تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفتگو با دکتر هادی زمانی در باره سخنان نوروزی احمدی نژاد

پرداخت نقدی یارانه‌ها: اصلاح ساختار یا خریدن رأی؟

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

Download it Here!

محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور اسلامی ایران، در سخنان نوروزی‌ خود از یک اتفاق مهم در اقتصاد کشور که در پیش است، خبر داد. روزنامه‌های طرفدار دولت، از طرح «معجزه‌گر اقتصادی» و «تحول بزرگ» خبر دادند. ظاهراً پیش‌درآمد و یا مهم‌ترین قسمت این معجزه‌ی اقتصادی اعلام شده، پرداخت نقدی یارانه‌ها به مردم است. در مورد این طرح از دکتر هادی زمانی، کارشناس و استاد اقتصاد مقیم لندن پرسیدم.


دکتر هادی زمانی، کارشناس و استاد اقتصاد مقیم لندن

خبرگزاری‌ها اعلام‌ کرده‌اند که دولت، قصد دارد پرداخت نقدی یارانه‌ها را شروع کند و این در حقیقت به عنوان همان طرح بزرگ اقتصادی که آقای احمدی‌نژاد رییس‌جمهور در‌ آغاز سال نو اعلام کردند، محسوب می‌شود. این پرداخت نقدی چه تأثیری می‌تواند در وضعیت اقتصادی و به ویژه مسأله‌ی تورم که رسماً اعلام شده در حال حاضر بالای ۱۸ درصد است، داشته باشد؟

مسأله‌ی یارانه‌ها یکی از مشکلات بسیار بسیار جدی و ساختاری اقتصاد ایران است. به صورتی که قیمت‌ها منعکس‌کننده‌ی هزینه‌ی واقعی تولید و مصرف نیستند. این باعث می‌شود که مقدار زیادی از منابع اقتصادی کشور به هدر رود و دارای تأثیرهای سوئی در درآمد است و همین‌طور موجب پیدایش الگوهای غیر بهینه‌ی مصرف و تولید می‌شود.

یعنی در حقیقت کشور نمی‌تواند تصمیم بگیرد چه کالایی را به چه مقدار مصرف کند که درست باشد و در تولید کالاها، چه کالاهایی را و با چه قیمتی تولید کند. در نتیجه اکثر تصمیمات اقتصادی، نادرست از آب در می‌آید.

حل این مسأله، یعنی رفع حذف یارانه‌ها تا حد ممکن و عقلایی کردن ساختار آن‌ها یکی از ضرورت‌های جدی اقتصاد ایران است. در نتیجه اقدام دولت در این جهت که این یارانه‌ها را حذف و ساختار آن‌ها را عقلایی کند، یک اقدام بسیار درستی است که باید از آن پشتیبانی کرد؛ اما مشروط بر این‌که این کار درست انجام بگیرد.

یعنی یک کار را هر چه قدر هم هدفش درست و خوب باشد، اگر شما بد انجام بدهید، ممکن است کارها را بدتر کند و مشکلات بیشتری به وجود بیاورد.

در مورد این اقدام اخیری که دولت آقای احمدی‌نژاد اتخاذ کرده، گر چه هدف درست است، ولی شواهد و قرائن حاکی از این است که ایشان روش مناسب و سنجیده‌ای را برای انجام این پروژه اتخاذ نکرده است.

برای مثال وقتی که این سیاست حذف یارانه‌ها، گر چه یک سیاست درستی است، ولی طبیعتاً دارای یک پیامدهای تورمی خواهد بود و موجب تشدید تورم خواهد شد.

در نتیجه دولت موقعی که اقدام در این جهت می‌کند و پا در این جهت به پیش می‌گذارد، باید در زمینه‌های دیگر اقتصاد، گام‌های تورمی بر ندارد. در غیر این صورت، تورم مهارش از کنترل خارج می‌شود و خیلی راحت می‌تواند به مرزهای ۴۰-۳۰ درصد برسد.

دولت اعلام کرده که این یارانه‌ها را اگر چه به صورت اختصاص سوبسید به کالاها حذف می‌کند، ولی معادل آن را به صورت نقد در ابتدای امر به حساب همه‌ی افراد واریز می‌کند و بعداً افراد دارای درآمد بالا به تدریج حذف خواهند شد. این پرداخت نقدی یارانه‌ها چه تأثیری خواهد داشت؟

خب این هم تأثیر تورمی خواهد داشت. منتها صحبت من این است که چون در بقیه‌ی قسمت‌های اقتصاد پول نفت را تزریق کرده و تورم خیلی شدید است، این سیاست را در بستر مناسبی الان انجام نمی‌دهد. دولت انضباط مالی تا به حال نداشته؛ موجب تشدید تورم شده و الان این گام را که شروع کرده، در یک بستر نامناسبی دارد آغاز می‌کند.

علاوه بر این، این نسنجیده است که دولت یک سری سوبسیدها را که الان دارد صحبت می‌کند حذف کند، اما هم‌زمان نرخ بهره‌ی بانکی را پایین بیاورد. پایین آوردن نرخ بهره، در حقیقت یک نوع سوبسید است به کسانی که از این بهره‌ها استفاده می‌کنند و دارای اثرات تورمی است.

صحبت من این است که در عین حالی که این سیاست درست و هدف آن درست است، ولی نحوه‌ی اجرا غلط است و شواهد متعددی وجود دارد که می‌گوید این سیاست دارد غلط اجرا می‌شود.

به خاطر این اجرای غلط،‌ به نظر من این احتمال وجود دارد که تورم در سال آینده بسیار تشدید شود و احتمال قابل ملاحظه‌ای دارد که از مرز ۳۰ درصد هم بگذرد.

یک مسأله‌ی دیگری هم که باید به آن توجه کنید، این است که این نگرانی وجود دارد که هدف واقعی دولت در حقیقت اصلاح ساختار یارانه‌ها نباشد. شاید این نگرانی وجود داشته باشد که دولت سعی می‌کند که پشت این سیاست درست،‌ مخفی شود؛ ولی هدفش یک هدف سیاسی‌ است.

این معنا که پول بین مردم تقسیم کند تا پشتیبانی و حمایت سیاسی آن‌ها را جلب کند و بخرد. با توجه به انتخابات آینده ریاست جمهوری که در پیش داریم، این نگرانی هم وجود دارد.

در مجموع صحبتم را اگر بخواهم خلاصه کنم، این است که خود سیاست که در این جهت قدم برداشته‌اند، هدف درست است؛ نحوه‌ی اجرا غلط است و این نگرانی هم وجود دارد که کل مسأله به یک برنامه‌ی هیجان‌آمیز سیاسی برای جلب حمایت مردم تنزل پیدا کند.

همان طور که اشاره کردید، این مسأله‌ی توزیع مستقیم پول یک مسأله‌ای بوده که از ابتدای ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد که وعده‌ی آوردن پول نفت بر سر سفره‌ی مردم را داده بودند، مطرح می‌شده و به عنوان انتقاد از ایشان که چرا چنین اتفاقی نیفتاده. اکنون وزیر اقتصاد و دارایی مطرح کرده که این نحوه‌ی پرداخت نقدی یارانه‌ها می‌تواند به رونق اقتصادی و رشد سرمایه‌گذاری جدید کمک کند. آیا این دو مسأله از لحاظ اقتصادی به هم ارتباط مستقیم دارند؟

اگر درست انجام شوند، می‌توانند ارتباط داشته باشند؛ مشروط بر این‌که فشار تورمی این سیاست را کنترل کنند؛ مشروط بر این‌که دولت در بقیه بخش‌ها انضباط مالی داشته باشد و بیش از حد لازم پول در بدنه‌ی اقتصاد تزریق نکند؛ مشروط بر این‌که دولت سیاست اصلاحی را در بقیه‌ی عرصه‌های اقتصادی داشته باشد.

فایده‌ای ندارد شما قیمت‌ها را بهینه کنید، قیمت‌ها را طوری کنید که بیان‌کننده‌ی هزینه باشد ولی در بقیه‌ی بخش‌های اقتصاد شرایط مناسب را برای سرمایه‌گذاری برای بهبود عرضه بوجود نیاورید.

فایده‌ای نخواهد داشت که قیمت‌ها را درست کنید، ولی در زمینه‌ی تولیدات ثبات سرمایه‌گذاری را بوجود نیاورید و کاری کنید که سرمایه‌گذاری فرار کند. نکته‌ای که من می‌گویم این است که در عین حالی که سیاست درست است، ولی نحوه‌ی اجرای آن پر از تضادهای متعدد در زمینه‌ی تقاضا و عرضه است.

همچنین در زمینه‌ی مالی و سیاست‌های پولی. کلا سیاست‌گذاری‌های دولت پر از تناقض‌هایی بسیار متعددی‌ است. در چنین بستری احتمال این‌که این سیاست نتیجه‌ی مطلوب را بدهد، ضعیف است و احتمالاً موجب تشدید یک موج تورمی خواهد شد؛ بدون این‌که آن پیامدهای مطلوب خودش را به همراه بیاورد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)