خانه > حسین علوی > گفت و گو > «غنیسازی اورانیوم در ایران ایدئولوژیکمحور است» | |||
«غنیسازی اورانیوم در ایران ایدئولوژیکمحور است»حسین علوی
در ایران بحث بر سر بسته پیشنهادی کشورهای ۱+۵ و چگونگی برخورد با آن بالا گرفته است. علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی روز شنبه در مجلس گفت که بسته پیشنهادی اگرچه ظاهری جذاب دارد، اما خاصیتی ندارد و غربیها همزمان با ارائه این بسته از اقدام علیه ایران به عنوان چماق استفاده میکنند. محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران نیز هشدار داده است که احتمال حمله به ایران را باید جدی گرفت. در این باره با دکتر صادق زیباکلام، تحلیلگر مسائل سیاسی در تهران گفت و گو کردم و ابتدا این مسأله را با او در میان گذاشتم که ظاهراً محتوای بسته پیشنهادی موجب بالا گرفتن اختلافها و ایجاد شکاف بیشتر بین دو دیدگاه در جمهوری اسلامی بر سر مناقشه هستهای شده است. آیا این بحثها دیدگاه طرفدار مثبت به بسته پیشنهادی را تقویت نخواهد کرد؟
دقیقاً همین طور است. برای این که یکی از مسائلی که ظرف چهار پنج سال گذشته بیشتر رادیکالها مطرح کردند، این است که در عالم واقعیت خیلی وجود ندارد. بیشتر معلول تفکر خود رادیکالها بوده است. بعد هم این که همواره در ایران گفته شده غربیها از اساس نمیخواهند ایران به تکنولوژی و دانش هستهای دست پیدا کند. در حالی که این بسته و ۱+۵ خیلی صریح میگوید که نه تنها میپذیرد که ایران به دانش و تکنولوژی هستهای دست داشته باشد، بلکه آخرین تکنولوژی را در اختیارش قرار میدهند. به اصطلاح اینها سعی میکنند بپذیرند که ایران هم فنآوری روز را داشته باشد. نکته دیگری که همواره در ایران مطرح شده این بوده که غربیها اصلاً نمیخواهند ایران به دانش به اصطلاح HiTech، به دانش و علوم خیلی پیشرفته در زمینه هستهای دست پیدا کند. باز اینجا هم به صراحت گفته میشود که گروه ۱+۵ حاضر است با ایران در خصوص این بخش هم همکاری کند. همواره ظرف چند سال گذشته رادیکالها گفتند که غربیها نمیخواهند بگذارند ما به آن بخش از دانش هستهای که در حقیقت در بر گیرنده کاربردهای پزشکی کشاورزی و صنعتی است، دست پیدا کنیم. در حالی که در بسته پیشنهادی به صراحت گفته میشود که در تمام این حوزهها ۱+۵ حاضر به همکاری با ایران است. یا فیالمثل بحث دیگری که باز مطرح شده این بوده که غربیها و آمریکا میتوانند به ما سوخت نرسانند. حالا نیروگاه دارد کار میکند و آمریکا میگوید نه، ایران تا مثلا فلان کار را نکند، ما مثلا نمیگذاریم سوخت برای شما بیاید. میتوانند ما را به این صورت به گروگان بگیرند. این هم در بسته پیشنهادی جواب داده شد که به مدت پنج سال سوخت نیروگاهها در ایران ذخیره میشود. به این ترتیب، این محتوای بسته پیشنهادی و مدافعان این مسأله که باید بسته پیشنهادی را پذیرفت چه تأثیری در دیدگاههای گرایش رادیکال دارد؟ و آیا زمینه برای برخورد متفاوتی نسبت به گذشته فراهم است؟ فکر میکنم که بسته پیشنهادی کار را برای رادیکالها دشوارتر میکند. البته من این نکته را هم بگویم که طبق معمول ۱+۵ از ایران میخواهد که غنیسازی را متوقف کند. در حالی که همه ما میدانیم که غنیسازی بخشی از تکنولوژی و دانش هستهای است. بخشی که عمدتا هم برای تولید سوخت برای نیروگاه است که بتوانند به پنج درصد غنیسازی برسانند. به علاوه از ایران دعوت میشود که شریک اصلی شود و در کنسرسیومی که در روسیه ایجاد خواهد شد، بپیوندد. به منظور این که یک بانکی برای سوخت رآکتورهای هستهای که چه ایران و چه هر کشور دیگری که نیروگاه هستهای داشته باشد، بتواند از آن سوخت استفاده کند و در اختیارش قرار بگیرد. این هم همان مسألهای است که آمریکاییها ممکن است ما را مورد تهدید قرار بدهند و بگویند ما به شما سوخت نمیدهیم. آنها دارند فرش را از زیر این استدلال رادیکالها میکشد. به علاوه، مسأله اساسیتر و بنیادیتر این است که گیریم ما آمدیم و با تکنولوژی که یک مقدار آن را مهندسان و دانشمندان جوان و فداکار خودمان در ایران تهیه کردند؛ یک مقدار آن را از کشورهای سابق بلوک شرق مانند قزاقستان و قرقیزستان و یک مقداری آن را از آقای عبدالقدیرخان گرفتیم، از این سو و از آن سو آمدیم و نهایتا ظرف چند سال آینده چند هزار سانتریفیوژ را هم راه انداختیم و به میمنت و مبارکی اورانیوم پنج درصد غنیشده را در ایران تولید کردیم. فرض میگیریم که این قدر معادن و ذخائر اورانیوم در ایران وجود دارد که ما توانستیم به اندازه مصرف یک نیروگاه مواد اولیه در ایران تهیه کنیم. سؤال اساسی این است که این سوخت به چه قیمتی دارد تمام میشود؟ همین چندی پیش بود که اگر اشتباه نکنم، روسیه قراردادی را یا با کانادا یا با استرالیا بست که از یکی از این دو کشور برای نیروگاههای هستهایاش سوخت خریداری کند. میدانید چرا؟ برای این که در تجزیه و تحلیل نهایی، سوخت نیروگاه هستهای هم یک کالا است و در تجزیه و تحلیل نهایی بهای تمام شده آن است که حرف اول و آخر را میزند. یعنی اساسا به لحاظ اقتصادی به هیچ وجه چنین سوختی در ایران توجیه اقتصادی ندارد. علاوه بر جنبه اقتصادی، نکتهای که الان بیش از پیش مطرح است تهدیدات جدیدی است که متوجه ایران میشود. امروز آقای محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه گفت که احتمال حمله نظامی جدیتر از گذشته است. در عین حال مسأله گسترش تحریمهای مالی و بانکی و همچنین قطعنامه غیر الزامآور مجلس نمایندگان آمریکا در مورد امکان تحریم صدور بنزین به ایران، همه نشان میدهد که به هر حال شرایط دارد یک مقدار حادتر میشود. آیا ایران این آمادگی را دارد که قبل از این که دوره ریاست جمهوری آقای بوش تمام بشود برخورد متفاوتی نسبت به مناقشه هستهای بکند؟ یا ایران منتظر است که همچنان زمان بخرد تا دوره ریاست جمهوری بوش تمام شود؟ مشکل اساسی این است که نگاه بسیاری از ایرانیان اعم از رادیکال، اصولگرا و اصلاحطلب به بحث غنیسازی یک نگاه «ایدئولوژیکمحور» است. درست مثل همان نگاهی که ما در جنگ داشتیم؛ درست مثل همان نگاهی که ما در مسأله گروگانها داشتیم. وقتی که یک شرایط مطلوب به وجود آمد، اگر ما در آن شرایط گروگانها را آزاد کرده بودیم به مراتب سود بیشتری میبردیم و دستاورد بیشتری داشتیم. شرایطی در جنگ به وجود آمد که اگر ما در آن شرایط ۵۹۸ یا صلح و آتشبس را پذیرفته بودیم، به مراتب هزینه خیلی خیلی کمتری را میپرداختیم. منتها نگاه ما ، نگاه ایدئولوژیک بود که اگر ما این آتشبس را بپذیریم، این خیانت عظما است. اگر ما گروگانها را آزاد کنیم، این خیانت عظما است. متأسفانه در خصوص بحث هستهای هم یک چنین حالتی به وجود آمده است. بنابراین آیا در این مدت کوتاه نمیشود امید این را داشت که برخورد متفاوتی صورت گیرد؟ نه، نه. برای این که به خصوص ظرف سه سال اخیر ما آمدیم بحث هستهای را آن چنان ایدئولوژیک محورش کردیم؛ آن چنان بردیم گذاشتیم بالا که اساسا دست کسی نمیرسد. یعنی اگر امروز بخواهیم غنیسازی را به حالت تعلیق در بیاوریم، آن قدر در سه سال گذشته در بوق و کرنا خودمان دمیدیم که این خیانت است که اصلاً نمیشود و قابل تصور نیست که ما بیاییم و غنیسازی را به حالت تعلیق در بیاوریم. درست در همان باتلاقی که در جنگ داخل آن رفتیم، همان باتلاقی که سر مسأله گروگانها رفتیم و الان متاسفانه سر قضیه هستهای دو مرتبه تکرار میشود. در شرایط فعلی من به هیچوجه نمیتوانم ببینیم که چطور آقای احمدینژاد میخواهد تعلیق غنیسازی را بپذیرد. وقتی که ظرف سه سال گذشته ایشان، لاریجانی را که مخالف نظر او بود، کنار گذاشته و خیلی راحت میگوید که تیم قبلی خیانت کرده است. آن وقت چه طور میتواند خودش بیاید و تعلیق غنیسازی را بپذیرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خودمانیم زیبا کلام کم کم دارد از نظر چهره هم شبیه هاشمی رفسنجانی می شود.
-- یاسر ، Jun 30, 2008Fekr nemikonid zamane an reside ke ba yek kampein 1 melyoon emzaye digar joloye majara jooee hokomate iran ra begirim ? aya bayad montazere etefaghi ba hazine haye besyar bood ? man pishnehad mikonam ke shoma dostane aziz dar radio zamane in harakat ra shoro konid, milyonha emza az tarighe internet baraye rahbarane johoriye eslami.
-- hamed ، Jul 1, 2008ba sepas
در كنار نظرات ايشان، مي خواستم بگويم عجب عكس جالبي! منظورم مدل ريش آقاي زيبا كلام است.
-- ماني جاوبد ، Jul 1, 2008