خانه > حسین علوی > مسایل ایران > «رفراندوم جمهوری اسلامی، فقط یک نام بود» | |||
«رفراندوم جمهوری اسلامی، فقط یک نام بود»حسین علویدوازدهم فروردین ماه، بیستونهمین سالگرد رفراندوم جمهوری اسلامی در ایران بود. رویدادهای انقلاب و چگونگی شکلگیری و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و از جمله رفراندوم فروردین ماه سال ۵۸ موضوع تحلیل ها و ارزیابیهای گستردهای در جامعهی سیاسی ایران، بهویژه طی یک دههی اخیر بوده است. به همین مناسبت گفتوگویی داشتم با دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسایل سیاسی در تهران. ابتدا این مساله را با او در میان گذاشتم که برگزاری رفراندوم، بعد از وقوع انقلاب و تغییر نظام حاکم در ایران، اساساً از چه ضرورت سیاسی و حقوقی برخورد بود؟ و اکنون پس از گذشت ۲۹ سال چه ارزیابیای دربارهی آن میتوان ارایه کرد؟
ببینید سوال این است که آیا اساساً ضرورت دارد که مردم بیایند پای صندوقهای رای و بگویند ما با تغییر نظام شاهنشاهی موافق هستیم یا نه؟ آیا اصلا چنین چیزی ضرورت دارد؟ آیا غیر از این هست که مردم ظرف قریب به یکسال قبل از آن با پای خودشان این رای را داده بودند؟ یعنی با شرکت خودشان در راهپیماییها، در تظاهرات، حالا چه آنهایی که شهید شده بودند، کشته شده بودند و زخمی شده بودند. خب مردم که آمده بودند. وقتی سه میلیون، چهارمیلیون نفر در میدان شهیاد آن موقع، میدان آزادی فعلی، جمع میشوند و در حقیقت قطعنامهی راهپیمایی را یکصدا تایید میکنند، آیا اینها به معنای مشروعیت برای این نظام جدید نیست؟ و چه ضرورتی دارد که این رفراندوم انجام بشود؟ همان موقع هم بودند کسانی که در رهبری انقلاب بودند، حالا چه روحانی چه غیرروحانی، و خیلی با اینکه رفراندوم برگزار بشود، موافق نبودند. باز هم من تاکید کنم به این معنا که در واقع ضرورتی برایش نمیدیدند. آقای زیباکلام، اینجا یک نکتهی دیگری هم مطرح هست که برخی از تحلیلگران اشاره میکنند. و آن این است که با رفراندوم جمهوری اسلامی ایران، در حقیقت فقط رفراندوم تغییر نظام صورت نگرفت، بلکه به نوعی هویت نظام آینده، یعنی جمهوری اسلامی نیز، که تعیین آن میتوانست از وظایف مجلس موسسان باشد، با رفراندوم انجام شد و این مساله ای مورد پرسش است. من وارد این مساله هم میشوم. فقط بحث این نبود که مردم بیایند بگویند که ما همه با سقوط رژیم شاه موافق هستیم. این به اصطلاح یک بُعد قضیه بود.
بُعد دیگر قضیه این بود که بسیار خب، ما رژیم شاه را، رژیم سلطنتی را، رژیم مشروطهی سلطنتی را واژگون کردیم، کنار گذاشتیم. منتها سوالی که مطرح میشود این است که خب چی جایش میخواهیم بیاوریم، بدیل آن چه هست؟ آیا ما میخواهیم فیالمثل نظام همچنان سلطنتی باقی بماند و مثلاً شاه عوض بشود یا اینکه نه، ما میخواهیم این نظام جمهوری باشد؟ آیا وقتی میخواهیم جمهوری باشد، میخواهیم یک جمهوری سکولار باشد، یک جمهوری لائیک باشد یا اینکه نه، ما میخواهیم یک جمهوری باشد که دربرگیرندهی فرامین و احکام شریعت باشد؟ خب حالا اگر میخواهیم حکومت اسلامی و قوانین اسلامی بر کشور حاکم باشد، آیا نظام اسلامی ما قرار است مثل پاکستان باشد، مثل لیبی باشد، مثل عربستان باشد یا سایر حکومتهایی که خود را مسلمان میدانند؟ یعنی ما آنها را فیالواقع به لحاظ رعایت دموکراسی، آزادی، حقوق مردم، رژیمهای موجهای نمیدانستیم. ببینید، اینجا یک سوال دیگر مطرح است. بحث بر سر ضرورت تعیین هویت نظام نیست. این ضرورت را فکر کنم که همه قبول داشته باشند که وقتی یک نظام سیاسی تغییر می کند، باید هویت و محتوای نظام بعدی روشن بشود. ولی بحث سر این است که آیا این هویت و این محتوا را میشود در یک رفراندوم و فقط با یک نام تعیین کرد، یا اینکه تعیین این هویت از وظایف مجلس موسسان است؟ شما کاملا درست میگویید. آنچه در ۲۹ سال پیش به رفراندوم گذاشته شد، در واقع این بود که ای مردم آیا شما با ایجاد یک جمهوری که براساس قوانین شرعی باشد، براساس قوانین اسلامی باشد و در عین حال تفاوت بارزش با رژیمهای اسلامی دیگر چه در گذشته و چه در جوامع دیگر بر این باشد که این نظام یک نظام آزادیخواه و آزادیطلب است موافقید؟ یعنی نظامی که در حقیقت درست نقطهی مقابل حکومت شاه هست. حکومتی که با اختناق حاکم بوده، زندانهایش پر از زندانی سیاسی بودند، حکومتی که شکنجه میکرده، حکومتی که انتخابات آزاد برگزار نمیکرده و حکومتی که آزادی را از مردم دریغ می کرده است. بنابراین اینها را هم ما میخواستیم. ولی آقای زیبا کلام، توضیح محتوای نظام، با تدوین قانون اساسی امکانپذیر است، نه با رفراندوم حول یک نام. بله، همینجور است. دقیقاً اینجوری است. منتها گفتم، رفراندوم فقط و فقط آن شکل کلی را ترسیم میکرد. اینکه محتوای این نظام اسلامی، این جمهوری اسلامی چه باشد و آن آزادیهای مدنی، آن خواستهای سیاسی را چگونه تحقق ببخشد، اینها بعداً باید توسط قانون اساسی تعریف میشد و نه صرفاً با یک رفراندومی که حول اسم باشد. یعنی به عبارت دیگر رفراندوم، قالب را تعریف میکرد که جمهوری اسلامی بود، ولی محتوای این قالب را که هم اسلامیت داشته باشد و هم دموکراتیک باشد، این را آنوقت در مراحل بعدی، قانون اساسی تعریف میکرد. همچنان که اینجوری هم شد. بعد از ۱۲ فروردین ۵۸ که رفراندوم صورت گرفت، مرحوم امام خمینی بلافاصله رفتند به سراغ تدوین قانون اساسی و از عدهای از حقوقدانان که برخیشان هنوز زنده هستند، مثل آقای دکتر ناصر کاتوزیان، خود آقای ابوالحسن بنیصدر و نیز مرحوم شهید بهشتی، و از اینها خواستند که بنشینند و حالا آن محتوا را که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باشد، تعریف بکنند. آقای زیباکلام، اکنون بعد از ۲۹سال که از رفراندوم جمهوری اسلامی ایران میگذرد، آیا جامعه سیاسی و جامعه روشنفکری ایران، زمانی که دارد با اتکا به تجربه گذشته و برای آینده فکر میکند، آیا نوع نظام یعنی محتوای یک نظام را که بههرحال به نوعی در اسم آن نظام هم جایگزین میشود، میتوان با یک رفراندوم تعیین کرد؟ یعنی آیا رفراندوم میتواند در آینده برای ایران، یک نمونه باشد؟ ببینید، اگر شما مقصودتان این هست که برگزاری آن رفراندوم و نامگذاری جمهوری اسلامی، آیا دیگر کار را تمام میکرد؟ پاسخ این است که خیر. من حتا یک قدم هم می آیم جلوتر. میگویم نه تنها رفراندوم جمهوری اسلامی در ۲۹ سال پیش، تعیینکننده این نبود که آیندهی این نظام چه باشد، بلکه حتا سال بعدش که قانون اساسی هم تنظیم شد و به رفراندوم گذشته شد، آن هم لزوماً به این معنا نیست که چون اسمش جمهوری اسلامی هست، چون قانون اساسیاش صحبت از آزادی مردم میکند و غیره، پس بنابراین در عمل هم آنچه که ما امروز داریم کاملاٌ دموکراتیک هست و اینها. اصلاً و ابداً. آنچه من میخواهم بگویم این است که آن رفراندوم فقط یک نام بود، فقط قالب بود، پوسته بود و محتوایش را قانون اساسی تعیین میکرد. اما آنچه در عمل بهوجود میآید، محصول تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران است. اصلاً اساس انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی برای تحقق آزادی، برای تحقق دموکراسی، برای اینکه قانون بر مملکت حاکم بشود و نه ارادهی حکومت و رهبران کشور بود. وگرنه مردم که دعوای شخصی با رژیم شاه نداشتند. آنچه مسلم است میزان آزادی های دموکراتیک امروز در جامعهی ایران بهمراتب بیشتر از آن چیزیست که در زمان محمدرضا پهلوی بود. ولی آیا این کافی هست؟ اصلاً و ابداً.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
یک کار جالبی که تلوزیون در روز 12 فروردین انجام داد و خودشون رو بی آبرو کرد این بود که نحوه رأی گیری در این رفراندوم تقلبی رو به ما نسل جوان که هیچکدوم از این حوادث را ندیده و نه حتی شنیده بودیم نشون داد.به نظرم به جای اینکه آقایان روشنفکر بیایند قلمبه،سلمبه حرف بزنند، بیان بگن که این نمایش چطور برگذار شد.تا حالا این همه درباره 12 فروردین صحبت شده این تأثیری را که تلوزیون با باز پخش این فیلم نشون داده نداشته.اینکه چطور دو برگه ی سبز به نشانه قبول حکمیت جمهوری اسلامی و قرمز به نشانه ی نفی سلطنت به رای دهندگان دادند و با توجه به اینکه پر واضح بود در آن شرایطی که چهارماه بعد از پیروزی انقلاب و آن اعدامها و آن جو خفقان آور هیچ آدم احمقی نمی اومد با انداختن برگه قرمز در حضور اون همه بسیجی و آخوند برای خودش دردسر بخره؛اوصلاً یکی از شاخصهای رای گیری عادلانه محفوظ بودن تفکر رای دهنده است،علاوه بر آن نشان دادن عده ای از بانوانی که از لحاظ پوشش دارای آزادی بودند و در مصاحبه با مجری تلوزیون هدفشون را از دادن رای به جمهوری اسلامی بدست اوردن عدالت و آزادی خواندند،اینرا مقایسه کنید با صحنه ای که امروز تو توچال دیدم که چطور دو دختر به جرم بودن با دست پسراشون برای رهائی از دستان دژخیمان رژیم التماس و گریه میکردند.کمدی تلخیه این جمهوری اسلامی مانند اسمش.
-- فؤاد ، Apr 5, 2008درود بر شما.اصلا جمهوری اسلامی معنی و مفهومی ندارد.جمع نقیضین باطل است.بحث چه چیزی را می کنید؟! ملت ما 30سال است این تناقض را نفهمیدند.ما بعد از 2500سال پادشاهی به قرون وسطی رسیدیم!!! جمهوری با چیزی قابل جمع نیست. جامعه گوسفندی لایق حکومت گرگان است.(برتراند راسل)
-- حبیب ، Apr 5, 2008خیال بحث با آقای زیبا کلام را ندارم ولی شرم نمی کنند که می گویند : "آنچه مسلم است میزان آزادیهای دموکراتیک امروز در جامعه ایران به مراتب بیشتر از آن چیزی است که در زمان محمد رضا پهلوی بود " ؟ کشوری که روشنفکری ریاکار چون ایشان داشته باشد لایق همین حکومت اسلامی است .
-- منوچهر ، Apr 5, 2008شاید منظور ایشان آتش زدن سفارتخانه های غربی است. خب آن زمان چنین چیزهایی اصلا وجود نداشت.
-- علی ، Apr 5, 2008امیدوارم حداقل آقای زیبا کلام با این مصاحبه مدت کارشان در جمهوری شان را تمدید کرده باشند.
والا بزودی ایشان هم مقیم خارج میشوند و این افاضات و مغلطه کاری های شان را فراموش میفرمایند.
این مصاحبه مصداق کامل
خط غلط , املاء غلط , انشاء غلط است .
مولانا میفرماید:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد - صد حجاب از دل بسوی دیده شد .
-- بردیا ، Apr 6, 2008" تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد "
-- مجید ، Apr 6, 2008از رادیو زمانه سپاسگذارم که با طرح پرسش های درست، نگرش، شیوه ی اندیشه و باور آقای زیبا کلام درباره ی انقلاب را به خوانندگان خود نشان داده است.
خدمت آقای زیبا کلام عرض می کنم که شاید کلام زیبایی داشته باشید اما به هیچ روی اندیشه ی زیبایی ندارید.
آخر پدر من! اگر از صندوق رای "جمهوری دموکراتیک" بیرون می آمد که دیگر ملا نمی توانست قانون گزار شود! چطور مدعی می شوید که رفراندوم تاثیری بر ادامه ی کار و تعیین محتوای حکومت بعدی نداشته است؟ آیا متوجه نیستید چه می گویید یا سعی می کنید در کلام زیبا، واقعیت را واژگونه نشان بدهید؟ متاسفم! جدا متاسفم! کمی فکر کنید بابا جان! سن و سالی از شما گذشته است دیگر! آخر تا کی باید از این "بی اندیشگی" خنده زار دنیا باشیم؟
چقدر بی مسئولیتی نسب به گذشته و آینده در کلام زیبایتان می بینم!
به آفای زیبا کلام پیشنهاد می کنم که در باره انقلاب فرهنگی و سرنوشت هزاران دانشجو و معلم و استاد (اخراجی- زندانی-اعدامی-تبعیدی) و نقش ناچیز خود در آن فاجعه هم سخن بگویند
-- بدون نام ، Apr 6, 2008بي گمان دكتر زيبا كلام يكي از روشنفكران فهيم كشور ماست !
-- مازيار ، Apr 6, 2008اما من در هيچ يك از نوشته ها و مصاحبه هاي
ايشان نديدم كه راهي براي برون رفت از اين
موقعيت اسف باري كه در آن قرار گرفتيم ارائه كنند .
ديگرنبايد زمان را براي صدور مانيفست و نقدهاي ديالكتيك و ريشه شناسي انقلا بها و... هدر داد !
تجربه ي اين سالها خصوصا سال 76 تا 80
به همه ي ما ثابت كرد كه اين نظام استبدادي
اصلاح ناپذير است !
پس اين گونه مصاحبه ها نه تنها دردي دوا نمي كند بلكه بر خفقان حاكم بيشتر دامن مي زند !
وقتي با يك انقلاب وارد اين جهنم شديم تنها با يك انقلاب مي توانيم از آن رها شويم !
اين بار ديگر اشتباهات مشروطه و سال 57 را نبايد تكرار كرد !
بايد قيام كرد براي آزادي !!!