خانه > حسین علوی > گفت و گو > بازدید ایرانیان از آشویتس | |||
بازدید ایرانیان از آشویتسحسین علویجمعی از ایرانیان مقیم آلمان، روزهای شنبه و یکشنبه از بقایای اردوگاه آشویتس در لهستان که نمایانگر جنایات فاشیسم هیتلری در دوران جنگ جهانی دوم است دیدار کرده و هدف این دیدار نمادین را ارسال پیام صلحخواهی و احترام ایرانیان به مذاهب و فرهنگ همهی مردم جهان و مقابله با تبلیغات سوء در این زمینه در اروپا و بهویژه آلمان دانستند. در این باره با کامبیز بهبهانی، از تدارککنندگان این برنامه در محل اردوگاه گفت و گویی کردم و ابتدا از چگونگی و جزئیات دیدار جویا شدم.
ما با اتوبوس به قسمت آشویتس رفتیم و قسمت کوچکی از جنایات فاشیسم هیتلری را دیدیم. اینکه یک جنایتکار که قبلاً اسمش انسان بوده به این شکل تغییر پیدا میکند، واقعاً غیر قابل درک است. مثلاً وقتی آدم میبیند که بچه و بزرگ با چمدانهایشان آنجا بودند و خروارها مو آنجا بوده، وقتی داستانهایشان را میخواند، وضعیت شکنجه دادنشان و وضعیت زندگی کردنشان و آن گرسنگیهایشان، آدم تعجب میکند و میگوید که چه طور یک انسان میتواند این قدر با ایدئولوژی خودش، دست به جنایت بزند. این اولین چیزی بود که تمام دوستان در موردش صحبت میکردند و اصلاً دیگر مهم نبود که برای چه به آنجا آمده بودیم. ایرانیانی که آمده بودند غرق این جنایت شده بودند.
وقتی که به قسمت بیرکنا رفتیم و آن قسمت اردوگاه را که کجا میخوابیدند و کورههای آدمسوزی را میدیدیم، دوستان واقعاً گریه میکردند؛ خانمها همدیگر را بغل میکردند و اصلاً موضوع این نبود که برای چه آمدهاند و غرق این فاجعه شده بودند و همهش بحثهای گوناگون درگرفته بود که چه طور میشود که آدمها بدون ایدئولوژی زندگی کنند. قسمتی بود که میگفتند در آن اردوگاهی بود که اسرا و یا یهودیان شهر را به آن قسمت میبردند، لباسها را از آنها میگرفتند و میسوزاندند و در آن قسمت خاک سوخته آنها را در میآوردند و در قسمتی افسران نازی نشسته بودند و کافهای داشتند که آبجو میخوردند و پنجرههایشان روبهروی این کوره آدمپزی بود. آقای بهبهانی، این دیدار با چه هدفی برگزار شد و چه پیامی با خودش داشت؟ این دیدار در واقع یک سفر علمی، فرهنگی بود آشنایی با جنایات تاریخی بشری داشت. قصد ما این بود که به آلمانیها و اروپاییها و بقیه بگوییم که ما ایرانیها مردم و قومی بوده و هستیم که با مذاهب دوستی داشتیم و با فرهنگها دشمنی نداشتیم و اگر در ایران، فرد یا گروهی بلند میشود و به بازماندگان کشتار یهودیان اهانت میکند ومیگوید که چنین چیزی دروغ است، ما میخواهیم فاصلهمان را نشان دهیم.
فاصله ما این است که ما ایرانیها با کلیمیها هیچ اختلاف یا مخالفتی نداریم و در مقابل اروپاییان و آلمانیها بگوییم که اگر آنهایی پس از نفی هولوکاست، متأسفانه این نئونازیها احساس برادری و دوستی با ما میکردند؛ یعنی خودشان را با ما نزدیک میدیدند. ما نه با اینها نزدیکی داریم و نه اینکه وجه مشترکی داریم. بر اساس تبلیغاتی که در مورد ایرانیها میکردند ... دقیقاً، برای اینکه فکر میکردند وقتی که رییسجمهور میگوید که هولوکاست نیست و یک کنفرانس میگذارند، نفی اینهاست. چون در آلمان نئوفاشیستها به همین خاطر زندگی میکنند. در حالی که اگر تحقیق کنیم میبینیم که مخالفین سرسخت مسلمانان در اروپا، همین نئوفاشیستها هستند. همینها مخالفین سرسخت مهاجرین هستند که یک مرتبه از نظر ایدئولوژی برادر ما شده بودند. ما میخواستیم بگوییم که در تاریخمان چنین چیزی نداشتیم و این اختلافات سیاسی، ربطی به ملیت و فرهنگ ما ندارد. فکر میکنید که این دیدار چگونه در مطبوعات اروپا بهویژه آلمان بازتاب پیدا خواهد کرد و آیا این پیام دیدار که در حقیقت فاصله گرفتن از آن تبلیغات و از آن تصور هست، فکر میکنید که برآورده خواهد شد؟ اگر بخواهیم با تبلیغاتی که در جمهوری اسلامی میشود مقایسه کنیم، میتوانیم بگوییم که تأثیر خیلی کمی دارد. چون در آنجا دستگاههای دولتی فعالیت میکنند. ولی در آلمان تا امروز خیلیها نوشتند و بحث و گفتوگو بوده. ولی همین اندازه که رسانههای ایرانی علاقهی زیادی نشان دادند، نشان میدهد که هم خودشان و هم نویسندهها و تهیهکنندگان برنامه، احساس میکردند که باید این جریان را بهگوش هموطنان برسانیم و بگوییم که اگر اختلافات سیاسی را مطرح میکنند، شامل حال ما نمیشود. غیر از دیدار از اردوگاه، آیا مراسم رسمی هم برگزار شد؟ یک خانمی که مادرش از بازماندگان این فاجعه بوده و شانس آورده بود که در آن کارخانه شیندلر به عنوان نیروی کار به او جا داده بودند و کار می کرد، با ما بود.
مشخصهی گلی که ما آنجا گذاشتیم این بود که اولاً سه رنگ بود؛ مثل پرچم ایران و در کارتی که رویش قرار دادیم، یک قسمت به فارسی نوشته بودیم که فقط ادای احترام برای قربانیان فاجعه هولوکاست، جمعی از ایرانیان. این را به انگلیسی هم نوشته بودیم. مراسم دیگری جز ادای احترام نبود. چه نهادهایی در آلمان این دیدار را حمایت کردند؟ این کار از نظر مالی کارگاهی آموزشی مربوط به بنیاد هانریش بل در برلین حمایت مالی شد. حدود نصف پول این حرکت را هر کسی که اعلام آمادگی کرد، خودش داد. چون من خودم در حزب سبزها هستم و اینکه ضرورتش را قبول کردند که ما میخواهیم این کار را بکنیم؛ ولی از نظر وسع مالی نمیتوانیم تمامش را قبول کنیم. حزب سبزها هم از ما حمایت کردند. گروهی به نام ایرانیان خواستار صلح و دیالوگ در برلین این کار را کردند و از افراد مستقلی هستند که نزدیک به دو سال است که فعالیت می کنند و فعالیتشان در زمینهی صلحجویی و دیالوگ هست. به طور کل در مطبوعات و رادیو تلویزیون سعی خودمان را کردیم که بگوییم ایران ما اهل جنگ و دعوا نیست و این سازمان هم در این امر انسانی که برای ادای احترام بوده، شرکت کرده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
هرگونه حرکتی در جهت پیشبرد صلح در جهان محترم و با ارزش است اما برای من سوالی مطرح است که برایش جوابی نمیابم. اگر ایرانیان واقعا خواستار صلح اند و به فرهنگ همه مردم جهان احترام میگذارند، پس معنای ترک خر و عرب سوسمارخور چیست؟ چرا مطالبات به حق قومیتهای غیر فارسی را تجزیه طلبی میخوانند و از توهین و تحقیر این قومیتها شرم ندارند؟ آیا این فاشیسم نیست؟
-- یک ایرانی ، Apr 14, 2008کار خيلی خوب و بجايی انجام دادند اين هموطنان. بخصوص با آن حرفهای دور از منطقی که آقای احمدی نژاد مطرح کرد درباره هلوکاست.ايکاش هزينه سفر را هم که حداکثر نفری صد يورو بيشتر نمی شد خودشان متقبل می شدند و دست گدايی به سوی بنياد هاينريش بل (متعلق به حزب سبزها) و حزب سبزها دراز نمی کردند. ما ايرانی ها آخر کی می خواهيم بالغ و مستقل شويم؟! نفری صد يورو آخر پولی که نيست. ببينيد هزينه ناچيز اين گردش علمی فرهنگی را از بنيادها و حزب ها گرفتن کمترين عيب اش اين است که آقای بهبهانی در همين مصاحبه کوتاه هم خود را موظف می داند آنرا تذکر دهد. خاک بر سر ما ايرانی ها کند که وقتی هم يک کار درست و منطقی انجام می دهيم با گدايی کردن آبروی خودمان را می بريم. دوستان زمانه اين انتقاد از خود را خواهش می کنم منتشر کنيد شايد تأثير گذاشت روی خصلت های بد ما!
-- جلال ، Apr 14, 2008لطفا نظرات آقای جلال عزیز را بحساب من هم بگذارید
-- ضرغام ، Apr 15, 2008ايده جالبي است و من پيشنهادي دارم براي تكميل اين پروژه.با توجه به اينكه وقتي راجع به تروريستها صحبت ميشود و به اياتي از قران اشاره ميشودكه منبع الهام انهاست,مسلمانها اعتراض ميكنند كه اين قرائت نادرستي از اسلام است.اسلام صلح طلب است و....از طرفي راديو زمانه هم به عنوان صداي اصلاح طلبان ايراني شناخته شده چرا راديو تور يكروزه اي از تعدادي از اين مسلمانان صلح طلب برگزار نمي كند و برنامه اي مستقيم از كمپ هم ضميمه ان.با اين كار هم زبان دشمنان اسلام را ميبنديد و هم واقعي بودن اصلاح طلبي اسلامي را اثبات ميكند؟
-- hamid ، Apr 15, 2008احمدی نژاد همانند بسیاری از ایرانیان کم سواد با پذیرش تئوری توطئه جهان کوچکی در ذهن ساخته از هولوکاست گرفته تا 11سپتامبر فقط فراموش میکند که همقطاران وطنی اش خود او وانقلاب اسلامیش را هم در همین راستا میپندارند
-- فرزاد ، Apr 16, 2008با درود با تشكر از هدف دوستان باز هم اگر وقتی شد سری به كردستان بزنند و خنایات فاشیسم اسلامی و ... را دریابند
-- AZAD H ، Apr 16, 2008به امید روزیکه هموطنانی مانند این خانمها و اقایان در کادر برگزیده ملی و دولتی کشورمان قرار گیرند ، تا شاید با انجام انچه خلاف اعمال احمقانه این گروه حکومتی فعلی است ، بتوانیم اطمینان مجدد کشورها را بدست اورده و ابروی والاي جهانی را که پیش از هجوم این واپسگرایان به کشور متمدنمان داشتیم و به خاطر اینان است که انان را از دست داده ایم ، دوباره بدست اوریم !.
-- داوید. ، Apr 16, 2008داوید
با سلام
کار بسیار زیبائی هست انسانی و برای صلح ولی توصیه می کنم برای اینکه تعادل بر قرار شود دوستان سری هم به اردوگاههای زندگان قربانیان خشونت و توسعه طلبی اسرائیل در لبنان و اسرائیل بزنند که خدای نکرده حرکتشان یکطرفه نباشد
در هر حال هر کار صلح طلبانه برایش انسان مهم است و نه نوع و نژاد و رنگ
سعید سلطانپور
-- سعید سلطانپور ، Apr 16, 2008فعال حقوق بشر کانادا
اینکه آدمها به اسم ایدئولوژی دست به جنایت بزنند خیلی چیز وحشتناکی است. امیدوارم یک دیدار هم از فلسطین ترتیب داده شود. آدم عکس هایی از کودکان فلسطینی را در خبرها می بیند که واقعا برای بار دوم جرات نمی کند آنها را تماشا کند.
-- رضا استادی ، Apr 16, 2008میخواستم به اولین اظهار نظرکننده محترم بانام یک ایرانی بگویم زیاد درموردکلمات سخیفی که از سوی بعضی افراد به کار برده می شود سختگیری نکنند و عقده به دل نگیرند زیرا ما همه ایرانی و برادریم و به کار بردن آن الفاظ زشت کار استعمار بوده بنابراین جایز نیست با عنوان کردن و تکرار آن موجب کدورت بیشتر را فراهم آوریم. ضمنا در زبان ترکی هم مواردی دال بر توهین به فارسها وجود دارد.
-- خسرو ، Apr 16, 2008این نشانگر دوستی ایرانی در هر جا و یهودی در هر جاست. من نیز به عنوان یک ایرانی بی دین امیدوارم روزی به این مکان تاریخی و ننگآور انسانیت مدرن بروم و در برابر مصائب مردم بی گناه و مظلوم یهودی سر تعظیم فرود آورم و ادای احترام کنم. مردم یهود بداند که این رژیم زودگذر است و ایران پیوسته میهن جاودانی هر یهودی در هر جای عالم است. امیدوارم یهودیانی که از ایران رفته اند هر چه زودتر به خانه ی جاویدان خود ایران برگردند. جاوید باد دوستی ايران و مردم یهود.
-- بدون نام ، Apr 16, 2008be fekr-e auschwitz tooy-e khod iran bashin. baray-e khodemoon ash berizid va hamdigar ra baghal konid.
-- Chatterway ، Apr 16, 2008و من هم به آن ایرانی نظر اول می گویم که اگر پارسیان احترام اقوام دیگر را نداشتند با دست کم چند هزار سال تمدن پارسی ایرانی دیگر کسی در ایران و ایران زمین و سرزمین پارس غیر پارسی سخن نمی گفت. خوشبختانه به خاطر نه سهل انگاری بلکه آسان گیری و تسامح در دوساعتی تهران به زبانی حرف می زنند که تهرانی های پایتخت آنرا نمی فهمند. اگر بی عدالتی بوده برای همه بوده. امروز در تهران آذري زبانها و عربها واقا وضعشان از ديگرا بدتر نيست. و وضع مراغه را که من دیدم از وضع نیشابور را که باز هم خودم دیدم بدتر نیست. اگر وضع بد است برای همه وضع بد است. تمامی سبزه میدان تا کوچه مروی و محله ی اودلاجان و پامنار و همه همه در ید عربهاست، قسمت اعظم بازار تهران دست آذریهاست . من از برادران آذری که خیلی هم دوستشان دارم خواهش می کنم انصاف را از دست ندهند. جنرال دوگل با همه ی دموکرات بودنش حرف زدن به زبانهای پاتویی و برتانی و نرماندیایی را به شدت ممنوع کرد. امروز طبق کتاب مروری در تاریخ انقلاب فرانسه تر جمه ی ايرج پزشکزاد که فتوکپی آن را من در منزل دارم ديگر کسی در فرانسه نیست که زبانهای یاد شده را بکار گیرد. من فکر می کنم از این همه بردباری تاریخی ايران باید سپاسگزار بود. به علاوه اینکه پیوسته لران و آذريان بر قدرت بوده اند و هیچ کس به تبعیض با آن برخورد نکرده است. بااینهمه به آشو یتس بر گردیم که کاری بسیار پسندیده است.
-- بدون نام ، Apr 16, 2008What's Zamaneh's reason for censuring my yesterday's comment on this article? Is this a new kinda respect for the "Free Expression" concept.
-- Mehrdaad - United States ، Apr 16, 2008. . . . . .
زمانه ـ از شما جز این پیام، کامنت دیگری به زمانه نرسیده است. لطف کنید نظرتان را دوباره بفرستید. اگر به فارسی هم بنویسید هم که بهتر. خوانندگان دیگر این صفحه که آشنایی به زبان انگلیسی ندارند، استفاده خواهند کرد و لازم باشد نظر نیز خواهند داد.
. .
کار بسیار پسندیده ایست. با فعال حقوق بشر در کانادا هم موافقم. عزیزانی که پاسخ یک ایرانی را داده اند باید بدانند که حرفهایشان نمیتواند توجیه کننده نگاه نژادپرستانه "پارسی" ها باشد. تهرانی ها هیچ لطفی در حق ترک و عرب نکرده اند. سخن گفتن به زبان مادری از حقوق مسلم انسان است که در منشور حقوق بشر سازمان ملل تصریح شده. دوره دوری نژادپرستی نیست و اگر ایران سرزمین همه ایرانیان است همه ترکها عربها لرها کردها و بلوچها حق دارند در آن چون یک ایرانی چون یک فارس زندگی کنند بدون اینکه تبعیض و تحقیر نژادی را متحمل شوند. باید یک اقلیت بود تا فهمید طعم تلخ توهینهایی را که دلیلش صرفا نژاد و یا زبان شخص است. همین نگاه نژادپرستی اگر در اروپا باشد محاکمه و جریمه و یا حتی زندان دارد. اما در ایران جوکها علیه قومیتها روزانه تولید میشود. آیا این است لطف "پارسی ها" به هموطنانشان؟
-- احمد ، Apr 16, 2008با تشکر از رادیو زمانه به خاطر فراهم آوری این فضای آزاد گفتگو.
ایرانی ترک از بریتانیا
کار بسیار عالی بود. این گونه حرکت ها واقعا باید حمایت بشه
-- اختر ، Apr 17, 2008ملت ها همیشه دوستی خواستند ولی دولت ها اغلب ملت ها را به جون هم انداختند تا تفرقه بیندازند و حکومت کنند.
ممنون از آقای علوی عزیز و آقای بهبهانی