوشتند و هشدار دادند به ایشان که بینش نفتی شما کار دست اقتصاد ایران می‌دهد؛ اما ایشان گوش نکردند و نپذیرفتند و بر اساس همان تئوری‌های قدیم بر این باور بودند که با پول می‌شود هر کاری کرد و با پول می‌شود تمام مشکلات و گره‌های مردم را باز کرد و با تزریق پول نفت به جامعه، خیلی از مشکلات اقتصادی مرتفع می‌شود.

سال ۸۶ همین ۵۰ تا اقتصاددان تبدیل شدند به ۵۷ نفر و بر این باور بودند که حوزه نهادی اقتصاد ایران با مشکل مواجه است و بینش نفتی می‌تواند معضلات اقتصاد ایران را افزایش بدهد. اما باز هم اتفاقی نیفتاد.

آقای احمدی نژاد در سال ۸۷ که آخرین سال حضورشان در دولت نهم است، حداقل قبل از اینکه انتخابات دهم برگزار بشود، از طرح تحولی صحبت می‌کند که در کوتاه‌مدت گرهی از گره‌های اقتصاد ایران باز نمی‌کند. از این منظر ما می‌توانیم بگوییم که بعید نیست که در دولت نگاه سیاسی وجود داشته است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)