خانه > حسین علوی > مسایل ایران > با این قانون، انتخابات آزاد ممکن نیست | |||
با این قانون، انتخابات آزاد ممکن نیستحسین علوینگاه به انتخابات از منظر قانون انتخابات در ایران، بحثی است که به ویژه طی هفتههای اخیر بین فعالان و کارشناسان حقوق مدنی و سیاسی در داخل و خارج از کشور داغ بوده است. این مساله را با مهرانگیز کار، حقوقدان و پژوهشگر مقیم آمریکا در میان نهادم:
من به طور کلی باید ابتدا بگویم که با وجود قانون انتخابات در ایران، ما اصلاً نمیتوانیم ادعا کنیم که انتخابات آزاد میتوانیم داشته باشیم. در همه سالهایی که قانون اساسی از تصویب گذشته و بعد هم قانون انتخابات از تصویب گذشته، این مشکل وجود داشته است. منتها در بعضی از سالها که شاید بشود گفت مبنای تاریخی آن از اول شکلگیری انتخابات دوران جمهوری اسلامی هست تا دورانی که اصلاحطلبان روی کار آمدند، بحث بسته بود، مثل همه بحثهای دیگر. و کسی اساساً جرات نداشت و در خودش این حق را نمیدید که وارد این حیطه بشود و درباره آن حرف بزند. حرف و سخن درباره انتخابات، از دوران آقای خاتمی شروع شد. از سال ۱۳۷۶ شروع شد که همه با یک حرکت شگفتانگیز مواجه شدند از طرف مردم ایران و دیدند که حتی در یک نظام بسته انتخاباتی هم، مردم وقتی تصمیم میگیرند حضورشان را تحمیل بکنند بر تصمیمات حکومتی، از همین نظام بسته بیشترین بهرهبرداری و استفاده را میکنند و کردند. مردم ایران علیرغم وجود این نظام انتخاباتی بسته و غیرآزاد، در یک روز ماندنی در تاریخ ایران، روز دوم خرداد ۷۶، بر بسته بودن نظام انتخاباتی ایران غلبه کردند و کوشش کردند این نظام انتخاباتی را لااقل از نظر عملی و اجرایی و نه در تغییر قانون، با حرکت شگفتانگیز خودشان باز بکنند. اکنون فکر میکنید در این انتخابات، آیا یک رویداد غیرمنتظره انتخاباتی ممکن است اتفاق بیفتد که بر همه محدودیتهایی که ایجاد شده، غلبه بکند؟ به ویژه با توجه به اینکه ناظران حقوق بشر در خود ایران مطرح میکنند که تکلیف دو سوم یا بیش از دو سوم کرسیهای مجلس، از قبل روشن شده است؟
چون همانطور که خبرها حکایت میکند، حتی نحوه اجرای این نظام بسته انتخاباتی در انتخابات مجلس هشتم، بستهتر از آن است که بشود به حرکتهای خودجوش مردم برای شکستن سدهایی که در انتخابات وجود دارد، امید بست. و وقتی که مردم قرار میگیرند دربرابر این فرصت خیلی اندک برای رای دادن و از قبل هم دو سوم تعیین شدهاند، حالا به هرصورتی که موضوع سازماندهی شده باشد؛ اختیارات و فرصتهای اینها خیلی محدود است. به نظر من از آن مهمتر این فرصت بسیار کمی است که همین نامزدهای به هر حال تعیین شده یا منصوب شده، میتوانند خودشان را معرفی کنند به مردم. این فرصت، فرصت محدودی است به خصوص با شیوههایی که اتخاذ کردند برای پوسترها و کارهای تبلیغاتی، محدودتر هم شده است. ما که درحال حاضر با مراحلی از انتخابات آمریکا مواجه هستیم، حالا هرچند که اینجا هم دموکراسی مشکلات و موانع خودش را دارد، ولی خیلی برای ما عجیب و غریب است که اسم آنچه را که در ایران میگذرد انتخابات بگذاریم. چون درحال حاضر مردم آمریکا از همه زوایای زندگی کاندیداهایی که در صحنه هستند خبر دارند و پیاپی این خبرها اضافه میشود و مردم روزی که پای صندوق رای میروند به صورت نهایی، دقیقاً میدانند که به آن کاندیدایی که رای میدهند، چه گذشتهای داشته و چه کارهایی در کارنامه سیاسی و یا حتی بعضی وقتها در کارنامه شخصی او وجود دارد. درحالیکه این شانس برای ملت ایران به هیچوجه وجود ندارد. بخشی که کاملاً ساماندهی شده به سمت صندوقهای رای میروند، صرف نظر از اینکه آن افراد کاندیدا چه پیشینهای دارند، فقط برای اینکه هم گروه یا هم پیوند با منافعی که به دست میآورند هستند، به آنها رای می دهند. بخشی هم که اساساً برای مردم ناشناس هستند. و از آن بدتر این است که بخش بزرگی از جمعیت ایران اصلاً کاندیدا ندارد. و کاندیداهای آن بخش بزرگ اساساً نمیروند خودشان را معرفی بکنند. برای اینکه میدانند حق معرفی خودشان را ندارند. اینهایی که وارد صحنه میشوند و خودشان را به عنوان نامزد انتخاباتی معرفی میکنند، کسانی هستند که در خودشان ظرفیت التزام عملی به ولایت فقیه و پیشینه خودشان را میبینند. والا کسانی که نسبت به این نظام سیاسی انتقاد دارند و اساساً معتقد به جدایی دین از سیاست هستند، اینها مطلقاً وارد صحنه نمیشوند و به همین دلیل است که یک بخشی از جمعیت ایران، به لحاظ آنکه اصلاً در این انتخابات کاندیدا ندارد، ساکت و بیاعتنا است و یک بخشی هم که احتمالاً کاندیداهایی دارد دراین انتخابات، بخشی از آن، تکلیفش روشن است و میداند که آن روز میرود و رای میدهد برای اینکه همگروه و هم منافع است و اینها کاملاً از پیش تعیین شده هستند. بخش دیگری هم سردرگم است و خبرها حاکی از آن است که چون شناختی نسبت به موضوع ندارد، نسبت به مساله بسیار مهم انتخابات در کشورش، با بیاعتنایی برخورد میکند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خانم مهرانگیز کار
-- بدون نام ، Mar 17, 2008با سلام.
ممکن است توضیح دهید که منظورتان از"حالا هرچند که اینجا هم دموکراسی مشکلات و موانع خودش را دارد،" چیست؟ انتقاد به دموکراسی آمریکایی دارید، یا آن را تائید نسبی می کنید با حفظ حق انتقاد. لطفا اگر ممکن است نظرتان را در همین ستون کامنت ها بنویسید.
با تشکر/علی صیامی
سر كار خانم مهرانگيز كار عزيز
-- بامداد اميد ، Mar 17, 2008مثل هميشه نظر شما، متين، زيبا،تحليلگرانه وبهره مند از بينشي تاريخي و عميق بود. متاسفم كه بيش از اين از حضور شما بهره نمي بريم.متاسفم كه ديگر وكالت نمي كنيد(وكالت جامه اي بود كه با آنهمه سواد و شجاعت و شرافت بر قامت شما دوخته بود)متاسفم كه ناچار شده ايد در خارج از كشور خودتان اقامت كنيد و متاسفم كه اوضاع اين طوري است كه هست. براي هم نسلان خودم(نسل بربادرفته ي متولد 56 و بعد از آن)، براي همه ي مردم ايران( خصوصا جامعه ي مبارز زنان)، براي كشور عزيزم و براي آيندگان متاسفم.
با اين همه به اميد روز هاي بهتر آينده دست شمارا مي فشارم، به اميد روزي كه فرزندان دشتهاي روشن ايران سرزمين بهتري را بسازند:سرزميني خالي از تحجر ، خشونت و جهل.