خانه > حسین علوی > گفت و گو > در شهرهای کوچک بالا، در شهرهای بزرگ پایین | |||
در شهرهای کوچک بالا، در شهرهای بزرگ پایینحسین علوییکروز پس از برگزاری انتخابات مجلس هشتم در ایران، ارزیابیها و برآوردهای متفاوتی هم از میزان شرکت مردم و هم از نتایج تاکنونی آن، منتشر شده است. مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور میگوید که بیش از ۶۰ درصد از واجدان شرایط رایدادند، یعنی حدود ۱۰درصد بیش از انتخابات دورهی قبل، در این انتخابات شرکت کردهاند. او اضافه میکند که ۷۱ درصد کاندیداهایی که تاکنون موفق شدهاند حد نصاب ۲۵ درصدی آرا را بهدست آورند، متعلق به فهرستهای اصولگرایانند. اما از سوی دیگر گرایشهای موسوم به اصلاحطلب نیز آمارهای متفاوتی را اعلام میکنند و بر تخلفات انتخاباتی انگشت میگذارند. در گفتوگویی با ماشااله شمسالواعظین، روزنامهنگار در تهران که از نزدیک در جریان برگزاری انتخابات در تهران و شهرستانها و اخبار مربوط به آنها بوده، میخواهم تا ابتدا ارزیابی عمومی خود را از میزان شرکت مردم در این انتخابات برای ما بگوید:
این سوال شما را من به دو بخش تقسیم میکنم. اگر منظورتان شهرها و حوزههای انتخاباتی کوچک باشد، با گزارشهایی که به من رسیده است، نشاندهندهی حضور نسبتا وسیع مردم، بهدلایل کافی و مشخص، مانند دلایل محلی، قومیتی، با انگیزههای رقابت با حریف و از این قضایا بوده و حضور مردم بالا بوده است. یعنی در جایی که آقای احمدینژاد یا جریان بنیادگرا یا اصولگرا انتظار داشته که آراء را کسب کند، اتفاقا در همین شهرهای و حوزههای انتخاباتی کوچک، گزارشهای رسیده حکایت از این دارد که اصلاحطلبان آرای خوبی بهدست آوردهاند و بعضی از آنها به مجلس راه یافتهاند. اما به محض اینکه از دوایر یا حوزههای کوچک انتخاباتی به شهرهای بزرگ حرکت میکنیم، میزان مشارکت مردم در این انتخابات، -من تایید میکنم و مسئولیت این حرفم را بهعهده میگیرم، چون من خودم حضور جدی داشتم در صحنهی نظارت بر انتخابات و حوزههای انتخاباتی، - وقتی میرسیم به شهرهای بزرگ، نسبت مشارکت یا حجم مشارکت مردم کاهش پیدا میکند. به گونهای که وقتی به تهران میرسیم، این نسبت کاملا پایین میآید تا آنجایی که میتوانم بگویم که کم سابقهترین انتخابات از حیث حضور مردم را ما دیروز شاهدش بودیم. من کاری به دوربینهایی که رادیو و تلویزیون کاشته بود در برخی از مساجد تهران ندارم، مثل حسینهی ارشاد، مسجد رسول اعظم و از این قبیل مساجدی که تلویزیونها و خبرنگاران خارجی را در آنجا متمرکز کرده بودند، ندارم. به این دلیل که معلوم هست که آنجا حضور مردم سازمانیافته و گسترده و اینها پشت دوربینها بوده است. من کار دارم با حوزههای انتخاباتی فرعی در کوچه پسکوچهها و محلههای تهران که دیروز شاهدش بودیم که با حضور اندک و محدود مردم مواجه بود، تا آنجا که در یک حوزهی انتخاباتی فقط ۲۵۰ برگهی رای در صندوق ریخته شده بود. بله میشود، الان دیگر میشود ارزیابی کرد که این انتخابات صرفنظر از اعلامیهها و اطلاعیههای رسمی دولتی، حجم مشارکت مردم در مقایسه با دیگر انتخابات گذشته، در شهرهای بزرگ بسیار پایین بوده است. آقای شمس، اساسا عملکرد رسانهها چگونه بود؟ یعنی بیشتر منظور این است که تماس مردم با مسئلهی انتخابات چگونه برقرار میشد و روانشناسی عمومی چگونه بود؟ سوال خوبیست، رسانهای، فنی و حرفهای است که مربوط به حوزهی کاری من هم میشود. ببینید، نوع انتخابات آزاد نیازمند دو مسئله است و دو پیششرط. یکی، وجود احزاب فعال و قدرتمند در کشور. دوم، وجود مطبوعات و رسانههای آزاد و دموکراتیک. کشور ما فاقد این دو خصلت حداقل در این انتخابات و در چند سال اخیر بوده است. نه احزاب قدرتمندی وجود دارند که مردم بتوانند نامزدهای انتخاباتی را از طریق لیستهای حزبی و عملکرد آنها در احزاب و هرمهای حزبی ارزیابی بکنند و سپس اعتماد خودشان را به آنها بسپارند از طریق رایدادن به آنها. نه رسانههای گروهی مستقلی داریم که بتوانند قطببندیهایی ایجاد بکنند در جامعه به نفع این حزب یا این گروه و یا آن جناح، تا بتوانند از طریق ایجاد صفبندیهای سیاسی و اجتماعی، مردم را به سوی صندوقهای رای گسیل بدارند. ما فاقد چنین عناصر دوگانه جدی و مهم و تعیینکننده بودیم. لذا، مردمی که در انتخابات شرکت کردند، در شهرهای بزرگ، با چهرههای ناآشنا، نامعلوم و بعضا کمهویت یا بیهویت از حیث شناسایی پیشینهی این شخصیت، سابقهاش، توانمندیها و کارآمدهای و تحصیلات چهرهها مواجه بودند. لذا، مردم یا به اعتماد نزدیکان خودشان توسل میجستند و به آنها رای میدادند و یا اساسا به دلیل عدم آشنایی با چهرهها، از شرکت کردن در انتخابات خودداری میکردند و یا حداکثر به پارهای از لیستها و تعدادی از اشخاص رای می دادند. شاید به همین دلیل است که میتوانیم از همین الان پیشبینی کنیم که شهرهای بزرگ و بهطور مشخص پایتخت، شاهد مرحلهی دوم انتخابات خواهد بود، بهدلیل شرکت کم مردم و تعداد کمی که توانستهاند، ۲۵ درصد آرای ماخوذه را بهدست بیاورند. به این ترتیب با فضایی که ترسیم کردید، میشود سیمای مجلس آینده را از لحاظ کیفیت و توانایی و همچنین آرایش سیاسی نمایندگان حدس زد. چگونه این وضعیت را میبینید؟ من ارزیابی اولیهام تا دیروز این بود که اساسا رقابت جدی در درون اردوگاه محافظهکاران جریان دارد. یعنی در استودیوم محافظهکاران، که تقسیم شده بودند به سه جناح اصولگرا، محافظهکاران اصلاحطلب و تکنوکراتها. سمبولهایشان هم که معلوم بود: آقای احمدینژاد از اصولگرایان بودند، از تکنوکراتها آقای قالیباف و از محافظهکاران اصلاحطلب هم آقای دکتر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی پیشین. ولی ارزیابی کنونی من با توجه به اینکه مردم نشان دادند، بهویژه در شهرهای کوچک که از سیاستهای اقتصادی دولت احمدینژاد به ستوه آمده بودند، این است که اینها رفتند به حریف آنها رای دادند، به یک اردوی دیگری، یعنی اصلاحطلبان. شاید به همین دلیل باشد که بشود گفت، ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه در شهرهای کوچک تاکنون، تا این ساعت، ۴۴ کرسی مجلس را به دست آوردهاند، شاید ما بتوانیم تاییدش کنیم با توجه به گزارشهای مستقلی که بهدست آوردهایم. در نتیجه، اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد، ترکیب آیندهی مجلس آمیزهای از اصلاحطلبان خواهد بود و محافظهکاران اصلاحطلب یا محافظهکاران تکنوکرات. آنهایی دور خواهند شد از مجلس که یا پیرو دولت احمدینژاد و یا طرفدار اصولگرایان بودند. در نتیجه ما با یک اقلیت نسبتا قابل توجه و قدرتمندی از اصلاحطلبان در مجلس مواجه خواهیم بود که اگر اینها افزوده بشوند بر محافظهکاران اصلاحطلب یا تکنوکراتهای محافظهکار، یک اکثریت نسبی قابل توجهی بهطور ضمنی، یک فراکسیونی تشکیل خواهند داد، برای بهبود اوضاع و کنترل بیشتر دولت احمدینژاد، در مدت باقیماندهی ریاست جمهوری دورهی اول او.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من يه سوال به ذهن كندم! رسيده؟!
-- ميم نقطه ، Mar 17, 2008اگر واقعا اين حكومت دموكرات نيست و اصلا به خواست مردم اهميت نميده و نفرات مورد علاقه ي خودش رو به مجلس فرمايشی؟! ميفرسته
پس دليل مشاركت بالاي عمومي چيه؟پس اقوام و قبيله ها هم لابد فهميدن كه با مشاركت بالا ميتونن توي مجلس نقش داشته باشن اما روشنفكران هنوز بين دموكراتيك بودن يا نبودن شك دارند؟!!!