خانه > حسین علوی > گفت و گو > گزارش البرادعی، شکست دیپلماسی ایران است | |||
گزارش البرادعی، شکست دیپلماسی ایران استحسن علوی
تازهترین گزارش محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد همکاری ایران با این آژانس، دیروز در اختیار 35 عضو شورای حکام آژانس قرار گرفت. در این گزارش اگرچه بر همکاری بیشتر ایران برای روشن ساختن نقاط ابهام برنامهی هستهای خود تاکید شده؛ اما در عین حال آمده است که این میزان از همکاری برای حصول اطمینان از نداشتن برنامهی تسلیحات اتمی ایران کافی نیست. این گزارش در شرایطی منتشر میشود که شورای امنیت سازمان ملل متحد در آستانهی اجلاس تازهای برای تصویب تحریمهای بیشتر علیه ایران است. دکتر منصور فرهنگ، کارشناس روابط بینالملل و نمایندهی پیشین ایران در سازمان ملل در مورد تاثیر این گزارش بر وضعیت کنونی پروندهی هستهای ایران به رادیو زمانه میگوید:
این گزارش مثل گزارشهای قبلی آژانس، یک جنبهی دو پهلو دارد. از یکسو همکاریهای ایران تایید شده در مواردی که مربوط به فعالیتهای گذشته است و یا حتی بازرسی بطور تلویحی برای تایید حجم و غلظت اورانیوم غنی شده در ایران. ولی در عین حال، نکات مبهمی در آنجا وجود دارد. سوالاتی است که ایران به آنها پاسخ نداده است. و درواقع دو مساله در اینجا هست. یکی مربوط به پروتکل الحاقی است که این گزارش از ایران میخواهد که پروتکل الحاقی را تایید بکند. یعنی به بازرسان آژانس، توانایی بدون چون و چرا بدهد که به هر شکلی و در هر زمانی که میخواهند تاسیسات هستهای ایران را خصوصا در رابطه با غنی سازی اورانیوم، تحت نظر داشته باشند که بتوانند حجم و غلظت غنی سازی اورانیوم در ایران را کنترل بکنند. دوم مربوط به آن چیزی است که به آن میگویند بمبسازی (Weaponization). چه از جهت تکنولوژی و چه از جهت پیشبرد غنیسازی. در اینجا ابهام گذاشته است. بنابراین طبق معمول ایران آن بخشهایی از این گزارش را که به نفع ایران است، روی آنها تاکید میکند و میگوید که ما با آژانس همکاری میکردیم، پس بنابراین این پرونده دیگر باید برگردد به آژانس تا شورای امنیت نقشی در رابطه با مسالهی هستهای ایران نداشته باشد. از سوی دیگر آمریکاییها دقیقا روی آن سوالات و ابهاماتی که در این گزارش هست، تاکید میکنند و میگویند که هنوز برنامهی هستهای ایران، خطری برای صلح و امنیت جهانی است؛ بنابراین باید در دستور کار شورای امنیت قرار بگیرد. بنابراین، این گزارش تغییری در موقعیت این تقابل بین ایران و آمریکا نمیدهد. اما به جز مسالهی غنیسازی اورانیوم که تاکنون مسالهی مرکزی بررسیهای آژانس بینالمللی بوده، در گزارش تازه محمد البرادعی، مسالهی تواناییهای موشکی ایران و مواد انفجاری با شدت بالا نیز مورد توجه قرار گرفته است. منصور فرهنگ دربارهی دلیل نگرانی غرب از ارتباط تواناییهای غنی سازی اورانیوم با امکان دستیابی ایران به تسلیحات اتمی میگوید: غنی سازی اورانیوم، به خودی خود از جهت آژانس و مقررات و قوانین حاکم بر عهدنامه منع گسترش تسلیحات هستهای، ایران این حق را دارد که به غنی سازی اورانیوم ادامه بدهد ولی در حجم و غلظتی که فقط برای سوخت رآکتورهای اتمی کشور لازم باشد. ولی واقعیت امر این است که هر کشوری که توانایی این کار را داشته باشد که مثلا غنیسازی اورانیوم چهار تا پنج درصد برساند که برای سوخت لازم باشد؛ بالقوه این توانایی را دارد که این پروسه را ادامه بدهد تا به جایی که بتواند به نود درصد و نود و دو درصد برساند که برای ساختن تسلیحات هستهای لازم است. این کار آژانس نیست. این یک مسالهی صددرصد سیاسی و اعتماد است. برای اینکه کشورهای دیگری مثل برزیل، آلمان، ژاپن و آرژانتین، این کشورها هم هستند که همه عهدنامه منع گسترش تسلیحات هستهای را امضاء کردند و در داخل کشور خودشان هم غنی سازی اورانیوم برای نیاز خودشان میکنند. ولی آمریکاییها میآیند میگویند، همکاران اروپایی آنها که ایران یک مورد استثنایی است، برای اینکه ما به ایران نمیتوانیم اعتماد بکنیم که غلظت و حجم را در مرحلهی مورد قبول آژانس یا نیاز داخلی نگه دارد. این مسالهی موشک سازی و بمبسازی، تمام اینها بدون تردید مسائلی است که میتواند نگران کننده باشد برای آمریکا یا برای متحدان اروپایی آمریکا و این پرونده بماند. و اما گرچه دولت ایران گزارش مدیر کل آژانس بینالمللی را کاملا به سود خود میداند، اما به نظر برخی تحلیلگران، انتظار ایران از این گزارش، بسیار بیش از این بوده و محتوای کنونی گزارش میتواند یک شکست دیپلماتیک برای جمهوری اسلامی ایران به حساب آید. این گزارش در واقع شکست دیپلماسی ایران است. به این شکل که تمام تلاش ایران در فعالیتهایی که در رابطه با آژانس و گفت و شنودهایی که با آژانس داشته، این بوده که این پرونده را از شورای امنیت بیرون بیاورند و آن را برگردانند به آژانس و در آنجا در چارچوب مقررات و قوانین حاکم بر امضاء کنندگان عهدنامه منع گسترش تسلیحات هستهای، این امر پیگیری شود. در این مورد ایران به هیچوجه موفق نشده است. بنابراین اگر هم روسها و چینیها قبول نکنند که تحریمهای اقتصادی تشدید شود، یعنی این تحریمها در مرحلهی کنونی ادامه پیدا بکند، باز باید گفت که ادامهی تحریمها برای روابط تجاری و داد و ستدهای بینالمللی بانکی کشور، پیامدهای منفی دارد. یعنی مثلا تورم و کم کاری حادی که در جامعهی ایران وجود دارد، حادتر میکند. ولی بسیار بعید است که موضع رژیم را در رابطه با مناقشه هستهای تغییر بدهد. تاریخ تحریمهای اقتصادی بینالمللی نشان میدهد که مشکلات حاصله از این تحریمها، خصوصا در رابطه با کشورهای نفت خیز که سرمایهی زیادی در اختیار دارند؛ گریبانگیر تودههای مردم میشود، بدون اینکه روی رفتار دولتها و مواضع آنها تاثیرات قابل توجهی داشته باشد و دقیقا ایران امروز در این مرحله است. در دو سال و نیم گذشته ایران، 165 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است. کشوری که اینقدر درآمد نفتی دارد، هر چقدر هم که تحریمها و اشکالات برای آن درست بکنند، با قیمت بالاتر و با این پولی که در اختیار دارد، میتواند نیازهای مورد توجه خودش را از خارج خریداری بکند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Do paragraphe akhar ba ham tazad daarand! Agar keh ba poole naft ghodrate kharid ghavist , pas chegooneh toodeh ha daarand aziat mishan?
-- بدون نام ، Feb 25, 2008