خانه > حسین علوی > گفت و گو > «احمدینژاد به نومحافظهکاران آمریکا کمک میکند» | |||
«احمدینژاد به نومحافظهکاران آمریکا کمک میکند»حسین علویبلندپایهترین مقامهای سیاسی و نظامی آمریکا در عراق در گزارش خود به کنگره، از احتمال پیچیدهتر شدن وضعیت عراق و ضرورت تعویق خروج نیروهای نظامی در آینده سخن گفتند. دکتر منصور فرهنگ، استاد دانشگاه در آمریکا و کارشناس مسایل خاورمیانه درباره جزییات این گزارش و طرح مجدد نقش ایران در عراق به رادیو زمانه میگوید:
آخرین باری که سفیر آمریکا، آقای رایان کراکر و فرمانده نیروهای زمینی آمریکا در عراق، ژنرال پترایس جلوی مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به سوالات اعضای کنگره پاسخ دادند؛ حدود سه ماه قبل بود که گفتند تقلیل نیروهای نظامی آمریکا بطور منظم ادامه خواهد یافت و معتقد بودند که تا سال آینده یعنی تا پایان سال ۲۰۰۸، تعداد نیروهای نظامی آمریکا، کاهش قابل توجهی خواهد یافت. این گزارش امروز درواقع تغییر موضع پیشین آنها بود. گفتند که تا ماه ژوییه، آن تعداد اضافه نیروهای امریکایی، حدود ۳۰ هزارنیروهایی که یک سال، یک سال و نیم قبل اضافه شده بود؛ به آمریکابرگردانده میشوند. ولی بیش از ۱۴۰ هزار سرباز آمریکایی در آنجا خواهند ماند و هیچ پیشبینی هم نکردند که اینها تا کی خواهند ماند. بزرگترین سوال و جوابی که بین سناتورها و این دو نفر وجود داشت این بود که به هرحال، این نقطه پایانی کجاست و ما از کی شروع میکنیم که نیروهای خودمان را از عراق بیرون بیاوریم? و پاسخی که به آنها داده میشد این بود که بستگی به شرایط دارد و چون آن شرایط در آینده تعیین میشود، ما الان نمیتوانیم بههیچوجه برنامهای برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق بدهیم. نکته مهمی هم که بعضی از سناتورها به آن اشاره کردند این بود که تعداد آمریکاییها، فقط ۱۴۰ هزار نیروی آمریکایی که یونیفورم آمریکایی میپوشند، نیست؛ بلکه تعدادشان بیش از ۱۶۰ هزار نفر هستند. افرادی هم هستند که درواقع مثل نیرو هستند. اینها سرباز آمریکایی نیستند، ولی از آمریکا حقوق میگیرند و کارهای امنیتی و نظامی در عراق میکنند که تعداد آنها هم بههیچوجه کم نشده است. نکته دیگری که در گزارش به کنگره جلب توجه میکند؛ تمرکز روی نقش ایران و اظهار نگرانی نسبت به این نقش است. این در حالی هست که بخش عمدهای از دموکراتها و بهویژه باراک اوباما بر ضرورت مذاکره با ایران برای تامین ثبات در عراق اشاره دارند. شما در مجموع در گزارشاتی که به کنگره ارایه شده، این اظهار نگرانیها را در چه سطحی ارزیابی میکنید؟ گزارشاتی که به کنگره ارایه شده و در مقالات و مصاحبههایی که سیاستمداران دست راستی آمریکایی در هفتههای اخیر انجام دادند، این خیلی روشن است که نقش ایران را در عراق به آن حدی مخرب جلوه بدهند که پایان دادن به عملیات نظامی در عراق، باید با مهار کردن نفوذ ایران در عراق توام باشد. یعنی اینطور القا بکنند که صلح و ثبات در عراق نیاز به جلوگیری از فعالیتهای ایران در عراق دارد، حتی اگر این اقدام نیاز به درگیری نظامی با ایران داشته باشد. این امر بهطور روشن از طرف نومحافظهکاران، خصوصاً کسانیکه با دست راستیترین جناح سیاسی اسراییل همراهی و هماهنگی دارند، دنبال میشود. مثل سناتور جوزی لیبرمن که دیروز مقالهای در والاستریت ژورنال نوشته بود و دقیقاً روی این نکته تاکید میکرد. باز حتی در اینباره تا جایی پیش میروند که میگویند ایران با القاعده همکاری میکند و رهبران القاعده که تحت حمایت جمهوری اسلامیهستند، عملیات حامیان خودشان را در عراق، از ایران رهبری و هدایت میکنند که البته کوچکترین دلیل و مدرکی برای این امر وجود ندارد. ولی از نظر آماده کردن افکار عمومی برای اقدام علیه ایران، این ارتباط دادن القاعده به ایران و ارتباط دادن بیثباتی و خشونت در عراق، زمینههایی است برای آماده کردن افکار عمومی که اگر بخواهند روزی علیه ایران دست به اقدام نظامی بزنند، آماده باشند. برجسته شدن نقش ایران در ارتباط با بحران عراق از یک طرف همزمان است با بالاگرفتن مناقشه هستهای ایران و اینکه احتمالات جدیدی مطرح شده مبنی بر اینکه ایران دست به فعالیتهای جدیدی زده. درعین حال از هر دوطرف بر مساله مذاکره هم تاکید میشود. در چنین فضایی چقدر امکان برای اینکه واقعاً روندی برای گفتگو و مذاکره باز بشود، وجود دارد؟ دولت عراق رابطهاش با ایران نسبتاً حسنه است. تاکنون از طرف آقای نوری المالکی هیچ انتقادی نسبت به ایران وجود نداشته که بخواهد به ایران اتهام بزند که در آنجا باعث اخلال و خشونت است. بنابراین ادعاهایی که آمریکاییها علیه ایران میکنند بههیچوجه مورد تایید دولت عراق نیست. چون به هرحال خود آمریکاییها این دولت را به روی کار آوردند. بنابراین دولت عراق از ایران دعوت کرده که برای مشکلات مرزی و بهطور کلی مسایل مختلفی که ایران در عراق نفوذ دارد، مذاکره بکنند. نکته خیلی جالب اینکه دیروز سخنگوی وزارت خارجه ایران برای اولین بار حمله به منطقه سبز در عراق را که مرکز تمام نهادها و حتی خانههای مسکونی رهبران عراق و رهبران آمریکاست محکوم کرد و این نشان داد که دولت ایران از دولت مالکی حمایت میکند و بههیچوجه نمیخواهد دست به اقدامی بزند که دولت مالکی تضعیف بشود. دیگر آنکه با خواست خود دولت مالکی، دیگر تمام خبرگزاریها و از جمله روزنامههای آمریکایی اعلام کردند که ایران، در پایان دادن به درگیریهای گروههای شیعه در بصره نقش سازندهای ایفا کرد. یعنی ایران بود که میانجی حل و فصل این دعوای نظامی شده بود. وقتی عراق دعوت میکند، این وزارتخانهی آمریکاست که چارهای ندارد و آقای رایان کراکر که در آنجا هست میگوید ما هم حاضریم در این مذاکرات شرکت بکنیم. ولی این مذاکرات فقط و فقط محدود به مسایل امنیت در عراق است و هیچ موضوع دیگری نمیتواند مطرح شود. بنابراین مذاکره با ایران به معنای اختلاف دوجانبه از جمله مساله هستهای ایران نیست. ولی نکتهای که شما در رابطه با اعلام بهکار انداختن ۶۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ دیگر در ایران از طرف آقای احمدینژاد و جشن گرفتن و تبلیغات عنوان کردید، این نکته بسیار جالبی است. به این شکل که از روز اول انقلاب ایران، مرتجعترین عناصر حاکم در ایران و مرتجعترین عناصر حاکم در دستگاه سیاست آمریکا، با هم هماهنگی تاکتیکی و هماهنگی منافع کوتاه مدت داشتند. همانطور که گروگانگیری در ایران نقش بسیار مهمی بازی کرد و به ارتجاعیترین عناصر در ایران اجازه داد که نیروهای چپ و لیبرال را از صحنه سیاست ایران حذف بکنند؛ در آمریکا هم به دست راستیترین جناح جمهوریخواه مثل رونالد ریگان اجازه داد که بیاید و موفق بشود. امروز هم آن عناصر دست راستی و نومحافظهکاران که میخواهند ایران را یک کشور مخرب و خطرناک جلوه بدهند، بهترین دوستشان، احمدینژاد و رهبران نماز جمعه ایران هستند که با شعارهای توخالی و پوک خودشان که هیچ ارتباطی با منافع ایران، با رفاه و امنیت جامعه ایران ندارد، میآیند زمینهساز ادعاهای دست راستها میشوند. یعنی آقای لیبرمن برای اثبات موضع خودش از احمدینژاد نقل قول میکند و احمدینژاد در ایران برای رقابت با رقبای خودش یا بهطور کلی برای جنجالآفرینی، سخنرانیها و حرفهایی راجع به برنامه هستهای ایران میزند که اینها فقط و فقط میتواند وسیلهای در دست دست راستیهای امریکایی باشد. این هم واقعاً از آن فجایع بزرگی است که نسبت به مردم و جامعه ما میشود. جنگ ایران و عراق، بزرگترین یاریرسان دست راستیهای دنیای غرب بود که توانستند به هر دو طرف اسلحههای زیادی بفروشند و این جنگ فرسایشی را هشت سال ادامه بدهند. امروز هم ما متاسفانه در چنین شرایطی قرار داریم که احمدینژاد و لیبرمن به همدیگر نیاز پیدا کردند و برای اثبات مواضعشان از همدیگر نقل قول میکنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
In his resent interview with CNN, Maleki was silent when the reporter accused Iran almost in the same way as the Bush-administration does. Maleki seemed to, tacitly, agree that Iran has a destructive role in Iraq. I would like very much to know if I've understood the situation correctly. Please answer
-- بدون نام ، Apr 11, 2008آقای فرهنگ! "فروش اسلحه" آمریکا به جمهوری اسلامی کجا و آن میلیاردها دلار اسلحه ای که شاه از آمریکا می خرید کجا ! شما که سفیر شاه بودید فکر نمی کردید آن خریدها هم ممکن است یاری رسان دست راستی های آمریکا باشد؟
-- بدون نام ، Apr 11, 2008هم اکنون که اواخر دوره بوش است همه میخواهند تمام بدبختیهای آمریکا را به او نسبت بدهند و در آینده نیز او را شرور و جنگ افروز میخوانند و حتی شاید روزی او را محاکمه نیز کنند.
-- بدون نام ، Apr 12, 2008باید آماده بود چون رکود پیدا و بیشتر پنهان آمریکا کشورهای دیگر همراه با اقتصاد آمریکا را به سرعت طی خواهد کرد.
در نهایت این اقتصاد است که سیاست را تایین میکند.
شاید ایران مناسبترین دوست آمریکا شود.
Tanha rahe Solhe Mideleast Mozakere ba Iran ast.in ra tamame nokhbegane Siasy va Agahane ahle nazar midanand va pishnahad mikonan,monteha bayad did ke che kesani as rabete mojadade Amrika va iran sarar mibinand,yani Israeal va Arabestan.in ast ke mikhhand ozae Mideleast hamchenan bohrani bashad
-- Ahmad, Alman ، Apr 13, 2008-------------------------------
دوست گرامی
لطفاً نظرات خود را به خط فارسی بنویسید
زمانه